مهدی موذن، پژوهشگر سیاستگذاری سلامت: دانشآموزان به عنوان آیندهسازان کشور نقش پررنگی در جهتدهی آینده کشور دارند شاید بتوان با بررسی روند انتخابهای این گروه از جامعه تصویر نسبی از آینده کشور بهدست آورد؛ اما زمانی در مسیر این انتخابها خطا اساسی به وجود میآید که تحت جو موجود در جامعه پدید آمده باشد و متأثر از یک هدایت تحصیلی دقیق مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و تواناییهای ذهنی و عملی دانشآموزان نباشد؛ خطای دیگر هنگامی رخ میدهد که دانشآموز بستری برای قرار گرفتن در رشته دانشگاه دلخواه در مقابل خود نبینند و فرصت ظهور و بروز استعدادهای خود را پیدا نکنند نتیجه آن خواهد شد که پشت سد کنکور بمانند و مایوس شوند و دست به انتخابهای دیگر بزنند که بعضا سبب تضییع استعداد آنها میشود.
باید توجه داشت که تضییع استعداد هر نوجوان تضییع یک فرصت پیشرفت و خدمت در کشور است و مقوله آموزش یکی از اساسیترین محورهای پیشرفت در جوامع است که جوامع پیشرو با حساسیت، به آن بهای مادی و معنوی داده و پیوسته سعی در اصلاح فرایندها و توسعه ظرفیتهای آموزشی و پژوهشی خود دارند. امروز توسعه حوزه آموزش پزشکی از چند وجه اهمیت ویژهای در کشور ما پیدا کرده است، در وهله اول تأمین نیاز به خدمات درمانی در کشور با توجه به تغییر هرم سنی کشور و با توجه به افق سالمندی کشور در دو دهه آینده بسیار ضروری بوده و همچنین بهرهگیری از فرصتهای توسعهای مانند گردشگری سلامت که ناظر به جایگاه دیپلماسی سلامت و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه است کاملاً نیازمند توسعه حیطه آموزش پزشکی در کشور است؛ گفتنی است تحقق سیاستهای کلی سلامت در راستای تبدیل شدن به قطب سلامت منطقه و جهان اسلام کاملاً وابسته به اقداماتی چون گسترش آموزش پزشکی کشور است. از تقاضای بالایی که در داخل کشور برای تحصیل در رشتههای علوم پزشکی وجود دارد میتوان به عنوان یک فرصت طلایی برای گسترش آموزش پزشکی کشور بهره برد؛ موضوع اشتیاق دانشآموزان برای تحصیل در رشتههای علوم پزشکی قابل توجه است به طوری که در 20 سال گذشته نسبت داوطلبان گروه تجربی به مجموع داوطلبان گروه علوم انسانی و ریاضی از حدود 30 درصد به 50 درصد افزایش پیدا کرده است که نشاندهنده رشد قابل توجه تمایل به تحصیل در رشتههای علوم پزشکی است.
رقابت 3+4 درصدیها
در آن سوی کنکور تجربی و این رقابت بهشدت سخت تنها 7 درصد شانس قبولی در رشتههای علوم پزشکی را پیدا میکنند که همین 7 درصد نیز سه درصد مربوط به سه رشته پرطرفدار پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی است و 4 درصد دیگر نیز مربوط به بقیه رشتههای علوم پزشکی از قبیل پرستاری، مامایی، هوشبری، تکنسین اتاق عمل، علوم آزمایشگاهی، فیزیوتراپی، بینایی سنجی، رادیولوژی است و البته که این ظرفیت پذیرش شامل پذیرش در همه رشته محلهای دانشگاههای آزاد و دولتی است و در واقع بقیه 93 درصد هیچ فرصتی برای حضور در رشتههای علوم پزشکی نه در بخش دولتی و نه در دانشگاه آزاد اسلامی پیدا نمیکنند و باید پرسید که چه آیندهای در انتظار آنهاست و در مواجهه با نبود فرصت حضور در رشته مورد علاقهشان چه مسیری را در آینده در پیش خواهند گرفت؟ البته آنقدر این رقابت سخت و شانس قبولی پایین است که ماندن پشت کنکور هم آنچنان تضمینی بر قبولی آنها نخواهد داشت و قبولی در رشتههای علوم پزشکی برایشان بیشتر شبیه به یک معجزه است.
کوچ اجباری؛ گزینۀ در دسترس
دانشآموزان در مواجهه با عدم قبولی در هیچ رشتهای از گروه علوم پزشکی چند گزینه در مقابل خود میبینند در ابتدا ماندن پشت کنکور و به جان خریدن اتلاف عمر با امید قبولی در سال آینده و هزینههای گزاف کلاسهای کنکوری که عمدتاً هم درنهایت کمتر دانشآموزی شانس قبولی پیدا میکند؛ گزینهای که بسیاری از دانشآموزان در برابر خود انتخاب میکنند مهاجرت برای تحصیل در رشتههای علوم پزشکی است که امروز در بیلبوردهای خیابانی و همچنین پیامکهای تبلیغاتی توسط شرکتهای مهاجرتی به صورت روزانه قابل مشاهده است و همچنین آن چنان همهگیر شده که طبق مصاحبه رسمی دکتر مسعودی، مدیرکل سابق امور بورس و اعزام دانشجوی وزارت علوم 22 هزار دانشجوی ایرانی در حال حاضر در ترکیه و همچنین بیش از 8 هزار دانشجو در روسیه عمدتاً در رشتههای علوم پزشکی مشغول تحصیل؛ طی مصاحبه دیگر از مشاور معاونت آموزشی وزارت بهداشت دکتر اکبری حدود 40 هزار دانشجوی ایرانی در رشتههای علوم پزشکی در دانشگاههای خارج از کشور مشغول تحصیلند که جمعیت بسیار بالایی است؛ چراکه تقریباً آمار 40 هزارنفری برابری میکند با قبولی سالانه کنکور تجربی در همه رشته محلهای علوم پزشکی که از لحاظ تعداد جمعیت بسیار قابل توجه است.
این سیل مهاجرت قطعاً ابعاد و تبعات جبران ناپذیری را در پی خواهد داشت. شاید در وهله اول اولین ضرر این سیل مهاجرت خروج ارز باشد که به گفته مشاور معاون آموزشی وزارت بهداشت براثر این پدیده سالیانه خروج بیش از یک میلیارد دلاری از کشور رخ میدهد؛ پولی که میتوانست در توسعه زیرساختهای آموزشی و درمانی کشورمان هزینه شود اما امروز از جیب خانوادههای ایرانی خارج و در ممالک دیگر هزینه میگردد؛ در لایههای زیرین این سیل مهاجرت، که جوانان و نوجوانان عمدتاً زیر 20 سال هستند، تبعات بزرگتر فرهنگی و سیاسی نهفته است وقتی که جوان زیر 20 سال ترک وطن و خانواده میکند، در زمانی که شخصیت و جایگاه اجتماعی او در حال شکلگیری است مجبور به زندگی در کشور و فرهنگی متفاوت از وطن خود میشود، به طور کلی فرهنگ کشور مقصد در او شکل میگیرد و به صورت کلی با فرهنگ آن کشور و ارزشهای آن کشور مطابقت پیدا میکند و حتی ممکن است در آنجا ازدواج کند و به طور کلی از فرهنگ اصیل خود دور شود و نخبهای که میتوانست با ظهور و بروز استعدادهایش گامی رو به جلو برای کشور خود بردارد امروز با سرمایه خود در جهت پیشرفت کشور دیگری گام برمیدارد و این گونه میشود که سرمایههای مالی و انسانی ما موجبات توسعه و پیشرفت ممالک دیگر را فراهم میآورد. مسئلهای مهم که سیر فزاینده آن در سالهای اخیر موجب نگرانی است و میبایست برای عدم مهاجرت نخبگان و ایجاد زیرساخت حضور این افراد در رشتههایی که به آن علاقهمند هستند تصمیمی جدی اتخاذ کرد.
دانشگاه آزاد و ظرفیت پاسخ به مسئله
با نگاه به اخبار رسانهها آنچه که موجب عدم افزایش ظرفیت قابل توجه در بخش دولتی شده است به گفته و اعلام رسمی معاونت آموزشی وزارت بهداشت دو مانع تأمین نشدن بودجه و زیرساخت لازم برای توسعه آموزش پزشکی است که افزایش هزینههای جاری دولت در محل آموزش با توجه به کسری بودجه در مورد اول و زمانبر بودن توسعه زیرساختهای آموزشی و همچنین هزینهزا بودن آنها در مورد دوم به کرات در رسانهها توسط مسئولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بیان شده است.
باتوجه به محدودیت بودجه و زیرساخت و از طرفی دیگر تقاضای بالای تحصیل در رشتههای علوم پزشکی راهکار بهرهمندی از ظرفیت بخش غیردولتی به ذهن میرسد جایی که هم با شهریه پرداختی دانشجویان هزینههای لازم برای آموزش آنها تأمین میشود و هم با بسیج زیرساختهای بخش غیردولتی مشکل محدودیت زیرساختهای آموزشی برطرف میشود و درواقع بستری ایجاد میشود که هزینهای که خانوادهها در قالب ارز در خارج از کشور برای تحصیل فرزندانشان هزینه میکردند با هزینه خیلی کمتر و به صورت ریالی در کشور خودمان بابت تحصیل فرزندانشان در مجاورت خودشان هزینه کنند و موجبات توسعه زیرساخت آموزشی و درمانی و پیشرفت کشور را رقم بزنند.
بزرگترین و قدیمیترین بخش غیردولتی فعال در حوزه آموزش پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی است که از دهه 60 تا به امروز در حال آموزش پزشکی به داوطلبان این رشتهها است که دو سال پس از وقوع انقلاب فرهنگی در کشور و با هدف گسترش آموزش عالی در استانهای مختلف دانشگاه آزاد اسلامی در اردیبهشت ۱۳۶۱ به پیشنهاد مرحوم هاشمی رفسنجانی و با حمایت حضرت امام خمینی(ره) تأسیس شد. اولین آزمون ورودی این دانشگاه در اسفند ۶۱ با شرکت ۳۲ هزار داوطلب در شاهرود، اهواز، تبریز، تهران، رشت، زاهدان، کرمان، مشهد و یزد برگزار شد و حدود ۳ هزار نفر در رشتههای راه و ساختمان، برق، مکانیک، فیزیک، ریاضی، شیمی، صنایع فلزی، نساجی و حسابداری پذیرفته شدند.
حدود سه سال بعد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران در ۲۷ خردادماه ۱۳۶۴ تأسیس گردید. این واحد فعالیت خود را با راهاندازی چهار رشته تحصیلی، پزشکی در مقطع دکترای حرفهای، پرستاری و مامایی و علوم آزمایشگاهی در مقطع کارشناسی با جذب ۳۷۶ دانشجو آغاز کرد. در سال ۱۳۶۵ با پیگیری مسئولان وقت تعداد دانشکدههای پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی به ۸ دانشکده میرسد. از سال ۱۳۸۶ با تشکیل حوزه معاونت علوم پزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی دانشکدههای علوم پزشکی سازماندهی نوینی یافته و رشد چشمگیری را در طول چند سال تجربه کردند؛ تا آنجا که امروز حدود 40 درصد دانشجویان گروه علوم پزشکی در دانشگاه آزاد مشغول به تحصیلند.
نمودار زیر نشاندهنده سهم پذیرش رشتههای علوم پزشکی دانشگاه آزاد از کل ظرفیت پذیرش طبق دفترچه انتخاب رشته سال 1403 میباشد که تجلی سهم قابل توجه آموزش علوم پزشکی دانشگاه آزاد از کل آموزش علوم پزشکی کشور است.
وضعیت پذیرش رشته پزشکی در سالهای اخیر در دانشگاه آزاد اسلامی است که نشاندهنده رشد قابل توجه تخصیص ظرفیت پزشکی به این دانشگاه در مقطع زمانی اجرای مصوبه افزایش ظرفیت پزشکی است و این دانشگاه با تخصیص ظرفیت بیشتر از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی توانایی افزایش قابل توجه ظرفیت پذیرش در واحدهای فعلی و راهاندازی واحدهای جدید پزشکی در دیگر واحدهای دارای زیرساخت و ظرفیت است؛ البته که لازمه این توسعه آموزش پزشکی در واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی تشریک مساعی و همکاری بیشتر دانشگاه آزاد اسلامی با دانشگاههای علوم پزشکی است که به واسطه این اتفاق فشار اجرایی و تصدیگری وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی کاهش مییابد و وزارت بهداشت میتواند تمرکز بالاتری در نظارت و اعتبار سنجی آموزش پزشکی داشته باشد.
گفتنی است آموزش پزشکی به طور کل از دو بخش علومپایه و بالینی تشکیل شده است که آموزش علومپایه در محیط دانشگاهی و کلاسی برگزار میشود و آموزش علوم بالینی در مراکز خدمات بهداشتی و درمانی و بیمارستانها ارائه میشود؛ مدل آموزش پزشکی در دانشگاه آزاد اسلامی را میتوان یک مدل مشارکتی در آموزش پزشکی دانست به طوری که علومپایه در محیط دانشگاه آزاد ارائه میشود و علوم بالینی در محیط بیمارستانهایی همچون بیمارستانهای ملکی دانشگاه آزاد اسلامی و بیمارستانهای دولتی، سازمان تأمین اجتماعی، خیریه، بخش خصوصی و دیگر ارگانها قابل انجام است؛ بدین ترتیب دانشگاه آزاد اسلامی با یک مدل مشارکتی از همه امکانات درمانی بخش غیردولتی برای توسعه آموزش پزشکی بهره میبرد که با افزایش تخصیص ظرفیت پذیرش به این دانشگاه و با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی و دیگر نهادهای ارائهدهنده خدمات درمانی همچون سازمان تأمین اجتماعی میتواند نقش پررنگتری در توسعه آموزش پزشکی و پاسخ به تقاضای موجود داشته باشد.
این تربیت نیرو در بستر مراکز بهداشتی و درمانی سازمان تأمین اجتماعی میتواند نیروی انسانی موردنیاز این مراکز را هم در بلندمدت تأمین کند، نیروهایی که از طرفی بومی آن منطقه هستند و با فرهنگ و سبک زندگی افراد آن جامعه آشنا هستند و از طرف دیگر نیز با سیستم خدمات درمانی سازمان تأمین اجتماعی آشنا میشوند و میتواند خدمات بهتری را بعد از فارغالتحصیلی در این مراکز ارائه دهند.
وضعیت فعلی رشتههای پزشکی در دانشگاه آزاد
نقشه سمت چپ نشاندهنده تراکم استانهای دارای واحد با رشته پزشکی در کشور است؛ استانهای با رنگ خاکستری واحدهای بدون رشته پزشکی هستند که شامل 13 استان البرز، مرکزی، قزوین، زنجان، همدان، گیلان، گلستان، ایلام، بوشهر، کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، کردستان، کرمانشاه میشود.
رنگ زرد استانهایی را نشان میدهد که در شهرستانها دارای واحد با رشته پزشکی هستند از قبیل شهرستان شاهرود در استان سمنان و شهرستان کازرون در استان فارس و شهرستان نجفآباد در استان اصفهان و واحدهای قشم و کیش در استان هرمزگان که البته این استانها استانهای بزرگ و با زیرساخت بیمارستانی قابل توجهی هستند و درمراکز این استانها هم قابلیت راهاندازی واحد با رشته پزشکی وجود دارد. استانهایی که با رنگ سبز روشن نشان داده شده است استانهایی هستند که واحد مرکز استان رشته پزشکی دارد و استان مازندران که سبز پررنگ است دو واحد در آن رشته پزشکی دارند.
نقشه سمت راست نشاندهنده ظرفیت پذیرش واحدهای دارای رشته پزشکی است. استانهایی که با رنگ خاکستری نشان داده شده است بدون رشته پزشکی است استانهایی که با رنگ قرمز زیر 50 نفر ورودی دارند که شامل استانهای خوزستان، لرستان، قم، ارومیه، استان آذربایجان غربی، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان است؛ البته استانهای خوزستان و لرستان برای اولین بار در سال 1403 رشته پزشکی راهاندازی شده و حدود 30 نفر پذیرش اولیه داشتهاند که عدد بسیار پایینی است.
استانهایی که با رنگ زرد نشان داده شدهاند شامل استانهای کرمان، یزد، فارس، هرمزگان، سمنان، گلستان و اردبیل بین 50 تا 100 نفر ورودی داشتهاند که باتوجه به ظرفیت و زیرساختهای آموزشی و بیمارستانی این استانها، ظرفیت اندکی است و میتواند توسعه پیدا کند؛ استانهایی که با رنگ سبز نشان داده شده است ظرفیت بین 100 تا 200 نفر رادارند مانند اصفهان، آذربایجان شرقی، خراسان رضوی و مازندران که البته باتوجه به ظرفیتهای بالایی که در استانهای بزرگی مانند اصفهان، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی وجود دارد میتوانند ظرفیت پذیرش بیشتری را داشته باشند.
ظرفیت پذیرش استان تهران که با سبز پررنگ نشان داده شده است بالای 200 نفر است اما باتوجه به ظرفیتهای بالای موجود در پایتخت همچون فضای آموزشی در دانشگاههای آزاد استان و همچنین وجود بیمارستانهای متنوع بخش غیردولتی در این استان مانند بیمارستانهای بزرگ سازمان تامیناجتماعی و وجود نیمی از تختهای بیمارستانی بخش خصوصی در تهران، این واحد ظرفیت توسعه بالایی در صورت تشریک مساعی با دیگر بخشهای غیردولتی درمانی درصورت تخصیص ظرفیت بیشتر از سوی وزارت بهداشت، خواهد داشت.
4 استان نیازمند و مستعد تقویت آموزش پزشکی
گفتنی است ظرفیتی که به شدت مغفول است ظرفیت آموزش پزشکی در برخی از استانهایی است که باتوجه به ظرفیت بالای آموزشی و بیمارستانی و جمعیتی و نزدیکی به پایتخت، در آنها واحدهای دارای رشته پزشکی و دندانپزشکی وجود ندارد مانند استان البرز، قزوین، مرکزی، زنجان، گیلان، گلستان. به عنوان مثال استان البرز با رشد جمعیتی بالا در ده ساله گذشته و همچنین زیرساخت آموزشی بالا دارای مطلوبیت جهت راهاندازی رشته پزشکی و دندانپزشکی است؛ همچنین نزدیکی به پایتخت از جهت استفاده از امکانات آموزشی پایتخت و تأمین استاد نیز مطلوبیت بالایی دارد. نمودار 5 نشان میدهد که استان البرز پایینترین سرانه پذیرش پزشکی به جمعیت را دارد که باتوجه به امکانات موجود فرصت طلایی برای راهاندازی رشته پزشکی در این واحد است؛ این واحد میتواند نقش پررنگی جهت تأمین نیروی انسانی موردنیاز استان و بلکه کشور ایفا کند. استانهای گیلان و گلستان و بوشهر نیز مانند البرز سرانه پذیرش به جمعیت پایینی دارند که با توجه به امکانات موجود در مرکز استان میتوانند رشته پزشکی را راهاندازی کرده و با کمک دانشگاه آزاد و ظرفیتهای آن توسعه آموزش پزشکی را در استان رقم بزنند؛ گفتنی است استان آذربایجان غربی در واحد ارومیه به تازگی اقدام به راهاندازی رشته پزشکی در واحد ارومیه کرده است.
در گروه رشتههای علوم پزشکی، رشته دندانپزشکی از رشتههای پرطرفدار است که ظرفیت پذیرش بسیار پایینی دارد به گونهای که ورودی این رشته در سال1403 کمتر از 2 هزار و پانصد نفر بوده که سهم دانشگاه آزاد از این پذیرش تنها 14 درصد بوده است. باتوجه به تقاضای بالای دانشآموزان و نیز نیاز جدی کشور میتوانند در استانهای دارای زیرساخت توسعه یابند.
فرصت دیپلماسی آموزش
مطابق اعلام حوزه بینالملل دانشگاه آزاد در نمایشگاه تحول (آذرماه ۱۴۰۲)، حوزه بینالملل دانشگاه آزاد عبارت است از 15 واحد، دارای دانشکده بینالملل؛47 واحد دارای مجوز جذب دانشجوی خارجی؛ همچنین ۳۱ هزار دانشجوی خارجی در واحدهای دانشگاه آزاد در حال تحصیل هستند که از ۱۶ ملیت دانشجو در واحدهای دانشگاه آزاد مشغول به تحصیلند. این توانایی که یقیناً تا به امروز افزایش بیشتری نیز داشته است ظرفیت بالایی در حوزه توسعه دیپلماسی آموزشی است که موجب افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در منطقه و مواجهه با اقدامات دشمنان با هدف ایران هراسی میشود. موضوعی که با جدیت در کشورهای پیشرو دنبال میشود به گونهای که آمریکا بیش از یک میلیون دانشجوی خارجی و چین نزدیک به 500 هزار دانشجوی خارجی و انگلستان بیش از 400 هزار دانشجوی خارجی و آلمان و کانادا و فرانسه بیش از 300 هزار نفر دانشجوی خارجی دارند؛ باید توجه داشت ظرفیت و امکانات آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی ظرفیت قابل توجهی برای جذب دانشجویان از کشورهای منطقه دارند.
جذب دانشجوی خارجی در حوزه علوم پزشکی توسط دانشگاه آزاد علیرغم ایجاد درآمد پایدار ارزی غیرقابل تحریم برای کشور از طرفی دیگر میتواند زیرساخت توسعه گردشگری سلامت را نیز رقم بزند به گونهای که دانشجویان خارجی درحال تحصیل در رشتههای علوم پزشکی در ایران خود رسانهای برای تبلیغ توانمندیهای ایران در حوزه علوم پزشکی و خدمات پیشرفته بهداشتی و درمانی خواهند بود که سبب جذب بیمار از آن کشورها برای دریافت خدمات درمانی در ایران خواهند شد.
هدفگذاری تبدیل ایران به قطب پزشکی منطقه آسیای جنوب غربی و جهان اسلام در بند 14 سیاستهای کلی سلامت ابلاغی
مقاممعظم رهبری و نیز ماده 72 برنامه هفتم پیشرفت در هدفگذاری درآمد سالانه 700 میلیون یورو از محل جذب و تحصیل دانشجویان خارجی در رشتههای علوم پزشکی از جمله قوانین بالادستی تأییدکننده این رویکرد است.
دانشگاه آزاد اسلامی با توجه به ظرفیتهای موجود و با تحقق ظرفیتهای مغفول میتواند سهم قابل توجهی از رسیدن به اهداف مذکور را دنبال کند؛ برای مثال استانهای مرزی و دارای مناطق آزاد میتوانند پیشرو در راهاندازی واحدهای پزشکی و پیشرو در جذب دانشجوی خارجی از کشورهای همسایه باشند چراکه علاوه بر کوتاه بودن مسافت، دارای مزیت همزبانی با کشورهای همسایه هستند.
به طورکلی باتوجه به تقاضا و نیاز موجود کشور و همچنین قابلیتهای بالای دانشگاه آزاد در آموزش پزشکی، با تشریک مساعی و تخصیص ظرفیت پذیرش بیشتر، دانشگاه آزاد اسلامی میتواند گام بلندی در راستای توسعه آموزش پزشکی و تحقق اهداف بالادستی کشور در این حوزه بردارد.




















