مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: محمود فرشچیان هنرمندی بود که نگارگری ایرانی را به شکل تازهای مطرح کرد. او فقط نقاشی نمیکرد؛ با قلمش دنیایی پر از خیال، ایمان و نوآوری خلق میکرد. فرشچیان ریشههای هنر سنتی ایران را حفظ کرد. آثارش ترکیبی بود از گذشته و حال، جایی که رنگها زنده و خطوط پراحساس بودند و تصاویر حرف میزدند. برای خیلیها، فرشچیان فقط یک نقاش نبود، بلکه کسی بود که داستانهای فرهنگ و معنویت ایرانی را با زبان تصویری به شکل جهانی بیان میکرد. تابلوهای او که به مناسبتهای مختلف کشیده شده، بیانگر شیوایی و بینالمللی بودن زبان اوست. محمود فرشچیان صبح شنبه، 18 مرداد در سن ۹۵ سالگی درگذشت. تلاش شده در این گزارش به وجوه مختلف هنر این هنرمند بزرگ بپردازیم.
مشق هنر از کودکی
محمود فرشچیان در پاییز سرد سال ۱۳۰۸ در اصفهان چشم به جهان گشود؛ شهری که در هر کوچهاش ردپای تاریخ و هنر دیده میشود و مردمانش قدر زیبایی و هنر را به خوبی میشناسند. خانواده او از نسل هنردوستان و فرهنگدوستان اصفهان بودند. پدرش حاج غلامحسین فرشچیان، تاجر فرش بود و همین پیوند با هنر قالیبافی، نخستین جرقههای علاقه محمود به رنگ و نقش را روشن کرد. از کودکی، جهان رنگ و نقاشی برایش جذاب بود؛ هرچند الفبای نقاشی را کامل نمیدانست، اما اتفاقات کوچک پیرامونش الهامبخش بود و او از آنها در هنر خود بهره میبرد. استعدادش در طراحی و ترکیب رنگ، زودتر از آنچه تصور میشد نمایان شد و حمایت خانوادهاش او را در مسیر نقاشی و هنر مصممتر کرد. یکی از همان اتفاقات مهم در کودکی محمود که تأثیر عمیقی بر نگاه هنریاش گذاشت، حادثهای در تابستان گرم بود؛ زمانی که چهار یا پنج سال بیشتر نداشت، در حوضچه خانه پدریشان در اصفهان افتاد و در گردابی غوطهور شد. نامادریاش به موقع او را نجات داد و این تجربه نزدیک به مرگ، با آن حس چرخش و غوطهوری در آب، بعدها به شکلی نمادین در اثر معروف «گرداب» بازتاب یافت؛ اثری که حدود 40 سال بعد خلق شد و پر از چرخشها و حرکتهای مدور است.
از همان کودکی، محمود زیر نظر استادان برجستهای مثل میرزا آقا امامی و عیسی بهادری آموزش دید و اصول نقاشی ایرانی را یاد گرفت. نخستین روزهایش را در کارگاه حاج میرزا آقا امامی گذراند، جایی که از پایه و اساس هنر شروع کرد؛ «رنگسابی». بهتدریج ساخت قلممو، روغنزدن قلم و سپس طراحی را فراگرفت. چهار سال تمام با صبر و حوصله طراحی کرد تا اجازه گرفت رنگ را به کار ببرد. در این مدت، فنون مختلفی مثل ساخت قلمموی گربه، ساییدن رنگریزهها، زرکوبی، لاجوردشویی، آهار و مهرهکشی کاغذ، قلمگیری، رنگپردازی و پرداخت را نیز آموخت. پس از فارغالتحصیلی از هنرستان هنرهای زیبای اصفهان، راهی اروپا شد تا تجربه و دانش خود را گسترش دهد.
فرشچیان در ابتدای راه از کاغذهای معمولی استفاده میکرد، اما کمکم یاد گرفت چگونه شاسی بسازد و با فیبر مقوا درست کند، زیرا آن زمان مقوای آماده و باکیفیت به سختی یافت میشد. سپس به مقواهای بدون اسید و با استانداردهای بینالمللی رسید که دوام بسیار بالایی داشتند و بدون نیاز به زیرسازی یا آهار، آماده رنگآمیزی بودند. یکی از ویژگیهای جالب کار فرشچیان، استفاده از قلمموی گربه بود؛ قلممویی ساخته شده از موی زیر گلوی گربه سفید دوماهه که در سبک سیاهقلم و قلمگیری به کار میرفت. در گذشته، نقاشان قدیم خود گربهها را پرورش میدادند تا بهترین قلممو را داشته باشند. اما فرشچیان بعدها به قلمموهای استاندارد بینالمللی روی آورد و از آنها استفاده میکرد.
راز پویایی و پیچیدگی
در هنر نقاشی ایرانی ویژگیهای ساختاری خاصی وجود دارد که ازجمله آنها میتوان به «سیاهقلم» و «قلمگیری»، سطوح رنگی تخت، فاصله گرفتن از طبیعتگرایی و واقعگرایی، ترکیببندی چندسطحی، نبودن عمق فضایی و ارتباط درونی تصویر و متن اشاره کرد. محمود فرشچیان سبک و روش خاص خودش را بر پایه این مبانی اصیل نگارگری سنتی ایرانی بنا کرده است، اما همزمان در همه مؤلفههای این هنر، نوآوریها و خلاقیتهای منحصر به فردی داشته است.
یکی از شاخصترین ویژگیهای آثار فرشچیان، سیاهقلمهای زنده، روان و بدون لرزش اوست که به شکل حیرتانگیزی پیچیده و پویا طراحی شدهاند. اوج این سیاهقلمها در سال ۱۳۵۴ شکل گرفت و بسیاری از آثار مهمش در همین سال خلق شدهاند. فرشچیان با افزودن ارزشهای نوین به هنر سنتی خط در نقاشی ایرانی، تواناییهای بیکران قلمگیری را کشف کرد و به شکلی بدیع به نمایش گذاشت. سه ویژگی بارز سیاهقلمهای او «پیوستگی»، «پیچیدگی» و «پویایی» هستند که کمتر در هنرهای گذشته دیده شدهاند.
طراحی، بخش اصلی و اسکلتی آثار فرشچیان را تشکیل میدهد و رنگها در مرحله بعدی اهمیت پیدا میکنند. در تاریخ هنر، ازجمله در دوران رنسانس اروپا و همچنین برخی دورههای نگارگری ایرانی، طراحی به عنوان یک اثر مستقل و کامل شناخته میشد و لزوماً نیازی به رنگآمیزی نداشت. فرشچیان نیز در آثارش همواره به «طراحی» به عنوان یک هنر ذهنی، نظری و عملی اهمیت ویژهای میداد.
بر اساس گفتهها و خاطرات شاگردان و نزدیکانش، فرشچیان همیشه یک دفتر و مداد طراحی همراه خود داشت و در هر زمان و مکان، حتی در مطب پزشک، هواپیما یا سالن انتظار فرودگاه، به فکر طراحی بود و وقتش را با هوشمندی مدیریت میکرد. مجموعهای از این طراحیها در تابستان ۱۳۹۱ توسط خانه فرهنگ و هنر گویا منتشر شد که حدود 20 اثر از آنها، مانند سیاهقلمهایش، تکرنگ و منحصر به فرد هستند. به طور کلی طراحی نزد فرشچیان مسیر تعالی خاصی را طی کرده است. او طراحی سنتی و عمومی را نزد استادان بزرگ اصفهانی چون حاج میرزا آقا امامی و عیسی بهادری آموخت، سپس در اروپا به تخصص در طراحی پرداخت و نهایتاً به سبک طراحی ذهنی و خیالی خاص خود دست یافت.
فرشچیان یک نقاش است نه مینیاتوریست
اما فرشچیان فراتر از یک مینیاتوریست بود. درحالیکه مینیاتور غربی صرفاً در مواردی مانند کوچکی زمینه و برخی ظرافتهای فنی شباهتهایی با نقاشی ایرانی دارد، فرشچیان همیشه خود را نقاش میدانست و نه مینیاتوریست. او هنر خود را نقاشی ایرانی اصیل با روح و احساس منحصر به فرد خود میدانست. نگارگری سنتی اگرچه ریشه در هنر ایرانی دارد، اما آثار فرشچیان تفاوتهای بارزی با آن دارند.
برای فرشچیان، «چیستی» نقاشی از «چگونگی» آن مهمتر بود. نقاشی برای او صرفاً یک هنر نبود، بلکه عملی آیینی و عبادت به شمار میرفت. او معمولاً با وضو کار میکرد و میز نقاشیاش را رو به قبله قرار میداد. بارها در نوشتهها و سخنانش از عبارت قرآنی «هوالمصور» استفاده کرده و خداوند را «مصور حقیقی» عالم هستی میدانست. فرشچیان معتقد بود بدون بینش عرفانی و گرایش مذهبی عمیق، هیچ هنرمندی نمیتواند شاهکارهایی ماندگار خلق کند. بسیاری از آثار مذهبیاش مانند «عصر عاشورا» و «حریم حفاظت (ضامن آهو)» نیز بر پایه همین نگاه عرفانی خلق شدهاند. او تنها به هنر برای هنر قانع نبود و همواره در پی تعالی و تکامل هنری بود. باور داشت چه هنرمند باشی و چه هنردوست، باید آزادی داشته باشی. رویکرد او بر «هنر برای تعالی انسانها» تأکید داشت، نه صرفاً «هنر برای هنر.»
آثار فرشچیان بیشتر حامل پیامهای انسانی و اخلاقیاند. او در آثارش مانند «تعالی»، «تزکیه»، «رستگاری» و «جدال با نفس»، مخاطب را به پاکی و بازگشت به اصل خویش دعوت میکند و در آثاری مثل «شکار»، «انتقام» و «برای زیستن»، بر عدالت و حق برابری زندگی تأکید میورزد. حتی در اثر «شکار» این عمل را محکوم میکند و در «انتقام» به نوعی خونخواهی میپردازد. خودش گفته: «اساتید و هنرمندان قدیم معمولاً حیوانات درنده را بر حیوانات ضعیف مسلط نشان میدادند. من برای اولین بار تلاش کردم حیوانات ضعیف و رام را بر حیوانات درنده مسلط نشان دهم و خدا را شکر موفق شدم.»
اگرچه فرشچیان از دل سنت دیرینه نگارگری ایرانی برآمده و در ادامه راه بزرگان این هنر گام نهاده است، اما نگرش و فلسفه شخصی او نسبت به هنر، او را از بسیاری از پیشینیان متمایز میکند. برای او نقاشی نه صرفاً بازآفرینی فرم و رنگ، بلکه تجلی ایمان، معنا و مسئولیت انسانی است؛ رویکردی که در آثارش به روشنی انعکاس یافته و سبب شده تا نگارگری ایرانی،در قالبی تازه و پیاممحور، به عصر معاصر راه یابد.
نگارگری ایران، در طول قرنها از تصویرگری کتابهای علمی و طبیعیات آغاز شد و سپس با دنیای شعر و ادبیات فارسی درآمیخت؛ جایی که هنرمند، داستانها و مضامین را بیکموکاست روایت میکرد. این مسیر با گذر زمان به استقلال هنری و تفسیر شخصی نگارگران انجامید و بزرگان این عرصه همچون کمالالدین بهزاد، سلطانمحمد و رضا عباسی، نوآوریهای درخشانی پدید آوردند. در امتداد همین سنت و نوآوری، محمود فرشچیان گامی فراتر نهاد؛ او با بهرهگیری از اصالت نگارگری ایرانی و پیوند آن با نگاه شخصی، تخیل بیمرز و تکنیکهای بدیع، سبک منحصربهفرد خود را آفرید و تعریف تازهای از «نگارگری ایرانی نوین» ارائه داد. فرشچیان هرچند با جهان شعر فارسی و شاعران بزرگی چون حافظ و خیام پیوندی عاطفی دارد، اما با مطالعه و پشتکار، آثارش را از سلطه مستقیم ادبیات رها کرده و به بیان دنیای درونی خود پرداخته است. بررسی موضوعی آثار او نشان میدهد که دامنه موضوعاتش بسیار گسترده است. آثار فرشچیان از نظر موضوعی در 15 دسته جای میگیرند: قرآنی (آزمون بزرگ)، دینی و مذهبی (عصر عاشورا)، معنوی و عارفانه (حکایت نی)، عاشقانه (عشق)، غنایی (غم و شادی)، ادبی (حافظ)، حماسی (یلنامه، پهلواننامه، خان سوم رستم)، فلسفی (افسانهای از حیات)، علمی و معرفتی (کتاب)، روانشناسی (آدمیزاده)، اخلاقی (برای زیستن)، اجتماعی و محیطی (جلسه)، انتقادی و سیاسی (در کمینگاه)، تاریخی و اساطیری (ققنوس) و طبیعی و تمثیلی (عطر محبت).
رنگِ امضای فرشچیان
رنگپردازی در نقاشیهای فرشچیان، برخلاف سبک سنتی رنگهای تخت و مسطح در هنر قدیم ایرانی، بسیار متنوع، درخشان و دارای بافت و حجم نسبی است. رنگها در آثار او نهتنها ترکیبهای غنی و پیچیدهای دارند، بلکه به خوبی بیانگر حال و هوای درونی هنرمند نیز هستند. این درخشش و بافت متفاوت، به خاطر شیوه فنی کار او بود. فرشچیان رنگ را مستقیم روی کاغذ خام میگذاشت و لایههای غلیظ رنگ خود نقش زیرسازی را ایفا میکرد. سپس بعد از چند مرحله رنگگذاری در پایان، یک لایه براق برای محافظت تابلو اضافه میشد؛ البته نه بلافاصله، بلکه پس از آنکه همه ایرادات احتمالی برطرف شده بود.
فرشچیان در آغاز کارش بیشتر از رنگهای طبیعی مانند رنگهای معدنی و گیاهی، همچنین آبرنگ، گواش و رنگهای تمپرا استفاده میکرد. اما برخلاف نقاشان سنتی ایرانی که بیشتر از رنگهای معدنی و گیاهی بهره میبردند، او از اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60، به رنگهای تثبیتشده و بادوام اکریلیک روی آورد. این رنگهای اکریلیک فرشچیان چنان باکیفیت و ماندگارند که یکی از کارخانههای سرامیکسازی در نیوجرسی، دوام آنها را تا ۸۰۰ سال تضمین کرده است! همچنین در تابستان ۱۳۹۲، برخی از نمونههای رنگ اکریلیک فرشچیان به دانشگاه صنعتی شریف تحویل داده شد تا تحت آزمایشهای دقیق دوام و ثبات قرار بگیرند. نتایج اولیه نشان میدهد که این رنگها حداقل ۲۰۰ سال ماندگاری قطعی دارند. البته پیش از این تضمینهای رسمی، خود فرشچیان به صورت تجربی بارها رنگهای گواش و اکریلیک را آزمایش کرده و با آزمون و خطا، بهترین ترکیبها را برای دوام و کیفیت آثارش یافته است.
هنر بدون قیمت
فرشچیان در مصاحبهای صریحاً گفته بود: «آثار مذهبی خود را نمیفروشم و همه را وقف کردهام.» او بارها تأکید کرده است که هیچگاه بابت نقاشیهای مذهبیاش پولی دریافت نکرده است. مثلاً زمانی که برای نگارگری ضریح امام رضا(ع) دعوت شد، هیچ دستمزدی نگرفت و این خدمت را توفیقی از جانب امام رضا میدانست. درباره آثاری مانند فرش هفت شهر عشق و فرش امام حسین(ع) نیز گفته است که همه آنها را بدون هیچ چشمداشتی وقف کرده است.
فرشچیان با صراحت گفته بود: «تابلوی مذهبی خودم را نمیفروشم، همه را اهدا و وقف کردهام. کارهایی که برای مذهبم انجام دادهام هیچگاه پولی نگرفتهام.» پس از پایان نگارگری ضریح مطهر حضرت امام رضا(ع)، در مراسمی که به این مناسبت برگزار شد، خاطرهای برای او رقم خورد. وقتی یکی از مسئولان ضریح به پاس قدردانی از او که دستمزدی نگرفته بود، سینی زیبایی آورد که داخل آن تسبیحی با صد دانه یاقوت سرخ بود، فرشچیان آن تسبیح را بوسید و گفت: «من از امام رضا(ع) پول نمیگیرم؛ او به من داده است. اگر اجازه دهید، این تسبیح را داخل ضریح قرار دهم.»
از نظر کاربرد، آثار فرشچیان بسیار متنوع و گسترده است و شامل طراحی فرش، طراحی ضریح، نقوش تزئینی مانند تذهیب و تشعیر، طراحی و نقاشی بستهبندی محصولات، طراحی و نقاشی سفال و سرامیک و همچنین نقاشی دیواری میشود. این تنوع و گستردگی نشاندهنده فاصله قابل توجه آثار فرشچیان با نقاشیهای سنتی کتابآرایی ایرانی است و دامنه کاربرد هنری او را بسیار وسیعتر کرده است.














