علی ملکی، خبرنگار گروه سیاست: گزارشها از تلآویو حکایت از این دارد که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی به دنبال اتخاذ یک تصمیم انفجاری برای اشغال کامل نوار غزه است. این طرح که با مخالفتهایی در درون ارتش اسرائیل و کابینه همراه است، در شرایطی مطرح میشود که فضای سیاسی و اجتماعی رژیم صهیونیستی به دلیل ادامه جنگ، وضعیت مبهم اسرا و اعتراضات گسترده به شدت ناآرام است. به نظر میرسد نتانیاهو که تحت فشارهای فزایندهای از سوی خانوادههای اسرا و شرکای ائتلافی خود قرار دارد، این طرح را به عنوان راهی برای فرار از بنبست کنونی و البته رسیدن به هدف وحشیانه و متوهمانه «اسرائیل بزرگ» مطرح کرده است.
دردسرهای درونی
اوضاع داخلی اسرائیل در ماههای اخیر غیرقابل کنترل شده است. از یکسو شهرکنشینان و افکار عمومی از اقدامات کابینه علیه حماس در غزه استقبال میکنند، از سوی دیگر ادامه جنگ و وضعیت مبهم اسرای اسرائیلی برای نتانیاهو دردسرساز شده است. اعتراضات گسترده و مداوم خانوادههای اسرا، نتانیاهو را در موقعیتی سخت قرار داده است. آنها هر هفته در تظاهرات گسترده، خواهان آزادی فوری نزدیکانشان هستند و مخالف هر اقدام نظامی هستند که جان اسرا را به خطر بیندازد. این فشارها نتانیاهو را به سمت اتخاذ تصمیمات مهم سوق میدهد. او با یک دوگانگی مواجه است. یا باید به تصمیم خود و افراد راست افراطی کابینه ادامه و تشدید را اجرا کند یا باید برای آزادی اسرا انعطاف نشان دهد که در این صورت ائتلافش در معرض خطر فروپاشی قرار میگیرد. از سوی دیگر طرح اشغال غزه بیشتر یک حرکت سیاسی برای جلب رضایت راستگرایان افراطی و پرت کردن حواس از شکستهای امنیتی و سیاسی نتانیاهو است. این طرح به شهرکنشینان و حامیان نتانیاهو این پیام را میدهد که کابینه در عزم خود برای نابودی کامل حماس مصمم است، حتی اگر به قیمت به خطر انداختن اسرا باشد. نتانیاهو هر زمانی که از داخل تحت فشار قرار گرفته، به جای حل مسئله به دنبال راهکارهای انفجاری و کوتاهمدت است تا از سقوط سیاسی خود جلوگیری کند.
نتانیاهو و گزینههای پیش رو
کابینه اسرائیل در حال حاضر دو گزینه اصلی برای ادامه جنگ در غزه پیش رو دارد.
گزینه اول. اشغال کامل غزه: این طرح که توسط نتانیاهو و متحدان راستگرای او مطرح شده، شامل ورود ارتش اسرائیل به مناطق باقیمانده از نوار غزه است که تاکنون تحت کنترل آنها نبوده است. این اقدام میتواند منجر به درگیریهای شدیدتر و گستردهتر شود. هدف این طرح، کنترل کامل نوار غزه، نابودی زیرساختهای حماس و ایجاد یک منطقه حائل دائمی است. حامیان این طرح معتقدند که تنها با اشغال کامل میتوان به طور قاطع به تهدید حماس پایان داد.
گزینه دوم. ادامه محاصره و جنگ فرسایشی: این گزینه شامل ادامه عملیاتهای نظامی محدود، محاصره اقتصادی و فشار بر حماس از طریق حملات هوایی و زمینی پراکنده است. مخالفان اشغال کامل معتقدند که این راهبرد کمخطرتر است و امکان مذاکره برای آزادی اسرا را فراهم میکند. آنها همچنین بر این باورند که اشغال کامل غزه میتواند اسرائیل را در یک باتلاق طولانیمدت نظامی گرفتار کند و هزینههای انسانی و اقتصادی سنگینی را به دنبال داشته باشد.
شکاف در کابینه
در کابینه امنیتی اختلافاتی بر سر این طرح وجود دارد. کانال ۱۲، کابینه را به دو گروه اصلی تقسیم کرده است.
حامیان اشغال کامل: در این گروه، افرادی مانند رون درمر (وزیر امور استراتژیک)، بزالل اسموتریچ (وزیر دارایی)، ایتامار بنگویر (وزیر امنیت ملی) و برخی از مقامات ارشد نظامی و امنیتی حضور دارند. این افراد معتقدند ادامه عملیات نظامی و اشغال کامل غزه تنها راه برای دستیابی به اهداف جنگ است. آنها فشار زیادی به نتانیاهو وارد میکنند تا از این طرح حمایت کند.
مخالفان و حامیان آتشبس: در مقابل، افرادی مانند ژنرال عیال زمیر (رئیس ستاد کل ارتش)، گیدئون سَعَر (وزیر امور خارجه)، داوید بارنئا (رئیس موساد) و برخی از مقامات مسئول پرونده اسرا، مخالف اشغال کامل هستند. آنها بر ادامه تلاشها برای دستیابی به توافق آتشبس و آزادی اسرا تأکید دارند و معتقدند اشغال کامل غزه میتواند جان اسرا را به خطر بیندازد و منجر به یک درگیری فرسایشی طولانی شود.
اسرا در لبه پرتگاه
اصلیترین دلیل مخالفت ارتش و برخی از مقامات امنیتی با طرح اشغال کامل، خطر جدی برای جان اسرا است. یک مقام ارشد نزدیک به نتانیاهو اعلام کرده است «عملیاتها حتی در مناطقی که اسرا در آنها نگهداری میشوند، انجام خواهد شد.» همین باعث شده نگرانی اشغالگران بیشتر شود. ارزیابی ارتش اسرائیل این است که ورود نیروهای زمینی به مناطقی که اسرا در آنجا نگهداری میشوند، ممکن است حماس را وادار به اعدام آنها کند یا اسرا در جریان درگیریها کشته شوند. گذر از این خط قرمز اوضاع داخلی اسرائیل را سیاهتر از وضع موجود خواهد کرد.
اختلاف در طبقات بالای ارتش
در میانه این بحثها و اختلافات، «عیال زمیر» رئیس ستاد کل ارتش، سفر برنامهریزی شده خود به ایالات متحده را لغو کرد. این اتفاق به عنوان نشانهای از بحران داخلی در میان رهبران نظامی و سیاسی اسرائیل تفسیر شد. اگرچه یک منبع نظامی دلیل این لغو را «نبود آتشبس» و «مسئولیت سنگین بر دوش او» اعلام کرد، اما بسیاری این اقدام را به مخالفت زمیر با طرح نتانیاهو و اختلاف نظر با نخستوزیر مرتبط میدانند. اختلاف نظرهای آشکار میان زمیر و نتانیاهو به نقطهای رسیده که برخی رسانههای عبری از احتمال استعفای زمیر سخن میگویند. زمیر که از زمان انتصابش در اسفند ۱۴۰۳ تاکنون چند پرونده مهم ازجمله جنگ اخیر با ایران، یورش علیه سوریه و تنشهای لبنان را مدیریت کرده، اکنون با چالش تصمیمگیری و اختلاف نظر در غزه مواجه است. او مثل بسیاری از فرماندهان پیشین ارتش، معتقد است حضور نظامی بلندمدت در غزه پرهزینه، بینتیجه و غیرقابل توجیه است.
سفر ویتکاف به تلآویو
در روزهای اخیر استیو ویتکاف فرستاده ایالات متحده، به اسرائیل سفر کرد تا با خانوادههای اسرا و مقامات اسرائیلی دیدار کند. او با اظهاراتش در تلآویو سعی کرد این پیام را منتقل کند که ایالات متحده خواهان تغییرات جدی در اوضاع است. او به خانوادهها گفت دولت ترامپ به دنبال یک «چهارچوب جامع» برای پایان دادن به جنگ و آزادی همه اسراست و دیگر از «توافقهای جزئی» حمایت نمیکند. این رویکرد میتواند فشار بیشتری بر نتانیاهو وارد کند، زیرا او پیش از این برای حفظ ائتلاف خود به توافقهای مرحلهای برای اسرا نیاز داشت تا بتواند در عین حال توانایی نقش آتشبس و ازسرگیری جنگ را حفظ کند.
جبران گافهای امنیتی
در ماههای اخیر، دستگاههای امنیتی اسرائیل با چندین گاف بزرگ روبهرو شدهاند که منجر به انتقادات شدید داخلی شده است. رزمندگان فلسطینی با بهرهگیری از تاکتیکهای جنگ شهری و کمین، ارتش اسرائیل را در مناطق متراکم غزه زمینگیر کردهاند. رسانههای صهیونیستی از افزایش خودکشی میان نظامیان این رژیم خبر میدهند. در چنین فضایی، اشغال کامل نه تنها گرهای از بحران اسرا باز نمیکند، بلکه ممکن است به حکم اعدام غیررسمی آنان بدل شود. این موضوع به علاوه ناتوانی در آزادی اسرا و شکست در دستیابی به اهداف اصلی جنگ، اعتبار ارتش و سرویسهای اطلاعاتی را زیر سؤال برده است. این گافها بهانهای برای نتانیاهو فراهم کرده تا با طرحهای رادیکالتر مانند اشغال کامل غزه، وانمود کند که در حال اصلاح اشتباهات و بازگرداندن اعتبار است.
خنثیسازی فشار داخلی
ناآرامیهای ناشی از وضعیت غزه، دو نتیجه متفاوت برای کابینه نتانیاهو به دنبال دارد.
اول. تحریک نتانیاهو به حمله: نتانیاهو میتواند از این ناآرامیها به عنوان فرصتی برای پرت کردن حواس افکار عمومی از مشکلات داخلی و فساد در دولت خود استفاده کند. حمله به غزه و اشغال کامل آن میتواند توجهها را به سمت یک پیروزی نظامی احتمالی جلب کند و به او فرصت دهد تا از فشارهای سیاسی و قضایی فرار کند.
دوم. اثرگذاری بر تصمیمگیری: همین ناآرامیها میتواند قدرت تصمیمگیری کابینه را محدود کند. با توجه به مخالفتهای داخلی و فشار خانوادههای اسرا، نتانیاهو در یک موقعیت شکننده قرار دارد و هر اقدام اشتباهی میتواند کار را برایش سختتر کند. این وضعیت، او را به محتاط بودن وادار میکند؛ اما با توجه به سابقه سیاه او احتمال اتخاذ یک تصمیم غیرمنتظره و خطرناک همچنان بالاست.
تغییر ژئوپلیتیک منطقه
تصمیم نتانیاهو برای اشغال کامل غزه را میتوان در چهارچوب تلاشی هدفمند برای مهندسی مجدد ژئوپلیتیک منطقه ارزیابی کرد. منابع نزدیک به نخستوزیر صهیونیستی تأیید کردهاند طرح اشغال کامل، کارکردی دوگانه نیز دارد. از یکسو ابزار چانهزنی و فشار بر حماس در مذاکرات تبادل اسراست و از سوی دیگر گامی برای تغییر بنیادین ساختار سیاسی و جمعیتی غزه. این طرح تلاشی است برای بازگرداندن اشغالگری پیشین اسرائیل که از سال ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۴ ادامه داشت، اما آنها میخواهند همان طرح را این بار با پوشش امنیتی و ضدتروریسم اجرا کنند. گزارشهایی هم وجود دارد که ادعا میکند تلآویو به دنبال ایجاد تغییرات جمعیتی و مهاجرت اجباری فلسطینیان و انتقال بخشی از جمعیت غزه به کشورهای ثالث است. این طرح در صورت اجراییشدن دیگر چیزی از کشور فلسطین باقی نخواهد گذاشت که کشورها بخواهند زحمت تصمیم درباره به رسمیت شناختن آن را بکشند.














