رقیهسادات موسوی، خبرنگار: ترور سرلشکر سعید ایزدی، معروف به حاجرمضان، مسئول پرونده فلسطین در نیروی قدس سپاه پاسداران، به تعبیر کاتز، وزیر جنگ رژیم جنایتکار اسرائیل، یکی از نقاط عطف جنگ اخیر (پس از هفتم اکتبر و حملات رژیم اسرائیل علیه ایران) است. 40 روز پیش، در اوج حملات رژیم اسرائیل به ایران، حاجرمضان به همراه همسرش در منزل خود در قم به شهادت رسید. شهادت فرماندهای که بیانیههای دوستان و دشمنان و یادداشتهای تسلیت محور مقاومت نشان داد، او در فلسطین و لبنان بیش از ایران شناخته شده بود.
پس از انتشار خبر ترور و شهادت حاجرمضان، نقلقولی طنزآمیز اما پرمعنا از همرزمانش در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد: «اگر مرا صهیونیستها شهید کردند، نیازی نیست انتقام مرا بگیرید، من خودم قبلاً انتقام خودم را از اینها گرفتهام.» این جمله، که طعنهآمیز به نظر میرسید، در واقع لب لباب اعتراف رسمی ارتش رژیم صهیونیستی بود؛ رژیمی که در بیانیه رسمی خبر ترور، ناخواسته به سه دهه کار بیوقفه این فرمانده در عمق جبهه مقاومت اذعان کرد.
بیانیه ارتش صهیونیستی به روشنی نشان میدهد دشمن چگونه از نقش کلیدی حاجرمضان آگاه بود و او را تهدیدی جدی برای موجودیت خود میدانست. این سطح از اعتراف، خود گویای عمق تأثیرگذاری و جایگاه راهبردی حاجرمضان در معادله مقاومت است.
شاید افکار عمومی ایران شناخت چندانی از حاجرمضان نداشت، اما واکنشها و بیانیههای جریانهای مختلف مقاومت فلسطین و لبنان، چهرهای چندلایه، پرنفوذ و تأثیرگذار از او ترسیم کردند؛ فرماندهای که 30 سال پیوسته و بدون حاشیه، وحدت میدانی مقاومت را با پیریزی تشکیلات سازمان یافته پیگرفت و قضیه فلسطین را در متن برنامهها قرار داد.
جنبش حماس در بیانیه خود در سوگ حاجرمضان از تعبیر «شهید فلسطین» استفاده کرد و نوشت: «او شبانهروز برای حمایت از آرمان فلسطین تلاش کرد و تلاشهای زیادی برای تقویت تواناییهای مردم ما و مقاومت آنها در برابر دشمن صهیونیستی انجام داد، تا اینکه در این راه به شهادت رسید.» جنبش جهاد اسلامی در بیانیه تسلیت خود از ذهن راهبردی فرمانده گفت: «شهید ایزدی با ذهنی راهبردی، ارادهای استوار و روحیهای جهادی، نقش مهمی در تجهیز و پشتیبانی مقاومت ایفا کرد.» بیانیه قسام، شاخه نظامی حماس بر نقش محوری فرمانده در میدان تأکید کرد: «رمضان مستقیماً مسئول ارتباط با رهبری مقاومت فلسطین، در هسته آن، حماس و گردانهای قسام بود.» این واژهها نه از روی تعارف، که برآمده از واقعیت صحنه هستند؛ صحنهای که حاج رمضان طی دههها با مجاهدت مستمر و بیحاشیه، سنگبهسنگ آن را بنا کرد.
پس از بیش از یک دهه حضور در لبنان و در منطقه سختی چون هرمل، حاج رمضان شاهد تولد و تأسیس جنبشهای حماس و جهاد اسلامی بود و ردپای عمیق اولیه این بیانیهها را از دل 13 ماه همراهی حاج رمضان با 415 مبارز مقاومت فلسطینی تبعید شده به جنوب لبنان باید جست؛ زمانی که همه نهادها و سازمانهای عربی و بینالمللی از تأمین اولیه منطقه تبعیدی سر باز زدند و حاج رمضان زمانی که مسئولیت پرونده فلسطین را نداشت، مسئولیت تأمین نیازهای آنها را بر عهده گرفت؛ مبارزان برجستهای که بعدها برای رهبری مقاومت به فلسطین بازگشتند.
ردپای تصویر فلسطینی حاج رمضان را در مقاطع مختلف تاریخ میتوان دید؛ بنابر یادداشت کاربر فلسطینی و نامهای که رژیم صهیونیستی در غزه پیدا و منتشر کرد؛ نامهای خطاب به شهید اسماعیل هنیه و شهید یحیی سنوار که در سال ۲۰۱۷ نوشته شده است. در آن زمان، هنیه در غزه بود و شیخ صالح العاروری به درخواست آمریکا از تمام کشورهای عربی و اسلامی اخراج شده بود. اگرچه آن زمان رابطه سیاسی حماس با ایران به دلیل وقایع سوریه هنوز به طور کامل احیا نشده بود اما حاج رمضان با مهربانی، ادب و فروتنی به هنیه پاسخ داد و او را از تمایل حزبالله برای میزبانی از العاروری در لبنان و تعهد به حفاظت و امنیت از آنها مطلع کرد.
شهید ایزدی، استاد حضور در لحظات حساس بود؛ بدون حاشیه، با تمرکز بر هدف. 30 سال بهطور مستمر در خط مقدم پیگیری مسئله فلسطین ایستاد و چنان نقشآفرینی کرد که فرماندهای چون حاجقاسم سلیمانی گفته بود: «تا حاجرمضان هست؛ نگران فلسطین نیستم.» این جمله، خود گواه بزرگی و عمق اعتماد به توانمندی و تعهد این فرمانده گمنام اما پرکار بود.














