اظهارات اخیر آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه پیشین ایالات متحده در دولت بایدن، در مصاحبهای با پادکست کریستین امانپور، روزنامهنگار مشهور آمریکایی و همسر سابقش موجی از بحثها و واکنشها را در فضای سیاسی و رسانهای برانگیخته است. بلینکن در این مصاحبه مدعی شد ایران پیش از حملات نظامی اسرائیل در ژوئن 2025، در هماهنگی با کشورهای اروپایی، پیشنهاد کاهش غنیسازی اورانیوم به زیر یک درصد را پذیرفته بود و حتی آمادگی خود را برای مذاکره درباره برنامه موشکی و محدودیتهای مربوط به کلاهکهای موشکی را اعلام کرده بود. اظهارات آنتونی بلینکن در مصاحبه با کریستین امانپور بخشی از یک استراتژی سیاسی و رسانهای است که در درجه اول برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی آمریکا و در درجه دوم برای ایجاد شکاف در فضای سیاسی ایران طراحی شده است. این ادعاها که فاقد شواهد مستندند، با مواضع رسمی ایران در مورد خطقرمز بودن حق غنیسازی و غیرقابلمذاکره بودن برنامه موشکی در تضادند. درعینحال این موضوع درس مهمی برای تصمیمگیران رسانهای ایران دارد، مبنی بر اینکه در دنیای رسانهای جهانیشده، اظهارات مقامات نمیتوانند صرفاً برای یک مخاطب خاص طراحی شوند، زیرا بهسرعت در سطح جهانی بازتاب مییابند.
دروغ سیاسی بلینکن
بلینکن در مصاحبه خود اظهار داشت ایران در مذاکرات غیرمستقیم با میانجیگری اروپا، پیشنهادهایی را برای کاهش سطح غنیسازی اورانیوم به زیر یک درصد ارائه داده بود. او همچنین ادعا کرد ایران پذیرفته بود درباره برنامه موشکی خود و حتی نحوه ساخت کلاهکهای موشکی مذاکره کند. بلینکن هشدار داد اگر دولت ترامپ نتواند به توافقی جدید با ایران دست یابد، ایران ممکن است برنامه هستهای خود را به سمت تسلیحاتیشدن سوق دهد و تأسیسات خود را در مکانهایی مقاوم در برابر حملات نظامی بازسازی کند. این اظهارات در حالی مطرح شدهاند که ایالات متحده و اسرائیل در ژوئن 2025 حملات گستردهای را علیه تأسیسات هستهای ایران، از جمله سایتهای نطنز، فردو و اصفهان انجام دادند. پس از این حملات ترامپ مدعی شد برنامه هستهای ایران را «نابود» کرده، بلینکن اما در این مصاحبه، ضمن انتقاد از تصمیم ترامپ برای حمله نظامی، آن را «غیرضروری و غیرعقلانی» خواند و مدعی شد این اقدام ممکن است ایران را به سمت تسلیحاتیشدن برنامه هستهای سوق دهد. او با چنین اظهاراتی تلاش دارد ادعای نابودی تأسیسات هستهای ایران را که ترامپ مدعی آن است زیرسؤال ببرد و رقیب سیاسی دموکراتها را عامل تشدید تنش معرفی میکند.
مخاطب افکار عمومی آمریکاست
اظهارات بلینکن را میتوان در چهارچوب رقابت سیاسی داخلی در ایالات متحده تحلیل کرد. با توجه به تقابل سیاسی میان دولت بایدن و دولت جدید ترامپ، بلینکن تلاش دارد با طرح این ادعاها، تصویری جنگطلبانه از ترامپ ارائه دهد. ترامپ بارها دولت بایدن را به جنگطلبی متهم و خود را بهعنوان شخصیتی صلحطلب معرفی کرده که حتی شایسته دریافت جایزه صلح نوبل است. در مقابل، بلینکن با تأکید بر اینکه حملات نظامی به تأسیسات هستهای ایران میتواند پیامدهای منفی داشته باشد، سعی دارد این روایت را به چالش بکشد. بلینکن با ادعاهایی مبنی بر پیشنهادهای ایران برای کاهش غنیسازی و مذاکره درباره برنامه موشکی، این پیام را به مخاطبان آمریکایی منتقل میکند که دولت بایدن زمینه را برای یک توافق دیپلماتیک فراهم کرده بود، اما اقدامات نظامی ترامپ این فرصت را از بین برد.
صدا به ایران هم میرسد
اثر دومی که بلینکن خواسته یا ناخواسته با این مصاحبه برجا میگذارد ایجاد شکاف و تنش در فضای سیاسی داخلی ایران است. طرح ادعاهایی مبنی بر اینکه ایران حاضر به پذیرش محدودیتهای گسترده در برنامه هستهای و موشکی خود بوده، میتواند در داخل ایران به سوءتفاهمها و انتقادهای داخلی دامن بزند. این اظهارات ممکن است این تصور را ایجاد کند که دولت ایران و تیم مذاکرهکننده به رهبری سیدعباس عراقچی، در مذاکرات غیرمستقیم امتیازات بیش از حدی را پیشنهاد داده است. چنین ادراکی میتواند به تضعیف اعتماد عمومی به دولت و ایجاد تنش میان جناحهای سیاسی مختلف منجر شود.
این استراتژی با هدف تضعیف انسجام داخلی ایران و ایجاد فشار بر تصمیمگیران ایرانی طراحی شده است. بااینحال این ادعاها با مواضع رسمی ایران، بهویژه اظهارات عراقچی درباره خطقرمز بودن حق غنیسازی، در تعارض و فاقد شواهد معتبر است. زمانی که طرف مقابل با هدف مصرف داخلی یا عملیات روانی در داخل ایران اظهاراتی را مطرح میکند چهرههای سیاسی و رسانهای داخلی باید عملیات روانی را خنثی کنند، نه اینکه با فهم غلط خود به ابزاری برای تشدید آن تبدیل شوند و اهداف طرف مقابل را محقق کنند.
غنیسازی زیر 1 درصد اعتبار علمی ندارد
بلینکن مدعی شده ایران پذیرفته بود غنیسازی اورانیوم را به زیر یک درصد کاهش دهد که به گفته او حتی کمتر از سطح 3.67 درصد تعیینشده در برجام است. این ادعا فارغ از شواهد سیاسی حتی با مبانی علمی نیز در تناقض است. شهیدطهرانچی، دانشمند ترورشده در جنایت 12 روزه اسرائیل پیش از آغاز درگیریهای اخیر اظهار کرده بود که «اورانیوم استخراجشده از معدن بهطور طبیعی دارای غنای حدود یک درصد است و مطالبه برای غنیسازی در این حدود - که پیش از این توسط برخی مقامات آمریکایی مطرح شده بود - منطق علمی ندارد.» بنابراین صحبت از غنیسازی زیر یک درصد عملاً با غنیسازی صفر تفاوتی ندارد و به معنای توقف کامل فعالیتهای غنیسازی است، چیزی که ایران بارها اعلام کرده زیربار آن نخواهد رفت.
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد ایران بارها تأکید کرده حق غنیسازی ایران خطقرمز مذاکرات است. این موضع در طول پنج دور مذاکره غیرمستقیم با آمریکا و پس از تهاجمهای اخیر به صنایع هستهای ایران بهطور مداوم تکرار شده، بنابراین ادعای بلینکن مبنی بر پذیرش غنیسازی زیر یک درصد از سوی ایران نهتنها غیرواقعبینانه به نظر میرسد، بلکه با اصول اساسی سیاست هستهای ایران در تضاد است.
ادعای مذاکره درباره برنامه موشکی
بلینکن همچنین مدعی شده ایران پذیرفته بود درباره برنامه موشکی و محدودیتهای مربوط به کلاهکهای موشکی مذاکره کند. این ادعا نیز با مواضع رسمی ایران مغایرت دارد. ایران بارها اعلام کرده برنامه موشکیاش دفاعی است و برد موشکهایش به 2500 کیلومتر محدود شده تا تهدیدی برای کشورهای اروپایی نباشد. این موضع بهصراحت به کشورهای اروپایی اعلام شده و بخشی از تلاش ایران برای کاهش نگرانیهای بینالمللی بوده است. در مقابل، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل اخیراً اعلام کرده ایران نباید موشکهایی با برد بیش از 480 کیلومتر داشته باشد و تنها در این صورت است که با مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا موافقت خواهد کرد. این مطالبه بهروشنی با هدف محدود کردن توان بازدارندگی ایران مطرح شده است، بهویژه پس از آنکه ایران در جریان جنگ تحمیلی اخیر (جنگ 12روزه) توانایی موشکی خود را به نمایش گذاشت و آمریکا و اسرائیل پس از مشاهده توان موشکی ایران وادار به پذیرش آتشبس شدند. اسرائیل با این مطالبه سعی دارد شرایطی را به ایران تحمیل کند که ایران را از وضعیت تهدید برای اسرائیل خارج کند و با معرفی تهران بهعنوان تهدیدی که صرفاً توان تهاجم به کشورهای همسایه را دارد، پروژه انزوای منطقهای ایران را پیش ببرد. بلینکن با این جملات اینگونه القا میکند که ایران به مطالبهای در مذاکرات تن داده که در حقیقت مطالبه اسرائیل است، حال آنکه این ادعای جعلی که منجر به تقابلهای سیاسی در ایران میشود ریشه در واقعیت ندارد؛ چراکه پذیرش چنین محدودیتی از سوی ایران به معنای تضعیف توان دفاعیاش در برابر تهدیدهای اسرائیل است و با سیاستهای کلان ایران همخوانی ندارد.
رسانه دیوار ندارد
اظهارات بلینکن، اگرچه در درجه اول برای مخاطبان آمریکایی طراحی شدهاند، به دلیل دسترسی گسترده به اطلاعات، بهسرعت در ایران نیز بازتاب یافتهاند. این اظهارات میتوانند اثرات روانی و سیاسی در داخل ایران داشته باشند. یکی از نکات کلیدی این موضوع، درسهایی است که تصمیمگیران رسانهای ایران میتوانند از آن بیاموزند، بهعنوانمثال، رئیسجمهور ایران اخیراً در مصاحبهای با یک پادکستر آمریکایی اظهاراتی را مطرح کرد که با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی آمریکا طراحی شده بود. بااینحال این اظهارات که انتقادهایی نیز به بخشهایی از محتوای آن وارد است در داخل ایران با واکنشهای منفی مواجه شد، زیرا مخاطبان ایرانی نیز به آن دسترسی پیدا کردهاند. هماهنگکنندگان این مصاحبه ادعا کردهاند هدف صرفاً تأثیرگذاری بر مخاطبان آمریکایی بوده، اما این توجیه نشاندهنده درک نادرست از ماهیت جهانی رسانههاست. در دنیای امروز که اطلاعات بهسرعت در سراسر جهان منتشر میشوند، نمیتوان مخاطبان را بهصورت کامل تفکیک کرد. اظهاراتی که برای یک مخاطب خارجی طراحی شدهاند، بهراحتی میتوانند در داخل کشور بازتاب یابند و اثرات ناخواستهای ایجاد کنند. این موضوع نشاندهنده نیاز به هماهنگی بیشتر در استراتژیهای رسانهای ایران و توجه به پیامدهای داخلی اظهارات مقامات در رسانههای بینالمللی است. البته این موضوع به معنی نفی فرصت استفاده از بسترهای رسانهای مستقل در جهان نیست اما حضور بدون طراحی باعث میشود نتایجی کاملاً معکوسی حاصل شود. ایران میتواند از ابزارهای دیپلماسی عمومی، مانند مصاحبههای هدفمند با رسانههای مستقل بینالمللی و انتشار محتوای چندزبانه، برای ارائه روایت خود از مذاکرات و سیاستهایش استفاده کند؛ اما تصمیمگیران ایرانی باید استراتژی رسانهای منسجمی را تدوین کنند که در آن اظهارات مقامات در رسانههای خارجی بادقت بیشتری تنظیم شود. این استراتژی باید پیامدهای داخلی و خارجی اظهارات را بهطور همزمان در نظر بگیرد. برای جلوگیری از تأثیرگذاری منفی ادعاهایی مانند اظهارات بلینکن، ایران باید همچنان ضمن رد چنین مواضعی به شکلی صریح بر مواضع خود در مورد خطوط قرمز مذاکرات هستهای و موشکی تأکید کند تا هم از سوءتفاهمها و شایعات جلوگیری و هم هر گونه مطالبه غیرواقعی را در نطفه خفه کرده باشد.














