علی ملکی، خبرنگار گروه سیاست: روز گذشته روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز تأیید کرد حمله به زندان اوین بخشی از تلاش رژیم صهیونیستی برای ایجاد شکاف، شورش و بیثباتی در ایران بوده است. خبرنگاران این روزنامه با استناد به منابع اطلاعاتی و تحلیلگران امنیتی غربی تأکید کردند یکی از اهداف حمله، تحریک زندانیان به شورش و کشاندن بحران به داخل شهرها از طریق موج اعتراضات خانوادگی، رسانهای و شبکههای اجتماعی بود. این روایت، یادآور حوادث مشابه سال ۱۴۰۱ است؛ همزمان با تحریک افکار عمومی و ایجاد ناآرامیهایی در کشور، امنیت داخلی به چالش کشیده شد. در آن زمان نیز یک آتشسوزی در همین زندان رخ داد و بخشی از برنامه دشمن به ایجاد بحران در زندانها و حمله یا شورش در مراکز حساس مانند زندان اوین متکی بود، اما موفقیتآمیز نبود. اکنون به نظر میرسد، رژیم صهیونیستی تلاش کرده نسخهای خشنتر و مستقیمتر از همان نقشه را مجدداً اجرا کند؛ موضوعی که حتی روزنامههای آمریکایی هم به آن اعتراف میکنند.
نیویورکتایمز: حمله به اوین برای ایجاد آشوب بود
بر اساس اعلام مقامات رسمی، در حمله روز دوم تیرماه، بخشهایی از زندان اوین ازجمله ساختمان ملاقات مردمی، بهداری و نواحی اداری هدف قرار گرفت و نزدیک به ۸۰ نفر ازجمله خانوادههای زندانیان، کادر درمان، کارمندان اداری و زندانیان به شهادت رسیدند یا مجروح شدند. جنایتی که بیهیچ ابهامی مصداق نقض فاحش حقوق بینالملل است.
نیویورکتایمز در گزارشی مفصل فاش کرد حمله ۲ تیرماه به زندان اوین بخشی از یک عملیات هماهنگ نظامی و روانی از سوی رژیم صهیونیستی بود که با بهرهگیری از فناوری هوش مصنوعی و بستر شبکههای اجتماعی اجرا شده است.
به نوشته این روزنامه آمریکایی، ساعاتی پیش از آنکه جنگندههای اسرائیلی زندان اوین را هدف قرار دهند، پستهایی در شبکههای اجتماعی فارسیزبان منتشر شد که از وقوع یک حمله قریبالوقوع خبر میدادند و مردم را به شورش و آزادی زندانیان فرا میخواندند. لحظاتی پس از وقوع انفجار نیز ویدئویی مشکوک در تلگرام و پلتفرم ایکس منتشر شد که انفجار در ورودی زندان را به تصویر میکشید و با هشتگ «#آزادی_اوین» همراه بود.
نیویورکتایمز همچنین مینویسد ویدئوها و فراخوانهای پیش و پس از حمله بخشی از یک عملیات روانی ساختگی بودند که توسط منابع وابسته به اسرائیل سازماندهی و پخش شدهاند. در این گزارش آمده است جنگ اطلاعاتی که در ادبیات نظامی به نام «عملیات روانی» شناخته میشود، سابقهای به قدمت جنگ دارد، اما آنچه میان ایران و اسرائیل رخ داد از نظر شدت، هدفمندی و استفاده از ابزارهای نوین بیسابقه بود. میلیونها نفر در ایران و سراسر جهان درحالیکه تصاویر واقعی و جعلی را در گوشیهای خود مرور میکردند، در معرض این جنگ روانی قرار گرفتند.
هوش مصنوعی در میدان
نیویورکتایمز مینویسد اسرائیل در این عملیات از ویدئوهایی با راویان زن استفاده کرده که توسط هوش مصنوعی تولید شدهاند و به زبان فارسی پیامهایی مبنی بر عادی بودن وضعیت تهران و بیاعتمادی به حکومت ایران منتقل میکردند و در مقابل، ایران نیز در جریان این درگیری پیامهایی به زبان عبری برای شهروندان اسرائیلی ارسال کرد و هشدار داد پناهگاهها هدف حمله قرار خواهند گرفت.
جیمز فارست، استاد مطالعات امنیتی دانشگاه ماساچوست در این گزارش میگوید: «ما هرگز در تاریخ نمونهای نداشتهایم که بتوان در چنین مقیاسی دست به انتشار اطلاعات جعلی زد.» این روزنامه به نقل از پژوهشگران گزارش میدهد حمله به اوین نمونهای چشمگیر از هماهنگی میان عملیات فیزیکی و جنگ اطلاعاتی بوده است، چنانچه ویدئوی جعلی انفجار در اوین بلافاصله در شبکهای از حسابهای ناشناس پخش شد و میلیونها بازدید دریافت کرد.
روایتهای ساختگی از سوی «موساد»
به گفته این روزنامه، حتی پس از پایان رسمی درگیری[آتشبس]، عملیات روانی ادامه یافت. یک روز پس از توافق آتشبس، حسابی جعلی در پلتفرم ایکس به زبان فارسی ادعا کرد که سخنگوی سازمان اطلاعات خارجی اسرائیل (موساد) است و وعده کمک مالی و درمانی به مخالفان ایرانی را داد. این حساب حتی ویدئوهایی از منشه امیر، روزنامهنگار اسرائیلی ایرانیتبار منتشر کرد. امیر تأیید کرده گروهی ناشناس با تجهیزات تصویربرداری به منزلش رفتند و از او خواستند پیامهایی از پیش نوشته شده را در برابر دوربین به زبان فارسی بخواند.
در پایان گزارش، نیویورکتایمز به نقل از کارشناسان مینویسد اگرچه تأثیر قطعی جنگ روانی بر نتایج نظامی قابل اندازهگیری نیست، اما این نوع عملیات میتواند برداشت عمومی از جنگ را به طور جدی شکل دهد.
تراژدیای که زبان نیویورکتایمز را فارسی کرد
نیویورکتایمز به غیر از این گزارش، در گزارشی اختصاصی که روز 9 ژوئیه (۱۸ تیر ۱۴۰۴) به زبان فارسی منتشر کرد هم به شرح جزئیاتی از حمله به زندان اوین پرداخت. این گزارش با استناد به تصاویر ماهوارهای، منابع پزشکی، شهادت زندانیان و خانوادههای قربانیان، ابعاد انسانی، فنی و ساختاری این حمله را مورد بررسی قرار داده است. به گزارش نیویورکتایمز، حمله بامداد شنبه ۷ تیرماه، بخشهایی از زندان اوین ازجمله ساختمان ملاقات، بهداری، کتابخانه، انبار غذا و بخشهای اداری را هدف قرار داد. به نقل از گروه «فورنزیک آرکیتکچر» که تصاویر ماهوارهای حمله را تحلیل کرده، آثار اصابت در چند نقطه مختلف تأیید شده است.
بر اساس این گزارش، در اثر حمله، سقف برخی بخشها فروریخت، وسایل پزشکی و اداری نابود شدند و تعدادی از پیکرهای مطهر شهدا در میان آوار رها شدند. به گفته منابع پزشکی، دستکم ۷۹ نفر در این حمله جان باختند. گزارش همچنین شامل روایتهای شاهدان عینی است. لیلا جعفرزاده، یکی از مراجعان به ملاقات، به گفته خانوادهاش پس از ورود به سالن ملاقات دیگر به تماسها پاسخ نداد. زهرا عبادی، مددکار اجتماعی در جریان حمله به همراه پسر پنج سالهاش به شهادت رسید. تعدادی از کودکان نیز که برای ملاقات والدینشان به زندان آمده بودند، در این حمله جان باختند. بنابر این گزارش، پس از حمله، زندانیان به کمکرسانی به یکدیگر پرداختند. برخی افراد را با طنابهای دستساز از آوار بیرون کشیدند و تلاشهایی برای امدادرسانی ابتدایی صورت گرفت. نیویورکتایمز همچنین اعلام کرد گروههای حقوق بشری ازجمله عفو بینالملل و دفتر حقوق بشر سازمان ملل، حمله به زندان اوین را مصداق «جنایت جنگی» دانستهاند.
وحدت حتی در زندان
شاید یکی از تراژدیهای غرورآمیز در روایت حمله به زندان اوین، شرح ماجرای نجات یک پزشک از زیر آوار توسط زندانیان است. یکی از پزشکان زندان که در لحظه حمله در ساختمان ملاقات حضور داشت، میگوید پس از اصابت موشک و فروریختن سقف، این زندانیان بودند که بدون لحظهای تردید او را از زیر آوار بیرون کشیدند.
این واقعه نشان داد در زندان هم عرق ملی و حس نوعدوستی زنده است. اتفاقاً این حمله نه تنها موجب آشوب در میان زندانیان نشد، بلکه موجب نوعی همدلی و بازسازی حس ملیگرایی در یکی از مکانهای حساس کشور شد. روایتی که دقیقاً خلاف انتظار طراحانش بود.
تاکتیک عوض شد، هدف همان است
به نظر میرسد حمله به زندان اوین میتوانست بخشی از یک پازل بزرگتر بوده باشد. پروژهای که پیشتر در سال ۱۴۰۱ کلید خورد و قرار بود در ۱۴۰۴ با شدت بیشتری تکرار شود. نقشهای که بر پایه حمله فیزیکی به زیرساختهای حساس، تحریک افکار عمومی از طریق شبکههای اجتماعی، سوءاستفاده از چهرههای رسانهای معارض و درنهایت کشاندن اعتراضات به فاز شورش بنا شده بود.
نقش رسانههایی مانند اینترنشنال، بیبیسی فارسی و برخی فعالان اپوزیسیون خارجنشین در برجستهسازی این حمله، همراه با تحلیلهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد، نشان داد چرخدندههای این پروژه تا چه حد دقیق چیده شده بود. اما مانند سال ۱۴۰۱، اینبار نیز انسجام و پایداری اجتماعی در برابر هجمه، مانع تحقق کامل اهداف شد.
حمله به اوین نه یک «اقدام نمادین» بلکه یک حرکت محاسبهشده با هدف بیثباتسازی ایران بود. این حمله نشان داد ایرانستیزان پس از ناکامی پروژههای ۱۴۰۱، به دنبال بازتولید بحرانها و شکافهای اجتماعی با ابزارهای جدیدند. اما چیزی که آنها در معادلاتشان نمیگنجانند، انسجام مردمی در لحظه بحران است؛ همان عنصری که پروژههایشان را ناکام میگذارد.
زندان اوین از نظر آنها قرار بود تبدیل به نقطه انفجار باشد، اما به نقطه وحدت و هوشیاری تبدیل شد و این همانجاست که باید بیشترین توجه را داشت. پروژههای ایرانستیزی تمام نشدهاند اما تجربه تاریخی ما میگوید اگر روایت صحیح، همبستگی اجتماعی و مقاومت نهادینه شود، هیچ راکتی به هدف اصلی نخواهد نشست.














