حمیدرضا غلامزاده، کارشناس بینالملل اصولگرا معتقد است، استدلالی حقوقی در مورد مکانیسم ماشه وجود دارد که میتوان با استناد به آن، از ادامه این فرایند جلوگیری کرد، از آنجا که آمریکا از برجام خارج شده اما در متن برجام تشکیل کمیسیون با حضور 5 کشور ذکر شده، پس امکان فعالسازی ماشه وجود ندارد. در ادامه مشروح این گفتوگو را از نظر میگذرانید.
برمبنای متن برجام، شروط فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران، چه خواهد بود؟
یک بحثی در محافل حقوقی و بخش حقوقی دیپلماسی و حقوق بینالملل مطرح است که طبق متن برجام و متنی که در مورد کمیسیون فنی است و گفته میشود، چون اسم کشورها آمده و گفته شده اعضای برجام این کشورها هستند و بر اسم کشورها تصریح دارد و با توجه به اینکه آمریکا از برجام خارج شده و نمیتواند در این مورد اظهارنظر کند، عملاً این کمیسیون به لحاظ حقوقی قابل تشخیص نیست. استدلال حقوقی این افراد این است که چون طبق متن، کمیسیون امکان تشکیل ندارد، اساساً شلیک ماشه و استارت زدن این فرایند هم به نتیجه نمیرسد. چون کمیسیون تشکیل نمیشود که گامهای آن طی شود. زمانی مکانیسم ماشه فعال میشود که 5 کشور خواستار بررسی شده و مدعی شوند که یک طرف ماجرا، وظایف خود را انجام نداده است و پرونده باید به کمیسیون فنی برود، ابتدا کارشناسان آن را بررسی کنند و نهایتاً تصمیمگیری و رأی در شورای امنیت صادر شود. نکته این است که این کمیسیون با تعریضی که در متن سند وجود دارد، نمیتواند، تشکیل شود. پس اساساً این مسیر جلو رفتنی نیست. این استدلالی است که بخشی از طرفین مثل روسیه و چین به آن قائل هستند و با این نگاه همراهی میکنند. این حالت برای ایران جدیتر و کاربردیتر است تا اینکه فکر کنیم، اروپاییها میتوانند، فعال مایشاء استارت بزنند و تحریمها را برگردانند.
یعنی به لحاظ حقوقی فعالسازی ماشه، ممکن نیست؟
برفرض که الان اروپاییها بخواهند، مکانیسم را فعال کنند و طبق متن باید جلسه شورا، تشکیل شود، کمیسیون در متن میگوید، اعضای برجام؛ ایران، چین، انگلیس، فرانسه، روسیه، آمریکا و نماینده اتحادیه اروپا. آمریکا نمیتواند در این جلسه شرکت کند، چون عضو برجام نیست و نامش هم در کمیسیون است، چون نمیتواند، شرکت کند. پس عملاً کمیسیون، بدون حضور یک عضو قابلیت اجرا ندارد، وقتی قابلیت اجرا ندارد، قابلیت پیشرفت نیز ندارد. بهنظر میرسد، وزارت خارجه این موضع را نادیده میگیرد.
تحلیل شما از صحبتهای وزیر خارجه در مورد اینکه گفتند، اسنپبک معادل حمله نظامی است، چیست؟
استارت زدن آن به نوعی کارشکنی اروپاییها خواهد بود ولی آنکه بخواهیم به نتیجه رسیدن آن را حمله نظامی تلقی کنیم، یک اشتباه راهبردی است. نکتهای در مورد تعبیر آقای عراقچی وجود دارد و آن هم این است که اگر این اتفاق رخ دهد و مکانیسم ماشه، فعال شود، طبیعتاً خواهند گفت که اینها عضو ناتو هستند و اگر بخواهیم اقدام نظامی انجام دهیم، یعنی رودرویی نظامی با ناتو، پس باید عقب بنشینیم. شاید ایشان خواستند عمق فاجعه را نشان دهند، اما در صورت فعالسازی مکانیسم ماشه، یعنی آنها عملاً به ما حمله نظامی کردند، پاسخ حمله نظامی، باید نظامی باشد، آیا ما این کار را انجام خواهیم داد؟
این طور بهنظر میرسد که در صحبتهای وزیر خارجه وجه تهدیدآمیز آن پررنگتر است.
تهدید میبایست منطقی داشته باشد. آمریکا به ما حمله کرد، ما به ازایش حمله کردیم، رژیم صهیونیستی حمله کرد ما در ازایش حمله کردیم، اما زمانی که میگوییم این اقدام مصداق حمله نظامی است یعنی باید پاسخ آن را با حمله نظامی بدهیم، مگر آنکه این صحبت را یک تعارف بدانیم که نمیتوان پذیرفت، وزیر خارجه، بلاموضوع و بدون معنی این حرف را بزنند.
فرضا اگر اروپاییها به کارشکنی ادامه دهند و اسنپبک را فعال کنند، این فرایند چقدر طول خواهد کشید؟
اکتبر زمان فعال شدن فرایند فعالسازی است، برای اینکه این فرایند آغاز شود، تقریباً از یک ماه دیگر یعنی ماه آگوست، فرایند شروع میشود و در سطح کارشناسی پیش میرود تا در ماه اکتبر در کمیسیون سطح عالی برگزار شود و به شورای امنیت برود و دوباره رأیگیری شود. اما مسئله اینجاست که ما و وزارت خارجه، پیش فرض گرفتیم که مکانیسم ماشه میتواند، اجرا شود. در حالی که بعد حقوقی داستان چیز دیگری میگوید، در متن برجام، تعریف دیگری از فرایند مکانیسم ماشه شده است و برمبنای این تعریف هم فعالسازی شدنی نیست، لذا وزارت خارجه هم باید به این موضوع اشاره کند که به لحاظ حقوقی این موضوع امکانپذیر نیست و اتفاق نخواهد افتاد. کمااینکه زمانی که برمبنای متن برجام، محدودیت فروش تسلیحات ایرانی رفع میشد، آمریکا که در آن زمان از برجام خارج شده بود و میخواست، اقدام حقوقی انجام دهد، در شورای امنیت مطرح نشد، اروپا هم همکاری نکرد و گفتند چون آمریکا، عضو نیست، نمیتواند، اقدامی انجام دهد. براین اساس در این فرایند هم نباید این موضوع پیش برود و چیزی که وزارت خارجه باید روی آن بحث کند، این است که اگر شما ادعا کنید، این ادعا مسموع نیست، غیرحقوقی است و قابلیت اجرا ندارد.
اگر مکانیسم ماشه فعال شود و تحریمها برگردد، ایران چه اقداماتی میتواند انجام دهد؟ چه گزینههایی پیش روی ما قرار دارد؟
برای مثال آژانس یک سازمان است، یک توافق که نیست. برجام یک توافقی بین ما و آنها بوده اما یک قاعده بینالمللی نبوده است؛ اما مبتنی بر قواعد بینالمللی، سندی نوشته شده است، آژانس که از این هم بالاتر بود، تخلف کرد، همکاری را تعلیق کردیم. الان نمیشود گفت اینها اختیار دارند مثل آژانس، نه اینجا دقیقاً یک موردی است که با ما توافق کردند و باید در مقابل آن بایستیم. علت اینکه ما غنیسازی را ادامه دادیم، این بود که شما تعهداتتان را انجام ندادید، ایران از مواهب اقتصادی بهرهمند نشده است، پس لزومی ندارد که محدودیتهای هستهای را اعمال کند، پس ما میتوانیم، فعالیت هستهای خودمان را ادامه دهیم، سانتریفیوژها را ارتقا داده و غنیسازی را ارتقا دهیم. ما با این منطق جلو رفتیم، هیچ وقت برجام را نقض نکردیم، چون استدلامان این بوده است، به همان نحوی که غنیسازیمان را طبق برجام ادامه دادیم، اینجا هم باید جلوی آن بایستیم، اگر نهایتاً بخواهند آن را اجرا کنند، باید با آنها مقابله عملیاتی کنیم، مسئله اینجاست که ما حداقل دو کشور جدی را داریم که میتوانند این موضوع را مطرح کنند، روسیه و چین با قاعده حقوق بینالمللی کنار میآیند و میپذیرند ما باید روی این موضوع که نقطه قوت ما و حرف درست و حقوقی است، مانور دهیم و پیش رویم. در واقع باید صورت مسئله و نگاه باید عوض شود از اینکه هرکاری میخواهند، انجام میدهند، ما نباید حتی اجازه ترویج ادبیات آن را دهیم، الان پیش از آنکه اروپاییها بخواهند روی ادبیات این موضوع مانور دهند، وزارت خارجه روی آن مانور میدهد که آنها میتوانند مکانیسم ماشه را فعال کنند.














