سیدمهدی طالبی، پژوهشگر حوزه بینالملل: تهدیدات رژیم صهیونی و آمریکا و همچنین برخی دیگر از شواهد، حکایت از تلاشها برای شیطنت در مواجهه با ایران و حملات جستهوگریخته دارد. به این روند ورود به منطقه خاکستری یا جنگ میان جنگها میگویند؛ شرایطی که در آن جنگ درنمیگیرد، اما یک طرف یا طرفین به یکدیگر ضربات نظامی محدود یا نقطهای میزنند. بااینحال ایران برای رژیم صهیونی و متحدانش روشن کرده است که زیر بار حملات پراکنده نرفته و به هر تجاوز پاسخ میدهد. تهران در طول جنگ نیز خویشتنداری زیادی نشان داد و به بسیاری از اهداف در سرزمینهای اشغالی حمله نکرد. در صورت شیطنت صهیونیستها، احتمال دارد تهران در دور بعدی درگیریها به اهداف جدیدی با تسلیحات جدید حمله کند. رژیم صهیونی در جریان جنگ 12 روزه بدون این ترکیب شگفتانگیز از پا درآمد و مشخص نیست در صورت بهکارگیری آن چه وضعیتی خواهد داشت.
کدام اهداف در رژیم صهیونی مورد اصابت قرار نگرفتند؟
ایران در جریان جنگ 12 روزه بنا به دلایلی از حمله به بسیاری از اهداف در سرزمینهای اشغالی خودداری کرد. در دوره جنگ فشارها و درخواستهای زیادی برای حمله به این اهداف وجود داشت، اما برخی ملاحظات و سیاستها مانع از آن شد.
اساساً برخی از اهداف باقی ماندند تا در صورت تشدید حملات رژیم صهیونی مورد حمله قرار گیرند و ازاینرو برای مهار دامنه تجاوزات تلآویو مورداستفاده قرار گرفتند.
بااینحال تضمینی وجود ندارد که حملهای به آنها صورت نگیرد. در ادامه به برخی از این اهداف پرداخته شده است.
1- تأسیسات آبشیرینکن
تأسیسات آب شیرین برای رژیم صهیونی نقشی حیاتی دارد زیرا 70 درصد آب شرب آن را تأمین میکند. در صورت هدفگیری این تأسیسات، تأمین آب شرب و کشاورزی آسیب جدی میبیند و در کوتاهمدت نیز قابل بازسازی نیست. حمله به این تأسیسات میتواند نقش بزرگی در کاهش تابآوری و فروپاشی زندگی اجتماعی در سرزمینهای اشغالی ایفا کند.
2- شهرها و شهرکهای صهیونیستنشین کوچکتر
ایران در جریان جنگ به کلانشهرهای تلآویو و حیفا و همچنین شهرهای عمده رژیم مانند بئر السبع حمله کرد. بااینوجود در صورت ادامه جنگ، ایران میتواند سیاست ویرانی شهرکهای صهیونیستنشین را با هدف گسترش ناامنی و تخریب کامل پیگیری کند.
با توجه به ابعاد کوچک این شهرکها، هریک از آنان با یک تیر موشک با کلاهک بارشی به طور کامل نابود و غیرقابلسکونت میشوند. باتوجهبه غیرقانونی بودن بسیاری از این شهرکها بهویژه در کرانه باختری و جولان، حمله به آنها از مشروعیت بالایی برخوردار است.
3- ایست و بازرسیها و پایگاهها در کرانه باختری
ایران میتواند در زدوخوردهای آتی با هدف تولید آشوب و ایجاد آتش تهیه برای فعالیت عناصر مقاومتی، به ایست و بازرسیها در مناطقی با جمعیت بالای فلسطینی مانند کرانه باختری یا منطقه کمجمعیت جنوب حمله کند.
4- تأسیسات هستهای
بنا به دلایلی ایران همچنان از حمله به تأسیسات هستهای رژیم صهیونی خودداری کرده است. بااینحال احتمال دارد در آینده به این تأسیسات حمله کند. چنین حملاتی نباید الزاماً رآکتور دیمونا را شامل شود، بلکه میتواند زنجیره هستهای رژیم را هدف گیرد.
5- حملات ویرانکننده متمرکز
با هدف تضعیف منطقهای و فراهمشدن فضا برای حملات خارجی، ایران میتواند «حملات ویرانکننده متمرکز» را اجرایی کند. بهعنوان نمونه میتواند تأسیسات نظامی و شهرکهای رژیم در نزدیکی مرز با لبنان، غلاف غزه یا شمال کرانه باختری را بهشدت درهم بکوبد. در این صورت فضا برای یورش گروههای مقاومت به مواضع صهیونیستها فراهم خواهد شد.
6- اراضی کشاورزی
رژیم صهیونی در حملات خود به ایران در مواردی به تأسیسات کشاورزی ایران نیز آسیب وارد کرد؛ از جمله حمله به ساختمان یک چاه آب در استان خوزستان. ایران اگر به سمت هدف قراردادن اراضی کشاورزی در داخل فلسطین اشغالی حرکت کند، باتوجهبه ابعاد اندک این سرزمین، آتشسوزی عظیمی در آن به راه افتاده و پس از جنگ به زمین سوخته تبدیل میشود.
7- تمام ورودیها و خروجیها
رژیم صهیونی به دلیل آسیبپذیریاش در مبادی ورودی، حملاتی به بنادر و مرزهای زمینی ایران نداشت. متقابلاً تهران نیز برای استمرار مبادلات تجاری نزدیک به سطح پیشین، از حرکت به سمت هدف قراردادن بنادر و گذرگاههای زمینی رژیم صهیونی خودداری کرد. بااینحال ایران از نظر مرزهای آبی و زمینی تابآوری بالاتری نسبت به رژیم صهیونی دارد و احتمال دارد در جنگی بعدی به سراغ چنین اهدافی برود.
انهدام کامل بنادر حیفا و اشکلون، از مدار خارجکردن کامل فرودگاههای بن گوریون و رامون و همچنین هدف قراردادن گذرگاههای مرزی با اردن و مصر میتواند رژیم صهیونی را در محاصره کاملی قرار دهد.
8- کور کردن کامل چشمها
در ساعات آخر جنگ، ایران و محور مقاومت بخشی از سیستم هشدار زودهنگام غرب در منطقه که حملات موشکی و پهپادی ایران را به رژیم صهیونی اطلاع میداد، هدف قرار دادند.
ایران خود به طور مستقیم رادار هشدار زودهنگام مستقر در قطر را که تا اوکراین را پوشش میداد هدف قرار داد و گروههای عراقی نیز رادارهای مستقر در پایگاهی مانند التاجی را نابود کردند. تهران در درگیریهای بعدی سریعتر و گستردهتر این زنجیرههای راداری و شناسایی را هدف خواهد گرفت.
ایران از کدام سلاحهای خود استفاده نکرده است
ایران در طول جنگ از دو نظر استفاده اندکی از زرادخانه دفاعی خود کرد؛ نخست آنکه بسیاری از تسلیحات ایرانی در جنگ به کار گرفته نشده و دوم آنکه ضریب استفاده از تسلیحات بهکارگرفتهشده نیز پایین بود.
این سیاست دلایلی داشت؛ از جمله آمادگی برای ورود آمریکا و برخی دیگر از دولتها به جنگ، بازی روانی با رژیم صهیونی، تست سلاح و نه بهکارگیری آن علیه تلآویو برای آزمودن کارایی سلاحها و تاکتیکها.
بر همین اساس ایران در طی جنگ تنها از برخی نمونههای موشکهای بالستیک و پهپاد بهره گرفت و در موارد اندکی دست به پرتاب موشک کروز زد. در ادامه به معرفی سلاحهای استفادهنشده ایران میپردازیم.
1- موشکهای کروز
ایران بنا به دلایلی از پرتاب تعداد بالای موشکهای کروز خودداری کرده است. اساس برخی از برنامههای تهاجمی دوردست ایران مبتنی بر موشکهای کروز است.
موشکهای کروز سومار و پاوه بخشی از این موشکهای کروز هستند که در تعداد بالا تولید شدهاند. نکته مهم درباره این موشکها، شناسایی دشوار پرتاب آنهاست درحالیکه موشکهای بالستیک به دلیل ارتفاع بالا سریعتر شناسایی میشوند.
به دلیل دشواری شناسایی پرتاب، سرعت بالا و ارتفاع کم، موشکهای کروز سلاحی مهلک برای هدف قراردادن اهداف در سرزمینهای اشغالی هستند.
2- نمونههای پیشرفته موشکهای بالستیک
نمونههایی مانند فتاح-2 و انواع موشکهای خرمشهر تاکنون استفاده نشدهاند. این موشکها سرعت بیشتری داشته و از کلاهکهای سنگینتر و ویژهتری بهره میبرند.
به میدان آمدن این موشکها به آن معنا خواهد بود که ایران میخواهد به اهداف حساستری حمله کرده و ضربات سنگینتری به رژیم صهیونی وارد کند.
آنچه در طول جنگ علیه رژیم صهیونی به کار رفت، موشکهای ارتقایافته متعلق به یکی دو دهه اخیر بودند که آن را میتوان در پرتاب انواع مختلف موشک سجیل دید.
تهران حتی در حمله به پایگاه آمریکایی «العدید» در قطر، موشکهایی با کلاهکهای 400 کیلوگرمی را مورداستفاده قرار داد درحالیکه بهراحتی میتوانست با کلاهکهایی با وزن سهبرابر بیشتر این پایگاه را در هم بکوبد.
3- نمونههای پیشرفته پهپادهای انتحاری
در جنگ ایران پهپادهای ویژه خود را مورداستفاده قرار نداد. پهپادهای انتحاری کوچک با قابلیت هجوم موجی، پهپادهای جتمانند شاهد-238 و پهپادهای امید تاکنون علیه رژیم صهیونی به کار گرفته نشدهاند.
پرتاب این پهپادها که کوچکتر، با الگوی پرتاب و تهاجم پیچیدهتر و سرعت بالاتر هستند، میتواند پدافند رژیم را به چالش بکشد.
اگر ایران همزمان با پرتاب صدها پهپاد پیشرفته دست به پرتاب دهها موشک کروز بزند، آنگاه بالاترین ضریب اصابت به دست خواهد آمد؛ دقیقاً همانند آنچه روسیه برای حملات به اوکراین در پیش گرفته است.
ورود پهپادها به عرصه جنگ فراتر از مشغول کردن پدافند رژیم صهیونی که تا به امروز صرفاً همین وظیفه را برعهده داشتهاند، نشانهای از ورود ایران به فاز تخریب گستردهتر تأسیسات زیرساختی و نظامی رژیم خواهد بود؛ حملاتی مانند هدف قراردادن ایست و بازرسیها، پادگانها، برجکهای مرزی، ایستگاههای برق و مواردی ازایندست.














