مصطفی قاسمیان، خبرنگار: ۱۲ روز حمله نظامی تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان، شمار زیادی از مدافعان وطن را که در لباس نظامی ارتش، سپاه و بسیج به ایران خدمت میکردند، به شهادت رساند. اما چند برابر شهدای نظامی، شهروندان معمولی بودند که در حال زندگی عادی خود هدف حملات گاهکور دشمن قرار گرفتند و آسمانی شدند یا آسیب دیدند. در فهرست طولانی شهروندان شهید، نام چند هنرمند به چشم میخورد و البته در کنار آنان میتوان از خسارتهای مادی نام برد که به دفاتر کار و حتی خانه هنرمندان وارد شد. گزارش پیش رو، مروری بر فهرست جنایات رژیم صهیونیستی طی ۱۲ روز حمله تجاوزگرانه به خاک کشورمان است که علیه اهالی هنر ایران انجام شده؛ فهرستی که نباید فراموش شود.
شاعری که تولد ۲۴ سالگی را ندید
نخستین و احتمالاً شنیدهشدهترین نامی که از اهالی هنر در میان شهدای جنگ تحمیلی رژیم اشغالگر قدس به ایران به یاد میآید، نام پرنیا عباسی، شاعر ۲۴سالهای است که در شب اول حمله صهیونیستها در خانهاش خوابیده بود و هدف قرار گرفت. عباسی که چند روز تا تولد ۲۴سالگی فاصله داشت، همان کسی است که تصویر مشهورش روی تخت صورتی آغشته به خون، دیده میشود و موهایش از زیر آوار بیرون آمده است. او که به تدریس زبان انگلیسی هم اشتغال داشت و کارمند بانک ملی نیز بود، به استناد تصاویر پیش از شهادت، دختری با ظاهر امروزی به شمار میرفت و شاید کسی با قضاوت از روی ظاهر، نمیتوانست عاقبتش را حدس بزند. جالب آن که برخی از اشعار پرنیا عباسی در مجله تخصصی شعر و ادبیات «وزن دنیا» منتشر شده که با فضای فکری متفاوت و منتقدانه شناخته میشود. این شاعر جوان در بامداد ۲۳ خردادماه، همراه با پدر، مادر و برادر ۱۶سالهاش به شهادت رسید.
استاد نقاشی که پر کشید
دومین هنرمند شهید، منصوره عالیخانی، نقاش، تصویرگر و مدرس نقاشی بود که در ۵۸سالگی، پس از سالها فعالیت هنری و داوری جشنوارههای هنری، در حمله رژیم اشغالگر قدس به مناطق مسکونی تهران به شهادت رسید. او که با حوزه هنری همکاری میکرد و در دانشگاه هنر کاشان به تدریس میپرداخت، به عنوان شاگرد کاظم چلیپا، نقاش شاخص انقلابی و مذهبی نیز شناخته میشود. عالیخانی علاوه بر فعالیت مستمر و پرتعداد در نمایشگاههای گروهی و مناسبتی، آثار متعددی در موضوعات مذهبی و آیینی خلق کرده و یکی از آثار بیشتردیدهشدهاش، نقاشی خونین و پراحساسی است از یک مادر اهل غزه که نوزاد شهیدش را در آغوش گرفته است. جالب است بدانید این بانوی هنرمند که شاگردانی در حوزه تصویرسازی داشت، در آخرین روزهای پیش از شهادت، در حال خلق یک اثر عاشورایی با عنوان «شام غریبان» بود که از نظر حالوهوا، ادای دینی به نقاشی مشهور عصر عاشورای استاد فرشچیان به نظر میرسد، ولی این نقاشی که تصاویر آن در دفتر کارش نیز منتشر شده، با شهادت وی نیمهکاره ماند و به سرانجام نرسید.
پرواز از پشت چراغ قرمز
سومین هنرمند شهید کشورمان در ۱۲ روز تجاوز نظامی رژیم جعلی به ایران نیز مانند شهیده منصوره عالیخانی، یک گرافیست بود: صالح بایرامی. او که با نشریات متعدد اصلاحطلب همکاری داشت و در سالهای نخست راهاندازی ماهنامه اندیشه پویا نیز صفحهآرا و گرافیست این مجله بود، یکی دیگر از هنرمندان ایرانی بود که در این جنگ به شهادت رسید. اگرچه این هنرمند و اهل رسانه سالها سابقه فعالیت هنری داشت، اما در روزهای اخیر اطلاعات زیادی از سوابق او در فضای مجازی منتشر نشده است. نکته مهم آن که او در روز سوم این تجاوز نظامی و در خیابان به شهادت رسیده است؛ در حالی که در میدان قدس تهران در حال رانندگی و پشت چراغ قرمز منتظر بوده است.
شهادت برادرزاده محسن تنابنده
از جامعه هنر ایران، احتمالاً تنها کسی که عزیزی از دست داده، محسن تنابنده، هنرپیشه شاخص سینما و تلویزیون است که برادرزاده خود، علیرضا تنابنده، را از دست داده است. او که به نظر میرسد در آخرین روز جنگ تحمیلی علیه ایران به شهادت رسیده، بر اساس گزارشهای منتشرشده، به عنوان سرباز وظیفه مشغول به فعالیت بود. تنابنده در جریان مراسم تشییع و خاکسپاری برادرزاده جوان خود، تصویری از دست همسر او روی تابوت این سرباز شهید وطن منتشر کرد و قطعه ادبی زیبایی نوشت:
«هر سربازی
در جیبهایش
در موهایش
و لای دکمههای یونیفورمش
زنی را به پادگان و خدمت میبرد
آمار اعزامیها همیشه غلط بوده است
این دو سال
دو نفر را از پا درآورده
سرباز و زنی که
در میان قلبش بود
برادرزاده عزیزم علیرضا جان خداحافظ»
تخریبها به دفاتر کار هنرمندان رسید
در عین حال، شهدای یادشده، تنها خسارات هنرمندان از جنگ تحمیلی رژیم اشغالگر قدس علیه ایران به شمار نمیرود. طی روزهای گذشته و در برخی حملات رژیم به تهران، دفاتر کار چند هنرمند تخریب شده است. شاخصترین این چهرهها را زندهیاد اکبر رادی، نمایشنامهنویس برجسته معاصر، میتوان دانست که منزل شخصی و دفتر کار سابقش تخریب شد. نام این هنرمند فقید که ۱۸ سال قبل درگذشت، به جز آثارش، در جایزه نمایشنامهنویسی «استاد اکبر رادی» در جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران نیز شنیده میشود. عجیب آن که این اتفاق روز دوشنبه ۲ تیرماه و در همان خیابانی رخ داد که خانه پدری خواهران اسکندری، بازیگران سینما و تلویزیون، وجود داشت و تخریب شد تا دامنه خرابکاریهای کور رژیم صهیونیستی به مکانهایی کاملاً بیارتباط با صنعت هستهای و موشکی کشورمان برسد. در روزهای اخیر همچنین منزل شخصی کیوان ساکت، آهنگساز و نوازنده شاخص عرصه موسیقی نیز در زمانی که این هنرمند و خانوادهاش در منزل نبودند، هدف بمباران رژیم اشغالگر قرار گرفت و تخریب شد. او در این باره گفت: «زندگی من نابود شد، ولی زندگی من فدای ایران، فدای ایران بزرگ. ۹۰ درصد آثاری که ساختهام، بر پایه عشق به ایران، فرهنگ و مردم ایران بوده است. دلا دیدی که خورشید از شب سرد چو آتش سر ز خاکستر برآورد. خانه من فدای فرهنگ ایران.» در روزهای اخیر همچنین حسین سلیمانی، بازیگر سینما و تلویزیون که از قضا در فیلم «خدای جنگ» با موضوع آغاز صنعت موشکی ایران نیز حضور داشته، از تخریب استودیو و دفتر کار خود خبر داد و تصاویر آن را منتشر کرد.














