سیدجواد هاشمی با موتور به تشییع آمد. در مراسم ندیدمش. اواسط مراسم بود که دیدم میکروفن فارس جلوی صورت اوست و دارد صحبت میکند: «مردم ما نشان دادند که میتوانند و توانش را دارند و قدرتش را دارند، غیرتش را دارند. با آنکه دنبال صلح هستند اما غیرتی هستند و شوخی ندارند با کسی. مگر میشود اجنبی بیاید وارد کشورما شود و ما نایستیم جلوی او و کنار همدیگر نباشیم. اصلاً نمیشود. ایرانی نمیتواند اینجوری باشد. ما در مقابل بزرگترین ارتشهای دنیا ایستادگی کردیم. ترامپ حرف مفت زیاد میزند. اصلاً مهم نیست (حرفهای او) به نظر من اصلاً نباید جدیاش گرفت.» تا خواستم من هم بروم و سؤالم را بپرسم، من را ندید و موتور را آتش کرد و رفت. سید جواد هاشمی از همان روزهای اول حمله سکوت نکرد. او هم نسبت به حملات اسرائیلی واکنشهای مختلفی نشان داد و از فعالترین هنرمندان بود. شماره او اغلب اوقات در دسترس نیست. با ناامیدی تماس میگیرم و سید تلفن را جواب میدهد. انگار منتظر است حرفی را که جلوی میکروفن فارس نزده، حالا بگوید: «برخی از اتفاقاتی که در کشور ما رخ میدهد، جزء خطوط قرمز اکثریت مردم است و مهمترین آن تجاوز یک کشور بیگانه است. این اتفاق همواره در کشور ما باعث انسجام شده است؛ چه در دوران هشتساله دفاع مقدس که بینظیر بود، و چه اکنون. این اتفاق نشان داد که مردم ما با متجاوز شوخی ندارند؛ درواقع کنار نمیآیند. این شوخی با کشور ما اشتباه بود. این حساب و کتاب غلط آمریکا و اسرائیل نشان داد که ما نهتنها با قدرتهایی مانند اسرائیل و آمریکا مساوی و برابریم، بلکه حتی از آنها برتر نیز هستیم. دلیلش هم این است که کشور ما به این سادگی به زانو درنمیآید. بله، آنها نفهمیدند و مردم ما غیرت خود را نشان دادند. حتی اگر بخشی از جامعه در راهپیمایی یا مراسم تشییع شرکت نکردند، این به معنای موافقت آنها با حضور یا هجوم دشمن نیست. اصلاً چنین نیست.»
به دوستانم گفتم نترسید دنبالکنندههایتان از دست برود
سیدجواد هاشمی در ادامه صحبتهایش موضوع را میبرد به سمت همبستگی هنرمندان با جامعه و موضعش را شفاف و صریح میکند. انگار جنگ ملاحظات همه را کم کرده و زبان همه را سرختر، سیدجواد هاشمی میگوید: «من بسیار محکم و مستقیم به دوستان خودم نیز عرض کردم: نترسید که دنبالکنندههایتان را از دست بدهید. مهم نیست اگر عدهای وطنفروش ما را آنفالو کنند؛ بکنند. اگر کسی در این شرایط از میهن دفاع نمیکند، به نظر من خودفروخته و میهنفروش است. این مسأله فراتر از موضوعات مذهبی، ملی یا میهنی است و دیگر جای شوخی ندارد.»
هاشمی موضع را صریحتر میکند و میگوید همه باید علیه جنایات اسرائیل واکنش نشان دهند و عدم واکنش، برابر است با عدم همراهی با حقیقت. او میگوید: «حتی آن گروهی که مسلمان نیستند، آنها نیز غیرت خود را نشان دادند. مسیحیان، با وجود تفاوت دینی، ایستادگی کردند. ما مصاحبههایشان را دیدیم، ایستادگیشان را دیدیم. به همین دلیل احساس میکنم اگر هنوز هنرمند یا ورزشکاری وجود دارد که علیه اسرائیل اعلام موضع نکرده است، باید هرچه زودتر این کار را انجام دهد. باید با مردم همراهی کند، با حقیقت همراه شود. درواقع حتی اگر نگاه و زاویه دید خود را عوض کنیم، باز هم این موضوع تفاوتی نمیکند. این اتفاقی است که باید بیفتد. یعنی همه باید واکنش نشان دهند.»
حضور دهه هشتادیها از نکات برجستۀ تشییع بود
از هاشمی میپرسم آیا در مراسم تشییع، اتفاق خاصی دیدید یا نکتهای برایتان جالب توجه بود؟ یا مثلاً صحبتی که به نظرتان متفاوت آمد؟ پاسخِ هاشمی جالب است: «من نسل جدیدی از دهه هشتادیها را دیدم که به نظرم با وقایع روز منطقی برخورد میکنند.» به او میگویم: «اینکه شما به عنوان کسی که بالاخره معلم بودهاید این حرف را میزنید، بسیار مهم است.» او میگوید: «این نسل ممکن است بینشان منتقد نظام جمهوری اسلامی باشد اما با حقیقت همراهی میکنند. این نکته خوشایندی است.»
هاشمی جملهاش که تمام میشود، بخش بعدی صحبت را با یک اتمام حجت با من آغاز میکند: «من میخواهم نکتهای را اکنون بگویم و خواهش میکنم این حرف را سانسور نکنید. اصلاً اگر نمیخواهید این جملات را منتشر کنید، راضی نیستم کل مصاحبه پخش شود.» میگویم: « بفرمایید. حتماً» و او ادامه میدهد: «ببینید، ما باید با تندروی مبارزه کنیم. تندروی در کشور ما باید از بین برود. باید ناپسند شمرده شود. اگر تندروی در کشور ما ادامه پیدا کند، این انسجام را از دست خواهیم داد. واقعاً آن بخشی از جامعه که آنها نیز هموطن ما هستند، اما فکر میکنند ملت، مملکت، دین، همه چیز متعلق به آنهاست، باید کوتاه بیایند. به نظر من، این افراد باید سر جای خود بنشینند تا بتوانیم اتفاق جدیدی را در کشور رقم بزنیم و زیر پرچم جمهوری اسلامی، زیر پرچم کشورمان، با اقتدار زندگی کنیم.»
باید همه از وحدتشکنی فاصله بگیریم
هاشمی صحبتهایش را به سمت مسئولان میکشاند و میگوید باید وحدت شکلگرفته درون کشور را هرطور که شده حفظ کرد: «اکنون اگر خدای نکرده این انسجام از بین برود، این شکست ماست. این برای من بسیار مهم است. یعنی از این به بعد، به نظر من، مسئولان نظام باید نشان دهند که چقدر خدمتگزار مردم هستند یا نیستند. آیا واقعاً اعتقاد دارند که مردم باید متحد باقی بمانند یا نه؟ اکنون زمان مهمی است، مخصوصاً اینکه در سپاه امام حسین، که این ایام متعلق به اوست، همهگونه انسان حضور داشته است. حتی مسیحیان نیز بودهاند. در سپاه امام حسین، زهیر بن قین نیز بود. امام حسین برای دعوت، به سراغ برادران خود نرفت، اما به سراغ ظهیر رفت. این یک درس تاریخی برای ملت، مملکت و مسئولان ماست. آنها باید به سراغ این افراد بروند و آنها را به سپاه بازگردانند.»














