علی مزروعی، خبرنگار گروه سیاست: دونالد ترامپ از زمان آغاز جنگ تحمیلی 12 روزه هر روز یک حرف متناقض با دیروزش زده و در یک دوره فشرده یک هفتهای از تکرار ادعاهای نتانیاهو مبنی بر «براندازی حکومت» به عبارت «نمیخواهم شاهد تغییر رژیم باشم» رسید. رئیسجمهوری که دروغ با زیست سیاسیاش عجین شده پس از آنکه رهبر انقلاب در سومین پیام تلویزیونی خود رژیم صهیونیستی را له شده در جنگ توصیف کرد و از نواخته شدن سیلی سخت ایران به گونه آمریکا گفت برای آنکه روایت پیروزش از یک صحنه نبرد پر هزینه باطل نشده باشد بار دیگر همان ادعاهای همیشگی در مورد نابودی تأسیسات هستهای و جلوگیری از تداوم جنگ توسط اسرائیل را تکرار کرد و با همان روحیه استکباری خود خواهان تشکر از جانب ایران شد. رئیسجمهور ملّاک آمریکا ایران را با هلند اشتباه گرفته که در آن دبیرکل هلندی ناتو او را پدر خطاب میکند، اما پشت صحنه، ملکه این کشور با درآوردن ادای ترامپ نشان میدهد که همه تملقها و چاپلوسیهای سیاستمداران جهان با هدف تأیید روحیه استکباری ترامپ و امتیاز گرفتن از او صورت میگیرد. ایران اما برای مواجهه و مهار ترامپ نیازی به چاپلوسی ندارد. کشوری که میتواند با نشان دادن ضربهشست خود در میدان، رئیسجمهور مدعی آمریکا را در یک شب از موضع «براندازی در ایران» به «لطفاً آتشبس را نقض نکنید» برساند، برای روایت میدان نیازی به چاپلوسی نداشته و واقعیتها را بدون لکنت روایت میکند. واقعیتی که اثر میدانی آن در 30 نقطه استراتژیک اسرائیل قابل مشاهده است و اثر راهبردی آن نیز در مجموعهای از اهداف تعیین شدهای که در ماجراجویی جدید نتانیاهو و ترامپ تحقق نیافت و یک به یک از دستور کار خارج شد.
نظم چه جهانی؟
ترامپ در ابتدای یک متن مملو از روایات دروغ مدعی شده که در حین تقابل نظامی با ایران او اجازه نداده تا اسرائیل عملیات تروریستی بیشتری در ایران اجرایی کند. این درحالی است که یسرائیل کاتس، وزیر دفاع رژیم صهیونیستی اعتراف کرده که اسرائیل قصد داشته یکی از مقامات را ترور کند؛ اما فرصت ممکن برای این اقدام برایش فراهم نشده است. ترامپ که بعد از شکست تمام رؤیابافیهایش اکنون میخواهد روغن ریخته را نذر امامزاده کند در ادعای دیگر مدعی است او مانع از آن شده تا هواپیماهای اسرائیل بعد از اعلام زمان آتشبس بار دیگر ایران را بمباران کنند. بمبارانی که ترامپ آن را «ضربه نهایی» نامیده است. او البته در زمان جنگ هم چندین بار عباراتی مشابه «پایان واقعی» را مطرح کرده بود؛ اما درنهایت این مقاومت مردم ایران و ضربات جانانه موشکی به قلب شهرهای اسرائیل بود که این توهمات را از بین برد. ضربه نهایی را هم برخلاف تصور ترامپ ایران در ساعات پایانی جنگ با موشکهای نسل جدید به نقاط مختلف از شمال تا جنوب سرزمینهای اشغالی وارد آورد تا ترامپ و نتانیاهو در یک قمار از پیش باخته دیگر ورود نکنند. رئیسجمهور دروغگوی آمریکا در ادامه اظهاراتش مدعی شده او پس از جنگ به دنبال اعمال معافیتهای تحریمی به ایران بوده اما اظهارات رهبر انقلاب مانع از آن است. او درحالی سعی دارد با این بهانهجوییها حاکمیت ایران را مقصر عدم لغو تحریمها معرفی کند که در حین مهیا شدن برای برگزاری ششمین دور از مذاکرات غیرمستقیم با ایران مشغول توطئهچینی برای فریب ایران و بسترسازی برای تهاجم اسرائیل بوده است. اخباری که در مورد تخلیه سفارتخانههای آمریکا شب قبل از حمله منتشر شد سند خوبی برای این ریاکاری است. کسی که مدعی است جلوی اسرائیل را برای حمله گرفته اگر واقعاً چنین عزمی داشت چرا همان سحرگاه 23 خرداد جلوی اسرائیل را نگرفت. جواب مشخص است. توهماتی که مانع از آن شده بود آمریکا و اسرائیل ابزارهای بازدارندگی تهران ازجمله ملت مقاوم ایران را در محاسبات غلط خود لحاظ کنند درنهایت باعث شد رئیسجمهور آمریکا دستها را بالا برده و سراسیمه خطوط تلفن شیوخ عرب منطقه را اشغال کند و دست آخر از کانال سنتی عمان درخواست آتشبس به تهران بفرستد. ترامپ این متن سرتاسر حشویات را اینگونه به پایان میبرد که ایران یک کشور منهدم و با ارتشی نابود شده است که باید به جریان نظم جهانی بازگردد. در پاسخ به این ادعا نیز اولاً باید گفت نتانیاهو نیز صبح 23 خرداد بعد از ترور فرماندهان چنین تصوری از سازمان رزم ایران داشت که خود را به ورطه انهدام کشاند و همان سازمان رزم، سرزمینی سوخته و پالایشگاههای خاموش در آتش جنگ را تحویلش داد. ثانیاً اگر حتی همین نظم سوخته جهانی را هم ایران بخواهد بپذیرد بد نیست رئیسجمهور آمریکا مسیرش را معرفی کند، چون ایران که خیلی منظم داشت برای ادامه مذاکرات برنامهریزی میکرد و این کاخ سفید است که اکنون بعد از رسوایی توطئهجویی همزمان با مذاکره، متهم به آشوبافکنی و ایجاد نظمی در جهان است نه ایران.
مرزهای دروغگویی جابهجا شد
اگر مواضع ترامپ تنها در یک هفته دوم جنگ را مرور کنید احتمالاً دیگر هیچوقت به فرزندتان که موهای خواهرش را کشیده یا اسباببازیهایش را شکسته و گردن نمیگیرد صفت دروغگو نمیدهید، چون استانداردهای بهروزتری در مورد سنجش کیفی و کمی دروغ در ذهنتان شکل میگیرد. رئیسجمهور آمریکا 27 خرداد ادعا میکند به دنبال یک پایان واقعی برای ایران است و به چیزی جز تسلیم بیقید و شرط راضی نخواهد شد. ترامپ توهماتش در مورد براندازی را تا 31 خرداد اینگونه ادامه میدهد که «درخواست آتشبس از طرف کسی که درحال پیروزی باشد سخت است.» اگر همین ادعای ترامپ را مبنا قرار دهیم یعنی «تن ندادن اسرائیل به آتشبس» را به خاطر «قرار داشتن آن در موضع پیروزی بدانیم» پس زمانی که در 3 تیر این رژیم و آمریکا تن به آتشبس دادند و حتی درخواست اولیه آن را نیز ارائه کردند، «مطابق تعریف خود ترامپ» این آنها بودهاند که «در موضع شکست» قرار داشتهاند نه ایران. ترامپ بعد از حملات به تأسیسات هستهای ایران سرمستانه مدعی میشود هر اقدام تلافیجویانه ایران را با نیرویی بسیار فراتر از آنچه در فردو رخ داده پاسخ خواهد داد. او فردای همان روز یک طرح هم برای براندازی در ایران رو کرد. رئیسجمهور آمریکا رسماً حرف نتانیاهو مبنی بر تغییر رژیم در ایران را تکرار کرد و گفت: «چرا تغییر رژیم در ایران صورت نگیرد؟» اما فاصله ارائه این طرح تا درخواست آتشبس کمتر از 48 ساعت بود. ایران پایگاه آمریکایی العدید در قطر را هدف قرار داد تا این پیام را بدهد که در صورت تداوم تهاجم هیچ رودربایستی با کشورهای منطقه برای زیر ضرب بردن پایگاههای آمریکایی ندارد. این مواجهه باعث شد تا ترامپ که سعی دارد از خودش یک وجهه ضدجنگ در آمریکا بسازد پای آمریکا را صریحتر در وسط جنگ دیده و تن به آتشبس بدهد. او برخلاف ادعاهای گذشتهاش گفت نمیخواهد شاهد تغییر رژیم در ایران باشد و صریحاً اعلام کرد «اکنون زمان صلح است.» این اظهارات درحالی مطرح میشود که او از ابتدا در سودای براندازی وارد کارزار منطقه شده بود؛ اما پس از پذیرش شکست به طور کلی منکر شد که چنین برنامهای داشته است.
اینجا هلند نیست آقای بازنده
ترامپ از همان روز اولی که تصدی کاخ سفید را برای بار دوم به دست گرفته است تصورش این بوده که این بار نه بر آمریکا که بر 7 اقلیم جهان حکومت میکند. برای همین هم یک روز ادعای اضافه شدن کانادا و گرینلند به آمریکا و تغییر نام خلیج مکزیک را مطرح کرد، یک روز ادعای پایان جنگ در اوکراین و غزه، یک روز وضع تعرفههای چند ده درصدی و چند روز پیش هم ادعای براندازی در ایران. اما نتایج نشان داد که رئیسجمهور آمریکا نه آنقدر که مدعی است قدرتی دارد و نه در جهان آنقدرها جدی گرفته میشود. نمود این جدی گرفته نشدن را هم ملکه هلند نشان داد که ادای حرف زدن ترامپ را درآورد، آن هم تنها چند ساعت بعد از پدر خطاب قرار دادن ترامپ توسط دبیرکل هلندی ناتو تا نشان دهد همه این چاپلوسیهای مقامات اروپایی صرفاً به این دلیل است که خوی استکباری آقای رئیسجمهور ارضا شده و امتیازات گرفته شده از او تداوم یابد. اینکه زلنسکی هم بدون اینکه تن به پایان جنگ بدهد نهایتاً با کت و شلوار به جلسه سران ناتو میرود نشان میدهد هدف صرفاً القای این موضوع به ذهن ترامپ است که همه دارند به او چشم میگویند. این چشم گفتنها باعث شده است تا ترامپ با وقاحت از ایران بخواهد بابت پایان جنگ هم از او تشکر کند اما نه ایران هلند است که حاکمانش زبان صریح در بیان واقعیت نداشته باشند نه حافظه تاریخی مردم جهان آنقدری کم است که به خاطر نیاورند از «تهدیدهای براندازی» تا «آتشبس را نقض نکنید» تنها یک شب نورانی در «پایگاه آمریکایی العدید در قطر» فاصله بوده است نه بیشتر. ترامپ اکنون به نمادی تام از مفهوم استکبار جهانی تبدیل شده که ایران از همان روزهای نخست انقلاب، عَلَم تقابل با آن را برداشته است. فردی قدرتطلب و سلطهجو که انتقادهای نزدیکترین افراد به خود همچون ایلان ماسک را نیز تحمل نمیکند و آنها را از دولتش بیرون میکند، اکنون تنها یک صدا در مقابل خود میبیند و هیچکاری جز پرخاشگری نیز برای مواجهه با این صدا از دستش برنمیآید. صدای رسایی که رهبر انقلاب در سومین پیام خود به ملت ایران اینگونه آن را در جهان طنینانداز کردند: «جمهوری اسلامی پیروز شد و متقابلاً سیلی سختی به گونه آمریکا نواخت.»














