ایران، عراق و سوریه نیست که بشود با وعده آسایش، مردمش را به پذیرش دخالت اجنبی راضی کرد. ترامپ اما فکر میکند، اگر وعده ساخت ایرانی باشکوه را بدهد، میتواند، پروژه ایجاد شکاف بین ملت و دولت را محقق کند، غافل از اینکه نتیجه وعدههای پیشین آنها مقابل چشم قرار دارد و خروجی آن هم چیزی جز، تجزیه ایران نیست. در گفتوگو با علی باقری، کارشناس مسائل سیاسی و فعال سیاسی اصلاحطلب به بررسی طراحیهای آمریکا و اسرائیل علیه یکپارچگی ملت ایران پرداختیم که در ادامه از نظر میگذرانید.
هستهای بهانه بود
باقری اشاره کرد که پیام جدید ترامپ نشان میدهد، ادعاها در مورد برنامه هستهای ایران، تنها بهانه بوده، وی گفت: «آنچه عملا در 11 روز گذشته رخ داده، فراتر از هدف هستهای است. ابتدای کار هم آمریکا، هم اسرائیل موضوع را هستهای دانستند. با حمله روز یکشنبه آمریکا، فرض میکنیم، همان برداشت و ارائهای که از حمله میدهند و میگویند یعنی خسارت سنگینی که به تاسیسات فردو وارد شده، درست باشد، البته هنوز هیچ منبع مستقلی این را تایید نکرده است. اگر آمریکاییها به چنین چیزی معتقدند قاعدتا باید به اهدافشان در این حمله نظامی به ایران رسیده باشند و ادامه این منازعه و حمله بیمفهوم است، اما میبینیم که این حمله ادامه پیدا کرده است. هم اسرائیل، هم خط و نشان کشیدنهای آمریکا، نشاندهنده این است که آمریکا و اسرائیل به دنبال بهانه برای رویارویی با نظام سیاسی ایران است و گرنه اگر این بهانه نباشد به بهانههای دیگری این رویارویی را شکل خواهند داد، حالا صحت این تحلیل بیشتر اثبات میشود. نیات اینها فراتر از مواجهه با توان دستاوردهای دانش هستهای در ایران است. اینها یک اشتباه محاسباتی داشته و دارند و فکر میکنند، برمبنای فشارهای اقتصادی که در 6، 7 سال جدید و با شروع موج جدید تحریمهای آمریکا، توان اقتصادی ایران را کاهش داده، فشارهای معیشتی بر جامعه ایران سنگینی میکند و نارضایتیها را افزایش داده از طرف دیگر برخی شکافها و نارضایتیهای سیاسی، اجتماعی هم در کشور وجود دارد. لذا با یک فشار نظامی از بیرون، شاید بتواند، تمامیت نظام سیاسی در کشور و تمامیت ارضی کشور را مورد هجوم قرار دهد. براساس این برداشت اشتباه وارد این منازعه شدند و دامنه آن را افزایش میدهند.»
اشک تمساحهای ترامپ مردم ایران را فریب نخواهد داد
باقری در مورد اینکه چرا تلاش دوباره ترامپ، برای ایجاد شکاف میان مردم و دولت، موفق نخواهد شد، گفت: «سابقه تاریخی این کشور و آب و خاک در دهههای گذشته این را نشان داده که هر مسئله و شکافی داخل ایران وجود داشته باشد، حفظ تمامیت ارضی و همبستگی ملی، در شرایط فشار، باعث میشود که محاسبات برای تعرض به کشور با شکست مواجه شود. شبیه همین محاسبات اشتباه را در جنگ تحمیلی میبینیم، زمانی که صدام به ایران حمله کرد، از موضع عربیت و جنگ عرب و فارس، انتظار داشت که خصوصا قسمتهای عربنشین ایران از این حمله استقبال کنند. درحالیکه مشاهده شد، همان عشایر و عربهای خوزستان، اولین مقاومتها را در مقابل هجوم صدام، در کشور شکل دادند، الان نیز همین است. اکثریت جامعه ایرانی، حتی با اینکه آسایش و رفاه و آزادیهای اجتماعی از کانال مداخله خارجی و تعرض به تمامیت ایران، به آنها وعده داده شود، از آن استقبال نمیکنند. علاوه بر این ترامپ در حالی دم از عدم توسعهیافتگی ایران میزند که در تهاجم اسرائیل به ایران که مورد حمایت اوست، عملا زیر ساختهای توسعهای، اجتماعی و اقتصادی ایران، مورد هدف قرار میگیرد. این چطور نگرانی و دلسوزی برای توسعهنیافتگی یک کشور است که با تحرکات و فعالیت نظامیاش، به نابودی این زیرساختهای اقتصادی و زیربنایی کشور، کمک میکند، اینها واقعیتهایی است که از چشم مردم پنهان نخواهد ماند و در واقع جامعه در قبال این اشک تمساح ریختنها و همدردیهای دروغین در قبال کشور و ملت، عکسالعمل نشان میدهد، کمااینکه قبلا هم عکسالعمل نشان داده است.»
هدف، تعرض به یکپارچگی کشور است
هدف نهایی از شعارهای آنها برای ساخت ایران باشکوه، تجزیه و تضعیف ایران است، باقری در این مورد نیز گفت: «مشخص است که دشمنان کشور و یکپارچگی ایران، مترصد این هستند که از فرصتهای مختلف برای رسیدن به هدفشان استفاده کنند. حالا این فرصتها، میتواند، مطالبات اجتماعی داخلی باشد، مطالبات سیاسی، نارضایتیهای اقتصادی یا مواجهه با فشارهای یک دخالت نظامی و جنگ نظامی در کشور باشد. فرقی نمیکند، اینها همه عرصههایی است که آنها فکر میکنند به دلیل اینکه فشارها بر جامعه بالا میرود، فرصتی برای این است که بتوانند آن هدف را که مورد تعرض قراردادن یکپارچگی ایران است، محقق کنند. در سال 1401 هم، اگرچه شکل گیری حوادث 1401 برمبنای یک مطالبه اجتماعی بود. اما آنها سوار این موضوع شدند و آن را از مسیر اصلی منحرف کردند و به سمت رویارو کردن مردم با نظام سیاسی و سوق دادن به اهداف سیاسی و ایجاد تغییرات عمیق سیاسی در نظام حکمرانی ایران حرکت کردند. به هرحال آنها این هدف را دنبال میکنند و تلاش میکنند از شرایط ایجادشده استفاده کنند و موضوع را به سمت آن هدف پیش ببرند. الان نیز همین است که آنها فکر میکردند، با آثاری که جنگ تمامعیار نظامی در کشور هویدا خواهد کرد و زندگی روزمره مردم و آسایش روانی مردم، تحت شعاع قرار میگیرد، زمینه مساعدی برای سوق دادن نارضایتیها به سمت تقابل با نظام و نهایتا در تهدید قراردادن یکپارچگی کشور است. اما چسب شکلدهنده هویت اقوام ایرانی که عمدتا عشق به وطن، ایران و فداکاری در راه این سعادت و یکپارچگی مرز و بوم است، در مقابل همه اینها عمل خواهد کرد و اهداف را غیر قابل تحقق خواهد کرد.»
سلحشوری ملت، وظایف ما را سنگینتر میکند
باقری به این موضوع هم اشاره کرد که حمایت مردم در این شرایط سخت، وظایف نظام حکمرانی را سختتر میکند و توضیح داد: «امروز در جامعه، سلحشوری و فداکاری ملت با نگاهها و خاستگاههای مختلف را میبینیم و میشنویم. همه پای کار حفظ تمامیت ارضی آمدهاند و این واقعیتی است، اما این مسئولیت نظام سیاسی در حوزههای مختلف حکمرانی را نیز مورد توجه قرار میدهد که حالا که ملت در بدترین شرایط و فشارهای اقتصادی و اجتماعی، پای کار کشور میآید، نکند ما از وظایفی که در قبال ملت و این کشور قرار داریم، غافل شویم. درست است که مردم در بزنگاهها پای کار میآیند اما این انتظار است که در شرایط عادی که انشاءالله نزدیک خواهد بود، سیاستگذاری و هدفگذاری حکمرانی در کشور، به سمتی باشد که وحدت ملی امروز و اقشار مختلف و متنوعی که در وحدت ملی، مشارکت داشتند و برای آن فداکاری کردهاند را فراموش نکند و زاویه نگاه و سیاستگذاری را بهگونهای تنظیم کند که همه کلیتی که امروز با تفاوتهای نگاهی پای استقلال ایران، آمدند، فراموش نکند و دست به انتخابهای گزینشی از بین این اقشار نزند. ایران، برای همه ملت ایران است که از تمامیت کشور دفاع میکنند و همه ملت ایران، در فردای خروج از شرایط جنگی باید بتوانند زندگی مورد نظرشان را بیابند و پیدا کنند.»














