فاطمه ترکاشوند، خبرنگار: موسیقی، پیشگام به منصه ظهور کشیدن احساسات ملی است و شاید هیچ قطعه موسیقایی مشهور در جهان نباشد که نتوان ارتباطی میانی رسوب کردن آن در حافظه تاریخی و اجتماعی یک ملت با مقاطع پر فراز و نشیب تاریخی آنها پیدا کرد. حدود 700 سال پس از حمله مغول که ادبیات منظوم ایران را تغییر داد و با پروردن شاعرانی چون عطار و مولوی و سعدی و حافظ در دامان شرایط جدید ایران، عصری جدید برای تاریخ ادبیات کشور رقم زد، حالا کشور در معرض حملهای به مراتب یاغیانهتر قرار گرفته است و مادر تمدن سترگ ایران، جنینی تازه از شعر و موسیقی در شکم دارد. موسیقی این روزها، قطعاتی برآمده از فضای پرآشوب در بیرون اما متواضع و آرام در درون جامعه ایران، عرضه کرده است و از جهان نرمآوازهای سنتی در صدای همایون شجریان گرفته تا جهان زمخت اما رامشده راک در صدای محسن چاوشی، همه تلاش دارند دین خود را به این تمدن ماندگار ادا کنند. هرچند تولید این قطعات در فضایی پرتنش و با سرعتی بیش از آنچه که به طور معمول برای ساخت یک اثر هنری صرف میشود، اتفاق میافتد اما تاریخ هنر نشان داده برخلاف تصور شاخههای دستساز و تولیدشده در انزوا و سکوت هنرهای انتزاعی مدرن، اثری ماندگار میشود که بیشترین و وثیقترین رابطه را با شرایط اجتماعی روز داشته باشد، چنان که از سمفونی «شادی» بتهوون در آلمان تا تصنیف «از خون جوانان وطن» عارف قزوینی در ایران، تجربه موسیقایی بشر همین مسئله را تأیید میکند. قطعه «علاج» محسن چاوشی یکی از همین نمونههاست که انتشار آن، توجه علاقهمندان این خواننده محبوب و دنبالکنندگان موسیقی روز کشور را جلب کرد. قطعهای که با سازبندی سبکی متشکل از پیانو و گیتار الکتریک، تمرکز خود را روی ترانه پرقدرت کاظم بهمنی قرار داده است. شعر بهمنی در عین حال که ادبیاتی تهاجمی و رجزخوانانه نسبت به دشمن دارد اما حرف اصلی خود را در محدوده مخاطب با شنونده ایرانی نگاه میدارد و چنان که از نام قطعه پیداست خطاب به هموطنان فارسیزبان خود میگوید: «مردم، علاج در وطن است/ دنیا فقط لب و دهن است/ این جنگ، جنگ تن به تن است» تا بدون کوچکترین اثری از اوزان رجز در شعر یا کوفتن بر سازهای کوبهای جنگی یا حتی ضرباهنگ و ریتم موسیقی تهییجی، مخاطب ایرانی خود را دعوت به تفکر و تعمق در این جنگ تحمیلی ناجوانمردانهای کند که ایران در آن قهرمانی تنهاست که مستضعفان پیرهنپاره و برهنهپای جهان به او چشم امید دوختهاند.
هرچند هیچ خبری از تنظیم تهییجی و پروپاگاندا در وزن شعر، سازبندی و ریتم قطعه نیست و چاوشی هم از خروجهای فریادگونه مختص سبک راک خود، اعراض کرده است اما اشاره هوشمندانه، ظریف و مینیمال 5 ثانیه اول قطعه را نباید از چشم دور نگاه داشت؛ جایی که آهنگ با صدای خارج کردن نوار کاست از جلد و قرار دادن آن در ضبط آغاز میشود و موسیقی به جای صدای فشار دکمه، با ضرب همزمان سیم گیتار و کلاویههای پیانو سر میگیرد. اشارهای مختصر به میراثی در مبارزه که 8 سال از آن را ایران همراه با همین نوارهای کاست از سر گذراند و سپس صدای تعلیقدار تپش همراه با جیغ کمجانی از آژیر جنگ شنونده را از مقدمه آهنگ به سمت بدنه اصلی و شعر پرحرارت آن هدایت میکند. بعد متواضعانه، شعر را خصوصاً در ابیات پرطعنه آن پیش میاندازد تا بهتر شنیده شود. جایی که صدای چاوشی به خنده، کنایه میزند: «کودککشان ورطه نیست/ بزدلتر از شما چه کسی است؟ / ما در مسیر آمدنیم/ جرثومگان ظلم و ستم/ وقت است تا به همت هم/ از خانهها فرار کنید». بالاگرفتن ضرباهنگ گیتار تنها زمانی اتفاق میافتد که شعر دوباره رجز را به عناصر دشمنشکنانهای امیرالمؤمنین نزدیک میکند: «صحبت نه از زیاد و کم است/ شمشیر خشم ما دو دم است/ یک ضربه نیز مغتنم است/ این تیغ، تیغ روز جزاست/ کعبه برای فهم شماست/ سجده به ذوالفقار کنید». عناصری که به طور مکرر با ارجاع به خلق و سیره علوی دشمن را تحقیر میکند. «تربیت کردن اقوام بردهدار» و حواله دادن استفاده از «خائنان و مزدوران جیرهخوار» به «دستپخت اجنبی» نیز فرازهای دیگر شعرند که صدا و تنظیم چاوشی، آنها را در مرکز توجه قرار میدهد بدون اینکه اصراری برای خروج از قالب معمول و آشنای آهنگهای او به سمت قطعهای مهیج داشته باشند. مجموعه تمهیدات بهکاررفته در قطعه «علاج» نشان میدهد آخرین ساخته چاوشی، دعوتی است از مردم ایران برای همبستگی در جهت مقاومت مقابل دشمنی متجاوز و خونخوار تا رسالت تاریخی خود را ایفا کنند و در این راستا، دشمن و اذناب او را نیز جز به طعنه و برای یادآوری خلق زبون آنها به سخن نمیکشد.
شماره ۴۴۴۳ |
صفحه ۸ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
دعوتی برای بیرون کشیدن دوباره نوارکاستها از جلد














