فاطمهسادات بکائی، خبرنگار: در روزگاری که موسیقی پاپ فارسی بیش از هر زمان دیگری به حاشیههای تکراری و مضامین عاشقانه مصرفی دل بسته، محسن چاوشی با انتشار قطعه تازهاش، «علاج»، یکبار دیگر نشان داد که میتوان از بستر موسیقی، صدای تاریخ شد. «علاج» نهتنها اثری موسیقایی که بیانیهای هنری است در پاسخ به بحرانهای امنیتی و تهدیدات اخیر علیه ایران؛ صدایی رسا، پرخاشگر، اما همزمان دردمند و وطندوست.
چاوشی در این اثر، بر خلاف بسیاری از همنسلان خود، موضع میگیرد. نه بهعنوان یک تحلیلگر سیاسی، بلکه به مثابه یک هنرمند آگاه که بار رسالت اجتماعی هنر را بر دوش دارد. او، با انتخاب شعری از کاظم بهمنی، زبانی حماسی، خشن و استعاری را وارد فضای پاپ میکند و بدون تعارف، در برابر تهدید، خونریزی، جنگطلبی و تحقیر، موضعی سرسختانه میگیرد.
شعر «علاج» بر پایه تضادها شکل گرفته است: مرگ و زندگی، ظلم و مقاومت، فرار و ایستادگی. سطرهایی چون «با تکههای پیکرمان / با گیسوان دخترمان / میخواستید چه کار کنید؟» نه فقط تصویرسازی شاعرانهاند، بلکه بهصراحت به مصیبت جنگ و هدفگیری غیرنظامیان در منازعات اخیر اشاره دارد. حضور واژگانی چون «ابلیسزادگان»، «موشهای شبزده»، و «بردهدار» نشان از یک جهانبینی دو قطبی دارد؛ جهان خیر و شر، مظلوم و ظالم. مهمترین شعار اثر در بند مرکزی آن تبلور مییابد: «مردم، علاج در وطن است / دنیا فقط لب و دهن است / این جنگ، جنگ تن به تن است». چاوشی در اینجا هم به عنصر وطندوستی تأکید میکند و هم نوعی بیاعتمادی به مداخلهگران جهانی را بازتاب میدهد. واژه «علاج» نه صرفاً به معنای درمان، بلکه بهعنوان یک راهحل فرهنگی - اجتماعی به کار رفته است: بازگشت به درون، اتحاد و اتکا به خویشتن. موسیقی اثر نیز در خدمت همین پیام قرار دارد. ترکیبی از فضای تیره، کوبنده، با ریتم کند و فضاهای خالی برای تأکید بر کلمات. تنظیم اثر، ساده و بیزرقوبرق، اما هدفمند است؛ نه برای رقص که برای تأمل. صدای زخمی و خسته چاوشی در این قطعه، به جای خواندن، بیشتر شبیه فریاد کشیدن است؛ گویی کلماتی را از دل آتش و دود بیرون میکشد تا هشدار دهد تا بیدار کند. نکته مهم دیگر، استفاده از زبان مذهبی و تاریخی در متن آهنگ است. ارجاع به «ذوالفقار»، «روز جزا»، «سجده»، و «خائن» باعث میشود مخاطب ایرانی ناخودآگاه آن را در زمینه فرهنگ شیعی و اسطوره مقاومت قرار دهد. چاوشی با بهرهگیری از این زبان، اثر خود را از یک قطعه صرفاً اعتراضی فراتر میبرد و به آن شمایلی آیینی و حماسی میبخشد.
در شرایطی که بسیاری از چهرههای فرهنگی در برابر تحولات سیاسی و اجتماعی سکوت میکنند یا دچار لکنت هستند، «علاج» یک ایستادگی واضح است. این اثر نه ضد مردمی است، نه وابسته و نه تبلیغاتی بلکه بهصراحت اعلام میکند که مقاومت، وقتی در قالب هنر بیان شود، میتواند هم شنیده شود، هم ماندگار بماند.
چاوشی در «علاج» همزمان روایتگر درد است و پیک حمل امید. اگر روزی بخواهیم آثار موسیقایی این دوران را مرور کنیم، بیتردید این قطعه، در فهرست صدای تاریخ جایگاهی پررنگ خواهد داشت.
شماره ۴۴۴۳ |
صفحه ۶ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
صدای مقاومت و حماسه از حنجره














