ایمان عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ: «خدای جنگ خیلی فیلم خوبی بود». این پیامی بود که پس از پخش فیلم سینمایی «خدای جنگ» از یک کارگردان - منتقد سختگیر دریافت کردم و بسیار خوشحال شدم. این پیام فقط باعث دلگرمی نشد، بلکه من را متوجه این واقعیت کرد که فیلم همچون یک واقعیت، زنده است و به راهش در دل جامعه ایرانی ادامه میدهد. این یادداشت قرار نیست نقد خدای جنگ باشد، چون وقت انجام آن هم هنوز فرا نرسیده است، بلکه قصد دارم به اهمیت پخش اثر از صداوسیما در این برهه زمانی دست بگذارم و ارزش آن را از خلال بحثهای سینمایی که در ایام چهلوسومین جشنواره فجر صورت گرفت، روشن کنم.
خدای جنگ فیلم خوبی نیست؟ شوخی میکنی
خدای جنگ را قبل از نمایش آن در بخش مسابقه جشنواره فجر در موسسه اوج تماشا کردم و از همان زمان با توجه به تجربهای که در این سالها به دست آوردهام مطمئن بودم که باقی آثار بخش مسابقه فستیوال زیر سایه این اثر قرار خواهند گرفت و خدای جنگ به حیاتش بدون احتیاج به زندهبادها و مردهبادهای مخالف و موافق ادامه خواهد داد. فیلم هیچ جایزه مهمی از جشنواره فجر به دست نیاورد و حتی تعدادی از داوران در فراری رو به جلو، شمشیر را برای خدای جنگ از رو بستند و اثر و سازندهاش را بدون استدلالهای سینما و تنها بهخاطر سوژه ملّی آن سلاخی کردند. امّا این تیم منتقدان روزنامه «فرهیختگان» بود که روی «بهترین بودن» این فیلم به اجماع رسید و خدای جنگ را در صدر فهرست خود قرار داد. سومین فیلم «حسین دارابی» نهتنها اولین اثر خوب و قابل تأمل او به حساب میآید، بلکه، بهعنوان یک فیلم دفاع مقدسی حرفهای بسیاری چه از نظر مضمونی و چه از نظر فرمالیستی در این گونه سینمایی برای گفتن دارد. خدای جنگ برداشتی آزاد از زندگی پدر موشکی ما، قهرمان اسلام و ایران، یعنی سردار سرافراز شهید «حسن طهرانیمقدم» است، امّا خوشبختانه بدون اینکه اشارهای مستقیم به تجربه زیست او بکند، کارش را بهراحتی انجام میدهد و موفق میشود مخاطب را نیز با پستی و بلندی تصمیم این شهید بلندمرتبه در اولین پرتاب موشک توسط متخصصان جوان ایرانی به خاک دشمن بعثی آشنا کند. دارابی که پیش از این هم تمایلش به سینمای ژانر را نشان داده بود در خدای جنگ برخلاف دو فیلم قبلی به تعادل مناسبی میان روح ایرانی اثر و مفاهیم ژانری سینمای جنگی رسیده است. خدای جنگ در نگاه نخست، توانایی بالایی در سرگرم کردن مخاطب و جلب توجه وی به سوژه دارد و درست پس از برآورده کردن این مهم است که هدفش را پیش میبرد.
هدف خدای جنگ چیست؟
ما برای چه انقلاب کردیم و پس از آن چرا در دفاع مقدس از کشور خویش بهطور جانانه در برابر صدام و حامیانش ایستادیم؟ برای جواب دادن به این سؤال بد نیست بار دیگر به شعار اصولی و مبنایی «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» رجوع کنیم و با مکث، تأکید خویش را روی کلمه اول این شعار ارزشمند بگذاریم؛ مردم عزیز و عزتمند ایران بیش از هرچیز برای استقلال خود و نظام سیاسیشان از شر دستاندازی شرق و غرب در مسیری که حضرت روحالله هموار کرده بود انقلاب کردند و طهرانیمقدمها، بروجردیها، باقریها، چمرانها و… هم از محصولات انسانسازی امام(ره) در این ایام بودند. دکترین دفاع ملی به پشتوانه تاریخی اسلام ناب محمّدی هم از نتایج همین استقلال بود. به عبارت دیگر، جماعت علاقهمند به انقلاب و تربیتشدگان امام و مقام معظم رهبری شیوه جنگیدن و مقاومت کردن در برابر استکبار را هم تغییر دادند، بهطوری که حسین دارابی با فهم این مسئله ماجرای زندگی کسی را دستمایه فیلمی قرار داد که میخواست علاوهبر مقاومت در برابر آتش دشمن به کسی هم ظلم نکند و سوژگی «انسانِ ایرانی» را به جهانیان ثابت کند. «ابراهیم» (ساعد سهیلی) در مقام یک فرمانده وقتی فهمید قرار است لیبیاییها مردم بیگناه بغداد و مخالفان کوچ کرده قذافی را هدف قرار دهند جلویشان ایستاد و علیرغم بیتجربگی در پرتاب موشک دوربُرد به مواضع نظامی دشمن، مسئولیت این کار را پذیرفت و تیمش را برای انجام مأموریت رهبری کرد. بله این جنگ ما و شیوه اداره و مدیریت به سبک جهادی و ایرانی و طهرانیمقدم، تنها یکی از ثمرات یکچنین انقلاب انسانسازی است که در آن کُشتار غیرنظامی -حتی اگر تمام معادلات، آن را منطقی جلوه دهد- به هیچ وجه توجیهپذیر نیست. خدای جنگ ورای تمام بحثهای سینمایی و همینطور شیوه روایتپردازی و داستانگوییاش نمونهای موفق در بازنمایی دفاع مقدس ما و ظلمناپذیری ملت ایران از بهمن ۱۳۵۷ تاکنون به حساب میآید. در حقیقت، خدای جنگ تمام آن شعارهای انقلابی را دراماتیزه میکند و نگاه دگرگونه و متفاوتی نسبت به جنگ و مسئله دفاع دارد. ما برخلاف جنایتکاران اسمورسمداری نظیر آمریکا و اسرائیل موشک و اسلحه نمیسازیم تا از آن برای ترساندن ملتهای تحت ظلم و استعمارزده بهره ببریم، بلکه ما برای این به تکنولوژی روز ساخت موشکهای متفاوت اشتیاق نشان میدهیم که از ملت خویش و مظلومان جهان در مقابل این خونخواران استفاده کنیم تا جهان مملو از سیاهی و تباهی استکبار جایی هم برای دفاع داشته باشد و اخلاق صرفاً کلمهای انتزاعی و شیک نباشد.














