حامد سلیمانی، پژوهشگر اقتصادی: در هفتههای گذشته مسئولان دولتی از سفر مسعود پزشکیان رئیسجمهور کشورمان به چین در آینده نزدیک خبر دادند. فارغ از اینکه این سفر با اتفاقات فعلی، چه زمانی انجام شود، تداوم و افزایش میزان تعاملات اقتصادی ایران با کشور چین از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است؛ چراکه در سالهای اخیر چین بهعنوان یکی از قدرتهای اقتصادی برجسته جهان، نقش مهمی در معادلات تجاری و بینالمللی ایفا کرده است. باوجود این جایگاه، سهم ایران از تجارت با این کشور بزرگ همچنان ناچیز بوده و با ظرفیتهای واقعی دو کشور همخوانی ندارد. در شرایطی که ایران تحتفشار تحریمهای بینالمللی قرار داشته، چین در مقاطع مختلف از تعامل اقتصادی با تهران دست نکشیده و به یکی از شرکای قابلاعتماد ایران در دوران تحریم تبدیل شده است؛ بنابراین باتوجهبه رشد سریع اقتصادی چین و نیاز ایران به توسعه بازارهای صادراتی، گسترش روابط با این کشور ضرورتی انکارناپذیر به نظر میرسد. بدین منظور در یادداشت زیر سعی خواهیم کرد تا به بررسی ظرفیتهای چین و سهم آن از کیک اقتصادی ایران را در سالهای اخیر بپردازیم.
قدرت و توان اقتصادی چین
اقتصاد چین یک اقتصاد بازار سوسیالیستی مختلط است که تا حدود زیادی مبتنی بر سازمانهای اقتصادی دولتی است؛ اما به کسبوکارهای خصوصی بیشمار و سرمایهگذاری خصوصی نامحدود اجازۀ کار و ترقی نیز میدهد. دولت چین که از برنامهریزی وسیع اقتصادی بهره میبرد حدوداً از ۱۹۷۸ اصلاحات اقتصادی را آغاز کرد.
اقتصاد چین در سالهای اخیر از نظر تولید ناخالص داخلی به آمریکا نزدیک شده است و در سال ۲۰۲۴ توانست رتبۀ نخست را از نظر تولید ناخالص داخلی بر پایۀ برابری قدرت خرید در میان همۀ کشورهای دنیا به دست آورد. چین پرسرعتترین اقتصاد بزرگ دنیا است به این شکل که در طول ۳۰ سال گذشته به طور میانگین سالانه ۱۰درصد رشد را تجربه کرده است. تا ۲۰۲۵ بخش عمومیچین ۶۳درصد از کل اشتغال کشور را در اختیار داشت. تولید ناخالص داخلی چین بر پایه قدرت خرید در ۲۰۲۴ معادل 33.1 تریلیون دلار بود.
چین دارای منابع طبیعی به ارزش تخمینی ۲۳ تریلیون دلار است که ۹۰درصد آن را زغالسنگ و عنصرهای خاکی کمیاب تشکیل میدهند. همچنین چین بیشترین دارایی بخش بانکی به ارزش ۶۶. ۹۳ تریلیون دلار (۴۷۶. ۴۹ تریلیون یوآن) و ۲۷٫۳۹ تریلیون سپرده را در اختیار دارد. این کشور با ۱۸۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی دومین مرکز جذب سرمایهگذاری خارجی و یازدهمین کشور سرمایهگذار مستقیم خارجی در کشورهای دیگر است. چین دومین کشور دنیا از لحاظ شمار میلیاردرها است بهطوریکه مجموع ثروت آنان به ۹۹۶ میلیارد دلار میرسد. چین عظیمترین ذخیرۀ ارزی خارجی به مبلغ 3.1 تریلیون دلار را در اختیار دارد. از نظر تاریخی نیز چین یکی از قدرتهای اقتصادی عظیم دنیا در طول دو هزارۀ گذشتۀ میلادی بوده است.
ضمناً چین بزرگترین تولیدکننده و صادرکنندۀ کالا به جهان است. همچنین این کشور پرشتابترین بازار مصرف و دومین کشور واردکنندۀ دنیا است. چین کارکننده خالص محصولات خدماتی است به این معنی که در این حوزه کسری تراز دارد. این کشور بیشترین حجم تجارت را در اختیار دارد و نقشبرجستهای در تجارت خارجی بازی میکند. چین در سالهای گذشته به طور روزافزون در سازمانها و پیمانهای بیشتری عضویت و مشارکت داشته است. بدینترتیب ضمن بررسی آمارهای تجارت ایران و چین، اهمیت روابط تجاری ایران و چین برای تحقق رشد اقتصادی مورد نظر بیشتر نمایان خواهد شد.
تجارت ایران و چین به روایت آمار
بررسی دادههای گمرک چین نشان میدهد این نهاد دولتی، حجم تجارت ایران و چین طی سال ۲۰۲۴ را حدود 13.4 میلیارد دلار اعلام کرده است که 8.9 میلیارد دلار از آن، صادرات چین به ایران و ۴/۴ میلیارد دلار نیز واردات چین از کشورمان است. طبق این دادهها، کل تجارت ایران و چین در سال ۲۰۲۴ نسبت به سال ۲۰۲۳ حدود 8.5 درصد، صادرات چین به ایران ۱۱ درصد و واردات چین از ایران نیز 3.2 درصد کاهش داشته است. همه اینها در حالی است که بر اساس دادههای گمرک ایران، در سال ۲۰۲۴ حجم تجارت غیرنفتی دو کشور حدود 32.3 میلیارد دلار بوده که از این مقدار، حدود 14.6 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی ایران و 17.6 میلیارد دلار نیز واردات ایران از این کشور بوده است (دادههای گمرک چین و ایران فاصله ۲۰ میلیارددلاری را نشان میدهند که برای رعایت ملاحظات تحریمی از سوی شرکتهای چینی است)؛ بنابراین طبق مطالب گفته شده، آمارها حاکی از سهم ناچیز 0.02 درصدی ایران از روابط تجاری 6.1 هزار میلیارددلاری چین است. بدین منظور لزوم بهبود روابط با چین بیشازپیش به چشم میخورد.
دلایل و اهمیت توسعه روابط با چین
کشور چین امروز میتواند همکار اقتصادی مناسب و قابلتوجهی برای ایران باشد و برای این ادعا دلایلی وجود دارد؛ اول اینکه چین امروز جزء قدرتهای بزرگ اقتصادی دنیاست و جنگ تجاری بزرگی را هم با آمریکا آغاز کرده است، ازاینرو نیازمند توسعه روابط اقتصادی خود با کشورهای مختلف جهان است. دوم اینکه این کشور در دوران تحریم ایران را تنها نگذاشت، بهویژه در سالهای آغازین و دوره قبلی تحریمها، لذا قبلاً آزمون نسبتاً قابلقبولی پس داده است. این کشور با راهاندازی بانک بخش زیادی از مراودات مالی با ایران را حل کرد. سوم اینکه در ۱۰ سال گذشته همواره چین جزء اصلیترین شرکای اقتصادی ما بوده است، لذا زمینههای همکاری و توسعه آنها فراهم است و بازرگانان دو کشور شناخت خوبی از هم دارند. مسأله چهارم این است که امروز چین الگویی برای توسعه اقتصادی و تجارت بینالمللی است. این کشور باوجود خیل عظیم جمعیت، توانسته اقتصاد داخلی خود را مدیریت کند، برای کار و تولید و بهخصوص صادرات اقدامات عظیمی انجام دهد و بههرحال تراز مثبت تجاری خود را از چهارهزار میلیارد دلار بالاتر ببرد. چینیها الگوی مناسبی برای فعالیت اقتصادی بهویژه اقتصاد بدون نفت هستند که میتواند به ما در کنارگذاشتن نفت کمک کند. دراینخصوص سند چشمانداز همکاری 25ساله که در سال ۱۳۹۹ بین دو کشور امضا شد، چهارچوبی برای گسترش همکاریها در حوزههای مختلف، از جمله انرژی، زیرساخت، فناوری و تجارت فراهم کرده است. چین بخش زیادی از میزان صادرات نفت ایران را به خود اختصاص داده است. این همکاری نهتنها به ایران کمک کرده تا در برابر تحریمهای آمریکا مقاومت کند، بلکه به چین نیز امکان دسترسی به منابع انرژی پایدار را فراهم کرده است. علاوه بر حوزه انرژی، چین در پروژههای زیرساختی ایران نیز نقش مهمی ایفا میکند. شرکتهای چینی در پروژههای راهآهن، بندر و انرژیهای تجدیدپذیر ایران سرمایهگذاری کردهاند. لازم به ذکر است که بعد از امضای سند همکاری 25ساله، سرمایهگذاری معتبر در ایران به رکورد ۵. ۵ میلیارد دلار رسید که طبق اعلام سازمان سرمایهگذاری و کمکهای فنی ایران، سهم عمده آن مربوط به چینیها است. این سرمایهگذاریها به ایران کمک میکند تا زیرساختهای خود را تقویت کند و وابستگی به درآمدهای نفتی را کاهش دهد. جدیت در اجرای سند چشمانداز همکاریهای 25ساله و تبدیل آن به پروژههای دقیق زمانبندیشده هم روابط سیاسی با چین را در عرصه اقتصادی نقد میکند. همچنین توجه شود که سهم سرمایهگذاری جذبشده به اقتصاد ایران بعد از امضای سند چشمانداز ۲۵ساله با چین بیشتر از توافق برجام بوده است که توجه به آن در سیاستگذاری خارجی بسیار حائز اهمیت است.
در نهایت، بررسی ظرفیتهای گسترده اقتصادی چین و سهم اندک ایران از تجارت با این کشور نشان میدهد که روابط تجاری دوجانبه به هیچوجه در تراز مناسبی قرار ندارد. با وجود آنکه چین در دوران تحریمها از تعامل با ایران خودداری نکرده و به عنوان یک شریک راهبردی ظاهر شده است، آمارها گویای آن است که بهرهبرداری از این فرصت بزرگ، هنوز محقق نشده است. سرمایهگذاریهای چین در زیرساختهای ایران، واردات نفت و همکاری در حوزه فناوری و انرژیهای نو، همگی نشاندهنده ظرفیتی بالفعل برای توسعه روابط است. پیگیری اجرای دقیق سند چشمانداز ۲۵ ساله و بهرهگیری هوشمندانه از تجربیات موفق چین، میتواند مسیر رشد اقتصادی پایدار و تقویت جایگاه ایران در عرصه بینالمللی را هموار سازد.











