علی ملکی، خبرنگار گروه سیاست: سوختن مقر موساد در شعلههای آتش، آسمان منطقه هرتزلیا را تیره کرده بود که خبر آن بالاخره از دیوار سانسور صهیونیستی گذشت و در رسانهها منتشر شد. صبح روز گذشته، نیروهای مسلح غیور ایران ساختمان مرکزی سازمان اطلاعات و عملیات ویژه رژیمصهیونیستی را با «موشک جدید» در هم کوبیدند. سردار رضا طلائینیک، سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح با اعلام این خبر گفت: «امروز یکی از این موشکها برای اولینبار به کار گرفته شد و دشمن حتی متوجه نشد که چه اتفاقی در حال وقوع است.»
سانسور سنگین حاکم بر اراضی اشغالی باعث شد تا در لحظات اولیه خبر بایکوت شود؛ اما کمی بعد تصاویری از برپایی جهنم در منطقه هرتزالیا منتشر شد. این حمله با ترکیبی از عملیات سایبری، اخلال در سامانههای هشدار و اصابت مستقیم چند موشک نقطهزن به مقر موساد انجام شد. شدت انفجار به حدی بود که برخی رسانههای خارجی، ازجمله اسپوتنیک، مجبور شدند سکوت اسرائیل را بشکنند و به آتشسوزی گستردهای در یک «مرکز حساس» در تلآویو اشاره کنند.
هرتزلیا زیر آتش
در روزهای اخیر، رد پای این سازمان بیش از همیشه در تخریب، ترور و جنگ روانی علیه ایران دیده میشد. بازداشت عناصر نفوذی در مناطقی از کشور و کشف تسلیحات و مواد منفجره، خود گویای آن بود که طرح موساد برای ایجاد موج ناآرامی داخلی وارد فاز اجرایی شده است.
در چنین شرایطی، پاسخ ایران نه از جنس هشدار بلکه ضربه مستقیم بود. این حمله با استفاده از موشکهای بالستیک کوتاهبرد با کلاهکهای شدیدالانفجار انجام شد که بهشکل خاص برای نفوذ به لایههای فوقانی ساختمانها طراحی شدهاند. با توجه به ساختار پنهان و چندلایه مقر موساد، هدف گرفتن این نقطه، پیام روشنی داشته است و آن هم اینکه ایران نهتنها به قدرت شناسایی هستههای نفوذی موساد در داخل کشور رسیده، بلکه توان عملیاتی برای پاسخگویی به بالاترین سطح فرماندهی این سازمان را نیز دارد.
ساختمان مورد حمله، در شمال تلآویو و در منطقه حفاظتشده هرتزلیا قرار دارد؛ جایی که بهعنوان مرکز اصلی طراحی و هدایت عملیاتهای فرامرزی موساد شناخته میشود. بخش قابلتوجهی از حملات خرابکارانه، ترورها و فعالیتهای سایبری اسرائیل علیه ایران – ازجمله طراحی نفوذ به مراکز علمی، شناسایی مسیرهای ترانزیت تجهیزات نظامی و حتی مدیریت شبکههای رسانهای وابسته – از همین مکان فرماندهی میشد.
تحقیر در روز روشن
با اینکه مقامات اسرائیلی تلاش کردند از طریق سانسور گسترده، هرگونه نشانهای از حمله را انکار کنند، شواهد محلی چیز دیگری میگویند. پرواز بالگردهای امدادی، بسته شدن مسیرهای منتهی به منطقه و تخلیه اضطراری برخی کارکنان، بهویژه افراد غیربومی و غیرنظامی همه حاکی است که حمله دقیق، غافلگیرکننده و خسارتبار بوده است. چه اینکه تصاویری که از میان دیوارهای سانسور گذشت حاکی از سوختن مقر فرماندهی موساد در شعلههای آتش بود.
در روزهای منتهی به این حمله، موساد فعالیت خود در ایران را افزایش داده و هدف قرار گرفتن مقر آنها پاسخی به این جنایتها بود. اما آنچه در این حمله از منظر راهبردی اهمیت دارد، شکست سنگین سامانههای دفاعیای است که یک شب قبل از خودزنی، نتانیاهو به آنها میبالید. فقط چند ساعت کافی بود تا نیروهای مسلح غیور ایران ثابت کنند که نهتنها از این سامانههای میلیارددلاری عبور میکنند، بلکه آنها را فریب داده و کاری میکنند که سرزمینهای غصبشده را هدف قرار دهند. حالا تهران، نقطهبهنقطه مسئولان اطلاعاتی تلآویو را زیر رادار دارد و با فرمولی حسابشده، به تهدیدها پاسخ میدهد؛ بیصدا، اما مؤثر.
رژیمصهیونیستی همچنان در حال بررسی ابعاد خسارت است. برخی گزارشها از تخریب دو طبقه فوقانی ساختمان، نابودی سرورهای مرکزی ذخیره اطلاعات عملیاتی و آسیب به سامانههای رمزنگاری خبر دادهاند. هنوز مشخص نیست که در زمان حمله، چند نفر در ساختمان حضور داشتهاند، اما برخی کانالهای عبریزبان بهنقل از منابع غیررسمی، از کشته شدن دستکم سه افسر ارشد خبر دادهاند؛ خبری که نه تأیید شده و نه تکذیب، اما بایکوت کامل رسانهای پیرامون آن خود بهاندازه کافی معنادار است.
آنچه روز گذشته در هرتزلیا رخ داد، صرفاً یک حمله موشکی نبود. این حادثه، نقطه چرخشی بود در جنگی که حالا دیگر نه در سایه که در روز روشن ادامه دارد؛ و تلآویو، از این پس میداند که حتی «امنترین» نقطهاش «قلب موساد» آنهم در روز روشن در تیررس است.
موساد چگونه کار میکند؟
موساد بهعنوان شاخه اطلاعاتی خارجی رژیمصهیونیستی، مسئولیت مستقیم انجام عملیاتهای مخفی در خارج از مرزهای اسرائیل را بر عهده دارد. این سازمان، برخلاف سرویسهای سنتی اطلاعاتی، تمرکز خود را بر «عملیاتهای مستقیم» قرار داده است. یعنی ترور، خرابکاری، جذب نیروهای محلی و نفوذ به ساختارهای حکومتی کشورها. ساختار سازمانی آن، برخلاف دستگاههای اطلاعاتی کلاسیک، بهشکل سلولی و غیرفرماندهی متمرکز طراحی شده تا در صورت لو رفتن یک شاخه، باقی بخشها مصون بمانند.
در سالهای اخیر ایران یکی از اهداف اصلی موساد بوده است. از خرابکاری در تأسیسات هستهای نطنز، تا ترور دانشمندان ایرانی. شبکههای وابسته به موساد با پوششهای جعلی و عناصر دوتابعیتی، سعی کردند در بافتار داخلی ایران نفوذ پیدا کنند. از سوی دیگر، موساد تلاش کرده با استفاده از پوششهای اقتصادی، لابیهای یهودی، «NGO»های جعلی و نفوذ رسانهای، جنگ ترکیبی علیه ایران را مدیریت کند. کارویژه این سازمان در چند سال گذشته، از یک نهاد اطلاعاتی صرف، به یک اتاق عملیات ترکیبی ارتقا یافته بود.
جایی که بیشتر از موساد آسیب دید
پاسخ ایران به این اقدامات، نه در قالب یک بیانیه یا اخطار دیپلماتیک، بلکه با طراحی یک عملیات تلافیجویانه دقیق صورت گرفت. رسانههای عبری میگویند حمله به مقر موساد، در روزی انجام شد که جلسهای در سطح میانی در ساختمان برگزار میشد و بر اساس برخی گزارشها، این نشست مربوط به ارزیابی «موفقیت طرحهای خرابکاری» در ایران بوده است. صحت این گزارشها نشان میدهد که تهران فقط محل و زمان را نمیدانست؛ بلکه از محتوای جلسهها هم آگاه بوده است.
اینکه چگونه چنین حملهای بدون هشدار داخلی و با دقت انجام شد، پرسشی است که رسانههای صهیونیستی نمیتوانند حتی آن را مطرح کنند. این یعنی یکی از پیچیدهترین حملات ترکیبی علیه یک نهاد اطلاعاتی پرمدعا در قلب اسرائیل، با کمترین خطا انجام شده است.
بیشترین ضربه شاید نه به دیوارهای ساختمان موساد، بلکه به ذهن نیروهای آن وارد شده باشد. بدنه اطلاعاتی موساد، همواره با این تصور عمل میکرد که محدوده عملیاتی آن، کیلومترها فراتر از مرزهای اسرائیل است و خود در امنترین نقطه منطقه قرار دارد. اما حالا این معادله شکسته شده. برخی رسانههای عبریزبان که نتوانستند حادثه را سانسور کنند، به آن با عنوان «حادثه امنیتی بیسابقه» اشاره کردند؛ اما نگفتند چه چیزی سوخته، چه کسانی کشته شدهاند و چرا تا ساعاتی بعد اینترنت منطقه بهطور کامل قطع شد.
استفاده از یک موشک جدید در حمله به موساد
سردار رضا طلائینیک، سخنگوی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، در گفتوگویی با اشاره به سابقه ۷۵ ساله رژیمصهیونیستی در حوزه امنیت و اطلاعات، افزود که این رژیم همواره توان اطلاعاتی را بهعنوان برتری خود مطرح کرده اما در عملیات اخیر ایران، یکی از موشکهای پیشرفته بومی برای اولین بار به کار گرفته شد و مرکز امنیتی و اطلاعاتی رژیم در قلب سرزمینهای اشغالی هدف قرار گرفت، به گونهای که دشمن حتی متوجه آن نشد. وی ماهیت جنگ را غیرانسانی و ضدبشری خواند و گفت که رژیمصهیونیستی با کشتار کودکان و حمله به منازل مسکونی، همچنین حمله به رسانهها و مراکز داروسازی، به دنبال ضربه زدن به قدرت و پیشرفت ملت ایران است. دروغی که بهانه جنگ قرار داده شده، ادعای ساخت سلاح هستهای از سوی ایران است درحالیکه واقعیت، مقابله با عزت و قدرت ایران است.
سردار طلائینیک همچنین جنگ را ترکیبی از نبردهای سخت و نرم دانست و تأکید کرد که رزمندگان ایران با قدرت در حال پاسخگویی به تهدیدات هستند و دشمن روزبهروز نشانههای ضعف و تزلزل خود را در میدان نظامی نمایان میکند. او با اشاره به پیشرفتهای چشمگیر کشور در حوزه تسلیحات، گفت که بیش از ۹۰ درصد تجهیزات نظامی ایران بومی است و این دستاورد حاصل تلاشهای علمی و صنعتی کشور است. وزارت دفاع همواره آماده تأمین نیازهای نیروهای مسلح بوده و برآورد دقیقی برای مقابله با تهدیدات دشمنان انجام داده است.
مردم مراقب جنگ نرم باشند
سخنگوی وزارت دفاع درباره جنگ ترکیبی گفت که بخش سخت آن با قابلیتهای بالا پیش میرود و دشمن صهیونیستی به مرور توان خود را از دست خواهد داد، اما جنگ نرم و روانی همچنان از سوی دشمن دنبال میشود که اظهارات مقامات اسرائیلی و آمریکایی مانند نتانیاهو و ترامپ نمونهای از این تلاشهاست. او رسانهها و مردم ایران را به ایفای نقش فعال در مقابله با جنگ نرم دعوت کرد و تأکید کرد که واقعیتها کاملاً متفاوت از تبلیغات دشمن است. همچنین جنگ تحمیلی رژیمصهیونیستی را قابل پیشبینی خواند و تصریح کرد که با اتکا به قدرت معنوی و الهی، پیروزی نهایی از آن ملت ایران خواهد بود. سردار طلائینیک در پایان اعلام کرد رژیمصهیونیستی در محاسبات خود اشتباههای استراتژیک بزرگی مرتکب شده و توان مقاومت در جنگ طولانی را ندارد. وی ابراز امیدواری کرد این جنگ بهزودی با پیروزی رزمندگان اسلام و ملت ایران به پایان برسد و بر لزوم همبستگی ملی در این مقطع حساس تأکید کرد.














