محمدحسین سلطانی، خبرنگار: حالا با جرئت میتوانیم بگوییم، کاریکاتور پدافند است. پدافندی که در جنگ عملکردش چند برابر میشود. کاریکاتوریستها هم آدمهای عجیبی هستند. نمونهاش همین آنتونیو سانتوس مرد پرتغالیای که کاریکاتور نتانیاهو و بنگویر را کشید و برای رویداد هولوساید به ایران دعوت شد. کشورش به او گفت که اگر به ایران بروی، تا 5 سال نمیتوانی به کشورت برگردی! یعنی 5 سال دور از خانواده! یعنی 5 سال دور از همه هموطنان و هممحلهایها! یعنی 5 سال دور از خودکار و قلمی که با آن کاریکاتور میکشد! به نظرتان واکنش سانتوس چه بود؟ مثل باقی کاریکاتوریستها و آدمهای آزاده دنیا! آنتونیو سانتوس آزاده است. او مسئولیت سرش میشود. میداند آدمیزاد بودن و هنرمند بودن باری است که روی دوش آدمها میافتد. سانتوس انتخابش را میکند. سوار هواپیما میشود تا چهارشنبه بر فراز آسمان تهران باشد. انتخاب سختی است. چهارشنبه که میشود، او بالای سر کشوری پرواز میکند که روزگاری کاریکاتور دشمنش را میکشید. کاریکاتور صدام را. او صدام را با چهره کرکس کشید و حالا نوبت به کسی میرسد که صحبت کردن دربارهاش بیحرمتی به کرکس و سایر گوشتخواران است.
هواپیما در تهران مینشیند
وقتی سانتوس روی زمین تهران نشست، اخباری از گوشه و کنار میآمد که سوژه کاریکاتورهای سانتوس میخواهد به ایران حمله کند. با این حال آنتونیو سانتوس راه رفته را بازنگشت. روایت او شبیه قهرمانان آمریکای جنوبی است. همانهایی که دلشان را به دریا میزدند و زن و فرزند را رها میکردند تا به آرمانشان نزدیک شوند. سانتوس هم همینکار را کرد. حوالی چهارشنبه که هواپیمایش روی زمین نشست، منتظر ماند تا فردا به حوزه هنری برود و هولوساید را روایت کند. پنجشنبه شد. او قرار بود به عنوان دومین برگزیده بخش کاریکاتور معرفی شود. برای همان کاریکاتوری که از نتانیاهو کشیده بود. همان اثری که او دربارهاش میگفت: «من نتانیاهو را به عنوان یک موزیسینی که از ویولن استفاده میکند، برای خلق اثر انتخاب کردم. ولی به جای ویولن از غزه استفاده کردم، یعنی نتانیاهو در حال سوءاستفاده از غزه است. «ویژگی مشترک آثار سانتوس تمرکز روی دندانهاست. او دندانها را بهگونهای طراحی میکند که خباثت افراد درست به چشم بیاید. بزرگتر بودن دندانها در نسبت با چشمها، آرشهای که روی آن ستاره داود نقش بسته، انگشتری که روی آن عکس جمجمه انسان است و چهرهای که انگار با ساز یکی شده. سانتوس درباره طراحی انگشتر نتانیاهو میگوید: «در این اثر در انگشتان نتانیاهو، انگشتری با عکس اسکلت کسی که مرده بهتصویر کشیده شده است که به این معناست که اگر نتانیاهو آهنگی بنوازد، مردم را شاد نمیکند بلکه باعث رنجاندن آنها میشود.»
همه اینها کاریکاتور آنتونیو سانتوس را خلق کرده است، اثری که بهطور واضح با دیگر آثار کاریکاتوریستهای مقاومت متفاوت است و تمرکزش به جای آنکه درباره اتفاق باشد، روی چهره و شخصیت است. او اغلب دیکتاتورها و تروریستها را از آثارش بیبهره نگذاشته، از بنلادن گرفته تا بنگویر. شاید اینطور به نظر بیاید که مرد ۵۷ ساله پرتغالی در کشورش یک قهرمان است یا حداقل چیزی شبیه به یک قهرمان، اما او تنها یک معلم و طراح ساده است. با این همه کلکسیون افتخاراتش نشان میدهد که از چین تا برزیل جایزه برده و به مانند اجدادش جهانگرد خوبی است. او در آرکوزلوی پرتغال به دنیا آمده. در یک شهر بندری که اقیانوس به خوبی در آن دیده میشود. شهری مذهبی که به کلیساهایش و ماهیگیری معروف است. با این حال در کارنامه کاری سانتوس به تصویر کشیدن بندیکت شانزدهم (پاپ قبل از پاپ فرانسیس) به شکل یک شیطان به چشم میخورد.
آقای معلم کابوس صهیونیستها میشود
سانتوس در ۲۶ سالگی معلم هنر میشود و شروع میکند به طراحی جلد کتابهای درسی بچهها. او کمی بعد از اقیانوس فاصله میگیرد به آمارانته پرتغال میرود. جایی که چندان فاصلهای تا محل تولدش ندارد و تا پایتخت حدود ۳۵۰ کیلومتر فاصله است. این یعنی اگر سانتوس بخواهد از محل زندگیاش به سیاسیترین نقطه پرتغالِ دور از معادلات جهانی برود باید تمام طول کشورش را طی کند. وقتی او شروع کرد به طراحی جلد کتابهای درسی و درس دادن به بچهها، توماس ریردون تازه شروع کرد به ساخت اینترنت اکسپلورر و تازه جهان داشت با چیزی به نام اینترنت آشنا میشد. کاریکاتورهای سانتوس هم در روزنامههای محلی میچرخید و درنهایت در ۲۶ سالگی او از ۳۵۰ کیلومتر آنطرفتر یعنی از لیسبون جایزه شهرداری پایتخت کشورش را برد و این اولین افتخار رسمی و جدی او بود. ۳۴ ساله که شد اولین جایزه بینالمللیاش را از یونان گرفت، همان کشوری که همان سال به کشورشان آمد و در یورو ۲۰۰۴ پرتغال را در خانه خودش شکست داد. یعنی همان زمانی که کریستیانو رونالدوی جوان در ورزشگاه لیسبون گریه میکرد، سانتوس به خاطر جایزه کاریکاتورش خوشحال بود. سانتوس در ۴۲ سالگی به قدری در جهان کاریکاتور محبوب شده بود که حالا پایش به چین، اوکراین، اسپانیا، برزیل و البته ایران باز شد. سانتوس اولین جایزهاش از ایران را گرفت، آن هم در جشنواره کاریکاتور فجر در سال ۲۰۱۲. همان سالی که رونالدو سوپرجام اسپانیا را برد اما توپ طلا را به مسی واگذار کرد. هرچه پیش رفت سانتوس سیاسیتر شد، همین هم پایش را به ایران باز کرد. او سال بعد هم در ایران جایزه برد و البته در سال ۲۰۱۵. صبر کنید جایزههای سانتوس در ایران تمام نشده؛ او سال ۲۰۱۷ هم برنده جایزه شد و البته در ۲۰۱۸. در میان ۱۶ کشوری که از آنها سانتوس جایزه گرفته و به آنها سفر کرده، شاید این سفر از همه متفاوتتر باشد.
من را به مرگ تهدید میکنی؟!
آثار آنتونیو سانتوس در نمایشگاه حوزه هنری به نمایش عمومی در میآیند. البته او تنها پرتغالی مراسم نیست، واسکو گارگالو هم دیگر هنرمندی است که آثارش در هولوساید به نمایش درآمده و برنده جایزه میشود. با این حال، تهدیدها علیه سانتوس جدیتر است. او پیش از این هم در سالهای گذشته وقتی از نتانیاهو کاریکاتور کشید، تهدید به مرگ شد. از طرف چه کسانی؟ از طرف حزب لیکود. حزب طرفدار نتانیاهو و صهیونیستهای افراطی.
همان موقع هم سانتوس از آن اتفاقات نترسید، با اینکه میدانست، ممکن است اتفاقی که در لندن افتاد برای او هم رقم بخورد. کاریکاتوریستها خوب میدانند وقتی 1987 و لندن کنار هم قرار میگیرند حاصلش میشود چه. حاصلش میشود کاریکاتوریستی شهید. کسی که خالق حنظله و نماد آینده فلسطین است. کودکی که پیر نمیشود. کودکی که از مظلومیتش کاسته نمیشود. سال 1987 بود که صهیونیستها در لندن ناجی علی را شهید کردند. با این حال شهادت ناجی علی باعث شد همه بفهمند صهیونیستها از چه چیزی میترسند. وقتی در سال 2018 هم صهیونیستها شروع کردند به تهدید کاریکاتوریستها همه فهمیدند ماجرای ناجی علی ممکن است دوباره رخ بدهد. با این حال، این یک مسیر است. مسیری که ناجی علی آغازش کرد و انتشار پیدا کرد. در ایران آدمهایی مثل شجاعی طباطبایی برآمدند و در پرتغال هم امثال سانتوس و گارگالو، آدمهایی که کشورهایشان به نظر اصلا در معادلات جهانی حضور ندارند با این حال، خودشان را فارغ از کشور و وطن درگیر مسائل اصلی انسان معاصر کردند.
سانتوس جدای از کاریکاتور نتانیاهوی ویالونزن یک اثر درخشان دیگر هم درباره بنگویر با خود آورده. اثری که به درستی تندروترین سیاستمدار صهیونیست را نشان میدهد، کسی که وزیر امنیت ملی اسرائیل است و یاد آریل شارون را زنده کرده. سانتوس درباره کاریکاتورش میگوید: «اگر بخواهم در رابطه با دیگر اثرم توضیح بدهم، باید بگویم که در این کاریکاتور شکل یک ژنرال ارتش اسرائیل به تصویر کشیده شده است و او آنقدر جنایتکار است که به یک سگ وحشی تشبیه شده است. در این تصویر دستان این شخصیتِ وحشی، مشت شده و در حال فشار آوردن به زمین است. در بخش جلویی این کاریکاتور دستان آدم و در بخش پشت پاهای سگ را میبینیم. در این اثر کراوات را با تصویری از غزه میبینیم که بر گردن این شخصیت خونخوار آویزان است. بهطور کلی این کاریکاتور تصویری از بدن انسان و سگ است که به خوی جنگطلبی اسرائیل اشاره دارد.» بعید نیست با توجه به این کاریکاتور بنگویر و دوستانش دوباره دستور قتل این کاریکاتوریست را صادر کنند کما اینکه دولتِ ترور پیش از این هم میخواست همین کار را انجام دهد. سانتوس درباره اثرش توضیحات بیشتر و جالبی میدهد: «در این اثر نشان داده شده این شخصیت به جای اینکه از خوبی و صلح صحبت کند باعث تشویق افراد به جنگ شده است.» این هنرمند پرتغالی درباره تاثیر برگزاری این نمایشگاه در بیان مظلومیت فلسطین اظهار کرد: «شاید نگاه اول به آثار طنزگونه باشد اما این نمایشگاه و مجموعه کاریکاتورهای بهنمایش درآمده در آن، با زبانی ساده جنایتهای اسرائیل علیه فلسطین و مظلومیت مردم غزه را به مردم دنیا نشان میدهد.»
5 سال دور از وطن؟!
حالا سانتوس در ایران است. او سالهاست که جنگیدن با قلمش را انتخاب کرده و به جنگ با انساننماها رفته. شجاعی طباطبایی درباره او میگوید که آدم عجیبی است و نترس، او میگوید: «نمیخواهم درباره آقای سانتوس اغراق کنم اما واقعا چندان ترسی از شرایط ندارد. او میدانسته که اگر بخواهد به ایران بیاید و در هولوساید شرکت کند، ممکن است 5 سالی اجازه ورود به کشورش را نداشته باشد، اما خودش اینطور انتخاب کرده.» از شجاعی پرسیدم آیا سانتوس از شرایط جنگی نمیترسد؟ شجاعی که مدام به همکارانش میگوید از پنجرهها فاصله بگیرند و به نوعی دارد شرایط را مدیریت میکند، گفت: «من نمیخواهم اغراق کنم. خانواده آقای سانتوس نگران او هستند. با این حال ایشان چندان نمیترسد و با مردم ایران همدل است.» توقعی هم از آدمی که سالها روز و شبش را زیر تهدیدهای اسرائیل گذرانده نمیرود. مردی که روزگاری روی موضوعات حساس دست میگذاشت حال در شرایط حساس قرار گرفته. حالا این پرتغالی در ایران است و شاید عجیبترین اتفاق زندگیاش را در این 57 سال میگذارند.
حالا آقای سانتوس در چند کیلومتر آنطرفتر از رونالدو در یک موقعیت پیچیده قرار گرفته که او را متفاوت از یک قهرمان ورزشی میکند. سانتوس یک قهرمانِ هنری است. کسی که با انتخابهایش آزادگی را پذیرفته و حالا در کنار کاریکاتوریستهای ایرانی قرار گرفته و به این فکر میکند، چطور میتواند با یک کاریکاتور دیگر در کنار هنرمندانی همچون کمال شرف، شجاعی طباطبایی و. . . به ریش صهیونیستها بخندد.














