این است که امروز اقبال اجتماعی به نظام تربیت آموزش پزشکی افزایش یافته، چون یک نظامی است که علاوه بر دانایی، توانایی را هم در بر میگیرد. یعنی آموزش پایه، کاربینی، کارآموزی و کارورزی دارد. این نظام از کاردانی تا دکتری فوقتخصص را درون خود دارد و یک نظام تربیت حرفهای است که در مقابل دو نوع تربیت دانشگر و کارشناس ماهر قرار گرفته است. سوال این است که آیا تربیت کارشناس ماهر در حکمرانی تعلیم و تربیت کافی است؟ اگر ما فقط به کنشگران سطح در صفحه عمل برسیم در حد کارشناس، یعنی هدف خود را تربیت معلم قرار دهیم، آیا میتوانیم با این دنیای پیچیده پاسخ لازم داشته باشیم؟ پاسخ منفی است.
ما نمیتوانیم بگوییم مدرسه دیگر صرفاً نظام دانایی است، باید مدرسه به نهاد رشد تبدیل کنیم چون در موضوع شبکهای بهزودی ما را حذف خواهند کرد؛ چراکه آموزش شبکهای بجد میخواهد جایگزین آموزش رسمی شود. ما باید سمتی برویم که نهاد آموزشوپرورش تبدیل به نهاد رشددهنده شود.
نهاد رشددهنده از سیاستگذاری، برنامهریزی، ساختار و ابزار، فناوری و نظام و قوانین پیروی میکند. به این مدل نظام آموزشوپرورش میگوییم، و درحقیقت این وزارتخانه در این وجه از حکمرانی نشسته است اما نظام حکمرانی گزاره، الگو، روش و نظریه میخواهد، بدون نظریه چگونه میتوانیم دراین دنیای پیچیده مقابله کنیم. امروز دوگانهای داریم که به هم نقطه تلاقی ندارند. بحث این است که دانشگاه اگر در اوج باشد و دانش آن اسلامیشود، به حقیقت علم و شناخت معلوم خواهد پرداخت، اما دانشگاه چگونه میتواند در حالت ایدئال بتواند مبنای مدرسه باشد. باید این ارتباط را برقرار کرد.
اولین همایش ملی حکمرانی در نظام تعلیم و تربیت - ۱۸ آذر ۱۴۰۳














