مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: برخی معتقدند که آثار برجسته ادبی لزوماً نمیتوانند در دنیای سینما موفقیتهای مشابهی داشته باشند. این قضیه تا حد زیادی درباره علیخانی هم صدق میکند. او که در تلویزیون محبوبیتی بینظیر به دست آورده بود، حالا در دوران رشد شبکه نمایش خانگی، تصمیم گرفته تا این فضا را هم تجربه کند. علیخانی، با دو دهه تجربه و دستاورد در تلویزیون، حالا میخواهد از این تجارب برای ساختن اثری جدید در دنیای نمایش خانگی بهره ببرد. اما اشتباهی که علیخانی مرتکب شد، فقط تغییر بستر نبود. او ژانر کاریاش را هم از اساس دگرگون کرد، بهگونهای که تمام مهرههای بازیاش را بر اساس این تغییرات چید. حالا، در زمانی که «جوکر» به آخرین لحظات خود نزدیک میشود و تماشاگران در حال دیدن تلاشهای آخر برنامه هستند، فرصت مناسبی است تا به این رئالیتیشوی ایرانیزهشده نگاه دقیقتری انداخت.
«جوکر» همانطور که در ابتدا با ایدهای جدید و رنگارنگ ظاهر شد، خیلی زود به تکرار افتاد و دیگر برای مخاطب جذابیت اولیهاش را از دست داد. هر قسمت از «جوکر» حرفهای زیادی برای گفتن دارد، اما «جوکر خانوادگی» که احتمالاً آخرین بارهایی است که این برنامه را میبینیم، یک بخش کاملاً متفاوتی است که نیاز به بررسی ویژهای دارد. این قسمت از برنامه، نه فقط از نظر ساختار، بلکه در ابعاد پخش، یک تحول قابلتوجه در دنیای برنامهسازی ایران ایجاد کرد. علیخانی در ابتدای برنامه جوکر به این نکته اشاره میکند و میگوید که اگر توانستهاید «جوکر خانوادگی» را ببینید، یعنی تمام مخالفتها و موانعی که در مسیر تولید و پخش این قسمت وجود داشت، برطرف شدهاند.
مهمترین دلیلی که باعث شد «جوکر» علیخانی نتواند روندی ثابت و صعودی داشته باشد و در عوض واکنشهای سینوسی را تجربه کند، ناتوانی در حفظ تعادل بود. حتی هدف برنامه بهمرور عوض شد و جوکری که بهعنوان یک بازی معرفی شده و میتوانست وارد محافل شود، چندان دوام نیاورد. این عدم تعادل در ساختار برنامه، بهویژه در فصلهایی که به نظر میرسید «جوکر» پتانسیل بالایی دارد، مانند فصل «جوکر خانمها»، آن را با چالشهای جدی مواجه کرد. این فصل که میتوانست یکی از شناختهشدهترین فصلهای جوکر باشد، بهخاطر تهدیدهای ساترا و بیثباتی در اجرا، آسیبهای زیادی دید. از طرفی، عدم تعادل در شوخیها، صحبتها و رفتارهای «جوکر مردها» هم باعث شد تا جذابیت آن بخش نیز کاهش پیدا کند.
یکی از نشانههای بارز این عدم تعادل، به انتخاب شرکتکنندگان برمیگردد. تعدادی از چهرههایی که در فصول مختلف در «جوکر» حضور داشتند، آنقدر تکراری شده بودند که دیگر نتوانستند همانطور که باید، لبخند را بر لب تماشاگران بیاورند. اینجاست که اشتباه بزرگ تیم نویسندگان نمایان میشود: نوشتن شوخیها و متنهای تکراری برای آدمهای تکراری. گفتنی است سناریوی «جوکر» بر خلاف تصور بسیاری که برنامه را بداهه میپندارند، با یک گروه نویسندگان بزرگ نوشته میشود. در ترکیبی با بداههپردازی که بسته به توانایی شرکتکنندگان پیش میرود. بههرحال، یک عده کمدین دور هم جمع شدهاند و باید توانایی بداههپردازی را داشته باشند. باقی بخشهای سناریو، اتودهایی که میزنند، عمدتاً از پیش نوشته شدهاند. مشکل اصلی «جوکر» هم دقیقاً در همینجاست. بخش غالب این اتودها تکراری و نخنما هستند و چیزی بیشتر از کمدیهای زرد سالهای اخیر نیستند. رقص مردان با موسیقی بدون کلام خوانندههای «لسآنجلسی»! شوخیهای مثبت 18، تقلید صدا و لهجه رشتیها و آسیای شرقیها، ادای سیاهبازی در کلیشهایترین شکل ممکن و چیزهایی ازاینقبیل. این اشتباه باعث شد «جوکر» از یک رئالیتیشوی جذاب و منحصربهفرد، کمکم به یک تلهتئاتر تبدیل شود. در دنیای رئالیتیشو، آنچه که باعث جذابیت میشود حضور شخصیتهای تازه و پیشامدهای غیرمنتظره است؛ اما این نکته در «جوکر» کاملاً نادیده گرفته شد و باعث شد آن شور و هیجان اولیه از بین برود. حتی علیخانی میتوانست بهجای اینکه در بازی جنسیت وارد شود و بخواهد جذابیت برنامه را با تقابل زنانه و مردانه پیش ببرد، ترکیب افراد را تغییر دهد و از تکراری شدن فضا جلوگیری کند. در شرایط و فضای سال ۱۴۰۰ که «جوکر» به روی آنتن رفت، واقعاً یک پدیده جذاب و نو به نظر میرسید: جمعشدن چهرههای معروف، شوخیها، طنازیها و لحظات غیرمنتظره. اما بعد از مدتی، این جذابیتها کمرنگ شد، برنامه از هدف اصلیاش دور افتاد و به یک فضای بیاثر و تکراری تبدیل شد.
در نهایت، تمام نقاط ضعف جوکر در فصل «جوکر خانوادگی» هم بهوضوح مشاهده شد، ولی چند دلیل باعث شد تا شاید این نقصها کمتر به چشم بیاید. نخست اینکه، جوکر توانست لحظاتی از صمیمیت واقعی میان زن و شوهرها را به تصویر بکشد که بهنوعی برند خاص خودش شد. در این فصل، رابطهای طبیعی و صادقانه بین زوجها به نمایش درآمد که تا حد زیادی توانست حس صمیمیت را منتقل کند. بازیگران بهنوعی راحتتر بودند و یکدیگر را لمس کردند و همین ارتباط تا حدی واقعی به برنامه رنگوبوی خاصی بخشید. زوج علی اوجی و نرگس محمدی در این زمینه نقش مهمی داشتند. این نحوه ابراز محبتشان بسیار صمیمانه و همدلانه به نظر میرسید که در ایجاد فضای برنامه مؤثر بود. البته در این میان، جوکر همچنان توانست جلبتوجه کند؛ چرا که از امیرحسین رستمی و رؤیا میرعلمی دعوت کرد که بدون هیچ نسبتی در برنامه حضور پیدا کنند که این خود سؤالبرانگیز بود. مشکل اصلی جوکر اینجاست که بیشتر از آنکه روی تواناییهای فردی شرکتکنندگان تکیه کند، بهنوعی بر شانههای آنها سوار میشود تا دیده شود. این رویکرد باعث شد که بسیاری از بخشهای جوکر فقط در فضای مجازی دیده شوند و دیگر مخاطب احساس نیاز به تماشای تمام برنامه را نداشته باشد.
شماره ۴۴۳۳ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
بازی جوکر بر لبهٔ پرتگاه














