علی ملکی، خبرنگار گروه سیاست: غیبت موضوع رفع تحریمها در مذاکرات ایران و آمریکا بیش از اندازه طولانی و بحثبرانگیز شده است. تا جایی که روز شنبه محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، در گفتوگویی با اشاره به پیشنهاد اخیر دونالد ترامپ صراحتاً اعلام کرد «طرح پیشنهادی آمریکا حتی اشارهای به رفع تحریمها نکرده است.» این غیبت معنادار، نهتنها مذاکرات را از هدف اصلی خود دور کرده، بلکه اعتماد عمومی به فرایند دیپلماتیک را به شدت تضعیف کرده است.
مذاکرات ایران و آمریکا شش روز پس از اظهارات عباس عراقچی، وزیر امور خارجه مبنی بر آمادگی ایران برای گفتوگو در ازای رفع تحریمها آغاز شد. در فاصله ۲۳ فروردین تا ۲ خرداد، پنج دور مذاکره غیرمستقیم برگزار شد، اما آنچه بیش از همه توجه افکار عمومی ایران را به خود جلب کرد، فقدان هرگونه پیشرفت ملموس در رفع تحریمهای ظالمانهای است که ایالات متحده طی دههها علیه ایران اعمال کرده است. با این حال، دو ماه پس از اعلام پیششرط صریح عراقچی، نهتنها خبری از رفع تحریمها نیست، بلکه به تعداد آنها افزوده شده و احتمالاً باز هم میشود. این وضعیت، ماهیت مذاکرات را زیر سؤال برده و ابهامات را تعمیق کرده است.
از تحریمها چه خبر؟
جامعه ایران که سالهاست با انواع و اقسام تحریمها دستوپنجه نرم میکند، با شروع هر دور مذاکره، امیدی هرچند شکننده به گشایش اقتصادی پیدا میکند. اظهارات مقامات ایرانی از جمله عراقچی و دیگر مسئولان نظام، بارها بر این مطالبه روشن تأکید کردهاند که این تحریمها باید رفع شوند. این مطالبه نهتنها یک خواست سیاسی، بلکه ضرورتی برای احقاق حقوق مردم ایران است. سازمان ملل در سال ۲۰۲۱ گزارش داد که تحریمها دسترسی ایران به اقلام بشردوستانه، از جمله دارو و تجهیزات پزشکی را بهشدت محدود کرده و این محدودیتها در دوران همهگیری کرونا به فاجعهای انسانی منجر شده است. با این حال، اتمسفر حاکم بر مذاکرات اخیر نشان میدهد که این مطالبه کلیدی در مذاکرات مکتوب طرفین جایی نداشته است.
پارادوکس واشنگتن
رویکرد آمریکا در مذاکرات اخیر، پر از تناقض و ابهام است. دونالد ترامپ که پس از بازگشت به قدرت بار دیگر سیاست فشار حداکثری را در پیش گرفته، در اظهارات و نامههای خود تصویری گمراهکننده از نیت آمریکا ارائه میدهد. عراقچی در روز ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، درباره پیشنهاد مکتوب آمریکا گفت: «این پیشنهاد پر از ابهامات و سؤالات بیپاسخ است و بسیاری از مسائل در آن روشن نیست.» این ابهامات مذاکرات را به بازیای بدل کرده که هیچچیزش قابل پیشبینی نیست. تناقضات گفتاری و رفتاری ترامپ تنها به مذاکرات با ایران محدود نمیشود؛ او حتی در داخل آمریکا نیز با چالشهایی مواجه است. جدال توییتری اخیر او با ایلان ماسک، یکی از نزدیکترین متحدانش نمونهای از رفتار غیرقابل پیشبینی اوست که حتی بزرگترین حامی انتخاباتیاش را تحت تأثیر قرار داده است. طبیعتاً این تناقضات به مذاکرهکنندگان آمریکایی نیز سرایت کرده و باعث شده که گماشتههای مذاکرهکنندهاش از جمله استیو ویتکاف، نماینده مذاکراتی آمریکا پس از هر دور گفتوگو با مواضع متناقض و متضاد همراه باشد.
تحریمهای آمریکا علیه ایران که گستردگی و تنوع آنها مانع از ارائه عدد دقیق شده، اما رسانهها مقدار آن را بین ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ ماده تحریمی تخمین میزنند، از سال ۱۹۷۹ آغاز شد و پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ به اوج خود رسید. در سال ۲۰۱۸، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد که بیش از ۷۰۰ فرد، نهاد، کشتی و هواپیما را در یک روز تحریم کرده است که بزرگترین اقدام تحریمی علیه ایران بود. از آن زمان تاکنون، تحریمهای جدید از جمله تحریمهای روز شنبه علیه ۱۰ فرد و ۲۷ نهاد به این فهرست افزوده شده است. غیبت موضوع رفع تحریمها در پیشنهادهای آمریکا نشاندهنده آن است که این کشور همچنان دلش نمیخواهد امتیازی به ایران دهد و به تحریمها به عنوان ابزاری برای فشار حداکثری نگاه میکند، نه مانعی که باید برای پیشبرد دیپلماسی برداشته شود.
مذاکره فقط برای اعتمادسازی؟
چرا موضوع رفع تحریمها در مذاکرات به حاشیه رانده شده است؟ ترامپ مکانیسم فشار حداکثری را حتی در مذاکرات ادامه داده است. حفظ تحریمها به او امکان میدهد تا اهرم فشاری برای محدود کردن نفوذ منطقهای ایران و تضعیف اقتصاد آن داشته باشد. فشارهای خارجی، بهویژه از سوی اسرائیل لابیهای کنگره نیز در این تصمیمگیری نقش دارند. آنها رفع تحریمها را به معنای تقویت ایران در معادلات منطقهای میبینند و به همین دلیل با هرگونه گشایش اقتصادی برای ایران مخالفت میکنند. علاوه بر این، محدودیتهای داخلی آمریکا از جمله ساختار قانونی پیچیده و مقاومت کنگره ممکن است مانع از آن میشود که دولت ترامپ تضمینهای قابل اتکایی برای رفع تحریمها ارائه دهد. نتیجه این است که مذاکرات به جای تمرکز بر رفع تحریمها به مباحث فنی برنامه هستهای ایران محدود شده و از هدف اصلی خود فاصله گرفته است.
غیبت موضوع رفع تحریمها در مذاکرات پیامدهای گستردهای داشته است. اول، اعتماد ایران به فرایند مذاکره بهشدت کاهش یافته است. وقتی پیشنهادهای آمریکا فاقد امتیازات ملموس است، ایران انگیزه کمتری برای پذیرش محدودیتهای جدید بر برنامه هستهای خود احساس میکند. دوم، این وضعیت بر افکار عمومی در ایران تأثیر منفی گذاشته و ناامیدی از مذاکرات را تشدید کرده است. مردم ایران که سالها فشار تحریمها را تحمل کردهاند، انتظار دارند مذاکرات به بهبود معیشت منجر شود، نه اینکه صرفا در پنج دور مذاکراتی بر پاشنه اعتمادسازی بچرخد که تأثیری در زندگی روزمره آنها ندارد.
در تقاطع استراتژیک
در کنار نقد رویکرد آمریکا باید پرسید آیا ایران خود در پیشبرد مذاکرات به اندازه کافی بر مطالبات ملی پافشاری کرده است؟ قانون اقدام راهبردی مجلس در سال ۲۰۲۰ که رفع همه تحریمها را پیششرط هر توافقی قرار داد، موضع ایران را تقویت کرد. تمرکز ایران بر حفظ استقلال برنامه هستهای و اعتمادسازی، اگرچه سازنده است اما اصرار بیش از حد بر آن هم موضوع رفع تحریمها را به حاشیه برده و هم در شرایط ناپایدار کنونی سیاست داخلی آمریکا، ایران را از موضع قدرت دور کرده است.
برای گذر از مسیر یکطرفه کنونی، همانطور که مقامات و کارشناسان تأکید میکنند مذاکرات باید بر اصل «اقدام در برابر اقدام» استوار شود. آمریکا باید تعهدات مشخصی برای رفع تحریمها، بهویژه در بخشهای اقتصادی کلیدی ارائه دهد و این تعهدات با مکانیسمهای راستیآزمایی همراه باشد. در مقابل، ایران میتواند گامهایی برای اعتمادسازی در حوزه هستهای بردارد. در مکتوبات مذاکرات بیشتر درباره این صحبت شده که آمریکاییها چه میخواهند و این روند متوازن نبوده است.
تناقضات گفتاری و رفتاری آمریکا، از اظهارات گمراهکننده ترامپ تا پیشنهادهای مبهم مذاکرهکنندگانش، مذاکرات را به بنبست کشانده است. ایران نیز اگرچه در دفاع از حقوق خود محق است، باید با قدرت استراتژیک، مسیر دیپلماسی را هموار کند. تا زمانی که رفع تحریمها به محور اصلی مذاکرات تبدیل نشود دستیابی به توافقی پایدار که به نفع مردم ایران و صلح منطقهای باشد خیالی بیش نخواهد بود.














