مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: فیودور داستایفسکی اگر امروز زنده بود و میتوانست سریال «وحشی» را ببیند، در توصیف آن مینوشت: «هیچ چیز آزاردهندهتر و تحملناپذیرتر از این نیست که آدم به خاطر یک اتفاق نابود شود، اتفاقی که میتوانست نیفتد.» این جمله خلاصه و تمام آن چیزی است که در سریال «وحشی» دیده میشود؛ جهانی از آدمهایی که بیآنکه ذاتاً پلید یا خطاکار باشند، به شکلی تدریجی، ناخواسته و حتی با نیت خیر، به قعر تاریکترین اتفاقات ممکن پرتاب میشوند.
هومن سیدی اینجا بیش از همیشه به نویسندهای مانند داستایفسکی نزدیک شده است: او همانقدر که تماشاگر خشونت، جبر، فروپاشی و سقوط آدمهای داستانش است، همانقدر هم با چشمی دقیق و بیقضاوت، آنها را در برزخِ میان گناه و بیگناهی تماشا میکند. اما فراتر از این مضمون پرکشش، جذاب و آزاربخش، باید به قالبی اشاره کرد که «وحشی» در آن ساخته شده؛ ژانری که هنوز در تولیدات ایرانی چندان ریشه ندوانده و مصادیق درخشانی در آن کمشمارند؛ ترکیب درام و جنایت. پرداختن به این جهان تیره و پیچیده، آن هم در قالب یک سریال بلند، کاری است دشوار و پرریسک. اغلب آثار ایرانی یا به سطحیترین بیان از جرم و جنایت بسنده میکنند، یا درگیر هیجانهای مصنوعی و شخصیتهایی که در تیپ ماندهاند، میشوند. اما «وحشی» در حال طی کردن خلاف این مسیر است. فیلمنامهاش بهخوبی قواعد را میشناسد و چون آنها را بلد است، به موقع آنها را به کار میبرد و یا حتی زیر پا میگذارد. درست همانطور که شخصیتهایش در مرز قانون و بیقانونی، اختیار و اجبار، مدام در حال عبور از این خطوط هستند. در چنین بستر مهآلودی، سیدی موفق میشود جهانی باورپذیر، تلخ و تراژیک خلق کند که در آن نه قهرمانی وجود دارد و نه شر مطلق؛ همه چیز در خاکستریترین شکل ممکن، تلاش میکند تا انسانی را روایت کند که زیر پوست شهر، آرام و بیصدا، به سمت سقوط رانده میشود.
اما این یادداشت قرار نیست به بررسی میزان موفقیت سیدی در روایت یا تحلیل بازی بازیگران کارکشته و نوبازیگرانش بپردازد؛ گرچه تردیدی نیست که «وحشی» در تمام این جنبهها، اثری دقیق، منسجم و حسابشده است و هومن سیدی بار دیگر هنر خود را در خلق جزئیاتی پررنگ و شخصیتهایی زنده نشان داده است. مسئله اصلی اینجاست: آیا «وحشی» بیش از آنکه بخواهد مخاطبش را درگیر کند، او را نمیآزارد؟ آیا تماشای این حجم از استرس، خشونت و سقوط تدریجی، در نهایت با تماشاگرش چه میکند؟ آیا این کار را میکند تا همدلی و ترحم تماشاگرش را به دست بیاورد یا میخواهد او را با تلخترین شکل واقعیت آشنا کند؟ سیدی حتی در قسمت اولی که دو بچه کشته شدهاند، به جای تیتراژ، صدای پسر بچه را میگذارد تا مخاطب با پایان سریال هم نتواند یک نفس راحت بکشد.
داوود قصه وحشی از چاله در میآید و با سر به چاهی بدتر و عمیقتر از قبل میرود. مخاطب از دست او و بدشانسیهایش حرص میخورد، اما داوود که انگار نافش را با بدشانسی بریدهاند، پشت سر هم بدشانسی میآورد. البته که داوود همچین بیگناه هم نیست. بزرگترین اشتباه داوود ترسو بودنش است. او میترسد از اینکه واقعیت را بگوید، به همین خاطر تا جایی که میتواند پنهان میکند و وقتی دیگر نتواند چیزی را مخفی کند، میپذیرد. همین دو ویژگی بدشانسی و ترسو بودن است که باعث میشود بیننده با او همراه شود و برایش دل بسوزد و از دستش حرص بخورد.
اما داوود، ساخته و پرداخته هومن سیدی است؛ همان کسی که او را شکل داده، تنظیم کرده و حالا روبهروی دوربینش قرار داده تا در موقعیتهای متضاد بسنجَدش. اما در نهایت، داوود میماند و کوهی از مشکلاتی که همراه خودش دارد. اوست که مقابل عشقش مینشیند و باید بشنود جمله تلخ «سلیقهات بدک نیست.» اوست که شبها در زندان از دست کمال خواب ندارد و انفرادی را به جان میخرد. و در پایان، داوود است که باید تصمیم بگیرد؛ آیا حاضر است وکیلش دختری دیوانه که دوستش دارد اما باعث و بانی مشکلاتش است، باشد یا خیر؟
اما در این میان، قطعاً میشود به هومن سیدی هم خرده گرفت. هومن سیدی استاد ساختن جهانهایی خشن، فشرده و ناعادلانه است. جهانی که در آن شخصیتها، حتی اگر بیگناه هم باشند، محکوم به رنجاند؛ جهانی که عدالت در آن همیشه دیر میرسد یا هرگز نمیرسد. در «وحشی» نیز، مانند آثار پیشین او، قرعه این وضعیت به داوود اشرف خورده است. هر بار که گمان میرود میتوان اندکی نفس کشید، واقعهای دیگر، شوکی دیگر، فروپاشی تازهای رقم میزند. این ساختار فراز و فرود مداوم، به لحاظ دراماتیک بسیار کارآمد است؛ تعلیق میسازد، کنجکاوی برمیانگیزد و مخاطب را پای اثر نگه میدارد، اما سوال من از شما این است: به چه قیمتی؟ مخاطب این سوال کسی نیست جز خالق سریال «وحشی»، کسی که این سریال را نوشته و آن را کارگردانی کرده است. به قول کارگردان دیگری، «از کوزه همان برون تراود که در اوست».
شماره ۴۴۳۰ |
صفحه ۱۴ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
وحشی، تراپی را جدی بگیر!














