مصطفی قاسمیان، خبرنگار: هومن سیدی بهعنوان سینماگری فیلمبین، علاقهمند به سینمای ژانر و البته یکی از چهرههایی به یاد میآید که با آثاری مثل «سیزده» و خصوصاً «مغزهای کوچک زنگزده»، ژانر بومی جنوبشهری را در سینمای ایران صورتبندی کرده. او در ادامه تجربیات ژنریک خود در سینما، با مجموعه نمایش خانگی «وحشی» یکمرتبه دیگر به این ژانر برگشته و درامی جنوبشهری با رگههای کمرنگ جنایی و حتی ماجراجویانه، روانه پلتفرم فیلمنت کرده است. سیدی در سریال «وحشی»، باز هم تلاش کرده تا بدون پند و اندرز اجتماعی، تنها به داستانگویی بپردازد و این کار را با ریتمی مناسب انجام دهد تا تماشاگر خود را خسته نکند. به همین دلیل در مقام نویسنده، سعی کرده تا بیخروج از خط اصلی قصه، به لحاظ منطق داستانی از ابعاد مختلف سوژه نگذرد. همین امر باعث شده جز ماجرای ارتباط با «شکوفه»، هیچ داستانک بیربطی در داستان «داوود» دیده نشود؛ شخصیتهای فرعی بهقدر لازم وارد قصه شدهاند و به مقداری که در پیرنگ اثر مورداستفاده قرار میگیرند، قصه دارند. بهرهگیری بهاندازه از شخصیتهای فرعی - همراه با اعتمادبهنفس ناشی از داشتن کارنامه تجاری موفق - این امکان را به هومن سیدی داده که نگار جواهریان دومین ستاره شاخص و گرانقیمت سریالش را در اواخر قسمت چهارم وارد کند و در سه قسمت اول، کارش را تنها با یک ستاره شناختهشده سینما پیش ببرد. متن سریال وحشی البته نقاط قوت دیگری نیز دارد که از جمله آنها میتوان به دیالوگنویسی بسیار خوب آن اشاره کرد. این امتیاز در قسمت هفت، که یک همراهی طولانی بین «داوود» و «رها» را به نمایش میگذارد، بیش از باقی قسمتها به چشم میآید؛ جایی که اگر طراحی دقیق مسیر گفتوگو و تنش مداوم فضای دیالوگها را نداشت، این سکانسهای طولانی و این قسمت نمیتوانست تأثیرگذار باشد. نکته دیگری که در قسمت هفت وحشی حسابی دیده میشود، اجرای قوی فیلمساز است که اتمسفر عشق یکطرفه و بیاعتمادی آزارنده میان دو شخصیت را به تصویر میکشد و استرس را به مخاطب وارد میکند. فضاسازی خوب این سریال که هنر کارگردان آن را نشان میدهد، در حادثه بسیار کلیدی انتهای قسمت اول هم به روشنی دیده میشود. اجرای خوب سیدی این صحنه مهم را به سکانسی بهیادماندنی تبدیل کرده است.
درعینحال، قصه سریال وحشی در فصولی باورپذیری پایینی دارد؛ مثل رابطه احساسی میان داوود و رها که ناگهانی و بدون مقدمهچینی کافی به نظر میرسد. بهعلاوه، در طراحی و شخصیتپردازی داوود، نکاتی وجود دارد که شناخت ناکافی فیلمساز نسبت به این کاراکتر و این فضا را نشان میدهد. به طور مثال شخصیتی که در اینچنین محله حاشیه شهری بزرگ شده و در جوانی بهخاطر دعوا به زندان رفته، حالا نسبت به زندان و خشونت آن زیادی ترسو به نظر میرسد. انگارنهانگار داوود در فقر و محرومیت حاشیه شهر زندگی میکند و کلی جرم و جنایت در زندگی چهلسالهاش دیده. او چندان شبیه باقی اطرافیانش نیست و حتی در برخورد با رها، بهجای آن که شبیه به فرهنگ سنتی حاکم بر محله و حرفهاش باشد، جنتلمنانه برخورد میکند؛ خصوصاً در زمانی که هنوز رها تغییر رفتار نداده. از جمله نکات غیرقابلانکار وحشی، نقشآفرینی مسلط جواد عزتی است. اهمیت فوقالعاده این بازی، آنجاست که توانسته کاری کند با وجود اشتباهات پرتعداد کاراکتر داوود مثل پنهانکاری، دروغگویی، تهدید و... تماشاگران با او همراه شوند. محوریت این شخصیت در وحشی بهاندازهای است که اگر عزتی نمیتوانست اصطلاحاً کار را دربیاورد، محصول نهایی بهکلی از دست میرفت. در آن صورت بهجای آن که تماشاگر را به همذاتپنداری وادارد و تعلیق سرنوشت داوود را برایش جذاب کند، تماشای سریال را بااینهمه بدبختی که روی سر داوود هوار شده، به کاری صعب و دشوار برای مخاطبان اثر تبدیل میکرد و وحشی، آن محصول موفقی نمیشد که الان است. در کنار جواد عزتی، از بازی نگار جواهریان نیز نمیتوان گذشت که تزلزل و ضعف شخصیت رها را باقدرت نشان میدهد و فقدان آزاردهنده احساسات او را در شماری از سکانسهای دونفره با داوود، باقدرت به رخ میکشد. مجموعه وحشی اگرچه به خلاف نیاز تماشاگر امروزی ایرانی، نه شیرین و حالخوبکن، بلکه غمانگیز و استرسزاست، اما مسیری را که احتمالاً انتخاب سازندهاش بوده، بهخوبی دنبال میکند و خصوصاً با قاببندی و تصاویر سینمایی، در هر قسمت یک فیلم سینمایی اجتماعی باکیفیت را تداعی میکند. اگر این سریال بعضی ایرادات فیلمنامهای و طراحی شخصیتی را نداشت، میتوانست به اثری ماندگار در صنعت نمایش خانگی تبدیل شود.
شماره ۴۴۳۰ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
8 فیلم خوشساخت اجتماعی در قالب سریال «وحشی»














