فاطمه موسوی کریمی: روابط نظامی بین چین و اسرائیل یکی از پیچیدهترین و پرتنشترین حوزههای دیپلماسی امنیتی در قرن بیستویکم است. از همکاریهای محرمانه در دهه ۱۹۸۰ گرفته تا مداخلات آشکار ایالات متحده در دهه ۲۰۰۰، این روابط همواره در نوسان بودهاند. امروز، درحالیکه رقابت ژئوپلیتیکی میان چین و ایالات متحده به اوج خود رسیده و محورهای استراتژیک جدیدی در خاورمیانه شکل میگیرند، بررسی این روابط ابعاد تازهای به خود گرفته است.
پیشینه روابط نظامی چین و اسرائیل: از همگرایی تا مهار
اسرائیل در دهه ۱۹۸۰، زمانی که چین هنوز روابط رسمی با دولت یهود نداشت، همکاری نظامی غیررسمی با پکن را آغاز کرد. چین که به دنبال مدرنسازی ارتش خود بود و به دلیل سرکوب میدان تیان آن من تحت تحریمهای غربی قرار داشت، به فناوری پیشرفته اسرائیل چشم دوخت. اسرائیل نیز باوجود داشتن روابط راهبردی با آمریکا، باهدف کسب سود اقتصادی و نفوذ در شرق آسیا، همکاری با چین را گسترش داد. در دهه ۱۹۹۰، دو پروژه مهم شکل گرفت:
پروژه Phalcon: نصب سامانه هشدار زودهنگام AEW&C اسرائیلی بر هواپیمای روسی IL-76 برای چین
پروژه Harpy: فروش پهپادهای ضدرادار انتحاری به ارتش چین
هر دو پروژه در نهایت با فشار شدید ایالات متحده لغو شدند. آمریکا بهشدت از انتقال فناوریهایی با منشأ آمریکایی به چین جلوگیری و تهدید به قطع کمکهای نظامی و همکاریهای امنیتی با اسرائیل کرد. اسرائیل که بهخوبی به وابستگی راهبردیاش به واشنگتن واقف بود، مجبور به عقبنشینی شد.
سرمایهگذاری چین در بندر حیفا: نفوذ غیرمستقیم نظامی؟
در سال ۲۰۱۵، شرکت دولتی Shanghai International Port Group (SIPG) از چین قراردادی ۲۵ساله برای اداره ترمینال جدید بندر حیفا به دست آورد. این بندر که بزرگترین بندر باری اسرائیل و نزدیک به پایگاه نیروی دریایی این کشور است، درعینحال محلی برای توقف زیردریاییهای آمریکایی نیز هست. واشنگتن نسبت به این قرارداد ابراز نگرانی شدید کرد، زیرا آن را فرصتی برای جاسوسی چین از فعالیتهای نظامی آمریکا و اسرائیل میدانست. فشارهای فزاینده سبب شد اسرائیل در سال ۲۰۱۹ باهدف مهار نفوذ اقتصادی - امنیتی چین کمیتهای ویژه برای نظارت بر سرمایهگذاریهای خارجی تشکیل دهد.
همکاریهای نظامی کنونی؛ غیرمستقیم و با کاربرد دوگانه
امروز همکاری نظامی مستقیم بین چین و اسرائیل تقریباً متوقف شده است، اما روابط فناورانه در حوزههایی با کاربرد دوگانه ادامه دارد، اگرچه پس از بحرانهای پروژههای Phalcon و Harpy، اسرائیل عملاً از هرگونه همکاری نظامی آشکار با چین فاصله گرفته، اما همکاری در زمینههای دارای کاربرد دوگانه همچنان در حال وقوع است؛ حوزههایی که مرز بین غیرنظامی و نظامی در آنها باریک است و پتانسیل استفاده در هر دو زمینه را دارند.
۱. فناوریهای سایبری و امنیت اطلاعات
شرکتهای اسرائیلی در حوزه امنیت سایبری مانند NSO Group، Check Point و Cybereason از پیشرفتهترین شرکتهای جهانند. چین علاقهمند به فناوریهای نظارت و رمزگذاری پیشرفته است و گزارشهایی از سرمایهگذاری چینیها در استارتاپهای اسرائیلی در این زمینه منتشر شده. نگرانی اصلی آمریکا این است که برخی از این فناوریها ممکن است در عملیاتهای امنیت داخلی چین (مانند سینکیانگ) یا در جنگ اطلاعاتی سایبری علیه کشورهای غربی به کار گرفته شود.
۲. هوش مصنوعی
اسرائیل یکی از کشورهای پیشرو در حوزه هوش مصنوعی نظامی است. کاربردهای این فناوری شامل شناسایی چهره، الگوریتمهای هدفگیری خودکار، و تجزیهوتحلیل میدان جنگ میشود. چین که بهشدت به توسعه این حوزه متعهد است، تلاش کرده از نوآوریهای اسرائیلی بهرهبرداری کند، گاه از طریق سرمایهگذاری خصوصی، مشارکت تحقیقاتی یا خرید استارتاپها.
۳. صنایع فضایی
چین علاقهمند به فناوریهای میکروماهوارهای، ارتباطات لیزری ماهوارهای، و ناوبری دقیق است - حوزههایی که اسرائیل در آنها پیشرو است. اگرچه همکاری مستقیم وجود ندارد، اما از طریق نهادهای تحقیقاتی یا شرکتهای واسطه، انتقال دانش فنی در سطح محدود و غیرمستقیم محتمل است.
۴. تجهیزات با کاربرد دوگانه
برخی گزارشها حاکی از صادرات تجهیزات الکترونیکی خاص، قطعات راداری و سنسورهای دقیق از اسرائیل به چینند. این اقلام ممکن است در صنایع خودرویی یا ارتباطی استفاده شوند، اما قابلیت استفاده در صنایع نظامی هم دارند.
اقدامات کنترلی آمریکا
برای مهار این روند، آمریکا بارها هشدار داده که اسرائیل باید معاملات فناورانه با چین را در حوزههای حساس ثبت و بررسی کند. شرکتهای چینی را از سرمایهگذاری در شرکتهای با فناوری راهبردی منع کند. از انتقال غیرمستقیم فناوری نظامی از طریق «شرکتهای واسطه» جلوگیری نماید.
قانون QME؛ چتری بر فروش تسلیحات در خاورمیانه
قانون برتری کیفی نظامی اسرائیل (QME) که در سال ۲۰۰۸ توسط کنگره آمریکا رسمی شد، ایجاب میکند که آمریکا هیچ سامانه تسلیحاتی پیشرفتهای را به کشورهای عربی نفروشد، مگر اینکه برتری اسرائیل در منطقه محفوظ بماند. این قانون فروش سامانههایی مانند جنگنده F-35، پهپاد MQ-9 Reaper، یا سامانههای موشکی پیشرفته به مصر، عربستان سعودی و امارات را یا محدود کرده یا مشروط ساخته است.
نتیجه طبیعی این محدودیتها این بوده که کشورهای عربی به چین و روسیه روی آوردهاند. بهعنوانمثال:
- عربستان سعودی موشکهای بالستیک DF-21 و پهپادهای Wing Loong را از چین خرید.
- امارات پس از توقف مذاکرات F-35 با دولت بایدن، ۸۰ فروند جنگنده Rafale را از فرانسه خرید.
- مصر به دنبال خرید موشکهای کروز HD-1A از چین برای جبران محدودیتهای غربی است.
محور مقاومت جدید؛ ایران، روسیه و چین
با سردشدن روابط چین و اسرائیل، پکن به طور فزایندهای بهسوی محور مقاومت ضدآمریکایی متشکل از ایران، روسیه و برخی گروههای نیابتی مانند حزبالله و حماس متمایل شده است. محور راهبردی چین، ایران و روسیه تأثیر مستقیمی بر روابط چین و اسرائیل گذاشته و موجب سردی تدریجی در مناسبات دوجانبه شده است. چین با پیوستن فعال به این محور، بهویژه از طریق حمایت از ایران بیطرفی استراتژیک خود را در نگاه تلآویو ازدستداده است. توافق ۲۵ساله پکن با تهران، مشارکت در رزمایشهای نظامی با ایران و روسیه، و سکوت در برابر حملات گروههایی مانند حماس، همگی به بیاعتمادی شدید اسرائیل انجامیدهاند. پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، برخی مقامات امنیتی اسرائیل مدعی شدند که تجهیزات و قطعاتی با منشأ چینی در تسلیحات حماس دیده شده است. این اتهام هرچند رسمی تأیید نشده، اما در بستر بیاعتمادی عمیقشده میان دو کشور، تأثیر قابلتوجهی داشته است موضعگیریهای سیاسی چین، بهویژه عدم محکومیت حمله حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و حمایت از «حق مقاومت فلسطینیها»، نشانههایی آشکار برای اسرائیلند که چین بیشازپیش به صفبندی ضداسرائیلی نزدیک میشود. این در حالی است که اسرائیل شریک مهم اقتصادی چین بوده و پکن منافع بزرگی در فناوریهای پیشرفته اسرائیلی دارد.
ترامپ، گنبد طلایی و هشدار چین
پروژه «گنبد طلایی» که توسط دونالد ترامپ معرفی شد، یک ابتکار گسترده دفاع موشکی ایالات متحده است که هدف آن مقابله با تهدیدات موشکی دوربرد و قارهپیما از سوی کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران و کره شمالی است. این سامانه که به طور مستقیم از گنبد آهنین اسرائیل الهامگرفته، قرار است از فناوریهای پیشرفتهای مانند رهگیرهای مستقر در فضا، حسگرهای ماهوارهای و سامانههای چندلایه دفاعی استفاده کند تا توانایی شناسایی و انهدام موشکها را در تمام مراحل پرواز داشته باشد. ارتباط این پروژه با اسرائیل دو وجه اصلی دارد؛ نخست، گنبد آهنین - سامانهای که پایه طراحی گنبد طلایی محسوب میشود - با همکاری نزدیک شرکتهای دفاعی اسرائیلی (مانند Rafael) و شرکتهای آمریکایی توسعهیافته. دوم، ایالات متحده ممکن است از تخصص فناوری اسرائیل در سامانههای دفاعی پیشرفته و رهگیری هوایی از جمله فناوریهای Iron Beam (سامانه دفاع لیزری اسرائیل) یا الگوریتمهای رهگیری بلادرنگ بهرهبرداری کند بااینحال، مشارکت احتمالی اسرائیل در پروژه گنبد طلایی، بهویژه اگر به انتقال فناوری به مناطقی مانند تایوان منجر شود، ممکن است تنش جدی با چین ایجاد کند. پکن پیشتر هشدار داده که هرگونه استقرار سامانه دفاعی آمریکایی یا فناوری مرتبط با اسرائیل در آسیا - بهویژه در نزدیکی چین - را تهدیدی علیه امنیت ملی خود تلقی میکند. ازآنجاکه اسرائیل هم به روابط نظامی و راهبردی با آمریکا وابسته است و هم به سرمایهگذاریهای اقتصادی چین، مشارکت در این پروژه ممکن است تلآویو را در مرکز یکی از چالشبرانگیزترین معادلات ژئوپلیتیکی دهه قرار دهد.
توازن روی تیغ
درحالیکه چین در سالهای اخیر همکاری با اسرائیل را در حوزههای نظامی رسمی متوقف کرده، روابط فناورانه و تحقیقاتی پنهان و غیرمستقیم همچنان پابرجاست. روابط نظامی چین و مصر - که بهویژه پس از محرومیت کشورهای عرب از فناوریهای پیشرفته آمریکایی شدت گرفته - نمادی از تحول توازن قدرت منطقهای است؛ توازنی که اسرائیل همواره سعی در حفظ آن داشته و اکنون با تهدیدی از جنس «دیپلماسی تسلیحاتی چینی» مواجه شده است. روابط نظامی چین و اسرائیل از شراکتی صمیمانه در دهههای گذشته، امروز به مرحلهای از بیاعتمادی و سردی استراتژیک رسیده است. فشارهای آمریکا، سیاست QME، چرخش چین به سمت ایران و گروههای مقاومت و اختلافات بر سر حمله ۷ اکتبر همگی نشان از تضعیف روابط دارند. درحالیکه چین با سیاستهای عملگرایانه و بدون پیششرطهای سیاسی، به دنبال گسترش نفوذ در خاورمیانه است، اسرائیل درگیر ملاحظاتی پیچیده میان بزرگترین متحد خود - آمریکا - و بزرگترین شریک تجاری آسیا - چین - شده است. آینده این رابطه، بهنوعی تصویر بزرگتری از رقابت ابرقدرتها در قرن ۲۱ را بازتاب میدهد.














