کوشا ساسانیان، خبرنگار: همهچیز از اسفند ۱۳۹۴ شروع شد؛ وقتی سعید روستایی، کارگردان جوان و تازهکار، با اولین فیلم بلندش «ابد و یک روز» وارد دنیای حرفهای سینمای ایران شد و توجهها را به خود جلب کرد. فیلمی که با داستان تلخ و واقعیاش درباره خانوادهای گرفتار در فقر، اعتیاد و فروپاشی، تحولی در سینمای اجتماعی ایجاد کرد و در جشنواره فیلم فجر همان سال با کسب ۹ سیمرغ بلورین، ازجمله بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه، موفقیتی چشمگیر کسب کرد. اکران عمومی «ابد و یک روز» نیز با فروشی بالغ بر ۸ میلیارد تومان، این موفقیت را به اثبات رساند و نام روستایی را بهعنوان یکی از مهمترین فیلمسازان جوان کشور مطرح کرد.
اما این تنها آغاز راه بود. سه سال بعد، روستایی با فیلم «متری شیش و نیم» بازگشت؛ اثری که در سال ۱۳۹۸ اکران شد و بار دیگر سینمای اجتماعی ایران را تکان داد. «متری شیش و نیم» با فروشی بیش از ۲۷ میلیارد تومان، به پرفروشترین فیلم اجتماعی تاریخ سینمای ایران تبدیل شد و بهوضوح نشان داد موفقیت نخستین فیلم، اتفاقی نبود. فیلم داستان پرتنش و نفسگیری از مبارزه پلیس با شبکههای قاچاق مواد مخدر را روایت میکند؛ قصهای که بدون هیچ محافظهکاری به آسیبهای عمیق اجتماعی میپردازد. روایت دقیق و پرکشش، همراه با شخصیتپردازیهای عمیق، به ویژه بازیهای برجسته نوید محمدزاده و پیمان معادی، «متری شیش و نیم» را به اثری فراتر از یک فیلم پلیسی معمولی بدل کرد؛ فیلمی که توانست هم دل تماشاگران و هم منتقدان را به دست آورد. منتقدان از جسارت روستایی، عمق داستان و پرداخت دقیق شخصیتها استقبال کردند و این فیلم را نمونهای برجسته از سینمای اجتماعی ایران در سالهای اخیر دانستند. «متری شیش و نیم» نه تنها موفقیتی تجاری بود، بلکه توانست دیالوگی جدید درباره آسیبهای اجتماعی، مبارزه با فساد و ابعاد انسانی آن ایجاد کند. همین موفقیتها توقعات را از روستایی بالا برد و بسیاری مشتاق بودند ببینند او در ادامه مسیر چگونه عمل خواهد کرد.
اما شاید همین موفقیتها، بار سنگینی از انتظار را بر دوش روستایی گذاشت؛ انتظاری که با فیلم «برادران لیلا» رنگ باخت. این فیلم که در سال ۱۴۰۱ در جشنواره کن به نمایش درآمد، اگرچه جایزه اتحادیه بینالمللی منتقدان را به دست آورد، اما با نقدهای فراوانی روبهرو شد. روایت کلیشهای، شخصیتپردازیهای سطحی و شعارزدگیهای بیجان، بسیاری از مخاطبان و منتقدان را ناامید کرد. در این فیلم، روستایی تلاش کرد فروپاشی یک خانواده را به تصویر بکشد، اما غرق در نمادسازیها و پیامهای سیاسی شد و از داستانگویی مؤثر فاصله گرفت. «برادران لیلا» نهتنها جایگاه او را بهعنوان کارگردانی نوآور به چالش کشید، بلکه بسیاری را نسبت به آینده هنریاش نگران کرد.
داستان سقوط روستایی به اینجا ختم نشد. او امسال با فیلم «زن و بچه» بار دیگر به جشنواره کن بازگشت؛ فیلمی که با خود بار سنگینی از امیدها و انتظارها را به همراه داشت. روستایی تلاش کرده تا دوباره به ریشههای سینمای اجتماعی و دغدغههای انسانی خود بازگردد. با این حال، «زن و بچه» در جشنواره کن نتوانست جایزهای کسب کند و منتقدان بینالمللی به آن امتیازهای متوسط و ضعیفی دادند. برخی منتقدان، این فیلم را اثری ناپخته و کمرمق خواندند که نتوانسته بود آن سطح از جذابیت و انسجامی که در «متری شیش و نیم» دیده شده بود را تکرار کند. حاشیهها و فشارهای سیاسی بخش مهم و جداییناپذیری از داستان «زن و بچه» شدند؛ جایی که برخی رسانهها و منتقدان خارج از کشور روستایی را به همکاری با جمهوری اسلامی متهم کردند و بهنوعی او را نادیده گرفتند و اعتراض کردند که چرا فیلمش را با حجاب ساخته و چرا مجوز وزارت ارشاد را گرفته است. در واکنش به این انتقادها، روستایی تلاش کرد فیلمش را مستقل معرفی کند و گفت حجاب انتخاب خودش نبوده، بلکه مجبور به رعایت آن و دریافت مجوز بوده است. اما این واکنش نه تنها نتوانست حاشیهها را فروبنشاند، بلکه نشاندهنده سردرگمی و تناقض روستایی در مدیریت موقعیت سیاسی و هنریاش بود. او به جای موضعگیری روشن و صریح، در مسیر دوگانهای حرکت کرد که هم برای منتقدان داخل و هم خارج از ایران قانعکننده نبود و این وضعیت به جای تقویت جایگاه او، موجب تضعیف آن شد.
درنهایت باید گفت سعید روستایی امروز دیگر آن کارگردان جوان پرانرژی و امیدوار نیست که با دو فیلم اولش نامی برای خود دستوپا کرد. او حالا در میان فشارهای سیاسی، حواشی رسانهای و نقدهای سختگیرانه گرفتار شده است. تلاشهایش برای نشان دادن استقلال هنری و سیاسیاش، بیش از آنکه به اثری مثبت منجر شود، بیشتر موجب سردرگمی و تناقضات رفتاریاش شده است. آینده کاری سعید روستایی نامعلوم است؛ اما اینکه چگونه از این بحران عبور کند و آیا میتواند بار دیگر به آن شور و خلاقیت اولیه بازگردد، مسئلهای است که هم سینماگران و هم مخاطبان ایران با دقت آن را دنبال خواهند کرد. روستایی امروز در موقعیتی قرار دارد که باید از بحرانهای سیاسی، رسانهای و انتقادی عبور کند و دوباره تعادلی میان اصالت هنری و واقعیتهای اجتماعی پیدا کند. او همچنین نیازمند بازسازی اعتماد مخاطبان و منتقدان است که در سالهای اخیر به دلایل مختلف آسیب دیده است. بازسازی اعتماد مخاطبان و منتقدان تنها با رفتار قاطع، صادقانه و هنری اصیل ممکن خواهد بود، وگرنه خطر از دست دادن بیشتر جایگاه و اعتبارش جدی است. تجربه روستایی به روشنی نشان میدهد سینماگرانی که در موضعی دوگانه گیر کنند، بیش از همه آسیب میبینند و آیندهای مبهم خواهند داشت.
شماره ۴۴۲۲ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
سقوط و صعود یک کارگردان؛ سعید روستایی در تقاطع هنر و سیاست














