علی ملکی، خبرنگار گروه سیاست: ریچارد نفیو، سیاستمدار آمریکایی هشت سال پیش در کتاب «هنر تحریمها» نوشت: «هدف از اعمال تحریمها ایجاد سختی است یا به عبارت بهتر ایجاد درد و ناکامی، بهنوعی که کشور هدف تحریمها رفتار خود را تغییر دهد.» نویسنده این گزاره، روز گذشته (دوشنبه، 5 خرداد 1404) مقالهای در نشریه «فارنافرز» با عنوان «آیا توافق خوب با ایران ممکن است؟» نوشته و به خیال خودش راهکارهایی درباره توافق هستهای تهران و واشنگتن ارائه داده است. این مقاله به بررسی امکان مذاکرهای جدید آمریکا با ایران در دوره دوم ریاستجمهوری دونالد ترامپ میپردازد، اما برای هر ایرانی، نام نفیو نهتنها یادآور رنجهای ناشی از تحریمهای به اصطلاح فلجکننده است، بلکه نمادی از سیاستهای خصمانهای است که تحتپوشش دیپلماسی، به دنبال تسلیم ایران هستند. نفیو که بهعنوان معمار تحریمهای هوشمند علیه ایران شناخته میشود در این مقاله سعی کرده با یک ژست سیاسی خودش را بازیگر صلح معرفی کند و همزمان پیشنهاد میکند اگر توافق شکست خورد، ایران بمباران شود.
چرا به ما اعتماد ندارید؟
نفیو در مقاله خود به بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید اشاره میکند، کسی که در سال ۲۰۱۸ با خروج یکجانبه از برجام، توافقی را که با تلاشهای دیپلماتیک ایران و گروه 5+1 بهدستآمده بود، نابود کرد. این اقدام، همراه باسیاست فشار حداکثری، اقتصاد ایران را بهشدت تحتفشار قرار داد و زندگی مردم را با چالشهای بیسابقهای مواجه کرد.
نفیو که خود در دوره اوباما از طراحان تحریمها علیه ایران بود، اکنون مدعی است مذاکرات جدید میتواند راهحلی برای کاهش تنشها باشد. اما سابقه او چیزهای دیگری میگوید. چگونه میتوان به فردی که سالها برای ایجاد رنج در ایران برنامهریزی کرده، اعتماد کرد؟
نفیو استدلال میکند که هر دوطرف انگیزههایی برای مذاکره دارند. ایران به دنبال رفع تحریمها برای بهبود وضعیت اقتصادی است و ترامپ به دنبال «ایجاد ثبات در منطقه» و «تقویت وجهه خود بهعنوان یک معاملهگر موفق». او به بیاعتمادی ایران اذعان میکند و علاقهای به واکاوی دلایلش ندارد. پرواضح است ایران پس از سالها تحمل تحریمهای ظالمانه و بدعهدی آمریکا، بهسختی میتواند به وعدههای جدید اعتماد کند؛ نفیو درعینحال که راهکار ملموسی برای جبران این بیاعتمادی ارائه نمیدهد ایران را مقصر بیاعتمادی نسبت به سیاستهای هزاررنگ آمریکاییها و بهویژه «دونالد ترامپ» میداند.
بیشتر از دسترسی کامل نمیخواهیم!
نفیو بر لزوم شفافیت در هر توافق جدید تأکید میکند و بازرسیهای گسترده آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را شرط اصلی میداند. او خواستار «دسترسی کامل» به سایتهای هستهای «اعلامشده و اعلامنشده» ایران است و هشدار میدهد که اگر ایران استانداردهای پادمانی و پروتکل الحاقی را رعایت نکند، آمریکا باید مذاکرات را ترک کند. این تأکید بر شفافیت در حالی مطرح میشود که تهران تا امروز سعی کرده بهصورت کاملاً داوطلبانه حتی در مواردی که ضرورت نداشته هم درهای شفافیت را بازکند؛ گزارشهای آژانس این گزاره را تصدیق میکنند.
بنابراین تأکید نفیو بر «دسترسی کامل» بیش از آنکه مربوط به راستیآزمایی و اعتمادسازی باشد، بهانهای برای دخالت در امور داخلی کشور به نظر میرسد. تجربه برجام نشان داد که آژانس، تحتفشار سیاسی آمریکا و متحدانش، گاه از نقش فنی خود فاصله گرفته و به ابزاری برای فشار تبدیل شده است.
نفیو همچنین به نقصهای رژیم بازرسی برجام اشاره میکند، بهویژه در مورد فعالیتهای مرتبط با تسلیحاتیشدن هستهای. او پیشنهاد میدهد توافق جدید باید ایران را ملزم به اعلام تجهیزات مرتبط با تسلیحات و ارائه دسترسی منظم به آنها کند. این پیشنهاد، با استناد به افشاگریهای اسرائیل در سال ۲۰۱۸ درباره آرشیو هستهای ایران، ممکن است برای آمریکا منطقی باشد، اما برای ایران به معنای پذیرش نظارتهای تحقیرآمیز و دخالت در امور دفاعی کشور است که عملاً به معنای نقض حریم خصوصی کشور است و در مرکزیت خطوط قرمز تهران قرار دارد.
هستهای را جمع کنید، شاید تحریمها را کمکم برداشتیم
نفیو در بخش دیگری از مقاله، بر محدودکردن برنامه غنیسازی اورانیوم ایران تأکید میکند. او اذعان دارد پیشرفتهای هستهای ایران پس از خروج آمریکا از برجام، محدودیتهای این توافق را تا حدی بیاثر کرده است. نفیو پیشنهاد میدهد ایران میتواند با برچیدن کامل برنامه غنیسازی تحت نظارت بینالمللی، اعتماد جهانی را جلب کند، اما همزمان میپذیرد که ایران بعید است چنین گامی را بردارد. او از ایران انتظار امتیازات حداکثری دارد و احتمالاً از دادوستد در مذاکره فقط به بخش دوم باور دارد.
او همچنین راهکارهای میانه «کنسرسیومهای منطقهای برای غنیسازی» یا «محدودیتهای سختگیرانهتر» را پیشنهاد میکند؛ اما با توجه به داغشدن این موضوع در روزهای اخیر و اشاره سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه به موضوع کنسرسیوم بهعنوان یکی از گزینههای روی میز، برخی معتقدند که این پیشنهادها به معنای واگذاری کنترل برنامه هستهای - که نتیجه سالها تلاش دانشمندان ایرانی است - به کشورهای خارجی باشد.
نفیو درحالیکه ایران را توصیه به برچیدن کامل تأسیسات هستهای میکند، «رفع تدریجی تحریمها» از سوی آمریکا را بهعنوان «مشوق» پیشنهاد میدهد که شاهکاری است در ارائه راهکار متوازن! او به مخاطرات توافق اشاره میکند، از جمله «احتمال تقویت نیروهای نیابتی ایران» در صورت رفع تحریمها. او پیشنهاد میدهد که توافق باید شامل محدودیتهایی بر صادرات موشکها و پهپادهای ایران و عدم مداخله در امور منطقهای باشد. این در حالی است که طبق گفته طرفین مذاکره و خطوط قرمز ایران، مذاکره تنها در چهارچوب «اعتمادسازی درباره مسائل هستهای و رفع تحریمها» دنبال میشود.
ببینید چه کسی میخواهد تنشزدایی کند!
ریچارد نفیو از اوایل دهه ۲۰۰۰ وارد سیاست بینالملل شد و با مدرک کارشناسی و کارشناسیارشد از دانشگاه جورج واشنگتن، در حوزههای امنیت هستهای و تحریمها فعالیت کرد. او در مذاکرات برجام نقش کلیدی داشت و بهعنوان معاون هماهنگکننده سیاست تحریمها در وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت کرد. پس از ترک مشاغل دولتی، به دانشگاه کلمبیا و مؤسسه بروکینگز پیوست و در سال ۲۰۲۱ بهعنوان معاون «رابرت مالی» نماینده ویژه بایدن در امور ایران منصوب شد.
نفیو در کتاب «هنر تحریمها: نگاهی از درون میدان» به تشریح استراتژی خود برای فشار بر ایران پرداخته است. او اعتراف میکند آمریکا با مستثنی کردن کالاهای لوکس از تحریمها، قصد داشت ذخایر ارزی ایران را تحلیل ببرد و احساس محرومیت را در میان مردم تقویت کند.
این استراتژی که به گفته نفیو برای وادارکردن ایران به تغییر سیاستهایش طراحی شده بود، مصداق بارز نقض حقوق بشر است. تحریمهایی که دسترسی به دارو و کالاهای اساسی را محدود کرد، نهتنها به اقتصاد ایران آسیب زد، بلکه رنج عمیقی به مردم عادی تحمیل کرد.
نفیو همچنین به اهمیت تطبیق تحریمها با ویژگیهای فرهنگی و اقتصادی کشور هدف اشاره میکند. او عواملی مانند نهادهای سیاسی، سیستم مالی و ارزشهای فرهنگی را برای طراحی تحریمهای مؤثر بررسی کرده و پیشنهاد پیوستن ایران به FATF (گروه ویژه اقدام مالی) را برای دسترسی به اطلاعات مالی کشور مطرح میکند که به موضوعی بحثبرانگیز در داخل ایران طی سالهای اخیر تبدیل شده است.
نفیوی منفور
نام نفیو مترادف با رنج، گرانی و کمبود دارو است. او نهتنها در ایران بلکه در برخی دیگر از کشورهای منطقه بهعنوان نماد تحریمهای ضد حقوق بشری شناخته میشود. این تصویر بیش از آنکه به کنشهای فردی نفیو وابسته باشد، نتیجه سیاستهای کلان آمریکا علیه ایران است. اما نقش نفیو در طراحی این تحریمها، او را به چهرهای منفور تبدیل کرده است. او در کتاب خود با صراحت از هدف تحریمها برای ایجاد «درد و سختی» سخن میگوید و در مقاله فارنافرز از مذاکره حمایت میکند، اما این حمایت با تهدیدهای ضمنی همراه است.
او هشدار میدهد اگر مذاکرات شکست بخورد، گزینه نظامی روی میز است. این رویکرد ادامه همان سیاست فشار حداکثری است که در دوره اول ترامپ و با طراحی افرادی مانند نفیو اعمال شد. نفیو و همفکرانش با ایجاد فضای ارعاب، سعی دارند ایران را به مذاکرهای از موضع ضعف وادار کنند و تهران را در دام دیپلماسی تسلیم بیندازند.
نقاب دیپلماسی
نفیو در مقاله خود بر «مذاکره مرحلهای و مشروط» تأکید میکند، اما این پیشنهادها بیش از آنکه به دنبال توافقی عادلانه باشند، به دنبال تضعیف ایران هستند. او رفع تدریجی تحریمها را بهعنوان مشوق مطرح میکند، اما تجربه حافظه دستگاه دیپلماسی ما نشان داده که این وعدهها چندان به نتایج ملموس منجر نمیشوند. تلاش برای گرفتن امتیازات یکجانبه تنها برداشتی است که میتوان از یادداشت مفصل نفیو داشت.
نفیو در ایران بهعنوان نماد تحریمهای ظالمانه شناخته میشود، اما او تنها بخشی از سیاست کلان آمریکا است. تحریمها علیه ایران از زمان جیمی کارتر آغاز شد و در دورههای مختلف، صرفنظر از حزب حاکم ادامه یافت. او اگرچه نقش کلیدی در طراحی تحریمهای هوشمند داشت، اما تنها مجری سیاستهایی است که در طبقات مختلف سیاسی آمریکا بر آن اجماع دارند. این اجماع تحریم را بهعنوان ابزاری برای مهار ایران میبیند و نفیو به نمادی برای این سیاست تبدیل شده است؛ اما این تمایز اهمیتی ندارد. نفیو، چه نماد باشد و چه مجری، بخشی از اهرم فشاری است که فقط نقاب دیپلماسی بهصورت دارد.
تسلیم؛ تنها گزینه از نظر نفیو
مقاله ریچارد نفیو در فارن افرز تلاشی است برای ارائه راهکارهایی برای توافقی هستهای که بهزعم او میتواند منافع آمریکا را تأمین کند؛ اما این مقاله و راهکارها چیزی جز ادامه سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران نیست. نفیو بهعنوان معمار تحریمهای ضدایرانی نمیتواند با پیشنهادهای دیپلماتیکی که مشخص نیست در لایههای زیرینش چه میگذرد، رنجی را که سیاستهایش به مردم ایران تحمیل کرده پاک و حالا صحبت از مذاکره کند.
بااینحال کلمهبهکلمه از گزارههایی که او برای فارنافرز نگاشته، نشان میدهند برای مذاکره موفق باید رویکردی هوشمندانه اتخاذ کرد که منافع ملی را در اولویت قرار دهد و تیم مذاکرهکننده ایرانی اجازه ندهد افرادی مانند نفیو بار دیگر با وعدههای توخالی، کشور را پای میزی بکشانند که در آن تسلیم تنها گزینه است.














