ابوالفضل مظاهری، دبیر گروه دانشگاه: 15 هزار و 710 روز قبل نخستینبار آموزش عالی دچار تغییر و تحولی برای پاسخ به نیاز جامعه شد. ایده تشکیل دانشگاه آزاد با استقبال مردم، این مجموعه آموزشی را به یکی از نهادهای مردم ساخته پس از انقلاب تبدیل کرد که رفته رفته به نهاد ریلگذار پیشرفت در مناطق مختلف کشور تبدیل شد. دانشگاه آزاد چهل و سه سال پس از شکلگیری چهرهای متفاوت از روزها و سالهای نخست فعالیت دارد. چهرهای که در گام دوم فعالیتش بر محور یک برنامه 5 ساله بخش به بخش کامل میشود تا شکل جدیدی از فعالیت دانشگاهی را در آموزش عالی ایران نمایان کند. سالگرد تأسیس بهانه خوبی برای مرور اتفاقات مهمی است که این سالها تصویر جدید دانشگاه را میسازند. سوژهای که بهانه گفتوگوی «فرهیختگان» با دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی شد. بخش اول این گفتوگو چندی پیش در ایام شهادت رئیسجمهور شهید منتشر شد و بخش دوم آن همزمان با آغاز آیین گرامیداشت چهل و سومین سالگرد تأسیس دانشگاه در این شماره منتشر میشود که به بررسی آخرین تحولات بزرگترین شبکه علمی کشور اختصاص دارد. مشروح این گفتوگو را در ادامه از نظر میگذرانید.
در ایام چهل و سومین سالگرد تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی اگر بخواهید در چند جمله دانشگاه آزاد را به تصویر بکشید و معرفی کنید؛ از آنچه در این 43 سال اتفاق افتاده یا تغییراتی که به طور خاص در دوران اخیر ایجاد شده و اکنون شما فکر میکنید میتواند معرف دانشگاه آزاد باشد، چه میگویید؟
نکته اول این است که در حقیقت دانشگاه آزاد اسلامی، هنر مردم بزرگ ایران در بستر انقلاب اسلامی و نظام اسلامی است. روحیه علمدوستی و شأنی که مردم بزرگ این کشور برای علم قائل هستند، باعث شده یک زیستبوم خاص ساخته شود که از جهات مختلف بینظیر است. کسانی که در داخل دانشگاه آزاد فعالیت میکنند، بهخوبی به این هنرنمایی بزرگ ملت ایران در پرتو خورشید انقلاب اسلامی واقف هستند، زیرا این فرصتی بود که در دوران انقلاب امکان ظهور و بروز داشت.
دانشگاههای غیردولتی در زمان طاغوت، شرایط متفاوتی داشت. دانشگاه ملی وقت - که بعداً به نام شهید بهشتی تغییر یافت - به دست مرحوم شیخالاسلام پایهگذاری شد. دانشگاه، خصوصی بود و او زمین آن را شخصاً خرید. علی شیخالاسلام از خانوادهای روحانی بود و در حوزه تا سطح اجتهاد درس خوانده بود. در ادامه به آمریکا رفت و پس از آن، با هدف خدمت به کشور و ارتقای آن به دانشگاه آمد. در سال ۴۴، کودتا کردند و دانشگاه را از او گرفتند. رژیم طاغوت دوام نیاورد و طاقت نداشت که ببیند یک دانشگاه با آن قابلیت، خارج از چهارچوب حکمرانی شاه وجود داشته باشد و عمل کند.
نکته دوم این است که وقتی به مفهوم دانشگاه در دنیای علم و دنیای معاصر برخورد میکنیم، دانشگاه به مفهوم دولتی، اتفاقاً کمترین بروز و ظهور را دارد. در عمده کشورهای پیشرو، دانشگاهها غیرخصوصی -غیردولتی هستند؛ نه خصوصی و نه دولتی؛ حتی عمومی هم نیستند. دانشگاه با یک منطق غیرخصوصی -غیردولتی اداره میشود. بهتبع رفتار رژیم شاهنشاهی که رژیمی دیکتاتوری محسوب میشد، زایش دانشگاه در ایران، زایشِ دانشگاه دولتی بود. رژیم خواست این مسیرِ دانشگاه دولتی ادامه یابد. بااینحال، انقلاب اسلامی و مردم بزرگ ایران آمدند و دانشگاهی غیرخصوصی - غیردولتی ساختند.
حال، در چهل و سومین سالگرد دانشگاه آزاد اسلامی، تلاش ما این است که این دانشگاه با ابعاد دانشگاهِ بماهو دانشگاه ظهور و بروز داشته باشد. آنچه در زایشِ اول، پدیدآمدن نخست و پدیدارشدن ابتدایی وجود داشت، یک دانشگاه صرفاً آموزشی بنا به نیاز و عطش جوانان و خانوادههای ایرانی برای تحصیل بود، اما در این هفت سالی که ما در خدمت عزیزان خوبمان در دانشگاه آزاد اسلامی هستیم، اتفاقی در حال وقوع است و میتوان جلوههای مختلف دانشگاهی را در این دانشگاه دید. دانشگاه آزاد اکنون در حال تبدیلشدن به یک «university» واقعی و «جهاننمان بودن» است. در اینجا یک زیستبوم فعال متناسب برای پردازش ایدهها جهت رسیدن به یک حکمرانی مطلوب و سبک زندگی خوب در حال پدیدارشدن است.
مؤلفههای این تغییر چیست؟ تبدیل از دانشگاهی که صرفاً آموزشمحور بود و به تربیت نیروی انسانی میپرداخت، به دانشگاه به معنای واقعی کلمه و در ابعاد گستردهتر یعنی تبدیل به «university» شدن چگونه رقم خورده است؟ دانشگاه آزاد، چه تغییراتی را آغاز کرده تا این اتفاق رخ دهد؟
باید قید کنم بخشی از این تغییرات، اجتنابناپذیر است، چون دانشگاه آزاد به جد باید متوجه ذائقه اجتماعی باشد. در دوران بسیار سریعالتغییری قرار گرفتهایم که مفاهیم مرتباً کمال پیدا میکند. در مواجهه با این تغییرات پیرامونی باید تغییرات درونی هم داشته باشیم. اصول، ثابت هستند ولی جلوهها باید تغییر کنند.
اولین نکته مهم در دانشگاه آزاد، این است که فهم و درک تغییرات اجتماعی و فناورانه را در خود فراهم آورده است. اینکه چگونه باید صیرورت اتفاق بیفتد و تحول در چه چهارچوبی باشد را دانشگاه آزاد ابتدا فهمیده است. درک شرایط پیرامونی بسیار مهم بوده که در دانشگاه آزاد هست.
ویژگی دوم که در دانشگاه آزاد به وجود آمده، این است که ارتباط آن با مردم، مستقیم و خطی است. میزان ورودی به دانشگاه در رقابت با سایر مؤسسات آموزش عالی، نشاندهنده موفقیت دانشگاه آزاد است. در همین مدت کوتاه، دانشگاه آزاد با افزایش جمعیت و رشد بیسابقهای روبهرو شده است. آموزش عالی کشور در مجموع از ۳ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر به ۳ میلیون و ۵۰ هزار نفر کاهشیافته است که این افت 400 هزار نفری، خود نشاندهنده تغییرات گسترده و رقابت شدید در این بخش است.
این آماری است که سال گذشته حدود ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار نفر بود و سال قبلتر نیز همین شیب منفی را تجربه کرده است. در همین مدت که کل آموزش عالی کشور، کاهش بیش از ۱۰ درصدی را تجربه کرده، دانشگاه آزاد اسلامی با افزایش ۳۰ درصدی تعداد دانشجویان مواجه شده است؛ این نکته دوم است که نشاندهنده همراهی و توجه به نیازها و اقتضائات است و اینکه درک و پاسخ مناسب به این نیازها، همچنان ادامه دارد، چراکه «و امّا ما ینفع الناس فیمکث فیالارض» آنچه مطابق با نیاز مردم، نفع عمومی مردم و منافع ملی باشد، میماند؛ آنچه متناسب نباشد، نمیماند. نکته دوم این بوده که پس از درک این نیازها، پاسخ مناسب به آنها ضروری است.
جلوههای پاسخ مناسب، این است؛ در گذشته دانشگاهها صرفاً به ارتقای سطح دانش و معرفت اجتماعی توجه داشتند، اما اکنون دانشگاه آزاد اسلامی به یک نظام تربیتی تبدیل شده که مسئولیت خود را تنها به آموزش محدود نمیکند، بلکه مسئولیتی در قبال آینده دانشجویانش دارد. به عبارت دیگر، دانشگاه دیگر تنها به فکر باسواد شدن افراد نیست، بلکه به فکر آینده آنها و فراهمکردن زمینهها و بسترساز اشتغال دانشبنیان است. در این راستا، تحولات مهمی در دانشگاه آزاد اسلامی در حال شکلگیری است. این تحولات در ادبیات همه مدیران دانشگاه آزاد بسیار پذیرفته شده و نشاندهنده تغییرات بنیادین در این دانشگاه است.
سخت بود این مسیر؟ تغییر روند دانشگاهی که 40 سال به گونه دیگر حرکت میکرد، سخت بود؟
بدون صبر، این مسیر طی نمیشد. اگر انتظار داشتیم این مسیر روان باشد که معلوم میشود مسیرشناس نبودهایم. امروز دانشگاه آزاد در نقطهای قرار دارد که هنوز نقطه مطلوب نیست، اما از همه همراهیهایی که در این مسیر از بدنه خوب دانشگاه دریافت کردهایم، رضایت خاطر داریم. دانشگاه آزاد توانسته است بهخوبی در برابر صلبیت، تحولات بزرگ و تغییرات بیرحمانهای که در جهان به وقوع پیوسته است، ایستادگی کند. بسیاری از شرکتهای بزرگ دنیا دیگر اسمی از آنها نیست. برای مثال، شرکتهایی مانند «ناسیونال» که زمانی تولیدکننده لوازم برقی بودند، اکنون دیگر وجود ندارند و حالا «سامسونگ» پرچمدار است. این تحولات بیرحمانه هستند، اما دانشگاه آزاد توانسته است در این تحولات در مسیر خود باقی بماند. این تحولات مختص یک نفر نیست، بلکه مربوط به جمع است. این جمعِ همراه میخواهد فعل خواستن را بهخوبی صرف کند.
یکی از شعارهای شما در سخنرانیهای اواخر دهه 90 این بود که «دانشگاه آزاد باید به اولین انتخاب داوطلبان در سال ۱۴۰۴ تبدیل شود.» هنوز هم بر این شعار و اهداف پافشاری میکنید و معتقد هستید که امسال این اتفاق خواهد افتاد؟
محکم سر حرفم هستم؛ برخی از نشانههای این تحول در حال بروز بوده و این تغییرات در بخشهای مختلف قابلمشاهده است.
مثلاً در کدام بخشها قابلمشاهده است؟
در حوزه فناوریهای پیشرفته، دانشگاه آزاد اسلامی سرمایهگذاریهای زیادی انجام داده است که این سرمایهگذاریها باعث شده دانشگاه به انتخاب اول داوطلبان تبدیل شود. فضایی که امروز برای کارِ علمی و پژوهشی در دانشگاه آزاد فراهم شده، برای هر محققی زیبا، بسیار مناسب و انگیزهبخش است. جلسات علمی و پژوهشی که پیرامون تحولات دانشی در دانشگاه برگزار میشود، فضای بسیار خوبی برای پژوهشگران ایجاد کرده است که قابلرقابت با نهادهای آموزشی دولتی است.
بهطورکلی، ساختارها یکشبه به وجود نمیآیند و زمان میبرد تا این تحولات ملموس شود. بااینحال، این زمان کافی بوده است تا دانشگاه آزاد به جرئت وارد مرحلهای شود که در آن، تمایزهای واقعی در حال بروز و ظهور است و این تغییرات در حوزههای خاص مانند پزشکی خود را نشان میدهد.
ما یک فضای عمومی داریم و یک مخاطب خاص. جایی که بحث ما مطرح میشود، این است که مخاطب خاص به سمت آن بیاید. در یک رقابت نابرابر؛ جایی شهریه وجود ندارد و جای دیگر شهریه هست، یک جا استخدام برای اعضای هیئتعلمی دولتی است و جایی استخدام دولتی وجود ندارد، اما شرایطی در حال شکلگیری است که انشاءالله تا پایان سال ۱۴۰۴، خبرهای خوبی در این زمینه خواهیم شنید.
در جریان بازدید از رویداد «روبوکاپ» اشاره کردید که تیرماه موعد یک اتفاق مهم در حوزه هوش مصنوعی در دانشگاه آزاد است. این مورد هم جزء همین تحولاتی است که به آن اشاره میکنید و باعث خواهد شد تغییرات لازم در دیدگاه مخاطبان خاص دانشگاه ایجاد شود؟
دقیقاً. بههرحال، در فضای امروز در قرن بیست و یکم، دانشگاههایی پیشتاز هستند که پاسخگوی آموزش، پژوهش و کاربست علم و فناوری در حوزههای هوش مصنوعی، فناوریهای کوانتومی و فناوریهای زیستی و زیست اجتماعی هستند. دانشگاههایی که در این حوزهها اقدام جدی نداشته باشند، نمیتوانند به اهداف خود برسند. ما برای اینکه پژوهشگران برجسته را گرد هم آوریم، نیازمند دو عامل هستیم: اول، فضای تعاملی خوب که پژوهشگاه دانشگاه این تدارک را دیده است و دوم، فضای فناورانه زیرساختی. علمِ بزرگ دیگر در اتاقها و آزمایشگاههای کوچک قابلانجام نیست. برای این کار نیاز به زیرساختهای جدی و سرمایهگذاریهای سنگین داریم که تنها از تجمیع سرمایهگذاریها میسر میشود. خوشبختانه دانشگاه آزاد در این زمینه بسیار جدی و چابک عمل کرده است؛ هم در زمینه زیرساختها و هم در فراهمکردن شرایط حضور محققان، چه ایرانیان داخل کشور ازجمله بچههای خیلی خوب در دانشگاه آزاد، چه محققان دیگر دانشگاههای ایران و چه ایرانیان خارج از کشور. این شرایط در حال فراهمشدن است و برنامهریزیهایی برای این منظور انجام شده است.
بههرحال اگر نگاه کنید، خواهید دید برخی کشورهای همسایه ما که چند سال پیش حتی نامی از آنها نبود، اکنون با ایجاد زیرساختهای مناسب، شرایطی فراهم کردهاند که محققان برجسته از ایران به آنجا جذب میشوند. برای اینکه یک محقق بتواند بیاید و در جایی فعالیت کند، نیازمند فضای آرام، فضای پژوهشی، فضای تأثیرگذاری و زیرساختهای مناسب است.
در حوزه هوش مصنوعی، برخی افراد ممکن است فکر کنند که صرفاً با ایجاد زیرساختها مشکل حل میشود، اما اینطور نیست. علاوه بر زیرساختهای تجهیزاتی، یکی از مسائل مهمتر، نبود بروکراسی و فراهمکردن فضایی است که محقق بتواند بدون هزار قیدوبند دغدغههای نظام بروکراتیک و بدون معطلی از موانع اداری عبور کند و حضور خود را در محیط علمی و پژوهشی دانشگاه تسهیل کند. شما شاید شنیده باشید که گاهی یک محقق برای دریافت یک کد استخدامی از سازمانهای مختلف باید یک یا دو سال پشت دیوارها معطل بماند، اما در دانشگاه آزاد این فضا به طور جدی فراهم شده، قوانین زیرساختی مصوب شده و شرایط چابکتری برای محققان ایجاد شده است.
چابکیای که دانشگاه آزاد در این زمینه دارد، مشابه آن چیزی است که در دانشگاههای بزرگ دنیا مشاهده میشود. این شبیهسازی به آن معناست که در دانشگاههای پیشرو، دیگر «دانشگاههای دولتی» معنی ندارند؛ بهویژه مفهوم «دانشگاه دولتی» به این شکل و شدت، خاصِ ماست. بنابراین در این فضا ما سعی کردهایم خود را درگیر حاشیهها نکنیم و در این چند سال فضایی فراهم کردهایم که اکنون میتوانیم به نقطه ثمردهی برسیم و این تحولات ملموستر شوند.
اجازه دهید یک سؤال صریح از شما بپرسم. در حوزه هوش مصنوعی، صحبتهای زیادی مطرح شده و مانورهای فراوانی داده میشود. متأسفانه یا خوشبختانه، هوش مصنوعی مستمسک جذابی محسوب میشود که هم میتوان بودجه زیادی با اسم آن جذب کرد و هم صحبتکردن درباره آن جذابیت زیادی برای مخاطب دارد. دانشگاه آزاد دقیقاً مشغول به چه کاری است؟ شما صحبتی انجام دادید و گفتید: «قرار است ازاینپس همه فعلوانفعالات اداری دانشجویان با هوش مصنوعی سروسامان پیدا کند» و بهنوعی هوش مصنوعی، طرف حساب دانشجویان میشود. اخیراً در برنامه «برمودا» هم اشاره کردید یک کامپیوتر کوانتومی مشغول به فعالیت بوده که در ایران و خاورمیانه منحصربهفرد است. افرادی که از دانشگاه با سبکوسیاق جدیدش، اطلاع چندانی ندارند، شاید گمان کنند مانند خیلی از برنامهها و اظهارات مدیران، اینجا نیز اتفاقات چندان جدی نیست. اجازه میدهید صحبت اخیر شما را سخت بپذیریم؟
خلاف دانشگاههای دولتی که معمولاً با برنامههای خود از منابع نفتی بیشتر جذب میکنند و برای دریافت بودجهها و تأمین زیرساختها به معاونت علمی مراجعه میکنند، در دانشگاه آزاد این امکان بههیچوجه برای ما وجود ندارد؛ خدا را شکر! باید اقداماتی که انجام میدهیم، پیوست اقتصادی داشته باشد. این پیوست باید ارزشآفرین باشد، نه فقط از نظر ریالی بلکه اعم از مادی و معنوی.
دانشگاه آزاد با شعارهای کلی به جایی نخواهد رسید. ما درباره هوش مصنوعی جدول زمانبندی مشخصی داریم که به آن پایبند هستیم؛ بهقولمعروف یزد دور و گز نزدیک. برای تیرماه برنامهای آماده کردهایم، شهریور هم برنامه دیگری داریم و تا پایان سال برنامه مجزایی در نظر گرفتهایم که نتایج آن قابلمشاهده خواهد بود.
یعنی در سهگام قرار است اتفاقاتی رقم بخورد؟
هماکنون ما با طرح «حامی» تلاش داریم ارتباط بچهها را با دانشگاه برقرار کنیم. هر روز این ارتباط را به طور دقیق کنترل میکنیم. تیمهای نرمافزاری متعددی که بسیاری از اعضای آن از سرمایه نخبگانی کشور هستند، در دانشگاه مستقر شدهاند. این تیمها که بسیاری از آنها در المپیادهای علمی کشور جزء برترینها بودند، در حال فراهمکردن ظرفیت ملی برای این پروژه هستند.
این تلاشها تنها به ظرفیت دانشگاه آزاد محدود نمیشود و نگاه ما یک نگاه ملی است؛ به همین دلیل، دانشگاه آزاد با یک برنامه مدون و منسجم در این مسیر حرکت میکند. من سعی میکنم جزئیات زیادی نگویم، چون به عمل کار برآید، به سخندانی نیست. خیلی دور نیستیم تا پایان سال ۱۴۰۴ دانشجویان میتوانند تغییرات قابلتوجهی را مشاهده کنند. در خصوص کامپیوتر کوانتومی نیز همانطور که گفتید، برخی معتقد هستند که این فناوری هنوز در ایران وجود ندارد، اما خبرگان صاحب نام کشور به طور مستقیم آن را مشاهده کردهاند و این فقط یک ادعا نیست.
امروزه دیگر این موضوعات مواردی نیستند که بخواهیم صرفاً ادعا کنیم. تیمهای ما در حال کار هستند، حضور داشته و توانمندی دارند. بههرحال، باید در نظر داشت که کشور ما احتیاطهای خاص خود را دارد و از طرف دیگر، تلاش کردهایم کمتر به تبلیغات پرداخته و بیشتر روی کار تمرکز کنیم، بنابراین منتظر باشید.
دانشگاه پروژههای خاص و بزرگ دیگری را هم آغاز کرده است. یکی از این پروژهها «فولاد مکران» است که دانشگاه آزاد در آن سرمایهگذاری کرده است. این پروژه بهنوعی شکل تازهای در فعالیتهای دانشگاه محسوب میشود و رویکرد جدیدی در حوزه مالی و همچنین در حوزه سرمایهگذاری به شمار میرود.
این پروژه و اصل سرمایهگذاری مربوط به دوران قبل از ما است، ولی در دوران مدیریت خود سعی کردیم سهم دانشگاه را در این پروژه حفظ کرده و آن را پیش ببریم. نکته مهم در این زمینه آن است که پس از تکمیل پروژه، امسال وارد چرخه شود.
یعنی به بهرهبرداری برسد؟
به مرحله بهرهبرداری و تست اولیه برسد و بعد از آن به بازار عرضه شود. ویژگی مثبت پروژه این است که وقتی وارد بازار میشود، پشتوانهای از پژوهش، تحقیقات و فناوریهای دانشگاه خواهد داشت؛ چراکه دانشگاه قرار نیست به طور مستقیم سودآوری کند. اساسنامه دانشگاه آزاد اساساً غیرانتفاعی است، بنابراین اگر ما وارد پروژههای سرمایهگذاری میشویم، هدف ما از این سرمایهگذاریها بازگشت مالی نیست، بلکه هدف این است که این سرمایهها بتوانند جهشی به علم و فناوری بدهند. برای اولینبار در کشور؛ درآمد حاصل از سرمایهگذاریها در نهایت به پژوهشها و پروژههای علمی کمک میکند. هزینههای حقوق و دستمزد ما بهاضافه هزینههای الزامیمان، میشود شهریه.
سرمایهگذاریها میتواند پشتوانهای برای ساختن دستاوردهای علمی بزرگتر فراهم کند. ما قصد نداریم مانند برخی از شرکتهای فولادی که بودجه امور اجتماعی خود را به سمت فعالیتهای غیرعلمی و تیمداری میبرند، سرمایههای خود را از مسیر پژوهش دور کنیم. در واقع، تمام هزینهها و سرمایههای ما به پروژههای علمی و پژوهشی اختصاص خواهد یافت. این یک اتفاق مبارک و تجربه موفق است که میتواند به دولتمردان نشان دهد چگونه بهجای تخصیص پولهای سالانه به دانشگاه، میتوانند از طریق این نوع سرمایهگذاریها دانشگاه را از وابستگیهای بودجهای رها کنند و آن را به سمت خودکفایی سوق دهند.
حضور دانشگاه در هیئتمدیره فولاد مکران نیز یک حضور فعال، پیشبرنده و تأثیرگذار بوده است. اگر فولاد مکران به سمت راهاندازی پیش میرود، نقش دانشگاه در این فرایند بسیار مهم است، حتی اگر سایر شرکا نیز سهم خود را داشته باشند و در این پروژه تلاش کنند. در نهایت، هدف ما این است که بتوانیم دانشگاه را مستقل از وابستگیهای بودجهای مدیریت کنیم و بهتدریج شهریهها را کاهش داده و حمایتهای جدیتری از پروژههای علمی و پژوهشی به عملآوریم؛ این موضوع برای دانشگاه در ایران، یک تجربه جدید است.
و اتفاق جدید و روبهجلویی محسوب میشود.
دانشگاه آزاد در ایران، در حال تجربه اتفاقی جدید است که از امسال آغاز خواهد شد و بهتدریج معنادار خواهد شد. البته پروژههای دیگری نیز در حال پیشرفت هستند، مانند پروژه «مهندسی بافت» که بهخوبی پیش میرود و در حال انتقال دانش فنی دستگیرِ مردم به حوزه سلامت است. این پروژه، بهخصوص با همکاری یک مجموعه دانشبنیان، نتایج بسیار خوبی داشته است. کنار آن، در حوزه بذر نیز جهش خوبی را تجربه کردهایم و در زمینه مخازن کامپوزیتی که تا پیشازاین استانداردی در کشور نداشت، به نتایج قابلتوجهی دستیافتهایم. هیچ صنعتی در کشور قادر نبود وارد تولید مخازن کامپوزیتی با فشار بالا شود، زیرا استانداردی برای آن وجود نداشت، اما دوستان خوبمان در شرکت استاندارد با همکاری شرکت مشاور، توانستهاند استانداردهایی را خلق کنند. این همکاری باعث شد دستگاههای استانداردسازی را در مدت ۹ ماه ساخته و تست کنیم. خوشبختانه، توانستیم مرحله اول را با موفقیت پشت سر بگذاریم و وارد تولید نمونههای طراحیشده با کنترل از سوی سازمان استاندارد و شرکت ناظر شویم. این اتفاقات، تحولات بزرگی از جنس تولید دانش فنی و تجربه هستند.
تا پیشازاین، در کشور صنایع وارد میشدند و دانش فنی به آنها ملحق میشد، اما زیستبومی برای خلق دانش فنی و استانداردسازی وجود نداشت؛ در ادامه با شرکت استاندارد تعامل کردیم تا حوصله کند و صنعت را به باروری برساند. در حال حاضر، دانشگاه آزاد در حال تجربه این فرایند است. نهتنها صنایع در حال پختهشدن هستند، بلکه مدیران و مجموعههای دانشگاهی نیز همزمان با آن درحالرشد و پختهشدن هستند. سالها دانشگاه و صنعت در کشور در تعامل نبودند که البته مسئله مخصوص به ما نبود. در واقع، همکاری میان دولت، دانشگاه و صنعت بسیار کمرنگ بوده است؛ بهویژه به دلیل اینکه دانشگاهها معمولاً وابسته به دولت بودهاند و صنعت هم عمدتاً شبهدولتی بود، بنابراین هیچگاه همکاریهای معناداری شکل نگرفته بود. دانشگاه آزاد چه کار و تلاش میکرد و چه نمیکرد، بودجهاش را میگرفت. در دانشگاه آزاد، این مفاهیم به شکلی جدید به عرصه آمده و در دانشگاه نهادینه میشود. در حقیقت، دانشگاه آزاد در حال تجربه تحولاتی است که در دانشگاه چهل و سوم، این تحولات به طور کامل در حال تحقق است.
اگر ابتدا بحث کردیم که دانشگاه چهل و سوم چه تفاوتی با دانشگاههای قبلی دارد، اکنون میتوان گفت که دانشگاه چهل و سوم طعم شیرین سرمایهگذاری در خلق دانش فنی، صبر و مداومت در این مسیر را بهخوبی درک کرده است. این بلوغ از دانشگاه آموزشی به دانشگاه فناوری و توانابخش نیز سرایت کرده و همزمان با آن، دانشگاه در حال تبدیلشدن به جامعهپرداز و سازمان فرهنگ است. این تحولات نهتنها در بدنه دانشگاه در حال بروز و ظهور است، بلکه بدنه دانشگاه نیز از این طعم شیرین بهرهبرداری میکند.
امسال در دانشگاه چهل و سوم، نسبت به سالهای گذشته، فاصله جدیتری در پرداختیها به کارمندان نسبت به دانشگاههای دولتی ایجاد شده است. پس از تصویب هیئتامنا، اعداد و ارقام جدید ابلاغ شد که این تغییرات بهوضوح نمایان است. در حوزه هیئتعلمی، ارقام در بدو ورود به طرز قابلتوجهی بالاتر از هیئتعلمی دولتی شده است. در حقیقت، اختلاف پرداختها نهتنها ۱۰ درصد، بلکه حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد بیشتر است. این تغییرات کاملاً معنادار و محسوس است و نشاندهنده تحولی مثبت در دانشگاه است. این تحولات زمانی ملموستر میشوند که در نظر بگیریم دانشگاه برای ایجاد کارآمدی و پایداری باید خود را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد.
شاید بسیاری هنوز یادشان باشد که برخی واحدها زمانی محل تجمعات متعدد کارکنان دانشگاه بودند. شهریه بهقدری مسئله بود که تغییرات کوچک در جمعیت دانشجویی، تأثیرات بزرگی بر اقتصاد دانشگاه میگذاشت. از ابتدای حضور شما، تلاشی جدی برای تحول در دانشگاه آغاز شد و در سند تحول و تعالی نیز به آن اشاره شده است. همگام با رشد اقتصاد دانشگاه در تلاش بودید که سهم شهریه از منابع دانشگاه کاهش یابد. عدد بودجهای امسال دانشگاه آزاد چقدر است و چه میزان از شهریه و چه مقدار از منابع دیگر تأمین میشود؟
سال مالی ما مصادف با سال تحصیلی است؛ از ابتدای شهریور آغاز شده و به 31 مرداد ختم میشود. اکنون در میانه سال هستیم. در این راستا، با افزایش دانشجویی که داشتیم، پیشبینی کردیم که درآمد از شهریه به ۲۷ هزار میلیارد تومان برسد و بودجه کل دانشگاه برای امسال حدود ۴۴ هزار میلیارد تومان باشد. البته با تأخیر در فرایندهای مالی، این رقم نهایی هنوز به طور دقیق محاسبه نشده است، اما بهطورکلی بیش از ۴۰ میلیارد تومان تحقق بودجه پیشبینی شده است. اول سال فکر میکردیم مکران در پایان سال به چرخه میآید، ولی به دلایلی با تأخیر 6 ماهه مواجه شد.
چه میزان از آن وابسته به شهریه است؟
نکته قابلتوجه این است که نسبت درآمد دانشگاه از شهریه، طی پنج سال اخیر، به طور مداوم در حال کاهش بوده است. در گذشته، حدود ۶۵ درصد از بودجه دانشگاه از شهریه تأمین میشد، ولی امسال این میزان بهوضوح کمتر شده است. در آغاز کار، کل بودجه دانشگاه حدود پنج میلیارد تومان بود. مازاد شهریه هم سودهای بانکی بود که آقایان میگرفتند؛ یعنی هیچ کنش مثبتی در کار نبود. یکی دیگر از تغییرات مهم این است؛ بخشهایی مانند رشته دامپروری که پیشتر تعطیل شده بودند، امسال نهتنها احیا شدند، بلکه پروژههای جدیدی مانند تولید اسپرمهای مولد مبتنی بر نسل گاوهای بومی ایران آغاز شده است. این پروژهها گواهی بر حرکت روبهجلو و رشد پایدار دانشگاه هستند.
در پروژههای جدید، بهویژه در حوزه آبزیان، اتفاقات بسیار خوبی افتاده است. بهعنوانمثال، در زمینه جلبک، دانشگاه توانسته است شبکهای جدی برای تولید این محصول ایجاد کند. پیشازاین، مصرف کشور بیش از 3 هزار تن جلبک بود، اما تولید داخلی تنها حدود 300 تن را پوشش میداد. اکنون دانشگاه به طور جدی وارد این حوزه شده و شبکههای مختلف را در این زمینه ایجاد کرده است. این دستاوردها تنها نمونهای از پیشرفتهای چشمگیر دانشگاه در حوزههای مختلف است. امروز شاهد فضایی امیدوار، پرنشاط و فعال در دانشگاه هستیم، به طوری که مدیران لحظهای از تلاش برای بهبود دانشگاه دست نمیکشند. حتی از شب عید، تمامی تلاشها به طور مداوم در جهت اثربخشی بیشتر در دانشگاه متمرکز شده است.
این تغییرات نشاندهنده تحولی اساسی در فضای دانشگاه است. دانشگاهی که در سالهای ۹۵، ۹۶ و ۹۷ به طور مداوم با کاهش بودجه مواجه بود، امروز به دانشگاهی تبدیل شده است که توانسته است خود را از بحرانهای مالی عبور دهد. در آن سالها، با وجود افزایش شهریهها، بودجه دانشگاه به دلیل رکود و مشکلات مالی کاهش مییافت. اگر این روند ادامه مییافت، احتمالاً دانشگاه به آستانه شکست نزدیک میشد. میدانید آستانه شکست یک سازمان بزرگ، وقتی نیست که به صفر برسد، بلکه زمانی است که چند سال پیاپی رکود بر آن حاکم باشد. امروز با همت مردم، اعضای دانشگاه، مشارکت فعال دانشجویان، اعضای هیئتعلمی و مدیران، فضای دانشگاه به طور کامل تغییر کرده است.
در حال حاضر، میانگین سن مدیران دانشگاه ۵۱ سال است که نشاندهنده جوان بودن و پرانرژی بودن تیم مدیریتی است. این مدیران کنار مسئولیتهای آموزشی، در تلاش هستند تا زمینههای جدیدی برای آموزشوپرورش دانشجویان ایجاد کنند. آنها به طور جدی در پی توسعه عرصههای آموزشی و تحقیقاتی هستند.
نوع نگرش شما نسبت به دانشگاه آزاد بهعنوان کسی که تجربه کار در دانشگاههای دولتی و فضای بیرون از دانشگاه را داشته، قابلتوجه است. شما همواره بر اهمیت همراهی اعضای دانشگاه با ایدهها و طرحهای مختلف تأکید دارید. برای شما که قبلاً در دانشگاههای دولتی فعالیت داشتید و پس از آن به دانشگاه آزاد آمدید، این مسئله که از خود دانشگاه و خانوادهاش حمایت کنید، یک نقطه برجسته است.
مهم این است که آدم کشورش را دوست داشته باشد و عاشق کشورش باشد؛ هر وظیفهای را مقدر میکنند، آنجا را قطب عالم بداند. یادم هست زمانی که آقای رئیسی در روز جمعه رئیسجمهور شد. روز یکشنبه، در کوران حوادث و زودتر از خیلیها به من وقت داده بودند خدمتشان برسم. روز شنبه خدمت یکی از عزیزان در مجموعه دانشگاه آزاد بودم. همه بهاتفاق میگفتند: «تمام شد، طهرانچی به دولت رفت.» یادتان باشد اسم و عکس من در همه لیستها بود. جایی که مقدر باشد من در آن کار کنم، برایم بزرگترین جایی است که معنای خدمت میدهد.
به قول رهبر انقلاب، مرکز عالم است.
بله، مرکز و قطب عالم است. اساساً وقتی در جایی هستم، به هیچ جای دیگری فکر نمیکنم. معتقدم اگر آنهایی که در «تنگه احد» ایستاده بودند، فکر میکردند «تنگه احد» مهمترین مکانی است که در این جنگ، حضرت رسول(ص) به آنها اختصاص داده، هیچگاه آنجا را ترک نمیکردند و حضرت «حمزه»(ع) شهید نمیشد و حضرت رسول(ص) زخمی نمیشدند. به همین دلیل، اعتقادم این است و در زندگیام هم همینطور عمل کردهام. همانطور که فرمودید، پیش از آنکه به دانشگاه آزاد بیایم، یکلحظه هم در دانشگاه آزاد نبودهام؛ حالا چه برسد به این که در آنجا مشغول به کار باشم، اما وقتی وارد دانشگاه آزاد شدم، یکلحظه هم از آن بیرون نرفتم. این نکتهای است که برای من اهمیت دارد؛ اینکه خودم را وقف تحولی کردهام که باید انجام شود. نکته دوم این است که معتقد هستم آموزش عالی ایران نیازمند تحول است.
دانشگاه آزاد در این میان چه نقشی دارد؟
دانشگاه آزاد میتواند آفریننده تحول باشد؛ بدون هیچ تعارفی.
در آموزش عالی که فقط 40 درصد آن در اختیار دانشگاه آزاد است؟
ما 40 درصدِ یکپارچه هستیم و آن، 60 درصدِ متفرق است. دانشگاه آزاد بزرگترین جمعیت متحد را دارد، به طوری که جمعیت آن بزرگترین اتحادی است که در کشور داریم. کسانی که دور این میز نشستهاند، لزوماً یکی نیستند، ولی در اینجا همه با هم یکی هستند. این یکی از نکات مهم است. در واقع، میتوان گفت این سازماندهی و اتحاد، یکی از عوامل ایجادکننده پایداری و اراده در مسیری میشود که در آن تلاش میکنیم. پاسخ مثبت مردم به این تلاشها نشاندهنده تأثیرگذاری این حرکت است.
اگر دانشگاه آزاد نبود، رشد جمعیت دانشجویی کشور بهشدت کاهش مییافت. درصورتیکه این دانشگاه نبود، اکنون حداقل با ۲۰ درصد کاهش در جمعیت دانشجویی مواجه بودیم، اما با حضور دانشگاه آزاد، این رشد ادامه پیدا کرده و حتی دانشگاه آزاد با رشد 600 هزار نفری، کاهش ۴۰۰ هزار نفری را جبران کرده است. اگر این دانشگاه در این مقطع حساس نبود، ممکن بود با ۳۰ درصد کاهش در جمعیت دانشجویی کشور روبهرو میشدیم، بنابراین دانشگاه آزاد نقش بسیار مهمی در حفظ رشد جمعیتی دانشگاهها ایفا کرده است.
سال 1401، در آستانه چهلمین سالگرد دانشگاه، تأکید ویژهای بر شبکه شدن دانشگاه داشتید. این اتفاق افتاده است؟
واقعاً دانشگاه آزاد پس از وقوع اتفاقات مختلف، در سال 1403 نسبت به سال 1402 تمایز پیدا کرده و با ایجاد گروههای کشوری و دانشکدگانها؛ چه شبکهسازی آموزشی در گروههای کشوری و چه شبکهسازی پژوهشِ فناوری در دانشکدههای موضوعی، به یک سازمان مؤثر و منسجم تبدیل شده است. امروز میبینیم مثلاً ۲۳ دانشکده هوش مصنوعی با دستور کارهای مخصوص به خودش، در سطح کشور فعالیت میکنند. این نشاندهنده توانایی دانشگاه در سازماندهی خود است. این روند، همان شبکهای شدن است که باعث شده دانشگاه آزاد از حیث سامانهای به یک بلوغ خاص برسد. «حامی»، یکپارچه شدن نظام مکاتبات و تبادلات؛ همگی سبب شده ما دیگر حرف جدیدی برای اضافه کردن به سامانههای خود نداشته باشیم.
یعنی دانشگاه، دیگر سامانه جدیدی ایجاد نمیکند؟
در حال درست و متحول کردن سامانهها هستیم. سامانهها با هوش مصنوعی تکامل پیدا میکنند. فعالیتهایی که تا امروز داشتهایم به طور کامل در قالب سامانهها پیادهسازی شدهاند. این سامانهها ازجمله «آموزشیار» و «پژوهشیار» باید همچنان کمال یابند تا در تقاطعگیری با هوش مصنوعی، کارایی بیشتری داشته باشند. نظام قراردادها، حسابها و همه امور مرتبط با دانشگاه باید بهصورت هوشمند و کاملاً ساماندهی شده پیگیری شوند، به همین دلیل، اکنون وارد فاز دوم سامانهسپاری و هوشمندسازی شدهایم. اینها اتفاقاتی هستند که امروزه به طور کامل دانشگاه را در عمل به یک شبکه متحد و یکپارچه تبدیل کرده است.
تحول نظام دانشی یکی از مهمترین تغییرات اخیر دانشگاه بوده است، اما تحول دیگری که از سال گذشته آغاز شده، تحول نظام اداری دانشگاه است. به نظر من، برخی از اصطلاحات، دستور کارها و حتی تغییراتی که در اسامی و القاب وجود دارد، بهطورکلی در ایران ممکن است سابقه نداشته باشد. مثلاً من جایی ندیدهام که عنوان «راهبر» برای یک دسته از کارکنان در یک بخش مشخص از مجموعهای اداری به کار برده شود. آقای دکتر، آیا واقعاً نیاز داریم که تا این سطح تغییرات اساسی ایجاد کنیم؟ آیا باید به طور کامل «شخم بزنیم» تا تحول جدی ایجاد کنیم؟
دقت کنید که فناوری، زمانی ابزار است و زمانی همراه. نفوذ فناوری به ساختار اداری کشور ما به این صورت است که گاهی شما یک ماشینحساب روی میز میگذارید و گاهی آن را وارد سیستم میکنید تا بخشی از وظایف خود را به آن بسپارید و خودتان بقیه وظایف را انجام دهید. واقعیت این است که اگر ما به همان سیستم بروکراتیک قدیمی بچسبیم، هیچ سنت جدیدی نمیتوانیم خلق کنیم و هیچ رابطه پیشرفتهای با فناوری برقرار نخواهیم کرد.
در واقع، تغییرات اداری و ماهیت اداری دانشگاهها لازمه تحول دیجیتال است؟
بدون این تغییرات، تحول دیجیتال بیمعنی خواهد بود. من خاطرهای دارم که زمانی به دانشگاه شهید بهشتی رفته بودم، آن موقع رئیس بودم و به دانشکده مدیریت رفتم. دیدم پشت درِ اتاق یک خانم کارشناس، دهها دانشجو منتظر هستند. دو اتاق آنطرفتر هم چندین دانشجو پشت درِ دیگری ایستاده بودند. از آنها پرسیدم: «چه خبر است؟» گفتند: «اینها بچههای استعداد درخشان هستند که میخواهند معدلشان را از ما گزارش بگیرند.» پرسیدم: «آن طرف چه خبر است؟» گفتند: «آنجا هم بچهها میروند گزارشی که گرفتهاند را ما در سامانه نگاه میکنیم، پرینت میگیریم و یک نامه به دستشان میدهیم.» گفتم: «آنجا چه میکنند؟» گفتند: «به دانشکده میروند، دوباره سامانه را نگاه میکنند، یک مُهر پای این پرینت میزنند.» گفتم: «بعدش چه میشود؟» گفتند: «بعد کاغذ را میبرند به آموزش دانشگاه. آموزش هم کاغذ را تحویل میگیرد و با نرمافزار گلستان مقایسه میکند.» از آنها پرسیدم: «کسی که بالا نشسته، نمیتواند لطف کرده و به سامانه وارد شود و کار را انجام دهد؟» گفتند: «چرا!» گفتم: «خب، چرا این کار را نمیکند؟!» علتش این است که سازمان اداری آموزش با سامانه گلستان هیچ ارتباطی نداشت.
در واقع سامانه، اطلاعات ماشینی شده روی میز کارشناس است و همه مانند همان ماشینحساب عمل میکنند، بنابراین، آیا ممکن است که شما سامانهسپاری کنید ولی همچنان رئیس باقی بمانید؟ رئیس در سامانه چهکاره است؟ سامانه که رئیس و وزیر ندارد. شما قرار است هم بر نیروی انسانی و هم فضای ماشینی و دیجیتال اعمال حاکمیت کنید. آیا میشود رئیس نرمافزار باشید و رئیس سامانه باشید؟ باید راهبر باشید. چه کسی میگوید رئیس باید برای همیشه رئیس بماند؟ رئیس فقط میتواند بر مجموعهای اداری متشکل از انسانها ریاست کند. در اینجا دیگر نیازی به ریاست نیست، بلکه باید به سمت راهبری حرکت کنیم. راهبری که باید پاسخگو باشد و با دستیاران خود این تغییرات را اعمال کند. اینجا باید ادبیات جدیدی وارد شود. تغییرات در اسامی، مفهومی را با خود به همراه دارد که باید به طور کامل در ساختار و فرایندها پیادهسازی شود.
چگونه ممکن است که نام یک خانم را برای یک آقا بگذاریم؟ بهتدریج خصلت این فرد تغییر میکند، زیرا او این باور را میپذیرد که باید مطابق با نام خود رفتار کند. نام و مسما ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. اگر نام فردی را «ترسو» بگذارید و او را اینطور صدا کنید، بعد از مدتی خود را فردی ترسو میپندارد. این تحول، یک تحول دیکتهشده نیست، بلکه تحول است که بر ما دیکته میکند و تغییرات را به وجود میآورد.
تحول وقتی رخ میدهد که شما به سمت سامانهسپاری گسترده حرکت میکنید. در چنین شرایطی، اصول ادبیات ما تغییر خواهد کرد. برای مثال، آخرین تغییر در دانشگاه این بود که معاونت «توسعه و مدیریت منابع» به «معاونت بهرهوری و پایدارسازی منابع» تغییر نام داد. این تغییر مطابق با بند هشتم طرح سند تحول و تعالی است که میگوید باید به سمت بهرهوری و پایدارسازی اقتصادی حرکت کنیم. اگر کسی در دانشگاه نشسته باشد و بگوید: «من باید منابع را مدیریت کنم»، خب حفظ منبع هم مدیریت است. اما اگر بگوید: «من مسئول بهرهوری هستم»، دیگر نمیگوید: «منابع باید بمانند تا به نسل بعدی تحویل داده شوند.» در شرایط کنونی، نیاز کشور بهرهوری است.
مدیری که مسئول بهرهوری است، در برابر تحول فناورانه و استفاده از اتفاقات مبارکی که در دانشگاه قرار است رخ دهد، مقاومت نخواهد کرد؛ او میگوید: «من مسئول بهرهوری هستم.» من بهشدت معتقدم تغییر در اسامی، مانند عنوان «راهبر»، میتواند به تحول کمک کند و ما باید بر نظام بروکراتیک غلبه کنیم و اجازه ندهیم یک کنشگر منفعل در نظام دیوانسالار باقی بماند. باید یک کنشگر فعال باشیم که دیوانسالاری را کنار بگذارد. تجربهای که در دانشگاه آزاد شکل میگیرد، به ما نشان میدهد هوش مصنوعی بسیاری از مشاغل را از بین خواهد برد، بنابراین باید زودتر مشاغل تکرارپذیر را کنار بگذاریم. در این راستا، ساختاری جدید ایجاد شده است که به طور رسمی ابلاغ شده و در آن سلسلهمراتب معمول اداری حذف شده است. در این ساختار جدید، افراد میتوانند ارتقای سازمانی پیدا کنند و از پستهای ثابت جدا شوند؛ از «کارا» تا «ممتاز». در این وضعیت، مهم این است به کار اهمیت بدهیم، نه به چسبیدن به پست. این تغییرات به دانشگاه این امکان را میدهد که سریعتر حرکت کند. این تحول اداری یک تغییر بسیار جدی است که انشاءالله در غلبه بر نظام دیوانسالاری رخ خواهد داد.
این تحولات برای کارکنان، دلهرهآور نیست؟
مهم است که کارکنان بتوانند اثربخشی و درآمد خود را مشاهده کنند. در حال حاضر، از ۳۶ هزار کارمند دانشگاه؛ آنهایی که در سال دهم دانشگاه استخدام شدهاند حالا به ۳۰ سال خدمت رسیدهاند. ما اکنون به ۲۴ هزار کارمند کاهش یافتهایم، یعنی ۱۲ هزار نفر از کارمندان خوب دانشگاه خداحافظی کردهاند. پیشبینی میشود تا چهار سال آینده حدود ۷ هزار نفر دیگر هم خداحافظی خواهند کرد. در این مدت، نیروهای جدیدی جایگزین نشدهاند، زیرا هدف این است به نیروهای فعلی رسیدگی شود. اگر قرار بود دانشگاه را با ۳۶ هزار نفر اداره کنم، حقوق باید بسیار کمتر از این میبود، بنابراین فضای خالی از شغلها به این معنا نیست که شغل کسی از دست میرود.
در واقع سالی هزار نفر در حال بازنشسته شدن از دانشگاه آزاد هستند، اما از روز اول تاکنون هیچکس را اخراج نکردهایم. در معنای اداری، چیزی به نام تعدیل نیرو وجود ندارد. در ایالات متحده در حال تعدیل نیرو هستند؛ آنها به زمانش فکر نکردهاند. ما در اینجا بهجای تعدیل نیرو، بر کارآمدی نیروها تمرکز میکنیم و به دنبال این هستیم که تعهد کاری و توانمندی نیروهایمان افزایش یابد؛ چراکه بسیاری از مشاغل ثابت بهزودی از سوی هوش مصنوعی جایگزین خواهند شد و در دانشگاه آزاد هم این فرایند به هوش مصنوعی سپرده خواهد شد. پس این افراد باید حقوق بالاتر و اثربخشی بیشتری داشته باشند و در جایی که کنش انسانی ضرورت دارد، این کنشها باید بهدرستی انجام شود.
در نظام اداری ما، افرادی که کار به آنها سپرده میشود، باید توانایی ارجاع کارها و انجام آنها را داشته باشند. اینکه از کسی بپرسیم «من باید این کار را به چه کسی ارجاع دهم؟» یا «اقدام شود» و سپس گزارشی باطل دریافت کنیم، نشاندهنده ضعف نظام اداری است. انشاءالله در دانشگاه این تحول بهعنوان تجربهای از غلبه بر نظام دیوانسالاری کشور، اتفاق خواهد افتاد. دانشگاه میتواند این تجربه را به دیگران منتقل کند. من معتقد هستم که دانشگاه در این زمینه پیشگام بوده و طرح تحول اداری و تغییر در نظام مکاتبات دانشگاه آماده است. پس از یک سال، این طرح را به تمام شهرها خواهیم برد و هر شهر را به طور جداگانه به شهر هوشمند تبدیل خواهیم کرد.
در چهارمین سال اجرای سند تحول و تعالی هستیم. چه درصدی از اهداف سند تا پایان سال سوم یا نیمه سال چهارم محقق شده است؟ در پایان هر سال عملکرد واحدها، استانها و معاونتها ارزیابی شده و نتایج فعالیتها مشخص میشود. در پایان سال سوم یا در نیمه سال چهارم، بهطورکلی چند درصد از اهداف سند تحققیافته است؟
سند تحول دانشگاه آزاد شامل ۱۰ بسته است که در ۳۱ استان کشور اجرا میشود. آنها از نظر پیشرفت ارزیابی میشوند و هر واحد و استان بر اساس این ارزیابیها رتبهبندی میشود. از ۷۶ شاخص کلی در این بستهها، برخی از واحدها و استانها ممکن است ۳۰ درصد پیشرفت داشته باشند، درحالیکه برخی دیگر توانستهاند به ۷۰ یا ۸۰ درصد پیشرفت برسند. همچنین، برخی از امور به دلیل پیشنیازهای دیگر به طور کامل انجام شدهاند. در مجموع، باتوجهبه تحولات زیادی که ایجاد کردهایم، این تغییرات در سند قابلمشاهده است. دانشکدههای موضوعی، گروههای کشوری، تحول اداری و مکاتباتی، سامانهسپاری و دیگر موارد؛ در حد شکل با سند همگام هستیم و در حد محتوا، امیدوارم امسال و سال آینده شاهد جهش محتوایی در دانشگاه باشیم و دیگران نیز این پیشرفتها را مشاهده کنند. همانطور که میدانید ما یک گروه راهبردی داریم که با استانهای ما به طور مرتب نشست دارند.
اخیراً در استان هرمزگان، نمایندگان هشت استان از استانهای شرقی و جنوبی کشور گرد هم آمدند تا بند به بند درباره صنعت و مسائل مربوط به آن بحث و تبادل نظر کنند. این نشست دو روز به طول انجامید و مباحثات کلانی صورت گرفت. ما در این زمینه بهدقت عمل میکنیم، زیرا این سند مسیر را به طور کامل مشخص نکرده است. این سند تنها اصول کار را از صفر تا ۸۰ را مشخص کرده است و سپس پروژهها باید از سمت دیگر وارد شوند. در حال حاضر، ذهن مدیران تماماً مشغول این موضوع است. دو هفته پیش جلسهای با حضور معاونان هماهنگی استانها در قزوین برگزار شد که در آن بحثهای مفصلی درباره سند صورت گرفت و وظایف هرکدام از آنها بررسی شد. این پیگیریها بهصورت مرتب انجام میشود. حضرت آقا یک جمله دارند؛ «پیگیری، پیگیری، پیگیری.» یادم هست اولینبار که پس از تدوین سند، ارائهای داشتم، عنوان سخنرانی من این بود: «سندی برای اجرا»؛ به این معنا که ما سندی ننوشتهایم تا فقط آن را داشته باشیم، بلکه سندی نوشتهایم که باید آن را اجرا کنیم، لذا شما مشاهده میکنید همواره مفاهیمی که مطرح میشود، پس از آن میگوییم: «این مفهوم به این بند از سند مرتبط است.» الحمدلله، این تجربه موفقی است که یک مجموعه میتواند با سند خود پیش برود.
میشود سند نوشت و آن را اجرا کرد!
در واقع، سند نوشته شده و اجرا شده است و برخلاف بسیاری از اسناد دیگر که پس از انقضای مدتزمانشان، کمتر از ۲۰ یا ۳۰ درصد از اقدامات مرتبط با آنها محقق میشود، ما هیچ اقدام غیرمرتبط با سند در این چند سال نداشتهایم. این خود، تجربهای است که یک دانشگاه میتواند با سندش زندگی کند، با آن راه برود و برای خود میثاقی مشترک، جمعی و مکتوب در زمینه تحول و تعالی ایجاد کند. این اتفاق بزرگ در سال سوم تحولات دانشگاه آزاد به وقوع پیوسته است.
چه بخشهایی از سند در یک سال و نیم باقیمانده، توجه شما را به خود جلب میکند؟
در حال حاضر، بخشهایی از سند تا حدود ۷۰ یا ۸۰ درصد پیشرفت داشته است، اما همچنان تا زمانی که به ۱۰۰ درصد نرسد، نمیتوان گفت تحول به طور کامل محقق شده است. دانشگاه باید جامعهپرداز و سرآمد بوده و پاسخگویی جدی نسبت به چالشها و نیازهای جامعه داشته باشد. در زمینه جهش علمی، حضرت آقا توبیخی را نسبت به مجموعههایی که از نظر علمی عقبمانده بودند، ابراز کردند. این توبیخ به طور واضح نشاندهنده نیاز به یک خیزش جدید علمی است و نارضایتی از وضعیت فعلی را بیان میکند.
در یک سال و نیم باقیمانده، دانشگاه در تلاش است تا سرآمدی علمی خود را ارتقا دهد. برای این منظور، برنامههای جدی در سند تحول تدوین شده است. یکی از دستاوردهای مهم این دوره، تأسیس ناشر خارجی از سوی دانشگاه است که اکنون ژورنالهای علمی ما را در سطح بینالمللی منتشر میکند. این اقدام، نشانهای از جدیت دانشگاه در زمینه نشر بینالمللی است. برنامهمحوری در پژوهش تحصیلات تکمیلی هم مدنظر ماست. امسال، تحولات جدید و معناداری در بخشهای مختلف رخ خواهد داد. سامانههای پایش دانشگاه نیز تحولی را تجربه میکند؛ این تحولها بهویژه در کنفرانسها و نشر علمی نمایان خواهد شد. سهم جهانی و سهم ملی در نشر علم و حل مسئله آشکار میشود. باید به این نکته توجه کنیم که هر درختی میکاریم، برای دیدن میوهاش به چهار یا پنج سال زمان نیاز داریم. در سه سال و نیم گذشته، روندهای دانشگاه بیشتر معطوف به اصلاحات داخلی و ساختارهای درونسازمانی بوده است، اما این مفاهیم و تغییرات هنوز برای بسیاری از افراد بیرون از دانشگاه آشکار نشده است.
انشاءالله در سال پنجم، بهویژه جامعه، ثمرات این تحولات را درک خواهد کرد. اگر یک دانشگاه بتواند نظامهای مختلفی همچون نظام تربیتی، نظام علمی، نظام فناوری و نظام فرهنگی را به طور همزمان در خود داشته باشد، دیگر دانشگاهی صرفاً با نظام تربیتی نخواهد بود که صرفاً به یک فعالیت خاص محدود باشد. در حقیقت، چنین دانشگاهی سازمانی خواهد بود که در آن سازمان آموزش، سازمان پژوهش، سازمان فناوری و کارآفرینی و همچنین سازمان جامعهپرداز و رشد اجتماعی به طور یکپارچه و هدفمند در خدمت رشد و توسعه اجتماعی قرار میگیرند. این نظامهای چهارگانه میتوانند در هر جنبهای از دانشگاه، وقتی که دیگران آن را مشاهده کنند، اثربخشی و معنا پیدا کند. در این صورت، تغییرات میتواند به نشاط و امید در جوانان کمک کند و حرکت بهسوی پیشرفت را تسهیل کند. واقعیت این است که در دهه اخیر در آموزش عالی کشور، شاهد افتی در انگیزهها و نظام علمی بودهایم.
استفاده شما از فعل ماضی به معنای این بوده که دیگر تمام شده است؟
نه؛ آموزش عالی دولتی در حال عبور از دوران سردی است که همچنان ادامه دارد و این فضا هنوز به طور کامل تغییر نکرده است، اما این امکان وجود دارد که آموزش عالی در صورت ایجاد تحرکات جدی، به محیطی پویا و زنده تبدیل شود. انشاءالله با این تلاشها، دانشگاه آزاد اسلامی میتواند این روحیه را در خود تقویت کند و بهگونهای تأثیرگذار، این آتش و گرمای معنوی را در سایر بخشهای نظام آموزشی گسترش دهد.
چرا در فضای دولتی، اتفاق مشابهی رخ نمیدهد؟
یکی از چالشهای اصلی در نظام آموزش عالی ما، صورتگرایی در علم بوده که باعث شده است بسیاری از اعضای هیئتعلمی احساس کنند که تأثیر مثبت واقعی بر جامعه ندارند. دامهایی منبعث از صورتگرایی در علم پیش پای ما گذاشتند که وازدگی ایجاد کرد. برای مثال، شاخصهای رتبهبندی مانند «اچ ایندکس»، بهجای اینکه به طور واقعی ارزش علمی و تأثیرگذاری پژوهشها را نشان دهند، باعث اعتباردهی کاذب به برخی از فعالیتها شد. این روند، موجب بیتأثیری و احساس ناکارآمدی در میان اعضای هیئتعلمی شد. از سوی دیگر به دانشآموختگان رشتههای تاریخ، فلسفه و ادبیات، حس یأس، ناامیدی و دیدهنشدن القا کرد. صورتگرایی در علم و دانشگاهها، در حقیقت ضربهای جدی به نظام آموزش عالی وارد کرد. متأسفانه یکساننگری به تمام رشتهها، شیوههای آموزشی و دانشمندان باعث شد که این نظام نتواند بهدرستی پویایی و مودت خود را حفظ کند.
آسیبشناسیای را که انجام دادید، در دانشگاه آزاد پیاده کردید؟
در دانشگاه آزاد، ما سعی کردهایم این آسیبها را شناسایی و برطرف کنیم. برخی از این طراحیها به طور کامل به دست ما نبوده است، اما تلاش کردهایم تا با ارتقای نظام پاداش، تأثیر خود را بیشتر کنیم. بهجای اینکه درگیر نظام ارتقای غیرمؤثر شویم، تلاش کردهایم سیستم پاداشهای خود را تعریف کرده و بهصورت مستقل از آن عمل کنیم. در حال حاضر، با این نظام پاداش، تجربیات متفاوت و مثبتی در دانشگاه آزاد به وجود آمده است و بهطورکلی این تغییرات به ما امکان میدهند که به طور مؤثرتر به اهداف علمی و اجتماعی خود دست یابیم. نظام ارتقا در دست ما نبود و نظام پاداش در اختیارمان قرار داشت. بهجای اینکه درگیر تعصبهای عجیبوغریب شویم؛ گفتیم نظام ارتقا از آن شما، ولی نظام پاداش را بازتعریف کردیم. نظام پاداش را کلاً در سبد نظام ارتقا نگذاشتیم. حالا با این نظام پاداش، زندگی متفاوتی را تجربه میکنیم.
در پایان، آخرین جملاتتان را به خانواده دانشگاه آزاد در پایان این یک سال فعالیت و در آغاز چهل و چهارمین سال فعالیت آن، بفرمایید. بهویژه که به نظر میرسد در این هفت سال ارتباط عاطفی خوبی با این خانواده برقرار کردهاید.
واقعیت این است که دانشگاه آزاد اسلامی، دانشگاهی است از مردم و برای مردم. این خانواده، طعم شیرینِ با هم بودن و مؤثربودن را تجربه کرده است. لذتی که در مؤثربودن و کارآمدی وجود دارد، هیچگاه در تنهایی قابل چشیدن نیست. لذتی که سیمرغ در سیمرغ بودن و سیمرغ شدن به دست آورد، هرگز در تجربه تکبهتک وجود نداشت. ما میخواهیم سیمرغ درخشانی در تاریخ ایران و برای ایران باشیم؛ چراکه این مردم ۴۳ سال با ما زندگی کردهاند، در فراز و فرودها کنار ما بودند. حتی وقتی ما از تلاش کافی برای انجام وظایفمان کوتاهی کردهایم، باز هم ما را ترک نکردند. البته اخطارهایی به ما دادند تا ذائقه اجتماعیشان را به ما نشان دهند. برای این مردم خوب، باید با هم بود، با هم تلاش کرد و با هم پیش رفت. من دست تکتک شما را به گرمی میفشارم و از اینکه در این هفت سال با هم ساختیم و ثابت کردیم که میتوان فعل تحولیافتن، ساختن و شدن را صرف کرد، قدردانی میکنم. خدا را شاکریم که فرصتی به دست آوردیم تا با شما در این مقطع تاریخی از کشور، اثرگذار باشیم. ممنونم و آرزوی توفیق و سلامتی برای همه شما دارم.
از شما هم تشکر میکنیم بابت فرصتی که برای این گفتوگو اختصاص دادید. امیدواریم که دانشگاه آزاد روزهای خوب خود را کماکان ادامه دهد و با قدرت به سمت یک آموزش عالی نوین و جدید حرکت کند.
فقط میخواهم بگویم که دانشگاه آزاد، تنها کارمندان و استادان نیستند، بلکه خانواده بزرگ دانشگاه آزاد، مردم بزرگ ایران هستند. موفق و پیروز باشید.














