سیدمجتبی طباطبائی، پژوهشگر حوزه تربیت و رسانه: «ژانر معلم» در روزگار تاختوتاز شبکههای اجتماعی در قالبهای مختلف خبر، کلیپهای طنز، آموزشی و... مورد مصرف قرار میگیرد. مخاطب ترجیح میدهد با کتوشلوار مندرس و لهجه ساختگی معلم کلیپهای اینستاگرامی فلان بلاگر بخندد تا این که بخواهد به جایگاه و منزلت اجتماعی معلم فکر کند. در سینمای بعد از انقلاب دورهای معلم در نقش منجی و مصلح اجتماعی بازنمایی میشد.
در فیلم «جدال در تاسوکی» معلمی با ظاهر ساده و یک چمدان، خودش را به تاسوکی در بیابانهای سیستانوبلوچستان رسانده بود تا آنجا را یکتنه آباد کند. البته که بعدها در روندی رو به تنازل از معلم جریانساز اجتماعی سینما به معلم قاتل و فراری فیلم «زن زیادی» رسیدیم. بازنمایی معلم در این دو فیلم چه چهرهای از او در ذهن مخاطب میسازد؟ در ادبیات هم همین است. «مدیر مدرسه» جلال آلاحمد را وقتی معلمان و مدیران مدرسه ورق میزنند، کیف میکنند که الحق راست گفتی جلال!
از دست مسئول بیسوادی که جای اشتباهی در آموزشوپرورش نشسته است یا نادر ابراهیمی در داستانی از «آرش در قلمرو تردید» کارکردی اجتماعی و اخلاقی از یک معلم را به تصویر میکشد که در تقابل با شیطانی که بهجای او وارد کلاس شده پیروز میشود. تصویر معلم نادر که در مقابل تصویر جلال قرار دارد چه جنس از بازنمایی معلم را در ذهن مخاطب میسازد؟
نگارنده منکر وجود هر دو تصویر در فضای واقعی جامعه و آموزشوپرورش نیست، اما موضوع تنظیمگری نهادهای دولتی و مسئول در این امر بهویژه آموزشوپرورش درکنار صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد و... است. به تجربه مشخص شده جنس این تنظیمگری هم نمیتواند سلبی و قهری باشد.
در این نوشتار سعی میشود با ترسیمی از وضعیت چهرهنگاری معلم در برخی مدیومهای رسانهای با اشاره به اسناد بالادستی، خطمشیگذاری این مسئله را مرور کنیم.
نگارنده فرصتی داشت تا در پژوهشی در سال 1402 به موضوع بازنمایی معلم در سینمای بعد از انقلاب بپردازد. نتیجه این پژوهش در پاسخ به یکی از سؤالات خود به اختصار عبارت است از:
تحلیل فیلمهای سینمایی ساختهشده با محوریت معلمان در بازه زمانی بعد از انقلاب اسلامی باتوجهبه تغییرات فرهنگی و اجتماعی گفتمانهای رایج در جامعه ایران، بازنمایی نقش معلم در فیلمهای سینمایی دارای تغییراتی بوده است. این تغییرات بیشتر مربوط به نوع کنشگری معلمان شده بهنحویکه در دهههای ابتدایی انقلاب اسلامی به دلیل حضور گفتمان عدالت و ظلمستیزی، معلمان در نقش نمایندگان خرد و مصلحان اجتماعی در تلاشند علاوه بر کلاس، بر اجتماع اثرگذار بوده و از کنج عافیت بیرونآمده و خود را درگیر حل مسائل اجتماعی کنند.
با گذشت دو دهه از سینما بهمرور شاهد کاهش تعداد فیلمهای تولیدی با محوریت معلم و همچنین کاهش جایگاه اجتماعی و کنشگری او هستیم. بهنحویکه معلم در فیلمهای دهه 80 به صورت قربانی بازنمایی شده و در دهه 90 اثری از معلم کنشگر سالهایی ابتدایی سینما نداریم و بیشتر معلمان درگیر مسائل شخصی و خانوادگی خود هستند.
درطول این مسیر سیاستهای کلی توسعه شهرنشینی در دولتها، مهاجرت از روستا به شهر و برعکس، توجه به عملگرایی و دانش کاربردی در مقابل دانش حافظه محور، حضور و بروز ادبیات فمینیستی در دوره مدرن و... ازجمله گفتمانهای اثرگذار در روایت معلمان در سینمای بعد از انقلاب بوده است.
از طرفی با عبور از دوران همبستگی اجتماعی ناشی از انقلاب و جنگ تحمیلی به سالهای اخیر شاهد بروز گفتمان فردگرایی در مقابل میل به بقای ساختار و ازخودگذشتگی هستیم. در فیلم «یک روز سرد» که شاهد بازنمایی فداکاری معلم و نجات دانشآموز از سوختگی هستیم، در بیان معلمان دیگر میشنویم که معتقدند ساختار برای این فداکاری و از خودگذشتگی ارزشی قائل نخواهد بود.
در شمای کلی نیز حضور معلمان بهعنوان کنشگران اجتماعی آرامآرام در گذر از اوایل انقلاب به سالهای اخیر بیشتر به جنبههای زندگی شخصی همچون فیلمهای بمب یک عاشقانه آرام، امتحان نهایی، حوض نقاشی، خدا نزدیک است، فروشنده و... شده که در این آثار معلم درگیر عواطف و زندگی شخصی خود است.
این مدل بررسی گفتمانهای برساخته از بازنمایی معلم را میتوان در گونههای رسانهای دیگر نیز انجام داد. با گذر از وصف چهرهنگاری معلم در سینما، میتوان به سراغ شبکههای اجتماعی، بهویژه اینستاگرام رفت. آنجا اوضاع همچون باقی فضای مجازی به معنای واقعی کلمه رها شده است. در سینما، رادیو و تلویزیون اگر برای معلم یا از معلم روایت میشد در اینستاگرام فرصتی دست داد تا معلمان، خودشان به روایت خودشان بازنمایی شوند. ارجاعتان میدهم به کلیپهای فراگیری که با جمله «من معلم هستم...» شروع میشد و ازآنجا به بعد معلمان از خودشان، کارشان، سختیها و شیرینیهایشان میگفتند.
درصد بالایی از این روایتها از دل واقعیت برآمده بود اما هیچگاه پرسیده نشد که این روایتها که از دل خود معلمان صادر میشود چه تصویری در بین عموم مردم خواهد ساخت؟ این در حالی بود که به طور موازی بلاگرهایی که معلم هم نبودند از ژانر مدرسه بهخاطر همذاتپنداری بیشتر مخاطب با آن برای ساخت کلیپهای طنز استفاده کردند.
در این ویدئوها تصویری از دانشآموزان و معلمانی میدیدیم که برعکس مثال درصد بالایی غیرواقعی و صرفاً برای خنده و جذب مخاطب طراحی شده بود. در همین مثال بلاگری برای نمونه نگاهی به ضوابط شورایعالی آموزشوپرورش بیندازید که طبق گفته دبیر شورایعالی استفاده از موبایل در مدرسه توسط معلم و دانشآموز فقط در چارچوب سناریوهای یادگیری مجاز است. در عمل اما میتوانید با یک جستوجوی ساده در فضای مجازی دقیقاً نقطه مقابل این گزارهها را تماشا کنید. در این بین به نظر میرسید دغدغه تنظیمگری بازنمایی معلم و نظارت مستمر بر آن بهشدت نزد تصمیمگیران کمرنگ باشد.
نگارنده در اینجا به ذکر همین مثالها اکتفا کرده و به بررسی باقی گونهها همچون تولیدات خبری، صداوسیما، کتاب و ... نمیپردازد که مقوله مفصلی است و در این مجال نمیگنجد. در ادامه با اشاره به اسناد بالادستی آموزشوپرورش به دنبال این مسئله و جایگاه تنظیمگری تعریفشده برای آن میپردازم.
به دور از گلههای مرسوم از سند تحول و اجرای آن، میخواهم به سراغ سندی بروم که در هیاهوی تغییر دولت کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار گرفت. امضای محمد مخبر بهعنوان سرپرست ریاستجمهوری و رئیس شورایعالی انقلابفرهنگی در تاریخ 10 تیرماه 1403 پای ابلاغیه «نقشه راه اجرای سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» است که در روز تکریم و معارفه وزیر فعلی آموزشوپرورش، رضا مراد صحرایی بهعنوان دستاورد خود در همان مراسم تقدیم رئیس جمهور محترم کرد.
زیرنظام راهبری و مدیریت در صفحههای 27 و 28 در عنوان خوشه «ارتقا جایگاه آموزشوپرورش»، پنج عنوان پروژه تعریف شده که یکی از آنها شامل طراحی و اجرای سازوکارهای اعتلای فرهنگ عمومی در تکریم و پاسداشت مقام معلم با تأکید بر استفاده از ظرفیت رسانه ملی میباشد. در ملاحظات نوشتهشده در این نقشهراه اشارهای به فضای رسانهای نشده و بیشتر جنبههای امنیت شغلی، حمایتهای حقوقی و قضایی و نگهداشت بهینه منابع انسانی را شامل میشود.
با اغماض میتوانم در سومین ملاحظه به این پروژه یعنی «طراحی سازوکارهای قانونی حمایت از حقوق معلمان، با تأکید بر رعایت قواعد و ارزشهای اخلاقی، حفظ ارزشها، کرامت انسانی و احترام به شأن و منزلت آنان» را برای چهرهنگاری معلم بسط داد.
زیرنظام تربیتمعلم و تأمین منابع انسانی در صفحه 96 عنوان پروژه «بازمهندسی و افزایش اثربخشی برنامههای پاسداشت مقام معلم، با رویکرد الگوسازی و اسوه بودن معلمان موفق و گسترش تجربیات آنان» قرار دارد که در ملاحظات طراحی آن از جنبه ملی به طراحی و اعطای نشان ملی معلمی با هماهنگی مراجع ذیربط میتوان اشاره کرد که مرکز برنامهریزی منابع انسانی و امور اداری بهعنوان واحد مسئول معرفی شده است. فصل سوم به شاخصهای سررسید شده برای پروژه «طراحی و اجرای سازوکارهای اعتلای فرهنگ عمومی در تکریم و پاسداشت مقام معلم با تأکید بر استفاده از ظرفیت رسانه ملی» در سالهای 1403 تا 1412 پرداخته شده است که به مرور آنها میپردازیم:
در صفحه 129 به برگزاری دو جلسه گفتوگومحور برای هر کدام از رئیس جمهوری، رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه با مدیران مدارس و معلمان برتر کشور در سال 1403 اشاره شده است.
در صفحه 152 این نقشهراه شاخصهای سررسید شده در سال 1404 یک تصویب نامه سازمان نظام معلمی به همراه یک سریال تلویزیونی با درجه کیفی «الف» درباره منزلت معلم و الگوی مدرسه خوب در سال دیده شده است.
در همین سال پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش نیز میبایست یک گزارش ارزیابی برنامههای رسانه ملی از منظر همسویی با فلسفه تعلیموتربیت اسلامی و رصد فعالیتهای رسانه ملی و محلی در ترویج سند تحول بنیادین و کمک به توسعه نظام تعلیموتربیت برای ارائه به شورایعالی انقلابفرهنگی آماده کند.
برای شاخصهای سررسیدشده در سال 1405 میبایست سریالهای تلویزیونی که در آنها معلمان نقش قهرمان دارند به میزان هدف بیست درصدی برسد. برای سال 1406 در نسخه منتشر شده از نقشه راه در وبگاه سند تحول برای این پروژه شاخصی مشخص نشده است!
شاخصهای سررسیدشده برای سال 1407 عبارتند از: استقرار صددرصدی سازمان نظام معلمی بر اساس نظامنامه، رضایت 80 درصدی معلمان با رضایتمندی خوب و خیلی خوب از اشتغال در رسالت معلمی، امضای سی تفاهم (از سال 1403 تا 1407) با صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیامرسانهای داخلی، خبرگزاریها، سایتها و نشریات، رشد دهدرصدی تعداد برنامههای تولید و پخش ده توسط سازمان صداوسیما، نسبت 30 درصدی محتوای تأمین و تولیدشده با درجه کیفی «الف» توسط سازمان صداوسیما به کل تولیدات موضوع تفاهمنامه، نسبت 20 درصدی محتوای رسانهای منتشرشده با موضوع سند تحول بنیادین به کل محتوای انتشاریافته درباره آموزشوپرورش، رشد 20 درصدی مشاهده و بازنشر محتوای اولید و منتشر شده در رسانههای اجتماعی، سایتها، خبرگزاریها و نشریات در سال، نسبت 30 درصدی محتوای تولید شده با درجه کیفی الف توسط سازمان صداوسیما در موضوع پاسداشت مقام معلم به کل تولیدات موضوع تفاهمنامه. در سال 1408، 1409، 1410، 1412 همانند سال 1406 در نسخه منتشرشده در وبگاه سند تحول شاخصی یافت نشد! جالب است که در سال 1411 در ذیل همین عنوان پروژه تکریم معلم صرفاً به پوشش صددرصدی مشاوره حقوقی به فرهنگیان نیازمند به خدمات حقوقی اشاره شده است. اگر بیانات رهبری در دیدار اخیر با فرهنگیان نبود، اصل موضوع چهرهنگاری معلم پشت دغدغههای ابتدایی نظام تعلیموتربیت همچون حقوق معلمان، کلاسهای خالی از معلم، بازنشستگان و... میماند. گفتمانی که بعد از این بیانات در افکار عمومی شکل میگیرد بهترین بستر برای طراحی و اجرای این حلقه مفقوده در نظام تعلیموتربیت است. میبایست در سالهایی که از ابلاغ نقشهراه اجرای سند تحول جلو میرود نظارهگر بود که آیا نقشهراه هم به سرنوشت سند تحول دچار خواهد شد یا جدا از گزارشسازیها رنگوبوی عمل را خواهد دید؟!
نکته قابلتوجه آن است که شاخص چهرهنگاری معلم با هنر و رسانه ممزوج خواهد بود و به نظر میرسد نسبت به اجرای سند تحول ملموستر باشد. این مقوله دیگر پشت درهای بسته مدرسهها نخواهد ماند و اهالی فرهنگ، هنر و رسانه در مورد آن صحبت خواهند کرد و چقدر خوب که این صحبتها شکل بگیرد.
سؤال بپرسیم که اگر «آقای قاضی» ساخته میشود چرا نباید «آقای معلم» داشته باشیم؟ چرا با وجود اسناد بالادستی خرد و کلان تاکنون هیچ ورود مشخصی روی تولیدات فرهنگی و رسانهای با محوریت چهرهنگاری معلم نشده است؟ چرا فضای مجازی و تولیدات آن بیش از آنکه به زیباییهای معلمی بپردازد درگیر ابتذال جذب فالوور با بازنمایی ناخشنود معلم است و در این بین صدای هیچ نهادی علیالخصوص آموزشوپرورش بلند نیست؟
نقشهراه سند تحول که در متن به ان اشاره شد روی میز آموزشوپرورش و باقی دستگاهها قرار دارد. به انضمام آن بیانات رهبری نیز در دیدار اخیر فرهنگیان به این مسیر میتواند ضریب دهد. حال میبایست منتظر بود تا نهادهای فرهنگی و رسانهای با محوریت و پیگیری وزارت آموزشوپرورش، رسالت چهرهنگاری معلم را چگونه پررنگ خواهند کرد. آیا مجدداً معلمِ قهرمانِ سینمای ایران از تاسوکی به شهرهای دیگر ایران خواهد رفت یا همچنان معلمان با رسالت خود در فضای مجازی شوخی خواهند کرد و لایکشان را پای شوخیهای اینفلوئنسرهای ژانر معلم خواهند کوبید.
شماره ۴۴۲۰ |
صفحه ۱۵ |
جامعه
دانلود این صفحه
چهرهنگاری معلم در رسانه
مروری بر خطمشیگذاری تربیتی و رسانهای «ژانر معلم»














