محسن جوهری، پژوهشگر هسته مکتب امام خمینی(ره) مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): بدون تردید، پیام تاریخی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مدّظلّهالعالی) به همایش بینالمللی یکصدمین سالگشت باز تأسیس حوزه علمیه قم، از زوایای مختلفی قابل مداقّه و بازخوانی است. یکی از این زوایا، نگریستن به این متن از منظر فرهنگ است. نوشتار حاضر میکوشد تا از زاویه اندیشه فرهنگی رهبر معظم انقلاب، بر فرازهایی از این پیام که نسبت وثیقتری با حوزه فرهنگ دارند تمرکز کند، تا از این مسیر، سهمی کوچک در فهم بهتر متن موردنظر ایفا کند.
پیام اخیر رهبر انقلاب بهخوبی بیانگر آن است که میان نهاد حوزه علمیه و امر فرهنگی، پیوندی بسیار مستحکم برقرار است؛ بهگونهای که «خروجی حوزه در همه سطوح، در خدمت فکر و فرهنگ جامعه و انسانهاست.» دیدگاه آیتالله خامنهای درباره چیستی فرهنگ نیز بهگونهای است که بر اساس آن، طبیعتاً حوزه علمیه نسبت وثیقی با فرهنگ دارد. از منظر رهبر معظم انقلاب، فرهنگ مجموعه «دستاوردهای معنوی یک جامعه1» است؛ بهگونهای که گویی فرهنگ در پی انباشت تولیدات معرفتی و اخلاقی یک جامعه، در طول تاریخ، تکوین مییابد. بر این مبنا، بیتردید پیوند حوزه علمیه - بهمنزله «وارث سرمایه سترگ علمی شیعه» که دربردارنده ذخیره فرهنگی بینظیری است و «محصول اندیشهورزی و پژوهشگری هزاران عالم دینی در دانشهایی همچون فقه و کلام و فلسفه و تفسیر و حدیث، در طول هزار سال» به شمار میآید - با عرصه فرهنگ، پیوندی ناگسستنی و غیرقابلانکار است.
جامعه ایرانی، مبتنی بر همین سرمایه فرهنگی تولیدشده در نهاد حوزه، موفق به رقمزدن یک تحول عمیق فرهنگی شده و بر پایه آن، تغییرات بنیادین اجتماعی و سیاسی خود را در قالب انقلاب اسلامی محقق ساخته است. بدین ترتیب، «سرانجام همین حوزه بود که در کمتر از شش دهه، قدرت معنوی و وجهه مردمی خود را به آنجا رساند که توانست رژیم خائن و فاسد و فاسق پادشاهی را به دست مردم ریشهکن کند و پس از قرنها، اسلام را در جایگاه حاکمیت سیاسی کشوری بزرگ و بافرهنگ و دارای همهگونه استعداد بنشاند.»
مسلماً از نهادی که چنین نقش سرنوشتسازی را در آغاز مسیر انقلاب فرهنگی جامعه ایرانی ایفا کرده، انتظار میرود که کماکان اثرگذاری خود را در امتداد این تحول فرهنگی، در قالب فرایند «بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور2»، حفظ کرده و حتی آن را تقویت کند. اما نهاد حوزه علمیه امکان اثرگذاری بر کدامین سطوح و لایههای فرهنگ را دارد؟ کنشگری فعالانه حوزه علمیه در میدان فرهنگ، با توجه به هر یک از این لایهها و سطوح، نیازمند چه تغییراتی است؟ ادامه نوشتار حاضر به تشریح این موضوعات اختصاص دارد.
بر اساس اندیشه فرهنگی آیتالله خامنهای، فرهنگ بهعنوان «روح و باطن جامعه3»، مشتمل بر سه لایه «عقاید فرهنگی»، «خلقیات فرهنگی» و «رفتارهای فرهنگی» است4. نکته مهمی که در نسبت میان این سه سطح باید موردتوجه قرار گیرد، ضرورت وجود انسجام و همگرایی میان آنهاست. بهعبارتدیگر، ایجاد هرگونه عدم توازن و ناهماهنگی بین این سطوح، منجر به بروز تشتت در ارگانیسم فرهنگی جامعه شده و پیامدهای منفی خود را بر زیستفرهنگی آن بهجای میگذارد5. نهاد حوزه علمیه، بهواسطه پیوند ذاتیاش با مقوله دین، امکان اثرگذاری بر هر سه سطح فرهنگی جامعه را بهنحویکه متضمن حفظ خاصیت تعادل و توازن فرهنگ شود دارد و همین امر، بر ارجمندی جایگاه این نهاد در ساخت فرهنگی جامعه ایرانی میافزاید.
بر اساس پیام اخیر رهبر انقلاب، حوزه علمیه برای ارتقای اثرگذاری خود بر ساحت فرهنگی جامعه، باید در نحوه کنشگری خود در دو لایه بینش (عقاید) و گرایش (خلقیات) تغییراتی ایجاد کند تا از این مسیر بتواند بر کنش (رفتار) فرهنگی مخاطبان بیشتر مؤثر واقع شود. طبق بیان ایشان در پیام اخیر، «آنچه مهم است، آشنایی با فضای فکر و فرهنگ جامعه و ایجاد تناسب میان آوردههای تبلیغی با واقعیتهای فکری و فرهنگی در میان مردم بهویژه جوانان است... جای دو عنصر کلیدی برای این بخش در حوزه خالی است: تعلیم و تهذیب.»
در لایه بینش یا عقاید فرهنگی، آنچه بیشترین اهمیت را دارد، بازسازی دائمی فضای فکری جامعه و نوآفرینی معنایی، مبتنی بر آموزههای دینی و البته متناسب با اقتضائات زمانه است. بر این اساس، انسان معاصر بهدلیل مواجهه با «پدیدههای پیچیده و پرتعداد در زندگی امروز»، دائماً در معرض «سؤالهای بیسابقهای» قرار دارد. در این اوضاع، از نهاد حوزه بهمنزله «مرکز تولید و تبیین اندیشه اسلام در باب نظامات اجتماعی؛ از نظام سیاسی و شکل و محتوای آن، تا نظامات مربوط به اداره کشور و تا نظام خانواده و روابط شخصی»، انتظار میرود که با توجه به تغییراتی که در زاویه نگاه انسان امروزی ایجاد شده و متناسب با «عقلانیت تحوّلیافته نسلها»، به عرضه معارف دینی بپردازد. آنچه از این تعابیر رهبر انقلاب مشهود است این است که از نگاه ایشان، حوزه علمیه در همافق شدن با نسل جدید، درک نوع عقلانیت آنها (نه صرف دادههای ذهنی، بلکه دستگاه محاسباتی نسلهای جدید) و سپس گشودن باب گفتوگو با ایشان دچار چالشهایی است. مسلماً رهایی یافتن از این چالش، لوازمی دارد که نخستین - و چهبسا مهمترین - آن این است که «به نسل جوان جامعه با چشم خوشبینی نگریسته و با این نگاه با آنان تعامل شود.» صرفاً در این صورت است که حوزه میتواند با استفاده از ابزار بسیار کلیدی خود یعنی «بلاغ مبین»، پیام خود را در قالب «بستههای مناسب اندیشه و فرهنگ نسل جوان و نوجوان و خانوادهها تدوین نماید» و به آنان عرضه کند.
چنانکه پیشتر اشاره شد، لایه گرایشات و خُلقیات فرهنگی، لایه دیگری است که حوزه باید در آن به کنشگری فرهنگی بپردازد. با توجه به میراث متراکم اخلاقی موجود در سنت حوزوی، کنشگری در این حوزه جزء مهمترین مزیتهای نهاد حوزه به شمار میرود. بر این اساس، «بخش عمدهای از گستره فعّالیت مجاهد فرهنگی، دعوت به تهذیب نفس و اخلاق اسلامی است.» اهمیت توجه به این لایه از فرهنگ، زمانی روشنتر میشود که به تلاشهای دشمن، بهمثابه مهاجم فرهنگی، در این عرصه برای تغییر گرایشهای نسل جوان - بدون آنکه الزاماً منشأ این تغییر، تحولی در بینشهای آنان باشد - توجه شود. ایجاد تحولی عمیق و ماندگار در این لایه، مستلزم شرایط و لوازم خاصی است. بر این اساس، «اخلاص در عمل و بستن راه بر وسوسه مال و نام و مقام، کلید ورود به فضای دلنواز معنویت و حقیقت است و چنین است که کار دشوار مجاهدت فرهنگی، وظیفهای شیرین و حرکتی اثرگذار خواهد شد.»
با توجه به نکاتی که پیشتر گفته شد، ایفای نقش فرهنگی اهالی حوزه در دو ساحتِ بینش و گرایش، زمینه اثرگذاری آنان را در کنشهای فرهنگی جامعه فراهم میسازد. در چنین شرایطی، حوزه باید به وجه سوم مأموریت خود در میدان فرهنگ، یعنی تبیین «سبک زندگی اسلامی» در «وانفسای هجوم کفر» توجه کرده و برای تحقق آن اقدام کند.
در پایان، باید بار دیگر تأکید کرد که بر اساس اندیشه فرهنگی آیتالله خامنهای، فرایند «هدایتگری» و «باغبانی فرهنگی جامعه» تنها در سایه صیانت از امنیت و استقلال فرهنگی از یکسو و کنشگری ایجابی و فعالانه برای رشد و تعالی آن از سوی دیگر، معنا مییابد. از آنجا که در نگاه ایشان، بار تحول تاریخ بر دوش عاملیت انسانی قرار دارد، تحقق این مأموریتها بدون «پرورشِ مجاهد فرهنگی» ممکن نخواهد بود. از اینرو، تربیت نیروی انسانی مؤمن، آگاه، دغدغهمند و مسئول در میدان فرهنگ، پیششرط اصلی حفظ و شکوفایی حیات فرهنگی جامعه بهشمار میرود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پینوشت
1. بیانات در خطبه اول نماز جمعه، 14/4/1364
2. بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 15/9/1401
3. بیانات در دیدار اعضای انجمن اهل قلم، 7/11/1381
4. بيانات در ديدار اعضای شوراى عالى انقلاب فرهنگى، 23/10/1382
5. بیانات به مناسبت نخستین سالگرد تشکیل شورای عالی انقلاب، 16/9/1364











