ایمان عظیمی، خبرنگار گروه فرهنگ: چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلمهای صدثانیهای موسوم به ۱۰۰ اکنون به پایان رسیده و منتظر اعلام نتایج از سوی داوران است. اگر برگزاری سیوششمین نمایشگاه کتاب تهران را فاکتور بگیریم، این رویداد مهمترین واقعه فرهنگی درحال اجرای کشور تلقی میشود. چهاردهمین دوره این فستیوال هم مانند سیزدهمین نوبت آن با چندسال وقفه از شانزدهم اردیبهشت برگزار شد. فارغ از نتایج منفی برگزار نشدن جشنواره فیلم ۱۰۰ در این چندسال باید به این مسئله بپردازیم که چه فاکتورهایی باعث میشود ما بروز و به فعلیت رسیدن این فستیوال و جشنوارههای مشابه در کشور را مهم تلقی کنیم؟ آیا جشنواره فیلم کوتاه صدثانیهای فقط در حصار ایران اهمیت دارد یا دامنه شهرت آن میتواند به بیرون از مرزها هم کشیده شود؟ در گزارش پیش رو به ارزیابی موقعیت فعلی جشنواره فیلم کوتاه 100 میپردازیم و پیشنهاد خود مبنیبر برگزاری باکیفیتتر این واقعه ارزشمند فرهنگی - هنری را ارائه میدهیم.
فیلم 100؛ هم اصل، هم حاشیه
بسیاری به حوزه فیلم کوتاه بهعنوان پیشدرآمدی برای ساخت آثار بلند نگاه میکنند. این نگاه در میان فیلمسازان طرفداران جدی و همچنین در میان برخی سازندگان آثار و منتقدان، مخالفانی سرسخت دارد؛ دسته اول در سودای رسیدن به آرزوهای خود در وادی فیلمسازی به ساخت فیلم کوتاه متمایل میشوند. آنها عرصه فیلم کوتاه را جایی برای آزمون و خطا تلقی میکنند و دغدغهشان حضور در میان کارگردانان و سازندگان آثار بلند سینمایی، خاصه جریان اصلی و بهاصطلاح «میناستریم» ماجراست. دسته دوم ولی میخواهند عاشقانه خود را وقف سینمای کوتاه کنند و تجربههایشان را با مخاطبان علاقهمند این اتمسفر در میان بگذارند. آنها نسبت به فضایی که جریان آثار کوتاه در اختیارشان قرار میدهد احساس تعلق و حتی تعصب دارند و حتی اگر روزی سودای ساخت فیلم بلند به سرشان زد، دوباره به آغوشی باز میگردند که از آن رشد کردهاند. این اتفاق در مورد آثار کپسوله و کوتاه کوتاه «فیلم 100» هم صدق میکند و هم نمیکند. بعضی به دلیل جذابیت ذاتی فیلمهای صدثانیهای حضور در این عرصه را به فال نیک میگیرند و برخی دیگر همچون صاحبان آثار کوتاه به جشنواره فیلم 100 بهمثابه مرحلهای مقدماتی نگاه میکنند که قرار است الزامات تولید فیلمهای کوتاهبلندتر، نیمهبلند و بلند را برایشان فراهم کند؛ اما بهعبارت دیگر نباید جشنوارههایی نظیر فیلم کوتاه تهران، نهال و عمار یا بهطور کل سازوکار حاکم بر تولیدات آثار کوتاه را همسنگ و همتراز با فضای محدود فیلمهای صد ثانیهای دانست و این حوزه از فیلمسازی را با آن مقایسه کرد، زیرا بسیاری با هدف ورود به جریان حرفهایتر سینمای ایران و به اشتیاق داوری شدن خود پا به این میدان میگذارند و طبیعی هم جلوه میکند، اگر تمایلی برای باقی ماندن در فضای آثار صدثانیهای نداشته باشند. درواقع آنها هم برای اندوختن تجربه در حوزه تولید و اجرای ایده، این مدیوم و فرمت را انتخاب و طبیعتاً در ادامه ساختارهای جدیدتر را تجربه میکنند.
آیا ساخت فیلم صدثانیهای هم میتواند سودآور باشد؟
رامبد جوان با حضور در کارگاه تخصصی فیلمسازی و تجربهنگاری که در حاشیه چهاردهمین جشنواره بینالمللی فیلم ۱۰۰ برگزار شد، گفت: «بهعنوان کارگردان اگر فیلم بلندی بسازید که موفق نشود، فاتحه شما خوانده است و دیگر نمیتوانید فیلم بسازید چون هم هزینهها گران شده، هم مناسباتش تغییر کرده است. در فیلم کوتاه با هزینه بسیارکم فیلم میسازید و اگر بازگشت هزینه هم نداشت کسی خردهای به شما نمیگیرد؛ اما در فیلم بلند اینطور نیست.» در واکنش به حرفهای کارگردان نسبتاً پرسابقه سینما و تلویزیون کشور میتوان گفت که بله در یک سینمای تماماً صنعتی شما جای اشتباه ندارید و باید از تمام ظرفیت، هوش و استعداد خود برای موفقیت بهره ببرید؛ اما در سینمای ایران اوضاع کمی فرق میکند، چون سود بسیاری از آثار، نه در اکران عمومی، بلکه در تولید است که اگر اینطور نبود اغلب کارگردانان و بازیگران بهاصطلاح سرشناس سینمای ما پس از شکست مالی در گیشه به خاک سیاه مینشستند و صحنه را ترک میکردند. در واکنش به بخش دیگر حرفهای این کارگردان درخلال کارگاه تخصصی فیلمسازی جشنواره فیلم 100 بهتر است، اشاره کنیم ساخت فیلم کوتاه هم گرفتاریهای مالی خاص خودش را دارد و افراد برای به سرانجام رساندن نتیجه کار خود گاه مدتها پشت در باقی میمانند ولی از اینها گذشته، فیلمهای حاضر در فستیوال بینالمللی فیلم 100 هم اتفاقاً به دلیل زمان بسیار کوتاه خود میتوانند صاحبانشان را از نظر مالی منتفع کنند. این اتفاق درصورتی رقم میخورد که اشخاص با استفاده از امکانی که اینترنت در اختیارشان قرار میدهد فیلمشان را در شبکهها و سرویسهای پخش استریم نظیر «یوتوب»، «آپارات» و حتی «اینستاگرام» قرار دهند و از این بابت بدون نیاز به فرایندهای فرسایشی به کسب منافع مالی امیدوار شوند. «محمدرضا خردمندان» که امسال با فیلم «ناتور دشت» در بخش ویژه جشنواره فیلم 100 حضور دارد یکی از همان فیلمسازان جوان آیندهداری است که پیش از معروف شدن و قرار گرفتن در میان استعدادهای فیلمسازی حضور در جشنواره فیلم 100 را در کارنامهاش تجربه کرده نظر جالب و درعینحال متفاوتی نسبت به رامبد جوان دارد. خردمندان در دوازدهمین دوره این رویداد داور بود و در همان ایام نظرات جالب و قابلتأملی را بیان کرد. او در اینباره به فارس گفت: «خوشبختانه با رشد شبکههای اجتماعی، در حوزه دیده شدن فیلمها هم اتفاقات خوبی افتاده، بهعنوان مثال فیلم «پدر» (یکی از ساختههای صدثانیهای خردمندان) بیش از 400 میلیونبار در شبکههای اجتماعی دیده شد و هزاران کامنت از همه جای دنیا به من رسید.» تأثیرگذاری این فیلم مشت نمونه خروار است و نشانههای مثبت زیادی درپی دارد که یکی از آنها متکی شدن سازنده اثر به دسترنج خود و درپی آن ایجاد پایههای ابتدایی و اولیه یک سینمای کوچک قائم بالذات و خودبسنده صنعتی است. در حقیقت، سینمای کوتاه صدثانیهای به دلیل اتکای تام و تمامش به سبک زندگی مدرن میتواند زمینه تأثیرگذاری خود را گسترش دهد و در بازار دومیلیارد و 700 میلیون کاربری پلتفرمی چون یوتوب به ایفای نقش جدی بپردازد. بالا رفتن سرعت زندگی و کار در دوران حاضر باعثشده تا مردم سراسر جهان به تماشای کلیپهای کوتاه و سریالهای چندقسمته نهچندان طولانی روی بیاورند و در «لحظه» سرگرم شوند؛ به همین دلیل است که ایده جشنواره بینالمللی فیلم 100 کار میکند و در آیندهای نهچندان دور به رقیبی مهم و سرسخت برای سینمای بلند داستانی و بهتبع آن جشنوارهها و جشنهای مرتبط با آن بدل میشود، پس برگزاری منظم و بدون فاصله این جشنواره برخلاف فاصلهای که میان دورههای سیزدهم و چهاردهم افتاد به مهمتر انگاشته شدن آن کمک میکند.
جشنواره فیلم 100، حامی غزه و فلسطین
پیشتر در خبرها مشاهده کردیم سینمای فلسطین و غزه معمولاً در فضای رسمی جشنوارهها و جشنهای غربی بایکوت میشوند یا اگر هم موفق به دریافت جایزهای شوند و مورد حمایت عدهای قرار گیرند بهخاطر کانسپت مورد تأیید مدیران فرهنگی این جشنوارههاست، یعنی اگر کارگردان مربوطه از ایده دو دولتی در فیلمش حرف بزند و خواهان زندگی مسالمتآمیز تحت نفوذ و سیطره صهیونیستها باشد جدی گرفته میشود و میتواند با اما و اگرهای بسیار نقشی در جشنوارهها -و نه صنعت پرسود دنیای فیلم- بازی کند ولی همین هم نمیتواند این دسته از فیلمسازان فلسطینی را در حریم امن خود از منظر شغلی و حتی جانی نگاه دارد! در تازهترین نمونهها «فاطمه حسونه» عکاس 25 ساله فلسطینی درحالیکه کمتر از 24 ساعت از خبر نهایی شدن حضور فیلم مستند زندگیاش در جشنواره فیلم کن میگذشت بههمراه 10 نفر از اعضای خانوادهاش توسط صهیونیستها ترور شد و نتوانست هیچوقت طعم شیرین موفقیت فیلمش را در مجامع بینالمللی بچشد. سکوت آکادمی اسکار در مواجهه با خبر درگیری، بازداشت و توهین به «حمدان بلال» یکی از چهار سازنده فیلم فلسطینی برگزیده اسکار، یعنی «سرزمین دیگری نیست» هم یکی دیگر از هزاران دلیلی است که نباید به تشویقهای ممتد غربیها نسبت به آثاری که در شرق و بهویژه فلسطین اشغالی ساخته میشوند اعتماد و آن را برجسته کرد. در این خصوص باید طرحی نو درانداخت و در جهت تربیت سلیقه سینمایی به ایجاد سازوکارهای جدید در حوزه جشنوارهها و جشنها بهصورت جدی اقدام کرد. جشنواره بینالمللی فیلم 100 یکی از همان امکانهای جدی است که میتواند ظرفیتهای جدیدی را به وجود بیاورد و به مأمنی برای آثار کوتاه تبدیل شود. در همین راستا یوسف منصوری، دبیر چهاردهمین جشنواره فیلم 100 عنوان کرد که 22 فیلم از غزه در این دوره از فستیوال حضور دارند که دردها، رنجها و شیوه زندگی مردم مظلوم این نقطه پرقصه از فلسطین اشغالی را روایت میکنند. نکته حائز اهمیت در این رابطه آن است که فیلمهای این بخش زینتالمجلس جشنواره نیستند و علاوه بر جایزه جداگانه در میان فیلمهای بخش مسابقه و در سانسی که برای آنها ترتیب داده شده به نمایش درمیآیند. در برآیندی کلی میتوان به این نکته اشاره کرد که سینمای ایران نهتنها پتانسیل کمنظیری در بازار منطقه دارد، بلکه میتواند ایدههای خود در قالب آثار کوتاه را به جهان صادر کند و پناهگاهی برای جریانهای مستقل باشد. رسیدن 627 اثر در بخش فلسطین آزاد به دبیرخانه جشنواره خود مبین این نکته است که مسئله فلسطین در عرصههای نمادین همچنان مهم و بنیادی تلقی میشود.
فیلمهای صدثانیهای مدل کانون را پیشبگیرند
در حال حاضر فیلمهای کوتاه صدثانیهای همسو با آثار سینمای کوتاه در ایران بیشتر به سمت تجربهگریهای شخصی و خلق یک نوع سینمای اکسپریمنتال سوق داده شدهاند که این مسئله چندان نمیتواند زمینههای لازم برای جهانی شدن عرصه فیلمهای کوتاه را فراهم کند، چون عملاً با این روش تماشاگران علاقهمند به قصه و روایت را با حذف عناصر داستانی از دست داده و پیام مدنظر فیلمساز را به شکلی اخته و بدون کارکرد به مخاطبانش انتقال میدهد. در این رابطه، تولیدکنندگان آثار صدثانیهای میتوانند از تجربه ناب و اصیل سازندگان فیلمهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بهره ببرند. آثار کوتاه و بلند تولیدشده در این نهاد مهم و تاریخمند فرهنگی - هنری چه در دوران گذشته و چه حتی در ایام حاضر، حامل ایدههای اصیل و ناب ایرانیاند و از طرف دیگر میتوانند قصه بگویند. قصه گفتن در اوج خلاقیت برگ برنده کانون است و این مهم باید در بین سازندگان فیلم کوتاه نیز فارغ از تعلقات هنری و روشنفکرانه آنها مطرح شود و رفتهرفته به دال مرکزی فیلمسازیشان بدل شود تا دایره وسیعی از مخاطبان برای تماشای فیلمها صف بکشند.
پردیس سینمایی ملت همچنان محبوب مدیران فرهنگی!
پردیس سینمایی ملت با وجود برخورداری از کیفیت مطلوب صدا و تصویر مکان مناسبی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی نیست، ولی درطول سالهای اخیر به کرات شاهد این مسئله بودهایم که جشنوارههای مختلفی نظیر فیلم کوتاه تهران، فجر و... علیرغم وجود تمام انتقادها در این مکان برگزار شدهاند. اگر از راهروهای تنگ و اعصاب خردکن پردیس ملت که بههیچوجه نمیتواند میزبان شایستهای برای مهمانان جشنوارهها باشد بگذریم نمیتوانیم از موقعیت مکانی بد و نامناسب این سینما گله نکنیم. پردیس ملت در نقطهای از تهران جانمایی شده که تقریباً هیچ دسترسی خاصی ندارد و حسابی مهمانانش را برای رسیدن به محل موردنظر عصبانی و کلافه میکند. به بیان سادهتر فقط مردم مناطق شمالی شهر تهران میتوانند دسترسی بهتری به پردیس سینمایی ملت داشته باشند و بقیه برای نشستن بیدغدغه روی صندلیهای سینما اگر وسیله نقلیه شخصی نداشته باشند چارهای جز استفاده از تاکسیهای اینترنتی با بهای گزافشان ندارند. جشنوارههایی نظیر فیلم کوتاه تهران و فیلم 100 بهتر است همچون جشنواره سینماحقیقت در مرکزشهر تهران برپا شوند تا نگاه جمعیت مشتاق بیشتری را به خود جلب کنند.














