میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر مسائل بین الملل: بالاخره همانطور که پیشبینی میشد، عملیات نظامی هند علیه پاکستان بامداد روز گذشته به وقوع پیوست؛ عملیاتی با نام «سیندور» که به نقل از منابع نظامی هند، 9 نقطه از پاکستان را هدف قرار داد. این حمله نظامی پس از تنشهای سیاسی گسترده میان دو کشور بر سر حمله تروریستی پهلگام در جامو و کشمیر تحت کنترل هند رخ میدهد؛ حملهای که به کشته و زخمیشدن دهها نفر انجامید و دهلینو پاکستان را مسئول مستقیم آن میداند. اما در شرایطی که اسلامآباد نیز با هدف قرار دادن برخی مناطق در محدوده کشمیر متعلق به هند، بهنوعی به عملیات نظامی هند واکنش نشان داد، اکنون همه منتظر آنند که ببینند در نهایت سرنوشت این منازعه به کجا خواهد انجامید؟ درعینحال واکنش کشورهای دیگر در قبال این تقابل هم میتواند درخور توجه و تأمل باشد؛ اینکه آنها در منازعه میان دو قدرت اتمی جهان، چه ملاحظات و نگرانیها و درعینحال چه منافعی را دنبال میکنند؟
واقعه تروریستی پهلگام آیا پاکستان مسئول اصلی این رخداد است
تنش اخیر میان هند و پاکستان از زمانی آغاز شد که واقعه تروریستی پهلگام حدود دو هفته قبل و در منطقه کشمیر تحتکنترل هند به وقوع پیوست. در این حادثه دهها غیرنظامی کشته و زخمی شد و گروهی موسوم به جبهه مقاومت کشمیر (تیآراف) مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت.
در مورد جبهه مقاومت کشمیر گفته میشود که نام این گروه برای نخستینبار در سال 2020 و پس از قتل پنج کماندوی نظامی هند بر سر زبانها افتاد و دهلینو نیز در سال 2023 این گروه را در فهرست گروههای تروریستی طبقهبندی کرد. این گروه هدف اعتراض به تغییرات در ترکیب جمعیتی کشمیر و اسکان بیش از 85 هزار نفر غیر بومی در کشمیر را هدف خود از این عملیات عنوان کرد.
اما در مورد مسئولیت مستقیم پاکستان در وقوع این حملات، هند تاکنون شواهد و یا مدارک مستند و دقیق ارائه نداده، بلکه صرفاً بر دستگیری تعدادی از مظنونین از اتباع کشور پاکستان تأکید داشته است. درحالیکه مقامات اسلامآباد صراحتاً هرگونه دست داشتن در این رخداد تروریستی را رد میکنند، آنچه باعث تقویت سوءظنها به پاکستان شده است، سخنان ژنرال عاصم منیر رئیس ارتش پاکستان در رابطه با کشمیر و روابط دو ملت پاکستان و هند است که درست به فاصله چند روز قبل از رخداد پهلگام بیان شد. برایناساس عاصم منیر در جمع پاکستانیهای خارج از کشور، کشمیر را «شاهرگ حیاتی» پاکستان و مسئلهای میخواند که پاکستان هیچگاه از آن دست نخواهد کشید.
علاوه بر این وی بر تمایزهای موجود میان دو ملت پاکستان و هند تأکید کرده و آنها را قابلجمع نمیداند؛ چراکه پاکستان تنها کشوری در جهان است که با نام خدا و کلمه توحید شکل گرفته است. به نظر میرسد همین اظهارات دستاویز خوبی برای هند ایجاد میکند تا پاکستان و بهخصوص ارتش این کشور را مسئول مستقیم این حملات تلقی کند. البته در این بین دیدگاه و نظرات قابلاعتنایی هم در داخل پاکستان در زمینه ارتباط عاصم منیر با این حمله تروریستی مطرح شده است.
درواقع این باور در میان برخی مردم پاکستان شکل گرفته که عاصم منیر و ارتش برای انحراف افکار عمومی از چالشهای داخلی و ایجاد فضای وحدت و یکپارچگی در کشور، برنامهریزی چنین عملیاتی را ترتیب دادهاند. در نهایت همه اینها در فضایی از گمانهزنی مطرح شده و نه منابع هند و نه مخالفان عاصم منیر و ارتش در داخل، استنادات معتبری در این زمینه ندارند.
منازعه نظامی هند و پاکستان جنگی تمامعیار یا حسابشده و محدود؟
تقابل هند و پاکستان بهعنوان دو قدرت اتمی و تأثیرگذار بر تحولات منطقه و جهانی، نگرانیهای زیادی را نسبت به وقوع یک جنگ تمامعیار و توأم با پیامدهای فاجعهبار برای جهان به وجود آورده است. بااینحال بسیاری از تحلیلگران سیاسی و استراتژیستهای نظامی، از همان ابتدا بر این باور بودند که این منازعه هیچگاه به سمتوسوی یک جنگ تمامعیار سوق نخواهد یافت. حمله اخیر هند به پاکستان و واکنش اسلامآباد در برابر این حمله میتواند صحت این دیدگاهها را تأیید کند.
دولت دهلینو هم از جنبه عملیاتی و هم از جنبه اظهارنظرهای سیاسی پس از این حملات نشان داد که تمایلی به بالا بردن سطح بحران ندارد. به لحاظ عملیاتی تمرکز نظامی هند بر مناطقی از کشمیر و در کنار آن برخی نواحی محدود در پنجاب و در واقع عدم حمله به شهرها یا مراکز مهم پاکستان، میتواند نشاندهنده اراده دهلینو در انجام یک عملیات محدود و کنترلشده باشد.
اظهارات مقامات سیاسی و نظامی هند هم این موضوع را تأیید میکند، کمااینکه وزیر دفاع هند ماهیت اقدامات تهاجمی هند را بر مبنای سه ویژگی توصیف میکند؛ «متمرکز»، «سنجیده» و «غیر تشدیدکننده». در بیانیهای که از سوی سفارت هند در آمریکا منتشر شد نیز این امر مورد تأکید قرار گرفت که هیچ هدف غیرنظامی، اقتصادی یا نظامی مورد اصابت قرار نگرفته و صرفاً مراکز تروریستی در داخل پاکستان مدنظر بودهاند. درعینحال در همین بیانیهها بر خاتمه عملیات نیز تأکید شده است چنان که در بیانیه ارتش هند آمده است که «ما ضربه دقیقی به پایگاههای تروریستی وارد کردیم و عدالت اجرا شد.»
بنابراین روشن است از جانب هند تمایلی برای گسترش و یا تداوم منازعه نظامی وجود ندارد. در طرف دیگر پاسخ پاکستان به این حملات هم از همین ویژگیها برخوردار بود چنان که حملات تلافیجویانه عمدتاً به کشمیر تحت کنترل هند متمرکز و محدود شد و به تبلیغ جنبههای دفاعی و بهخصوص سرنگونی هواپیماهای متجاوز هندی توجه بیشتری انجام گرفت.
درکنار اینها وزارت دفاع پاکستان از آمادگی این کشور برای گفتوگو با هند در صورت قطع خصومتها خبر داد. بنابراین با توجه به صحنه عملیاتی و مواضع سیاسی دوطرف هندی و پاکستانی، میتوان پذیرفت که مرحله تقابل نظامی فعلاً خاتمهیافته است و احتمالاً تنشها در عرصهها و حوزههای دیگری تداوم خواهند یافت.
مواضع بینالمللی در قبال تنش نظامی هند و پاکستان
حمله تروریستی پهلگام با واکنش و محکومیت گسترده بینالمللی و همچنین ابراز همدردی کشورها با هند مواجه شد. با این حال به رغم ادعاهای هند در مورد مداخله مستقیم پاکستان در این واقعه، این مداخله از سوی هیچ یک از کشورها و یا مجامع بینالمللی مورد تأیید قرار نگرفت. در مقابل این پاکستانیها بودند که با توجه به عضویت غیردائمشان در شورای امنیت سازمان ملل، تحرکات دیپلماتیک گستردهای را علیه اتهامات هند به راه انداختند. در این بین اظهارنظر و مداخله کشورها نیز عمدتاً به محکومیت ماهیت اقدامات تروریستی، ابراز نگرانی از بالا گرفتن تنش و لزوم خویشتنداری هر دو طرف محدود میشد.
اما مواضع کشورها پس از حمله نظامی هند به پاکستان طیفی از دیدگاهها از اعلام حمایت از اقدام نظامی هند (رژیمصهیونیستی) تا محکومیت تهاجم به خاک پاکستان (ترکیه) را در بر میگرفت. در یک نگاه اجمالی مواضع برخی از کشورها را اینگونه میتوان توصیف و تشریح کرد:
1) ایالات متحده؛ به نظر میرسد که واشنگتن از همان ابتدای شروع مناقشه میان هند و پاکستان، تلاش کرده است تا خود را از درگیری در این مناقشه دور نگه دارد. این رویکرد حتی بعد از تهاجم هند به پاکستان هم تداوم پیدا کرد، به طوری که وقتی از ترامپ در این زمینه اظهار نظر خواستند، او با کلماتی مبهم به این موضوع واکنش نشان داد: «شرمآور است! ما درست در زمانی که در دفتر بیضی قدم میزدیم، در مورد آن شنیدیم. حدس میزنم که مردم بر اساس گذشته میدانستند که اتفاقی خواهد افتاد.» این نوع واکنش از جانب ترامپ تحلیلهای زیادی را به همراه داشته است. در وهله اول از اظهارات ترامپ میتوان این گونه برداشت کرد که دهلینو شخص ترامپ و یا احتمالاً دولت آمریکا را در جریان جزئیات این حمله قرار نداده است. علاوه بر این برخی این واکنش ترامپ را دلیلی بر بیعلاقگی و یا رویکرد او در عدم مداخله مستقیم در تحولات جنوب آسیا ارزیابی کردهاند. این ذهنیت هم وجود دارد که هم ترامپ و هم دیگر مقامات دولت او هنوز به ذهنیت دقیق و شفافی در قبال تحولات بین هند و پاکستان دست نیافتهاند. از مواضع روبینیو، وزیر خارجه آمریکا که بر تداوم تعامل با رهبران دو کشور و دنبال کردن وضعیت میان دو کشور تأکید دارد، نیز شاید بتوان به این موضوع پی برد. از سوی دیگر آشفتگی کنونی که در تیم سیاسی و امنیتی ترامپ در نتیجه برکناری مشاور امنیت ملی بهوجود آمده است، میتواند مزیت بر علت باشد تا واشنگتن را از یک موضعگیری شفاف و قاطع در برابر این چالش دور کند.
2) چین؛ پکن به عنوان شریک تجاری و متحد نزدیک اسلامآباد، از همان ابتدا پشتیبانی خود را از اسلامآباد در این مناقشه اعلام کرده بود. با این حال موضع پکن پس از حمله هند به خاک پاکستان، توأم با احتیاط بود چنان که در بیانیه وزارت خارجه چین در این زمینه، صرفاً به ابراز تأسف بسنده شد و عملاً صحبتی از محکومیت تهاجم به میان نیامده بود. در واکنش پکن کلیشه درخواست از دو کشور برای خویشتنداری همچنان حفظ شده بود و البته در کنار آن، بر مخالفت چین با هر نوع اقدام تروریستی تأکید شده بود. این مسئله میتواند نشاندهنده دغدغه پایدار چین در مورد گسترش دامنه تروریسم در منطقه تلقی شود که بدون تردید سرزمین پاکستان سرمنشأ جدی آن است.
3)روسیه؛ مسکو با توجه به روابط خوبش با هر دو طرف رویکردی حتی محتاطانهتر از چین را در پیش گرفته است. در زمان حمله تروریستی پهلگام، روسیه از جمله اولین کشورهایی بود که این حمله را به شدت محکوم کرد و بر مخالفت این کشور با اشکال مختلف تروریسم و لزوم همافزایی تلاشهای بینالمللی در مبارزه با تروریسم تأکید کرد. با حمله هند به پاکستان، کرملین بر حل اختلافات دهلینو از طرق سیاسی و دیپلماتیک تأکید کرد. این فراخوان در واقع پاسخی به مودی و دولتش بود که بارها بر سپری شدن عصر حل مناقشات از طریق جنگ و لزوم پیگیری یک راه حل مسالمتآمیز در قضیه اوکراین، پافشاری کرده بودند. ارجاع هند و پاکستان به توافق شمیلا 1972 و بیانیه لاهور 1991 برای حل اختلافات، از دیگر نکات در خور توجه مواضع روسها محسوب میشود.
4) جهان اسلام؛ اختلافات و تنشها میان هند و پاکستان و به ویژه مسئله کشمیر همواره یکی از مسائل مورد توجه جهان اسلام بوده است. از این جهت پاکستان همواره و به طور سنتی روی حمایت جهان اسلام از خودش در برابر هند حساب باز کرده است. با این وجود مدتی است که تغییرات مهمی در این روند بهوجود آمده است؛ برقراری روابط نزدیکتر میان هند و کشورهای اسلامی و به طور خاص جهان عرب، موجب کاهش حمایت از پاکستان در برابر هند و کمتوجهی به مسئله کشمیر شده است. بر این اساس در تنش اخیر نیز شاهد سکوت و یا نهایتاً ابراز نگرانی کشورهای اسلامی نسبت به بالا رفتن تنش میان هند و پاکستان بودیم. در واقع نه قضیه کشمیر به شکلی جدی مطرح شد و نه حتی نسبت به تهاجم هند به خاک پاکستان اعلام محکومیت شد. حتی در جهتی برعکس، دولت مودی اعلام کرد که پس از عملیات نظامی علیه پاکستان، رایزنیهایی با عربستان سعودی و امارات متحده عربی انجام داده است.
با این حال ترکیه استثنای مهمی در موضعگیری جهان اسلام بود. برخلاف دیگر کشورهای جهان اسلام، ترکیه قاطعانه تهاجم هند را محکوم کرد و خود را در قامت حامی پاکستان نشان داد. این موضوع میتواند از یکسو روند رو به رشد نزدیکی روابط میان آنکارا و اسلامآباد را باز توصیف کند و از سوی دیگر بر رقابت میان عربستان و ترکیه برای نفوذ در پاکستان و حتی در رهبری جهان اسلام صحه گذارد.
در این بین وضعیت افغانستان تحت حاکمیت طالبان تا حدی بغرنجتر از دیگران به نظر میرسد. از زمان آغاز تنش میان هند و پاکستان و به خصوص پس از حمله نظامی هند، طالبان تلاش کردهاند تا رویکرد خود را در قبال این بحران بیطرفانه نشان دهند. اما روابط رو به گسترش آنها با هند و از آن مهمتر دیدار مقامات طالبان و نمایندگان هند در اوج تنشها دهلی و اسلامآباد، زمینه سوءظن شدید پاکستان به طالبان را فراهم کرده است. این در حالی است که یکی از اهداف اصلی پاکستان در حمایت از طالبان طی چند دهه اخیر، دستیابی به یک عمق استراتژیک در برابر هند بوده است. اما اکنون با موضعگیریهای طالبان و روابط نزدیک آنها با هند، کاملاً نقض غرض شده است. البته این اعلام بیطرفی و عدم حمایت از پاکستان و کشمیر در برابر هند برای طالبان هم میتواند بهای سنگینی به دنبال داشته باشد. طالبان نباید این نکته را نادیده بگیرد که وزن عناصر ضد هندی و حامی کشمیر هنوز هم در میان طالبان زیاد است. به عنوان مثال تشکیل واحد «پانی پت» ( برگرفته از جنگهای موفق احمد شاه ابدالی با هندوها) در وزارت دفاع طالبان خود میتواند نشان از تداوم رگههای هندو ستیزی در میان طالبان داشته باشد. بر همین اساس اقدام زیرکانه پاکستان در نامگذاری یک موشک جدید این کشور به نام «ابدالی» را هم باید در همین چهارچوب توجیه کرد؛ اینکه پاکستان گذشته مشترک مسلمانان در برابر هند را به طالبان یادآوری میکند.
اما مواضع جمهوری اسلامی ایران در تنش اخیر میان پاکستان و هند نیز میتواند درخور توجه باشد؛ اینکه تهران صرفاً به رویکرد منفعلانه در ابراز نگرانی و یا درخواست رفع تنش بسنده نکرده و به اتخاذ یک دیپلماسی فعال روی آورد. سفر آقای عراقچی به پاکستان و سفر قریبالوقوع وی به هند، میتواند گواهی بر تمایل و تلاش عملی ایران به حل و فصل مناقشات جهانی و منطقهای از طریق گفتوگو باشد. البته این میانجیگری صرفاً جنبه نمادین و یا تبلیغاتی ندارد، چراکه روابط و همکاریهای خوب ایران با هر دو کشور هند و پاکستان و در کنار آن عضویت مشترک با آنها در پیمانهای مهم جمعی همچون شانگهای، این پتانسیل را در اختیار ایران قرار میدهد که در نقش یک میانجی مورد تأیید هر دو طرف حاضر شود.
ذهنخوانی چه کسی بهتر بوده است؟
به نظر میرسد بحران نظامی میان پاکستان و هند را باید در همینجا خاتمه یافته تلقی کنیم. اما برای اینکه بدانیم چه کسی برنده نهایی این تقابل سیاسی و نظامی بوده است، باید به نتایج و دستاوردهای هر دو طرف از این مناقشه توجه کنیم. هندیها در این مناقشه چیزهای را باختند، از جمله اینکه کشمیر یکبار دیگر در صدر اخبار جهانی قرار گرفت و برخلاف دیدگاههای خود در مورد عبور از عصر جنگ، خود نیز به همین وسیله متوسل شدند. اما آنها هنوز از ابزارهای قوی برُد برخوردارند که مهمترین آن مسئله آب سند و معاهده آبی تعلیق شده از جانب آنهاست. اما در طرف مقابل به نظر میرسد که پاکستان و شخص عاصم منیر، رئیس ارتش این کشور دستاوردهای بیشتری کسب کرده است؛ بازگشت کمشیر به صدر اخبار جهان، تثبیت موقعیت ارتش در داخل، قرار دادن طالبان در تنگنای سیاسی، توجه دوباره جهان اسلام و به خصوص اعراب به پاکستان، جذب کمک احتمالی بیشتر برای ارتش و انسجام و وحدت داخلی، هر چند موقت در پاکستان. در نهایت شاید اگر ذهنخوانی هند و مودی از بازی شطرنج عاصم منیر بهتر میبود، در این شرایط خود را گرفتار یک درگیری نظامی با پاکستان نمیکردند.














