فرهیختگان: وزیر خارجه آمریکا میگوید ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کرده و اورانیوم غنیشده را از خارج وارد کند. مارکو روبیو مدعی شده که همه کشورهای دنیا همین کار را میکنند، مگر اینکه سلاح اتمی داشته باشند. یک بررسی ساده نشان میدهد که سخنان او دقیق نیست و با نوعی تغافل همراه است که احتمالاً با انگیزه فریب افکار عمومی و فضاسازی علیه ایران انجام گرفته است. روبیو حالا و پس از استعفای برکناری گونه والتز، علاوه بر وزیر خارجه آمریکا، پست مشاور امنیت ملی را هم در اختیار دارد. اما گویی بر سر بدیهیات هستهای جهان هم باید با او دچار چالش شد!
کشورهایی در جهان هستند که بدون دارابودن فناوری ساخت سلاح هستهای، غنیسازی اورانیوم را انجام میدهند. از جمله، بلژیک، هلند، ایتالیا، ژاپن و... لذا پوچ بودن چنین ادعایی روشن است. از سویی، علاوه بر مصارف داخلی، غنیسازی اورانیوم را میتوان همچون هر فناوری دیگری بهعنوان یک مسیر اقتصادی برای هر کشوری تعیین کرد. گرچه چنین نگاهی در مناقشه غرب با ایران بر سر فناوری هستهای ایران، باتوجهبه مسائل مهمتر دیگر، نازل به نظر میرسد و نمیتواند چندان محل توجه قرار بگیرد.
سؤال مهمی در اینجا وجود دارد که در صورت تندادن ایران به توقف غنیسازی اورانیوم در داخل کشور و تأمین اورانیوم غنیشده مورد نیاز از خارج، چه تعهد و تضمینی وجود دارد که نیاز ایران در این زمینه تأمین شود؟
تجربههای تلخ نیاز و تحریم
شاید در دهههای گذشته کم نبودند کسانی که ایران را سرزنش کردند که چرا در هر حوزهای به دنبال خودکفایی است و تلاش میکند تاحدامکان، تولیدکننده باشد و نه واردکننده. پاسخ البته روشن بود؛ تجربههای جمهوری اسلامی ایران از زمانهای نیاز و نوع واکنش جهان که مبتنی بر تحریم ایران بوده، تجربههای تلخی است. بزرگترین مصداق چنین شرایطی را میتوان در 8 سال جنگ تحمیلی دید. زمانی که مردم غیرنظامی ایران و خاک کشورمان هدف تجاوز و موشک و سلاحهای غربی صدام بود، موشکها خانههای مردم را حتی در پایتخت که صدها کیلومتر دورتر از جبهههای نبرد نظامی بود، تبدیل به آوار میکرد و هیچ کشوری به ایران رادار، سیستم ضدهوایی و موشک برای دفاع از مردم نمیداد. طبیعی است که کشور و حاکمیتی با چنین تجربهای تا جایی که بتواند نیازهای اساسی مردمش را به خواست خارجی گره نمیزند.
موضوع هم فقط زمان جنگ و تسلیحات نظامی نیست. تحریمهای اعمالشده علیه ایران در بیش از چهار دهه گذشته، همه زندگی مردم ایران را در بر گرفته است. از ابزار درمانی کودکان پروانهای تا تجهیزات امداد و نجات شامل تحریمها شدهاند. در واقع وقتی تبادل پول امکانپذیر نیست یا بهسختی انجام میپذیرد، یعنی تحریم میتواند شامل هر خرید و فروشی بشود.
در موضوع هستهای هم بحث واردات سوخت هستهای پیشازاین هم مطرح شده و در اواخر دهه 80 بسیار هم جدی شد. در آن زمان سوخت مورد نیاز برای رآکتور تحقیقاتی تهران که رادیوداروهای مورد نیاز حدود یک میلیون بیمار را فراهم میکرد، رو به پایان بود و ایران درخواست خرید آن را داد که با فشار آمریکا انجام نشد. این رآکتور را آمریکاییها در سال 1340 ساخته بودند و سوخت آن را هم خود تأمین میکردند، اما با وقوع انقلاب اسلامی علیرغم دومیلیون دلاری که قبل انقلاب گرفته بودند، از دادن سوخت سرباز زدند و در نتیجه با رو به اتمام بودن سوخت رآکتور مذکور، عملاً جان هزاران بیمار به خطر میافتاد. در نهایت ایران با ترکیه و برزیل به توافق رسید و قرار بود آمریکا نتیجه این توافق را بپذیرد، اما باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا آن را نپذیرفت. اینگونه بود که ایران خود به سراغ غنیسازی اورانیوم رفت. حالا آیا میشود راه رفته را برگشت؟
لذا سخنان مارکو روبیو در واقع تلاشی برای بازی با افکار عمومی ایران و جهان در جهت فضاسازی علیه ایران است.
زیادهخواهیهای آمریکا بیرون میزند
در همین سخنان روبیو و در بخشهای بعدی آن نکاتی صریحاً بیان شده که نشان میدهد تلاش برای گرفتن حق غنیسازی از ایران، برای حل مناقشه هستهای خودساخته غرب با ایران نیست، بلکه تلاش برای بستن دست ایران و گرفتن منابع قدرت ایران است.
روبیو در ادامه و در همان مسیری که برای فریب افکار عمومی در پیش گرفته، میگوید که «تهران باید اجرای بازرسی کامل همه تأسیسات خود را از جمله مراکز نظامی را بدهد. کشوری که چیزی برای پنهانکردن ندارد نباید از بازرسان بترسد حتی از بازرسان آمریکایی. موضوع این است که اگر ساختن یک سلاح نظامی وجود داشته باشد، احتمالاً در یک تأسیسات نظامی ساخته میشود. به نظرم اگر ایران میخواهد بگوید علاقهای به تسلیحات اتمی ندارد، باید بگوید فقط خواستار انرژی هستهای صلحآمیز است و نباید نگران بازرسیها، از جمله از سوی بازرسان آمریکایی باشد.»
کدام کشوری در همه تأسیسات نظامیاش را به روی دشمن درجه اول خود باز میکند تا زیروبم آن را نظارت کند؟ از سویی طبق کدام قوانین بینالمللی، آمریکا صلاحیت این را دارد که بهعنوان ناظر قدم بر تأسیسات نظامی ایران بگذارد؟ پاسخ به این دو سؤال ربطی به آن ندارد که ایران در زمینه سلاح هستهای چیزی برای پنهانکردن دارد یا نه؛ چون در زمینه سلاح هستهای امری برای پنهانکردن نداریم، دلیل نمیشود همه تأسیسات نظامی کشور را تبدیل به نمایشگاه و محل عبور آمریکاییها کنیم! خیلی روشن است که از قضا ایران همیشه نگران حضور آمریکاییها در خاک خود است، چون تجربه گذشته ایران و مدل فعلی کشورهای دیگر نشان میدهد حضور آمریکا در کشورهای دیگر یعنی جاسوسی، عدم امنیت، عدم استقلال و...
و سؤال مهمتر اینکه آیا چنین زیادهخواهیای بهانهای برای ورود مذاکرات هستهای به موضوعات غیرهستهای و گسترش دامنه مطالبات آمریکا از ایران و محدودکردن ایران نیست؟ کمااینکه در ادامه هم روبیو سایر مطالبات را مطرح میکند: «ایران واقعاً میتواند از توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری بهرهمند شود؛ اما باید از حمایت از حوثیها، تروریسم، ساختن موشکهای دوربرد و از غنیسازی دست بردارد.»
روبیو در بخشی دیگر از سخنانش هم چنین مسیری را مسیر توسعه اقتصادی ایران میخواند تا آخرین تیرش را برای تحتتأثیر قراردادن افکار عمومی در ایران شلیک کرده باشد. دروغ توسعه اقتصادی در ازای تندادن به زیادهخواهیهای آمریکاییها هم خود مجالی دیگر برای نقد میطلبد.














