پروانه اصغری، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد و رئیس دانشکده هوش مصنوعی و فناوریهای اجتماعی و پیشرفته واحد تهران مرکزی، در پاسخ به این سؤال که آیا هوش مصنوعی میتواند جایگزین اساتید و دانشگاهها شود، گفت: «به نظر من، یک فناوری به هیچ عنوان نمیتواند جای یک انسان را بگیرد، بهویژه در عرصه آموزش؛ چراکه آموزش دو بُعد دارد؛ یکی بُعد انتقال مفاهیم و محتوای آموزشی فارغ از اینکه چه درسی باشد و دیگری بُعد انسانی آموزش است؛ تأثیر رفتاری، الگوسازی، و آن چیزی که دانشجو یا دانشآموز از شخصیت استاد یا معلم دریافت میکند. این جنبه هیچگاه از سوی هوش مصنوعی قابل ارائه نیست.»او ادامه داد: «درواقع، «روح آموزش» توسط همان استادی شکل میگیرد که از جایگاه استادی مشغول تدریس است. همین حضور و رفتار اوست که برای دانشجو الگو میشود. ما در سنت آموزشیمان، چه ایرانی و چه اسلامی، همواره رابطهای مرید و مرادی بین استاد و شاگرد وجود داشته است. چنین رابطهای در بستر هوش مصنوعی نمیگنجد و این فناوری نمیتواند بهتنهایی آن را بازتولید کند.»رئیس دانشکده هوش مصنوعی و فناوریهای اجتماعی و پیشرفته واحد تهران مرکزی تصریح کرد: «با این حال، من فکر میکنم ما میتوانیم بدون نگرانی از این فناوری استفاده کنیم. اتفاقاً برای انتقال مفاهیم، افزایش دقت، و حذف خستگیهای متداول انسانی بسیار کارآمد است. ویژگی خوب هوش مصنوعی این است که خسته نمیشود، مطالب را کامل و شفاف توضیح میدهد و تا هر سطحی که بخواهید، وارد عمق مفاهیم میشود.» او در پایان این بخش خاطرنشان کرد: «اما نباید فراموش کنیم که آن استاد است که با کلام و رفتار خود میتواند تأثیر واقعی بر دانشجو بگذارد.»
پیشنهادهایی به استادان برای استفاده بهتر از هوش مصنوعی
اصغری در ادامه از تجربه خود در استفاده از هوش مصنوعی برای پیشبرد آموزش و مدیریت کلاس گفت: «خیلی کمککننده بوده است. ببینید، شما وقتی یک مطلبی را تهیه میکنید و میخواهید به دانشجوها درس بدهید، ما یک سیلابس داریم که مصوب شده، ولی خب در رشته ما، مانند رشته کامپیوتر، مطالب دائماً در حال بهروزرسانی هستند. بنابراین، اولین کاری که یک مدرس، مخصوصاً در رشته ما، اما بهنظرم در همه رشتهها میتواند انجام دهد، این است که محتوای درسیاش را با هوش مصنوعی مطرح کند؛ از آن سؤال کند که کاستیهای این محتوا چیست و آن را با رفرنسهای جدید تطبیق بدهد تا غنیتر شود.»رئیس دانشکده هوش مصنوعی و فناوریهای اجتماعی و پیشرفته واحد تهران مرکزی در ادامه افزود: «حتی میشود از هوش مصنوعی درباره شرایط کلاس یا فیدبکهایی که از دانشجوها و دانشآموزان گرفته میشود، پرسید که چگونه میتوانم این مطلب را با چه زبانی، با چه سطحی از عمق یا با چه بیانی سادهتر منتقل کنم. بنابراین بله، من خودم کاملاً از آن استفاده میکنم.»
او در بخش دیگری از سخنانش به تغییر شیوه جستوجو و پژوهش اشاره و تصریح کرد: «دیگر نیازی نیست مثلاً مثل گذشته مقالات را جستوجو کنم تا ببینم چه مقالهای جدید منتشر شده است؛ الآن از هوش مصنوعی سؤال میکنم و البته نوع سؤال هم خیلی مهم است؛ اینکه چطور سؤال بپرسید. اگر سؤال ساده بپرسید، پاسخ سادهای هم میگیرید. این خودش یک مهارت است که باید آموزش داده شود؛ اینکه چگونه از هوش مصنوعی درست استفاده کنیم.»
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد با بیان اینکه مدیریت استفاده دانشجویان از هوش مصنوعی، بهویژه در انجام تکالیف و فرایند یادگیری، به یکی از دغدغههای روز استادان تبدیل شده است، توضیح داد: «در بحث هوش مصنوعی باید خیلی دقت کنیم. نوع استفاده نباید بهگونهای باشد که آنقدر وابسته شویم به هوش مصنوعی که برای هر سؤال کوچک یا هر سؤال در هر سطحی بخواهیم از آن بپرسیم و فقط به پاسخ آن اکتفا کنیم. من بهعنوان استاد یک درس، وقتی از دانشجو سؤال میپرسم یا تکلیفی میدهم، مطمئن هستم که خیلی از آنها با کمک هوش مصنوعی پاسخ میدهند. ولی وقتی پاسخها را نگاه میکنم، از بعضی قسمتهای پاسخ کاملاً میتوان فهمید که از هوش مصنوعی استفاده شده است. در اینجور موارد حتماً به دانشجو تذکر میدهم که پاسخها را پختهتر کنند یا دستکم بفهمند چه سؤالات پختهتری باید بپرسند.»
اصغری در ادامه افزود: «سؤال پختهتر متعلق به کسی است که تخصص پیدا کرده است. کسی که هنوز دانایی و دانش کافی درباره یک موضوع ندارد، نوع سؤالش هم ساده است، و بنابراین پاسخ سادهای هم دریافت میکند. پس نباید طوری نگاه کنیم که گویی ذهنیت، تفکر، تدبیر و خلاقیت از دانشجوها گرفته میشود. استاد نقشی دارد، و آن نقش این است که ارزیابی دقیق و درستی از خروجی دانشجو داشته باشد.» او اظهار داشت: «در حال حاضر میشود با هوش مصنوعی مقاله نوشت. ولی داوران ژورنالها اگر مقاله صرفاً با استفاده از هوش مصنوعی نوشته شده باشد، آن را نمیپذیرند و ریجکت میکنند. چون چنین مقالهای خام است، بعضی جاهایش ایراد دارد و حتی ممکن است اشکالات عمده داشته باشد. اما کسی که تخصص دارد و باید مهارت کسب کرده باشد، تغییراتی در متن میدهد، آن را بازنویسی (ریوایس) میکند و نوع سؤالاتی که از هوش مصنوعی میپرسد هم در مسیر تخصصی مقالهنویسی است. این کار ساده و پیشپاافتاده نیست؛ تخصص خودش را میطلبد و دانشگاهها هم متوجه این مسئله شدهاند.»
اصغری درباره سیاستگذاری نوع مواجهه با تحولات فناوری در فضای آموزش عالی تأکید کرد: «اولاً باید یک اتاق فکر یا چیزی در قالب اندیشکده هوش مصنوعی و کاربرد آن در آموزش تشکیل شود؛ دانشگاه آزاد اسلامی در استان تهران راهاندازی کمیته هوش مصنوعی را مدنظر دارد. کاری که باید انجام دهیم این است که ابتدا یک «سند مادر» تعریف کنیم. در این سند باید مشخص شود که هوش مصنوعی چگونه باید در ساختارهای اداری و سازمانی مورد استفاده قرار گیرد و چگونه در ساختار تدریس و آموزش وارد شود تا دانشگاه را به سمت دانشگاههای مسئلهمحور ببرد.»
او ادامه داد: «همه اینها باید تعریف شود و این یک کار فوقالعاده تخصصی است. بنابراین اصلاً نباید بهسادگی به این موضوع نگاه کنیم که هوش مصنوعی فقط یک ابزار است که سؤالی از آن میپرسیم و جوابی به ما میدهد. نه؛ هوش مصنوعی یک تفکر است. و اگر نخواهیم از دنیا عقب بمانیم، باید خیلی اصولی به پیادهسازی این مسیر شروع کنیم.»
اصغری در ادامه با اشاره به اقدامات پیشرو گفت: «میتوانیم در دانشگاه آزاد اسلامی در مرحله اول یک هاب هوش مصنوعی در دانشگاه ایجاد کنیم و بعد آن را به سطح ملی و حتی منطقهای گسترش دهیم. برای این کار، برنامهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت داریم تا ظرف چهار سال به این هدف برسیم.»
او در جمعبندی نهایی تصریح کرد: «در این مسیر، باید یک مرکز فرماندهی هوش مصنوعی طراحی و ایجاد کنیم که بتواند نحوه استفاده از این فناوری را در تمام ارکان آموزش، چه در امور اداری و آموزشی، چه در مسائل محتوایی یا موضوعمحور مربوط به دانشکدههای موضوعی، سامان دهد. این موضوع بههیچوجه آنقدر ساده نیست که هر استادی بخواهد بهصورت مستقل و سلیقهای دربارهاش تصمیم بگیرد. فکر میکنم باید یک نقشه راه راهبردی (رودمپ) تعریف شود که بر اساس آن، همه بهصورت هماهنگ جلو برویم و به یک هدف مشخص و ارزشمند برسیم.»














