حسین الشیخ، سیاستمدار فلسطینی و از اعضای باسابقه جنبش فتح است که در آوریل ۲۰۲۵ توسط محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، بهعنوان معاون خود منصوب شد. این انتصاب که با تأیید کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) صورت گرفت، او را بهعنوان جانشین احتمالی عباس معرفی میکند. او به دلیل نقشهای کلیدیاش در هماهنگی با رژیم اسرائیل و ارتباط با نمایندگان بینالمللی، از جمله ایالات متحده و کشورهای عربی حوزه خلیجفارس، شناخته میشود. پیشازاین، او بهعنوان دبیرکل کمیته اجرایی ساف و رئیس اداره کل امور مدنی فلسطین فعالیت میکرد. بااینحال، انتصاب او با انتقادات داخلی مواجه شده است. برخی از فلسطینیها به دلیل روابط نزدیکش با رژیم، او را سخنگوی اشغالگران مینامند. همچنین، این انتصاب بدون برگزاری انتخابات و از طریق تصمیمگیریهای درونسازمانی انجام شده است که نگرانیهایی درباره مشروعیت و شفافیت فرایند جانشینی ایجاد کرده است.
پیشینه و فعالیتهای سیاسی
حسین الشیخ، سیاستمدار برجسته فلسطینی، در ۱۴ دسامبر ۱۹۶۰ در رامالله، در منطقهای که در آن زمان تحت اداره اردن بود، به دنیا آمد. او از خانوادهای پناهجو بااصالت روستای دیربطریف در منطقه رمله است که در جریان جنگ ۱۹۴۸ آواره شد. در سال ۱۹۷۸، در سن ۱۸ سالگی، الشیخ به دلیل فعالیتهای سیاسیاش علیه اشغالگران دستگیر شد و به مدت ۱۱ سال در زندانهای رژیم اسرائیل زندانی بود. در این مدت، او زبان عبری را آموخت و با ساختارهای امنیتی و سیاسی رژیم آشنا شد.
آغاز فعالیتهای سیاسی
پس از آزادی در سال ۱۹۸۹، الشیخ به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد. او در سال ۱۹۹۳ در تأسیس کمیتههای سیاسی در کرانه باختری و نوار غزه پس از توافقات اسلو نقش داشت. در سال ۱۹۹۴، بهعنوان سرهنگ در بخش امنیت پیشگیرانه فلسطین منصوب شد.
نقشهای کلیدی در تشکیلات خودگردان
الشیخ در سال ۱۹۹۹، بهعنوان دبیرکل فتح در کرانه باختری انتخاب شد و سپس از سال ۲۰۰۷ تا ۲۰۲۵، ریاست اداره کل امور مدنی را بر عهده داشت. در سال ۲۰۰۸، به عضویت کمیته مرکزی فتح درآمد و این سمت را در دورههای بعدی نیز حفظ کرد. او در سال ۲۰۲۲، بهعنوان دبیرکل کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) و در نهایت در آوریل ۲۰۲۵، بهعنوان نخستین معاون رئیسجمهور فلسطین منصوب گردید.
نگاه به مسئله فلسطین، مقاومت و رژیم اشغالگر
حسین الشیخ از چهرههای میانهرو و طرفدار مذاکره با رژیم اسرائیل است و عموماً در تقابل با جنبشهای مقاومت مانند حماس و جهاد اسلامی قرار دارد.
رابطه با رژیم اسرائیل
او نقش اصلی در هماهنگیهای امنیتی بین تشکیلات خودگردان و رژیم عبری دارد (بر اساس توافقهای اسلو). منتقدان او را به همکاری با اشغالگران متهم میکنند، اما طرفدارانش معتقدند این هماهنگیها برای حفظ بقای تشکیلات خودگردان ضروری است. پس از جنگ ۲۰۲۳ غزه، او همچنان بر راهحل دو دولتی تأکید دارد، اما بسیاری فلسطینیها این دیدگاه را غیرواقعبینانه میدانند.
نگاه به مقاومت مسلحانه
الشیخ مخالف مقاومت مسلحانه است و آن را باعث تشدید سرکوب رژیم اسرائیل میداند. او از مبارزه سیاسی و دیپلماتیک حمایت میکند و خواهان بازگشت به مذاکرات صلح است. گروههای مقاومت مانند حماس او را سازشکار میدانند و معتقدند همکاری او با رژیم صهیونیستی به تضعیف مبارزه فلسطینیها منجر شده است.
جایگاه در آینده رهبری فلسطین
برخی او را جانشین احتمالی محمود عباس میدانند، اما رقابتهای داخلی در فتح و مخالفت گروههای مقاومت، آینده سیاسی او را نامشخص کرده است. اگر روزی رهبر تشکیلات خودگردان شود، احتمالاً سیاستهای همکاری با رژیم اسرائیل و غرب را ادامه خواهد داد.
واکنشها به انتصاب حسین الشیخ
واکنشها به حسین الشیخ و سیاستهای او در میان اسرائیلیها، اعراب و فلسطینیها بسیار متفاوت و بعضاً متناقض است. در ادامه به بررسی مواضع هر گروه میپردازیم:
واکنش رژیم اسرائیل
در سرزمینهای اشغالی، این انتصاب بهعنوان گامی در جهت حفظ همکاریهای امنیتی و اداری با تشکیلات خودگردان فلسطین تلقی شد. الشیخ که مسئول هماهنگیهای مدنی با رژیم اسرائیل است، روابط نزدیکی با مقامات اسرائیلی دارد. بااینحال، رژیم دولت عبری بهویژه نخستوزیر بنیامین نتانیاهو، با نقشآفرینی تشکیلات خودگردان در غزه و تشکیل دولت فلسطینی مخالف است. اما مقامات اسرائیلی عموماً او را یک شریک قابلاعتماد میدانند، چون همکاری او باعث تسهیل کنترل کرانه باختری میشود. نخبگان امنیتی رژیم (مانند شاباک و ارتش) با او ارتباط نزدیک دارند، چون او در سرکوب مقاومت (بهویژه حماس و جهاد اسلامی) همکاری میکند. جناح راست اسرائیلی (مثل نتانیاهو و بنت) او را مفید میدانند، اما هرگز به تشکیل دولت فلسطینی واقعی کمک نمیکنند. جناح چپ رژیم (مانند حزب کارگر) از او حمایت میکند، چون او نماد «معتدلها» در فلسطین است، اما تأثیر این جناح در سیاست اسرائیل کم شده است.
واکنش کشورهای عربی
به گزارش رویترز کشورهای عربی، بهویژه کشورهای حوزه خلیجفارس، از این انتصاب بهعنوان گامی در جهت اصلاحات در تشکیلات خودگردان استقبال کردند. ایالات متحده و این کشورها خواستار اصلاحات در ساختار رهبری فلسطین هستند تا این نهاد بتواند نقش مؤثرتری در اداره غزه پس از جنگ ایفا کند. الشیخ بهعنوان چهرهای عملگرا و دارای روابط بینالمللی، میتواند در این مسیر نقشآفرینی کند. اگر جزئیتر بخواهیم بررسی کنیم کشورهای عربی نزدیک به غرب (مثل مصر، اردن، امارات، عربستان) از او حمایت میکنند، چون او مخالف مقاومت مسلحانه و طرفدار مذاکره است. قطر و ترکیه رابطه محتاطانهای با او دارند، چون بیشتر از حماس حمایت میکنند. اما مردم این کشورهای عربی عموماً او را نماد شکست پروژه صلح میدانند و از مقاومت (مانند حماس) بیشتر حمایت میکنند.
واکنش جامعه فلسطینی
در میان فلسطینیها، انتصاب الشیخ با واکنشهای منفی همراه بوده است. بسیاری او را به دلیل روابط نزدیکش با رژیم اسرائیل و نقش در هماهنگیهای امنیتی، نماینده سیاستهای محافظهکارانه و دور از خواست عمومی میدانند. به گزارش نیو عرب برخی از گروههای فلسطینی، مانند حماس و جهاد اسلامی، این انتصاب را غیرقانونی و تلاش برای تحکیم قدرت عباس توصیف کردند. همچنین، سخنان الشیخ درباره آمادگی تشکیلات خودگردان برای اداره غزه پس از جنگ، با انتقادات گستردهای مواجه شد و برخی او را به بیتوجهی به رنج مردم غزه متهم کردند. برای مثال دیدارهای الشیخ با مقامات اسرائیلی مانند یائیر لاپید، وزیر امور خارجه وقت، با انتقادات گروههایی مانند حماس مواجه شد که این ملاقاتها را خیانت به فداکاریهای مردم فلسطین توصیف کردند. در مجموع، درحالیکه انتصاب الشیخ ممکن است از نظر بینالمللی بهعنوان گامی در جهت ثبات و اصلاحات تلقی شود، اما در داخل جامعه فلسطینی با شکوتردید و مخالفتهایی مواجه است که آنها در دو گروه کلی میتوان جا داد: طرفداران فتح و تشکیلات خودگردان که او را سیاستمدار واقعبین میدانند که در شرایط سخت، حداقل دستاوردها را حفظ میکند و معتقدند مقاومت مسلحانه فقط به سرکوب بیشتر اسرائیل منجر میشود.
حماس، جهاد اسلامی، جنبشهای مردمی که او را خائن و همکار اشغالگران میدانند و معتقدند همکاری امنیتی او با اسرائیل، قتلعام فلسطینیها را آسانتر کرده است. پس از جنگ ۲۰۲۳ غزه، محبوبیت او در میان فلسطینیها بهشدت کاهشیافته و اکثر فلسطینیها (بهویژه جوانان) او را نماینده یک سیستم فرسوده و شکستخورده میدانند.
رابطه با ایران و محور مقاومت
الشیخ بهطور سنتی با ایران و محور مقاومت که شامل گروههایی مانند حزبالله لبنان، حماس و جهاد اسلامی فلسطین است، رابطه نزدیکی ندارد. او به دلیل روابط نزدیکش با رژیم اسرائیل و نقش در هماهنگیهای امنیتی، از سوی برخی گروههای مقاومت بهعنوان نماینده سیاستهای محافظهکارانه و دور از خواست عمومی فلسطینیان شناخته میشود. در واقع، برخی از گروههای فلسطینی، مانند حماس و جهاد اسلامی، انتصاب او را بهعنوان معاون محمود عباس غیرقانونی و تلاش برای تحکیم قدرت عباس توصیف کردند.
موضعگیری نسبت به مقاومت
الشیخ در مصاحبهای با الجزیره تأکید کرد که اظهاراتش درباره محاکمه حماس پس از پایان جنگ غزه تحریف شده است و تشکیلات خودگردان فلسطین اولین طرفی بود که از مقاومت دفاع کرد. او همچنین توافق با رژیم اسرائیل درباره آزادکردن اموال بلوکه شده تشکیلات خودگردان را تکذیب کرد و بر لزوم به حاشیه راندن کابینه رژیم دولت عبری به ریاست بنیامین نتانیاهو در سطح بینالمللی تأکید کرد.














