محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، انتقاداتی به تغییر قانون وارد کرد و پس از آن گفت که موضوع انتخابات شورای شهر فعلاً از دستور کار شورا خارج شده است.
در سال پیش رو با چه چالشهایی در انتخابات شورای شهر مواجه خواهیم بود؟
پروژه برپایی شورای شهر، آنطور که مدنظر قانونگذار در ابتدای تأسیس و تشکیل قانون اساسی جدید بوده، با منطقی که قانون دنبال میکرد، متأسفانه در مقام اجرا رخ نداده است. بخشی از این مصیبت به یک تأخیر تاریخی که در مقطع جنگ رخ داد و به دلیل شرایط خاصی که کشور داشت، قابل قبول بود. انتخابات شورا به تأخیر افتاد و ما اولین دور شوراها را در سال 78 برگزار کردیم. در آن مقطع هم با تأخیری مواجه بود. نظر آقای هاشمی، بر این بود که اگر به جای اقدام برای برپایی شورا بهصورت سراسری، کار را در حد چند شهر بزرگ تقلیل دهیم و چیزی بالغ بر تعدادی از شهرهای کوچک را آسیبشناسی کنیم و اشکالات کار را استخراج کنیم و قوانین موضوعه و نیازهای زمان را در آن دخالت دهیم، بعد با یک شناخت جامعتری بتوانیم انتخابات شوراها را سراسری برگزار کنیم. لکن در دولت آقای خاتمی، اساساً شوراها تحت عنوان یک پروژه سیاسی مطرح شد و نزد جریان اصلاحطلب یک ماهیت سیاسی پیدا کرد. به نکته و تذکر آقای هاشمی توجهی نشد و شوراها بهصورت سراسری برگزار شدند و طبیعتاً همان مشکلی که در ذهن آقای هاشمی و دوستان شکل گرفته بود که ممکن بود امر شوراها ناموفق شود، خود را نشان داد. شوراها با هیجان سیاسی بهصورت سراسری شکل گرفت و ناخواسته حقیقت امر شورا که خدمت به جامعه و ارائه خدمات بهینه شهری به شهروندان بود، تحت تأثیر نگاه سیاسی و وجه سیاسی شورا مغفول واقع شد. اگر نگوییم مغفول واقع شد، به هر صورت به آن آسیب زد. این مشکل همچنان جاری و ساری است. نکته دوم اینکه این ماجرا در فرایند تاریخ چند دوره که اکنون در دوره ششم و هفتم شورا هستیم، دستاویز و بازیچه برخی سیاستگران عرصه اصولگرایی قرار گرفت که یک مرحله به دلایلی انتخابات شورا را به تأخیر انداختند. در دورهای که در شورا در قدرت بودند و مجدداً در این دوره هم تکرار شد. در شورای آن دوره و این دوره دست به اقدام ناموجهی زدند که انتخابات شوراها را به تأخیر انداختند.
شما منتقد به تأخیر افتادن انتخابات بودید؟
بله، میتوانیم استدلال و توجیه کنیم که چون دو انتخابات دیگر در پیش داریم، میخواهیم اینها را از لحاظ زمانی یکسان کنیم تا بتوانیم هزینهها را کاهش دهیم. این توجیهات وجود دارد، اما این شیوه توجیهی مشکلی را حل نمیکند، چون ممکن است فردا روزی حادثهای رخ دهد و یک مسئله پیش بیاید و بخواهیم با سرنوشت انتخابات بازی کنیم. وقتی جنگ مانع برگزاری انتخابات مجلس نشد، هیچ زمان امام اجازه نداد در شرایط بحرانی انتخابات پارلمان تأخیر بیفتد. چطور در شرایط متعارف باید به خودمان اجازه دهیم که با سرنوشت سیاسی جامعه بازی کنیم و به تناسب میلمان، در آن زمان با آن رفتار ناشایستی انجام دهیم؟ من با این رویکرد مسئله دارم. پیام سیاسی این رفتار به جامعه مردمی ما این خواهد شد که ظاهراً همه بازی است و دوست دارند هر جور میلشان است آن را مدیریت کنند. هیچگاه در حزب گفتوگو به این معنا نکردیم که آسیبشناسی کنیم، اما تقریباً دیدگاه دوستان حزب با آنچه مطرح کردم تطبیق دارد. اما ما نمیتوانیم در مقابل مصوبه قانونی مجلس، ولو اینکه مخالف هستیم، بایستیم. وقتی مصوب میشود، باید تمکین کنیم و در قبال این تمکین، هم باید نظرات توجیهی خودمان را به مقامات ذیربط اعلام کنیم. اگر قرار بود خرداد ماه انتخابات شورا را داشته باشیم، حتماً و مسلماً جلسات گفتوگو را در حزب راهاندازی میکردیم و روی موضوع شورا تصمیم میگرفتیم. نفس این تأخیر ما را با تأخیر ناخواسته یا منطقی منتقل کرد و موضوع شورا از دستور کار فوری حزب خارج شده است.
ایدۀ حزب کارگزاران برای انتخابات چیست؟
تنها گروه سیاسی که در تاریخ چهلساله ایران تجربه مدیریت شهری را دارد، کارگزاران است و مهمترین تجربه در دوره کرباسچی بهعنوان دبیر کل حزب، مبدأ حرکت تاریخساز در سرنوشت کار مدیریت شهری بود و بعد هم در پایان دوره شوراها برگزار شد و نتایج آن هم روشن بود و جریان اصلاحات به پیروزی رسید. تجارب ما روشن است. خدماتی که باید به شهروندان ارائه شود، آن چیزی که در حد فاصل سالهای 68 تا 76 و 77 در مدیریت شهر تهران بهعنوان تجربه موفق در روزگار ما به شمار میرود. اگر با همان نگاه امروز مطابق با منویات مردم مطالباتشان را سازماندهی کنیم و ساختارها را برای آن تعریف کنیم. میتوان گفت ما در این حوزه صاحب سبک و صاحبنظر هستیم و برنامه داریم.














