اتکا بر پروژههای ناتمام اقتصادی و کریدوری ایران و آذربایجان میتواند، فرصت خوبی برای بهبود روابط دو کشور باشد، موضوعی که در سفر روز گذشته رئیسجمهور به آذربایجان نیز مورد اشاره قرار گرفت. یکی از آن پروژهها، کریدور ناتمام زنگهزور است، تکمیل این پروژهها میتواند، در حوزه سیاسی نیز برای دو کشور نتایج مثبتی به همراه داشته باشد اگرچه شیطنتهای رژیمصهیونیستی که در سالهای گذشته، در نقشآفرینی ایران در قفقاز سایه انداخته را نباید نادیده گرفت. حسن گلی، کارشناس مسائل قفقاز در گفتوگویی که با ما داشته به ابعاد مختلف و آوردههای احتمالی سفر رئیسجمهور پرداخته که در ادامه از نظر میگذرانید.
سفر رئیسجمهور میتواند نقطه عطفی برای پایان کدورتها باشد
حسن گلی در مورد اهمیت سفر رئیسجمهور، در موقعیت و شرایط فعلی منطقه گفت: «روابط ایران و آذربایجان در حداقل سه دهه گذشته با فراز و فرودهایی که داشته، مورد توجه قدرتهای منطقهای و حتی بینالمللی بوده است و طبیعتاً روابط صمیمانه دو کشور واجد اهمیت بوده، مخصوصاً در شرایط خاص امروز نظام بینالملل و وضعیت ویژهای که منطقه ما دارد. طبیعتاً این روابط از ویژگیها و اهمیتهای خاصی برخوردار است. باتوجه به اینکه دولت جدید ایران، در ادامه سیاست همسایگی دولت قبلی، البته با علاقه به توسعه روابط با کشورهای همسایه، گام برداشته است. این سفر در امتداد سفرهایی است که آقای پزشکیان به چند کشور آسیای میانه داشت و اهمیت منطقه قفقاز برای ایران را یکبار دیگر نشان میدهد. ویژگی خاص این سفر این است که پس از مشکلاتی که در روابط ایران و آذربایجان طی دو سه سال گذشته اتفاق افتاده بود، این سفر میتواند بهعنوان نقطه عطفی در روابط و پایانبخش همه سوءتفاهمها و کدورتهایی باشد که در روابط دو کشور وجود داشته است. از نگاه جمهوری آذربایجان، بعضی نامهربانیها را در روابط دوجانبه طی دو سه سال اخیر شاهد بودیم. مذاکرات و نفس این سفر میتواند پایانی بر این روند نهچندان خوب این دو سه سال اخیر و آغاز روابط محکم و رو به جلو برای هر دو کشور باشد.»
باید جا را برای افزایش نفوذ اسرائیل در منطقه تنگ کنیم
نمیتوان این گزاره را انکار کرد که جمهوری آذربایجان، زمین بازی صهیونیستهاست، حسن گلی در مورد اینکه راه مواجهه با این نفوذ در منطقه قفقاز چیست، گفت: «از جمله عواملی که همواره تأثیر منفی بر روابط ایران و آذربایجان گذاشته که به عنوان طرف ثالث در روابط بینالملل شناخته میشود، همین مسئله رژیمصهیونیستی است و تلاشی که این رژیم برای تعمیق نفوذ خود در منطقه قفقاز جنوبی، چه در آذربایجان، چه ارمنستان و حتی گرجستان دارد. الان که بحث آذربایجان مطرح است، اسرائیل علاقهمند است با یک کشور مسلمان و با اکثریت جمعیت شیعه در کنار مرزهای جمهوری اسلامی ایران، روابط مستحکمی برقرار کند و تا حدود زیادی هم در این امر موفق شده است. یکی از نگرانیهای ایران یا یکی از ملاحظات ایران در ارتباط با آذربایجان این بوده است که آذربایجان، بهعنوان کشوری که عضو سازمان همکاریهای اسلامی است و جمعیت غالب آن مسلماناند، بایستی الزامات حکمرانی در نظام بینالملل بهعنوان یک کشور اسلامی را رعایت کند. یکی از ملاحظات افکار عمومی داخل کشور و همچنین نظام سیاسی و دستگاه سیاست خارجی کشور این بوده که در بحبوحه این یکونیم سالی که در غزه این اقدامات و جنایات غیرانسانی جریان داشته، انتظار حداقلی افکار عمومی کشور و جهان اسلام این بوده که دولتهای اسلامی حداقل روابط اقتصادی خود را با رژیمصهیونیستی کاهش دهند. ما این را در روابط اسرائیل و آذربایجان متأسفانه شاهد نیستیم. بخش عمدهای از انرژی مورد نیاز اسرائیل را جمهوری آذربایجان تأمین میکند و در سایر بخشها نیز ما شاهد نزدیکی و پیوند نامبارک اسرائیل و جمهوری آذربایجان هستیم. در اینجا دو نگاه وجود دارد: یک نگاه مبتنی بر این است که حالا که روابط رژیمصهیونیستی و آذربایجان گسترش یافته، ما باید دور باشیم و نباید وارد این روابط شویم یا آن را ارتقا ببخشیم، که من مخالف این دیدگاهم. اتفاقاً ما، بهعنوان کشوری که پیوندهای تاریخی با آذربایجان داریم، تا همین دو قرن پیش، مردم ایران و مردم آذربایجان در یک واحد سیاسی زندگی میکردند و در کنار هم بودند؛ الان هم بحث همسایگی، اشتراکات زبانی، اشتراکات دینی، اشتراکات مذهبی. این ما هستیم که باید با تقویت روابطمان با جمهوری آذربایجان، جا را برای ارتقای روابط با دولت نتانیاهو و تلآویو تنگ کنیم. اینها چالشهای روابط ایران و آذربایجان است. راه مواجهه با نفوذ اسرائیل در منطقه، ارتقا و تعمیق روابط ایران و آذربایجان در سطوح مختلف، از جمله در حوزههای اقتصادی، تجاری و سیاسی است تا این مسئله بتواند زمینه کاهش روابط اسرائیل و آذربایجان را فراهم بیاورد. این را هم بایستی در نظر بگیریم که بخشی از آنچه در مورد روابط آذربایجان و اسرائیل از طرف اسرائیلیها و رسانههای اسرائیلی مطرح میشود، چه بسا بزرگنمایی باشد؛ از باب اینکه روابط ایران و آذربایجان را تحت تأثیر قرار بدهند. همین الان هم که آقای پزشکیان در سفر جمهوری آذربایجان هستند، شما میبینید که بعضی رسانههای اسرائیلی از سفر قریبالوقوع نتانیاهو به آذربایجان صحبت میکنند و تلاشهایی انجام میدهند تا روابط ایران و آذربایجان همیشه روابطی تنشآمیز باشد. نقطه مقابل این باید سیاست خارجی ما باشد که یک روابط مستحکم و دوستانه بین ایران و آذربایجان ایجاد کند.»
سفر رئیسجمهور؛ فرصتی برای تکمیل پروژههای ناتمام
گلی اشارهای به چالشهای روابط ایران و آذربایجان کرد و گفت: «ما با آذربایجان ـ که حدود ۷۰۰ کیلومتر مرز مشترک داریم و ارتباطات دیرینهای در همه سطوح، همانطور که عرض کردم، داریم ـ باید در همه حوزهها روابط مستحکمی داشته باشیم. در عالم سیاست خارجی، یکسری واقعیتهای خوشایند یا ناخوشایند وجود دارد. یکی از این واقعیتها این است که به نظر میرسد جمهوری آذربایجان علاقهمندی جدی برای تعمیق روابط با ایران ندارد. برعکسش را اگر جمهوری آذربایجان بخواهد ثابت کند، بایستی گامهای عملی بردارد تا نشان دهد از عزم جدی برای برقراری روابط همهجانبه و مستحکم با جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. اگر بخواهیم مصداقی صحبت کنیم که در چه حوزههایی باید این علاقهمندی را نشان بدهد؟ بحث کریدور شمال ـ جنوب، که یک بحث اساسی است و میتواند در تجارت منطقه و حتی تجارت جهانی تغییرات اساسی به نفع کشورهایی که در این حوزه قرار گرفتهاند ایجاد کند، سرعت مبادلات را افزایش دهد و هزینه مبادلات تجاری را کاهش دهد و هم آذربایجان و هم ایران ذینفع کریدور شمال ـ جنوباند. اما ما از مدتها قبل شاهدیم که تلاش جدی از طرف آذربایجانی برای اتمام این پروژه صورت نگرفته است که باید جدیتر اقدام کنند. قرار بود آذربایجان در احداث ریل بخشی از کریدور شمال ـ جنوب در منطقه قزوین تا رشت یا رشت تا آستارا مشارکت داشته باشد، که این هیچگاه محقق نشد. این بحث مالی که قرار بود مشارکت کنند، در حالی که خیلی هم در کشور خودشان در رسانهها تبلیغ کردند که دارند مشارکت میکنند، ولی هیچگاه عملی نشد. شاهدیم که ظرفیت ریلی جمهوری آذربایجان نسبت معناداری با آنچه که بایستی برای تحقق کریدور شمال ـ جنوب داشته باشد، وجود ندارد. باید وضعیت ریلی خود را چندین برابر کند تا این کریدور بتواند محقق شود. این یکی از آن حوزههایی است که در کمیسیون مشترک همکاریهای دو کشور و در سفر آقای رئیسجمهور، بایستی مدنظر باشد. یا کریدور ارس که از منطقه آببند جمهوری اسلامی ایران در حال احداث است تا جمهوری آذربایجان را به شکل ایمنی به جمهوری خودمختار نخجوان متصل کند؛ این هم بایستی شاهد باشیم که کارهای اجراییاش سرعت بگیرد و عملاً محقق شود. خیلی از منازعات و چالشهای منطقهای، که با طرح مسائلی مثل کریدور زنگهزور مطرح میشود، کریدور ارس میتواند پایانی بر این مجادلات باشد و روابط مستحکمی را بین ایران و آذربایجان ایجاد کند و یکی از چالشهای موجود را بین کشورهای منطقه مرتفع سازد. الان در آذربایجان شاهدیم که در مناطق آزادشده در قرهباغ و مناطق پیرامونی آن، کارهای عمرانی مختلفی صورت میگیرد. یکی از نشانههای اینکه جمهوری آذربایجان ارادهای برای تحکیم روابط با ایران دارد، میتواند این باشد که شرکتهای ایرانی علاقهمند به حضور و فعالیت و سرمایهگذاری در این مناطق مجوز پیدا کنند. الان چندین سال از این مسئله گذشته و شرکتهای کشورهای دیگر مثل ترکیه و متأسفانه رژیمصهیونیستی در این مناطق، در مناطق همجوار ما فعالیت میکنند اما شرکتهای ایرانی مجال آن را پیدا نکردند که در این منطقه فعالیت کنند و کار اقتصادی انجام دهند. اگر این مسائل حل شود، ما میتوانیم امیدوار باشیم که روابط ایران و آذربایجان بعد از یک دوره پرتنش، وارد مسیر معقول و منطقی شود.»














