بر اساس گزارش اخیر خبرگزاری آکسیوس در جریان گفتوگوهای روز شنبه گذشته وزیر امور خارجه ایران، سیدعباس عراقچی به فرستاده کاخ سفید، استیو ویتکاف پیشنهاد کرده است که به دلیل پیچیدگیهای دستیابی به یک توافق جامع هستهای ابتدا مذاکرات روی یک توافق موقت متمرکز شود. این پیشنهاد با پاسخ محتاطانه ویتکاف مواجه شده که تأکید کرده است اولویت کنونی، دستیابی به یک توافق جامع در بازه زمانی ۶۰ روزه مدنظر دونالد ترامپ است، اما در صورت نیاز به زمان بیشتر، ایده توافق موقت میتواند مورد بازنگری قرار گیرد.
یکی از سؤالاتی که ذهن هر فرد پیگیر مذاکرات بین تهران و واشنگتن را درگیر میکند این است که آیا شیوه جدید مذاکرات با استفاده از تجربه مسیر طیشده برجام مشابه با آن اتخاذ میشود و یا اینکه برای جلوگیری از شکست مجدد، توافق جدید از مسیری کاملاً متفاوت پیگیری میشود؟ تا به این جای کار گزینه اول به نظر محتملتر میرسد چون مطالبات اصلی تغییری نکرده است. آمریکا از ایران محدودیت غنیسازی را مطالبه کرده و ایران هم پذیرفته بدون ورود به سایر موضوعات در مقابل رفع تحریمها در مورد میزان غنیسازی خود مذاکره کند. آنچه این گزینه را محتملتر میکند که تجربه مذاکرات برجام برای ساختن ریل مذاکرات جدید نیز به کار گرفته شود. برخی گمانهزنیها در مورد مطالبه ایران برای رسیدن به یک توافق موقت قبل از توافق جامع است، یعنی مشابه همان چیزی که در مذاکرات برجام انجام شده بود. این گمانهزنی اگرچه دقیق نیست؛ اما به نظر نمیرسد که تجربیات آموختهشده از مسیر توافق موقت و سپس توافق جامع پیشین در میز مذاکرات جدید به طور کامل دور انداخته شود.
توافق موقت هستهای همانطور که در تجربه ژنو مشاهده شد میتواند ابزاری مؤثر برای کاهش تنشها و ایجاد فضای مذاکره باشد. بااینحال موفقیت آن به طراحی دقیق، توازن تعهدات و مدیریت ریسکها بستگی دارد. ایران با درسگیری از تجربه ژنو، میتواند در مذاکرات جدید رویکردی اتخاذ کند که ضمن حفظ منافع ملی، از تکرار مشکلات گذشته جلوگیری کند.
رؤیابافی درمورد توافق زودهنگام قدرت امتیازگیری را میگیرد
قبل از آنکه به این پرسش پاسخ داده شود که توافق موقت چه دستاوردها و پیامدهایی دارد باید به این موضوع تأکید شود که رؤیابافی درمورد زودهنگام بودن هرگونه توافقی قبل از آنکه وزارت خارجه چنین موضعی اتخاذ کرده باشد صرفاً افکار عمومی را به حالت انتظار قرار داده و باعث میشود طرف مقابل برای امتیازگیری تیم ایرانی را در میز مذاکره تحتفشار قرار داده و از دادن حقوق طبیعی مردم ایران طفره برود.
اظهارات محمد قوچانی، روزنامهنگار ایرانی در اینستاگرام درباره احتمال یک «سورپرایز اردیبهشت» یا «سورپرایز بهار» در مذاکرات، دقیقاً چنین نقش مخربی را به ضرر تیم مذاکرهکننده ایرانی ایفا میکند.
قوچانی با استفاده از عباراتی مانند «سورپرایز اردیبهشت» این تصور را ایجاد کرده که توافق هستهای قریبالوقوع است. این ادعا از نظر واقعیات مذاکرات مشکل دارد، زیرا هنوز مذاکرات فنی آغاز نشده و هیچ نشانه مشخصی از پیشرفت سریع وجود ندارد. ایجاد چنین انتظاراتی میتواند فشار اجتماعی و سیاسی بر تیم مذاکرهکننده ایران را افزایش دهد و آنها را در موقعیت ضعف قرار دهد. وقتی رسانهها و چهرههای عمومی از قریبالوقوع بودن توافق سخن میگویند، ممکن است جامعه بهاشتباه تصور کند که هرگونه توافقی، حتی اگر به نفع منافع ملی نباشد بهتر از نبود توافق است. این فضا میتواند تیم مذاکرهکننده را تحتفشار قرار دهد تا به توافقی تن دهد که شروط حداقلی ایران را برآورده نمیکند. علاوه بر این یادداشت قوچانی به پیچیدگیهای فنی و سیاسی مذاکرات توجه کافی نشان نداده است. مذاکرات هستهای نیازمند هماهنگیهای گسترده بینالمللی، بررسیهای فنی دقیق و همچنین توافق بر سر مسائل اقتصادی و سیاسی است. سادهسازی این فرایند میتواند به سوءتفاهم در افکار عمومی منجر شده و زمینه را برای ضریب بخشیدن به روایتهای غربی فراهم کند که تلاش دارند زمینه را برای مقصرنمایی ایران در صورت شکست مذاکرات فراهم آورند.
موافقان توافق موقت را گام نخست اعتمادسازی میدانند
پیشنهاد توافق موقت بهعنوان یک راهحل میانی، موافقان و مخالفانی در داخل و خارج ایران دارد. موافقان معتقدند توافق موقت میتواند بهعنوان گامی برای اعتمادسازی بین ایران و ایالات متحده عمل کند. با اجرای تعهدات محدود، هر دو طرف میتوانند پایبندی یکدیگر را محک بزنند. از نظر این گروه توافق موقت میتواند شامل لغو محدود تحریمها یا آزادسازی بخشی از داراییهای بلوکهشده ایران باشد که به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک میکند. همچنین با تمرکز بر توافق موقت، ایران میتواند از فشار جدول زمانی ۶۰ روزه پیشنهادی ترامپ کاسته و زمان بیشتری برای مذاکرات جامع فراهم کند. برخی کارشناسان معتقدند که باتوجهبه سابقه بدعهدی آمریکا، بهتر است ابتدا تعهدات محدودتری از این کشور مطالبه شود. در صورت پایبندی، میتوان به مذاکرات جامعتر وارد شد.
مخالفان درمورد خالیشدن دست ایران قبل از مذاکرات جامع نگرانند
در مقابل مخالفان توافق موقت استدلال میکنند که ایران ممکن است در ازای تعهدات محدود، امتیازات قابلتوجهی مانند کاهش فعالیتهای هستهای بدهد، اما آمریکا به تعهدات خود پایبند نماند. این امر ایران را در موقعیت ضعف قرار میدهد. از دیدگاه این طیف با پذیرش توافق موقت ایران ممکن است بخشی از اهرمهای خود، مانند پیشرفتهای هستهای را از دست بدهد درحالیکه تضمینی برای دستیابی به توافق جامع وجود ندارد. علاوه بر این توافق موقت نیازمند نظارت و راستیآزمایی دقیق است. باتوجهبه سابقه اختلافات در اجرای برجام، این فرایند میتواند به تنشهای جدید منجر شده و احتمال تحقق توافق جامع را کاهش دهد بهویژه که سابقه دونالد ترامپ در خروج از برجام و اعمال تحریمهای جدید، پایبندی او به هرگونه توافق، حتی توافق موقت را محل تردید قرار میدهد.
در تجربه مشابه چه حاصل شد
توافق موقت ژنو در سال ۱۳۹۲ یکی از نقاط عطف در مذاکرات هستهای ایران با گروه 1+5 بود. این توافق بهعنوان یک آتشبس موقت طراحی شد تا فضای لازم برای مذاکرات جامع فراهم شود. یکی از مهمترین دستاوردهای توافق موقت ژنو برای ایران، حفظ ساختار کلی برنامه هستهای بود. این توافق به ایران اجازه داد تا بدون عقبگرد یا توقف دائمی، فعالیتهای هستهای خود را ادامه دهد. بهعنوانمثال، غنیسازی اورانیوم زیر ۵ درصد در تأسیسات نطنز و فردو بدون وقفه ادامه یافت. همچنین امکان توسعه کیفی برنامه هستهای از طریق تحقیقوتوسعه حفظ شد. این امر به ایران این اطمینان را داد که قابلیتهای هستهایاش، حتی در دوره محدودیتهای موقت از بین نمیرود و میتواند در کمتر از ۲۴ ساعت بخشهای متوقفشده را فعال کند. توافق ژنو موفق شد روند تشدید تحریمهای نفتی را متوقف کند. پیش از توافق، صادرات نفت ایران به دلیل تحریمهای آمریکا از 2.5 میلیون بشکه در روز به کمتر از یک میلیون بشکه کاهش یافته بود.
همچنین توافق موقت با ایجاد کانالهای بانکی برای تأمین مواد غذایی، دارویی و تجهیزات پزشکی و افزایش سقف مبادلات تجاری با اروپا، بهصورت مقطعی به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کرد. آزادسازی 4.2 میلیارد دلار از درآمدهای مسدودشده ایران نیز نقدینگی مهمی را در اختیار کشور قرار داد. این توافق با تعیین چشماندازی برای گام نهایی، مذاکرهکنندگان را ملزم کرد تا در بازه زمانی مشخصی به سمت توافق جامع حرکت کنند. این ساختار اگرچه در عمل به طولانیشدن مذاکرات منجر شد اما از بنبست دیپلماتیک جلوگیری کرد و امکان ادامه گفتوگوها را فراهم آورد.
عبرتهای ژنو فراموش نشود
یکی از مشکلات اصلی توافق موقت ژنو، عدم پایبندی به بازه زمانی ششماهه بود. اگرچه توافق برای یک دوره موقت طراحی شده بود، اما مذاکرات به دلیل پیچیدگیهای فنی و سیاسی حدود ۲۰ ماه طول کشید. این تمدید مکرر، ایران را در حالت تعلیق نگه داشت و از بهرهبرداری کامل از مزایای اقتصادی توافق جلوگیری کرد. یکی از انتقادات اصلی به توافق موقت، عدم تقارن در اجرای تعهدات بود. ایران بهسرعت تعهدات خود، از جمله توقف غنیسازی ۲۰ درصد و تبدیل ذخایر موجود را اجرا کرد. در مقابل، گروه 1+5 در اجرای تعهدات خود، بهویژه در زمینه رفع تحریمها، کند عمل کرد. اگرچه توافق موقت برخی تحریمها را لغو کرد اما بسیاری از تحریمهای کلیدی مانند تحریمهای بانکی و حملونقل، پابرجا ماندند. این محدودیتها باعث شد که ایران نتواند بهطور کامل از مزایای اقتصادی توافق بهرهمند شود. برای مثال، حتی با لغو تحریمهای نفتی، مشکلات بانکی مانع از انتقال کامل درآمدهای نفتی به کشور شد. این وضعیت نشان داد که رفع تحریمهای جزئی بدون رفع تحریمهای اصلی تأثیر محدودی دارد. یکی از نگرانیهای اصلی درباره توافق موقت، ریسک بدعهدی طرف مقابل، بهویژه ایالات متحده، بود. تجربه توافق ژنو و بعدها برجام نشان داد که آمریکا ممکن است به تعهدات خود پایبند نماند. در توافق موقت ایران امتیازاتی مانند توقف غنیسازی ۲۰ درصد و پذیرش نظارتهای اضافی را ارائه داد، اما در مقابل مزایای اقتصادی دریافتی محدود بود.
راه تکرارنشدن اشتباههای ژنو؟
تجربه ژنو نشان داد که برای موفقیت توافق موقت، باید توازن دقیقی بین تعهدات طرفین برقرار شود. ایران باید اطمینان حاصل کند که هر امتیازی که ارائه میدهد، با اقدامات ملموس و قابلتأیید از سوی طرف مقابل همراه است. برای مثال، رفع تحریمهای بانکی باید بهصورت همزمان با تعهدات هستهای ایران اجرا شود تا از مشکلات اجرایی جلوگیری شود. دیگر درس کلیدی ژنو، ضرورت تعیین بازه زمانی واقعبینانه است. در توافق موقت جدید باید جدول زمانی مشخص و قابلاجرا تعیین و مکانیسمهایی برای جلوگیری از تمدید غیرضروری پیشبینی شود. باتوجهبه سابقه بدعهدی آمریکا ایران باید در توافق موقت جدید سازوکارهایی برای کاهش ریسک پیشبینی کند. تجربه ژنو نشان داد که رفع تحریمهای جزئی بدون رفع تحریمهای اصلی تأثیر محدودی دارد. در توافق موقت جدید ایران باید بر رفع تحریمهای بانکی، حملونقل و نفتی بهصورت همزمان تأکید کند و دستاوردهایی قابلارزیابی را مطالبه کند تا از مزایای اقتصادی واقعی برخوردار شود.














