محمد قراگزلو، خبرنگار: اساساً این میزان از خشم و عصبانیت هواداران از مدیرعامل پرسپولیس را نمیفهمم و هر چه فکر میکنم استدلالهای متقن و محکمی برای این جهتگیریها پیدا نمیکنم. رضا درویش از روز نخستی که مدیریت باشگاه پرسپولیس را پذیرفت برای هواداران پرسپولیس گزینه ایدهآلی نبود همان طور که در تمام سالهای اخیر هر انتصابی اینگونه بوده و برای هوادار جماعت تفاوتی نداشت که مدیرعامل باشگاه پرسپولیس از کجا میآید و چه کرده. درواقع رزومه و عملکرد این مدیر در همان روزهای نخست توسط رسانهها بررسی و بازتاب داده میشد، اما آنچه اهمیت پیدا میکرد مسیری بود که آن مدیر باید میرفت و اینکه چقدر موفق بوده است. اما معیارهای موفقیت برای سنجش مدیرعامل باشگاه پرسپولیس چیست؟ امروز رضا درویش را بر اساس عملکرد ضعیفش در فصل نقل و انتقالات تابستانی و زمستانی محکوم میکنند اما این تنها یکی از فاکتورهای سنجش دوران کاری او به حساب میآید. رضا درویش، مدیر ایدئالی برای پرسپولیس نیست و جدا از مدل شخصیتی و بازاریاش، در سیستم مدیریت باشگاه نیز باگهایی دارد که طی سه سال گذشته به وفور دربارهاش صحبت شده. درویش مثل بیشتر مدیران سنتی «رفیق باز» دمدمی مزاج است و هر چقدر سعی کند که از محیط اطراف و آدمهای پیرامون خود تأثیر نگیرد، نمیتواند. منتها مشکل بزرگ درویش اینجاست که از این آدمها و این محیط بیشتر از آنچه که باید تأثیر میپذیرد و همین درجه قدرت و اتوریته مدیریتیاش را کاهش داده و در برخی امور مهم و حیاتی مثل نقل و انتقالات در رده پایین قرار میدهد.
در پاسخ این سؤال بزرگ که چرا این فصل پرسپولیس قهرمان لیگ برتر نشد یا موفقیتهای فصول گذشتهاش را تکرار کرد یک پاسخ روشن و صریح دارم و معتقدم تیمی که دوبار در رأس کادرفنیاش تغییراتی عمده دارد و هر بار مربیانی به خدمت گرفته میشوند که هیچ شناختی از فوتبال ایران و مختصاتش ندارند و به تبع آن از پرسپولیس و میزان توجهات به آن درک ناقصی دارند، خیلی سخت میتواند موفق باشد بهخصوص اینکه مشخصاً در اسکواد تیم عدم توازن هم وجود داشته و در کنار تغییرات پرریسک، ضعف مفرط در شکلگیری یک تیم کامل و باکیفیت باعث شد تا این تیم بدون دستاورد فصل را به پایان برساند. طبیعتاً در این مسیر میتوان ایرادها و مشکلاتی را به سیستم مدیریت و نحوه عملکرد رضا درویش و باشگاه پرسپولیس نسبت داد و قطعاً جناب مدیرعامل سهمی عمده برای خود برخواهد داشت.
تأثیرپذیری از هوادار متمول، دل سپردن به کارگروه فنی که بعضاً از آنها نیز انتخابهای غلط سراغ داشتهایم، نابلدی در بازار مکاره نقل و انتقالات، دیر جنبیدن و دست دست کردن از جمله مشکلاتی بود که در زمان نقل و انتقالات گریبان پرسپولیس را گرفت و مدیریت باشگاه به آن تن داد. غیر از این، حاشیههای خودساخته و عدم مدیریت صحیح تیم نیز مشکلات تازهای در مسیر حرکت پرسپولیس ایجاد کرد که برخی از آنها ریشه در دخالتهای بیجای افراد بیرونی و همین هیاهوی کاذبی بود که مدیریت نشد. در کنار این، فضای تاریک حاکم بر فوتبال ایران و مشکلاتی که غالباً از حوزه مدیریتی باشگاه پرسپولیس نیز خارج بود روی این تیم تأثیر منفی گذاشت و قهرمان فوتبال ایران به نوعی متأثر از پولپاشیهای مفرط رقبا قرار گرفت و عقب افتاد. در بازگشت به سطور اول این مطلب معتقدم پرسپولیس بهعنوان پرافتخارترین تیم لیگ برتر چیزی از دست نداده و تنها نکته آزاردهنده که میتواند پایان این فصل را تلخ کند، ناکامی در کسب سهمیه آسیایی خواهد بود؛ چراکه فصل آینده را حتی اگر تیم تا بن دندان مسلح باشد تا حدودی پوچ خواهد کرد. در عین حال با در نظر گرفتن اینکه در جنگ گزینهها برای تصاحب صندلی درویش مشخص شد دایره رقابت چقدر تنگ و مملو از اسامی امتحان پس داده و کوچک است، ابقای درویش را کار نادرستی نمیدانم و معتقدم ثبات حداقلی در این سمت حداقل رقبای پرسپولیس را ناراحت و دمغ خواهد کرد؛ چراکه مسئله زمان و میزان شتاب برای ساختن یک تیم قدرتمند اهمیت فوقالعادهای دارد.














