محمد رحیمی، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): شرط اساسی در ورود سرمایههای مردم به تولید، سرمایه معنوی آنها خواهد بود و با این سرمایه است که منفعت اجتماع لحاظ شده و عموم مردم منتفع خواهند شد. با این نگاه، هر فردی که متوجه به هویت ملی- مذهبی خود باشد، با هر اندازه از سرمایه مادی به عرصه سرمایهگذاری برای تولید قدم میگذارد، زیرا توجه به این هویت ملی- مذهبی، وسعت نگاهی به مردم میدهد که میتوانند در مقیاس اجتماعی- فراتر از مقیاس فردی- فکر و عمل کنند. با این نگاه هم منفعت شخصی حاصل میشود و هم منفعت اجتماعی.
سه درجه تفاوت در نگرش به شعار سال
شعار و عنوانی که برای هرسال از جانب رهبری مشخص میشود، اگرچه ممکن است از یک زاویه، تا پیش از آن نیز در دستور کار دستگاههای مربوطه قرار داشته باشد؛ اما از زاویه دیگر قرار است که در درجه اول بهمثابه یک هدف مورد اهتمام قرار گیرد و در درجه دوم این هدفگذاری در نسبت با اهدافی دیده شود که طی سالیان گذشته ترسیم شده است. در این نگاه، اهداف سالهای مختلف درکنار همدیگر معنادار خواهند بود و مستقل دیدن هرکدام به نقص در معنای آن باعث خواهد شد. در درجه سوم هدف هرسال، افق جدیدی را باز میکند و برای تحقق آن، نیازمند طراحی و احداث مسیر نوینی خواهیم بود که مسیرهای متعارف گذشته را نیز در قالب جدیدی بازطراحی کند.
سرمایهگذاری مردمی
وقتی میخواهیم هدف از سال 1404 را در نسبت با اهداف گذشته در نظر بگیریم، آن را در گستره اهداف دو دهه اخیر- که عمدتاً به رنگ اقتصادی درآمدهاند- لحاظ میکنیم. سال 1387 اولین سالی بود که شعار سال بهعنوان «نوآوری و شکوفایی» در حوزه اقتصاد مشخص شد و سال 1391 بهطور مشخص، «تولید ملی» در شعار سال جای گرفت. سالهای 98 و 99 «رونق و جهش تولید» هدفگذاری شد. بهطور مشخصتر، وقتی رهبری سال 1400 را بهعنوان «پشتیبانی و مانعزدایی از تولید» مشخص کردند، در این خصوص همراهی و همدلی مردم را در گشایش مشکلات ضروری دانستند، یعنی خود مردمند که با سرمایهگذاری در تولید میتوانند پشتیبان تولید داخل باشند.
این تأکید بر رویکرد و حضور مردمی در تولید ملی برای سال 1401 با شعار «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» نیز مطرح بود. در سال 1402 که عنوان سال «مهار تورم و رشد تولید» قرار گرفت، رشدی برای اقتصاد مدنظر بود که بهنحو پایدار ادامه داشته باشد. زمانی رشد اقتصاد، پایدار خواهد بود که مردم در میدان اقتصاد ایفای نقش کنند. هدفگذاری سال 1403 از رشد پایدار نیز فراتر رفت و مقرر شد تولید، جهش پیدا کند. این جهش نیز فقط با مشارکت مردم ممکن بود.
در یک تعریف ساده میتوان تولید را بهعنوان «سلسله اقداماتی که منابع طبیعی و انسانی را به محصول موردنیاز و مصرف انسان تبدیل میکند» تعریف کرد، بنابر این تعریف و با نظر به اهدافی که برای سالهای گذشته مشخص شده، از مرحله سرمایهگذاری و تولید محصول تا مصرف آن، «مردم» جدیترین نقش را ایفا میکنند. ازاینرو نظر به اهداف سالهای گذشته بهعنوان مکملی برای هدف «سرمایهگذاری برای تولید» در سال 1404 اینچنین ترسیم میشود که سرمایه مورد نیاز برای تولید، توسط «مردم» تأمین میشود و همچنین با حمایت «مردم» از محصول تولیدشده، تمام چرخه تولید به دست خود «مردم» خواهد بود. درنتیجه هدف از سال 1404 با رویکرد «سرمایهگذاری مردمی» قابل تحقق خواهد بود.
انگیزه سرمایهگذاری
وقتی افراد صرفاً با محاسبه «منفعت شخصی» انگیزه پیدا کنند، ممکن است سرمایهگذاری برای تولید از اساس، مقرون و بهصرفه تلقی نشده و حتی غیرمعقول محسوب شود؛ با این حساب، بهواسطه جذابیتی که در سرمایهگذاریهای غیرتولیدی وجود دارد، سرمایه در دست مردم به سمت فرصتهای موجود در بازارهای غیرمولد نظیر طلا و مسکن و ارز حرکت میکند. در کارزار سرمایهگذاری غیرتولیدی بهطور قطعی، بازنده نهایی عموم مردمند، زیرا در معادلهای که تنها متغیر آن منفعت شخصی است، هر فرد درصدد حداکثر ساختن منفعت خود بوده و بنابر استعدادهای مختلف افراد اجتماع تنها افراد محدودی با سوداگری شخصی قادر به این حداکثرسازی هستند و عموم افراد در دام آنها میافتند و عمدتاً منفعت شخصی و شاید سرمایه اولیه خود را از کف میدهند یا در حالتی خوشبینانه به حداقلی از منفعت محکوم میشوند که درقبال منفعت افراد سوداگر ناچیز است. اینچنین است که ورود مردم به سرمایهگذاری با انگیزه منفعت شخصی، نهتنها برای اقتصاد کشور مشکل ایجاد کرده، بلکه منفعت شخصی آنها را نیز محقق نمیسازد. اما وقتی افراد، علاوه بر منفعت شخصی، «منفعت اجتماعی» را نیز در انگیزههای خود حساب کنند، وجه عقلانیت ورود به سرمایهگذاری برای تولید آشکار میشود؛ چراکه تولید- بنابر تعریفی که داشت- هم منفعت شخصی و هم منفعت اجتماعی را به ارمغان میآورد و اساساً حرکت چرخ تولید به صرف محاسبه منفعت شخصی افراد تداوم نخواهد داشت. ورود سرمایه به عرصه تولید اگرچه ممکن است در کوتاهمدت به اندازه بازارهای غیرمولد، سودآور نباشد؛ اما در بلندمدت و در مقیاس کلان، قطعاً منفعت بیشتری را برای شخص و اجتماع بههمراه خواهد داشت. سؤالی در اینجا مطرح است: «منفعت شخصی به شکل ذاتی در هر فردی انگیزه ایجاد میکند، اما منفعت اجتماعی چگونه در افراد انگیزه ایجاد میکند؟» زمانی منفعت اجتماعی برای مردم انگیزه ایجاد میکند که برای «هویت جمعی» و «هویت دینی» اهمیت قائل باشند. از یکسو، تحقق منافع اجتماعی و پیشرفت اقتصادی باید با حفظ هویت مستقل جمعی همراه بوده و اساساً منفعت اجتماعی تابعی از هویت جمعی باشد؛ ملیت و ایرانی بودن بهعنوان مصداقی از آن هویت جمعی است که به پیشرفت و موفقیت کشور منجر میشود. درمقابل، رفتاری که این هویت جمعی را زیر پا گذارد، از اساس پیشرفت محسوب نشده و پسرفت است. از این رو برای سرمایهگذاری در تولید، هویتهای جمعی مانند ایرانی بودن یا بیش از آن، هویتهای خانوادگی و محلی برای مردم انگیزه ایجاد میکند. از سوی دیگر، ضرورت بها دادن به منفعت اجتماعی با نظر به جنبه معنویت و ارزش متعالی آن احراز میشود؛ وقتی مردم بر سر دوراهی سرمایهگذاریِ تولیدی و غیرتولیدی قرار میگیرند، عرصه تولید با این انگیزه ترجیح داده میشود که قرار است حسنهای از خود بهجای گذارند. از این رو ایجاد انگیزه در مردم برای میل پیدا کردن به تولید، با نظر به جنبه الهی آن و بهمثابه یک وظیفه شرعی معقول خواهد بود، درنتیجه شرط لازم برای اینکه منفعت اجتماعی در وجود مردم ایجاد انگیزه کند، التفات به هویت جمعی و هویت دینی است. البته هویت جمعی ما در مقابل هویت دینی نیست، بلکه هویت ملی ما از ابتدا آمیخته به دین اسلام بوده است. توجه به این «هویت ملی- مذهبی»، وسعت نگاهی به مردم میدهد که میتوانند در مقیاس اجتماعی- فراتر از مقیاس فردی- فکر و عمل کنند. با این نگاه هم منفعت شخصی حاصل میشود و هم منفعت اجتماعی. به بیان دیگر سرمایهگذاری برای تولید، هم سودآوری مادی دارد و هم اینکه بهعنوان عبادت مایه تقرب به خداوند متعال میشود.
انباشت سرمایه معنوی
در این نگاه مردم باور پیدا خواهند کرد که با سرمایهگذاری برای تولید به فعالیتی وارد شدهاند که هم دنیا و آخرت را آباد میکند و هم به هویت ایرانی خود خدمت کردهاند و این «هویت ملی- مذهبی» را میتوان بهمثابه سرمایه معنوی بهحساب آورد که در تولید نقش اساسی خواهد داشت. در معادلهای که منفعت اجتماعی علاوه بر منفعت شخصی لحاظ میشود، با انباشت «سرمایه معنوی»، سرمایه مردم در چرخه تولید حرکت خواهد کرد و عموم مردم منتفع خواهند شد؛ اما معادلهای که با تکمتغیره منفعت شخصی کار کند، بهطور قطعی به تضییع منفعت شخصی عمده افراد اجتماع منتهی میشود.
بهطور خلاصه شرط اولیه و اساسی در ورود سرمایههای مردم به تولید، سرمایه معنوی آنها خواهد بود و با این سرمایه است که منفعت اجتماع لحاظ شده و عموم مردم منتفع خواهند شد. با این نگاه هر فرد با توجه به «هویت ملی- مذهبی» خود، با هر میزانی از سرمایه مالی به عرصه سرمایهگذاری برای تولید قدم میگذارد. البته ظرفیت چنین نگاهی در مردم موجود است و در برهههای مختلف این ظرفیت را نیز به فعلیت رساندهاند؛ بهطور نمونه مردم با همین ظرفیت معنوی بود که در همدلی با جبهه مقاومت خوش درخشیدند و رهبری از این ظرفیت معنوی بهعنوان «سرمایه مردم» یاد کردند، درنتیجه با افق جدیدی که در سال 1404 باز شده، اولاً باید انباشت سرمایه معنوی در «هویت ملی- مذهبی» تقویت شود و ثانیاً این سرمایه به سمت سرمایهگذاری برای تولید جهت داده شود. با این افق، چرخ تولید به حرکت درآمده و عموم مردم بهعنوان فعالان واقعی اقتصاد منتفع خواهند شد.











