حانیه قاسمیان، خبرنگار گروه جهانشهر: سقوط بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ قرار بود پایان تحریمها و تنشهای داخلی سوریه و ورود این کشور به جهان نرمال باشد؛ ترکیه و رژیم تلآویو که دشمنان اصلی اسد بودند هرکدام به گونهای برای بیش از 10 سال رؤیای سوریه مستقل و بدونتحریم و باثبات را به سوریه فروختند؛ اما سقوط اسد، سوریه را به زمین رقابتی خطرناک میان ترکیه و رژیم تلآویو تبدیل کرد. در حالی که سوریه تحت رهبری و ریاست موقت الشرع (محمد الجولانی) و گروه سلفی هیئت تحریرالشام به آیندهای نامشخص قدم گذاشته، آنکارا و تلآویو بر سر سرنوشت این کشور درگیر شدهاند و این نگرانی را به وجود آوردهاند که آیا این رقابت به یک درگیری مستقیم یا جنگ نیابتی ویرانگر تبدیل خواهد شد. لحن مقامات آنکارا و تلآویو بهصورت روزافزون علیه یکدیگر شدیدتر میشود و در این میان رؤیای سوریه مستقل و باثبات بیش از پیش دور به نظر میرسد.
دقیقاً چه اتفاقی درحال رخ دادن است؟
مروری بر تحولات اخیر
سقوط برقآسا و شوکهکننده دولت اسد در عرض 10 روز معادله توازن قدرت در منطقه شامات را تغییر داد؛ پس از یک حمله برقآسا از سوی تحریرالشام و ارتش آزاد سوریه که در ادلب و مرز ترکیه و سوریه مستقر و تحت حمایت ترکیه بودند؛ با فروپاشی ارتش دولتی سوریه دمشق به دست شورشیان سلفی افتاد. در هفتههای آغازین این شیفت قدرت چنین مینمود که جنگ ۱۳ ساله داخلی به پایان رسیده است، اما جنگ داخلی سوریه با ورود ذینفعان جدید و مداخله عمیقتر رژیم تلآویو صورتی پیچیدهتر پیدا کرده است.
تحرکات اولیه
در هفتههای اولیه پس از سقوط اسد، رژیمصهیونیستی لحظهای را برای حمله به تأسیسات نظامی سوریه از دست نداد. تا اواسط دسامبر، نیروی هوایی رژیمصهیونیستی به گزارش انستیتو واشنگتن بیش از ۲۵۰ حمله هوایی انجام داد و جنگندهها، تانکها، انبارهای موشکی و پایگاههای هوایی سوریه را نابود کرد. یوآو گالانت، وزیر دفاع رژیمصهیونیستی، در ۱۵ دسامبر ادعا کرد: «اجازه نمیدهیم این تجهیزات به دست افراد نادرست بیفتد.» همچنین نیروهای صهیونیست حائل بلندیهای جولان را بهسرعت اشغال کردند و ارتفاعات جبل الشیخ و مناطق اطراف آن را به بهانه تأمین امنیت مرزهای خود دربرابر تحریرالشام- گروهی که ریشه در القاعده دارد- به تصرف خود درآوردند.
در همین حال، ترکیه در حال تحکیم نفوذ خود در شمال سوریه بود. آنکارا که از حمله نهایی تحریرالشام با پهپادها و اطلاعات نظامی حمایت کرده بود، تلاش کرد تا ارتش آزاد سوریه (نیروهای شورشی ارتش عربی سوریه) را در ساختار امنیتی سوریه ادغام کند. تا ژانویه ۲۰۲۵، مقامات ترکیه با دولت نوپای احمد الشرع (محمد الجولانی) وارد مذاکره شدند و پیشنهاد آموزش ارتش جدید سوریه و بازگرداندن میلیونها پناهنده سوری از خاک ترکیه را مطرح کردند.
تشدید تنشها
تنشها در اوایل ۲۰۲۵ افزایش یافت. در ژانویه سال جاری میلادی (دی سال گذشته)، رژیمصهیونیستی نفوذ خود را در جنوب سوریه گسترش داد، به دروزیها کمکهای مالی و لجستیکی قابلتوجهی ارائه داد و خواستار خلعسلاح استانهای درعا، قنیطره و سویداء شد؛ مناطقی که بهطور خطرناکی به مرز رژیمصهیونیستی نزدیکند. ترکیه نیز با تقویت حضور نظامی خود در شمال، با نیروهای دموکراتیک سوریه قسد- گروهی که آنکارا آن را مرتبط با حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک) تروریستی میداند- درگیر شد. در ماه مارس (اسفند سال گذشته)، آشوبهای فرقهای، مذهبی و طائفی در سوریه به بالاترین حد خود رسید، از جمله مهمترین وقایع این ماه حمله نیروهای تحریرالشام به روستاهای علوینشین ساحل سوریه و قتل عام علویان این منطقه به بهانه سرکوب شورش بقایای ارتش اسد بود. رژیمصهیونیستی، ترکیه را به حمایت از «یک رژیم سلفی و رادیکال» تحت رهبری تحریرالشام متهم کرد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در واکنش، رژیمصهیونیستی را به «توسعهطلبی تجاوزکارانه» متهم کرد و آن را تهدیدی برای صلح شکننده منطقه دانست. این مجادله لفظی گرچه پیشتر میان ترکیه و رژیم تلآویو سابقه داشت، اما این تنش لفظی این بار درحالی رخ میداد که این دو نیرو بیش از پیش با یکدیگر دچار تضاد و تعارض منافع شدهاند و در زمین سوریه عملاً مرز مشترک پیدا کردهاند.
به اوج رسیدن تنشها
تنشها در هفته جاری به اوج خود رسید. به گزارش آکسیوس در دوم و سوم آوریل، جنگندههای صهیونیست پایگاه هوایی T4 در نزدیکی پالمیرا و پایگاه هوایی حماه را هدف قرار دادند؛ مکانهایی که ترکیه به گزارش آکسیوس و آناتولی برای استقرار سامانههای دفاع هوایی در نظر داشت که منجر به کشته شدن چهار سرباز سوری و زخمی شدن دهها نفر شد. وزارت امور خارجه سوریه این حملات را «تنشآفرینی غیرموجه» خواند، در حالی که وزارت خارجه ترکیه، رژیمصهیونیستی را نیرویی با «ماهیت نژادپرستانه و توسعهطلبانه» خواند. علاوه بر این شایعاتی مبنی بر سرنگونی یک پهپاد صهیونیستی منتشر شده، با گمانهزنیهایی که به احتمال دخالت ترکیه اشاره دارد، اگرچه آنکارا این موضوع را رد کرده است. همچنین اخباری مبنی بر اعزام نیروهای ترکیه به سمت استان درعا در نزدیکی اراضی اشغالی در پایگاه خبری گلوبالنیوز منتشر شد. تا روز جمعه 4 آوریل، ترکیه و رژیم تلآویو در آستانه درگیری قرار دارند. رژیم تلآویو احمد الشرع را تهدید کرد از «میزبانی نیروهای متخاصم با رژیمصهیونیستی» خودداری کند، در حالی که ترکیه وعده داده «به هرگونه اقدام بیشتر رژیمصهیونیستی قاطعانه پاسخ خواهد داد.»
چرا ترکیه و رژیمصهیونیستی درگیر شدند؟
زمین تعارض منافع
درگیری ترکیه و رژیمصهیونیستی در سوریه ناشی از ترکیبی پیچیده از عوامل استراتژیک، امنیتی و ژئوپلیتیکی است که هرکدام بر مبنای منافع ملی و دینامیکهای منطقهای خاص شکل گرفتهاند. تا تاریخ ۴ آوریل ۲۰۲۵، وضعیت متحول در سوریه- بهویژه پس از سقوط دولت بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴ - نقشهای این دو نیرو را بهشدت تقویت کرده و هراسهای فوری و آرزوهای بلندمدت آنها را شکل داده است.
1. منافع ترکیه امنیت مرزی و نفوذ منطقهای
یکی از نگرانیها و سیاستهای اصلی ترکیه تأمین امنیت در مرز جنوبی خود است. با آغاز جنگ داخلی سوریه در سال 2011، ظهور گروههای تروریسیتی و تحرکات مسلحانه خلأ قدرتی ایجاد کرد که در آن گروههای کرد- بهویژه نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد)- جایگاه خود را پیدا کردند. ترکیه، قسد را بهعنوان شاخهای از حزب کارگران کردستان (پ. ک. ک) میداند؛ سازمانی که سالها درگیر شورش مسلحانه علیه ترکیه بوده است. این تهدید منجر به آغاز عملیاتهای نظامی نظیر «عملیات سپر فرات» (۲۰۱۶) و «عملیات شاخه زیتون» (۲۰۱۸) شد تا با ایجاد مناطق امن، از اتونومی کردها جلوگیری کند. علاوه بر مسائل امنیتی، حمایت ترکیه از گروههای شورشی مانند هیئت تحریرالشام که نقش مهمی در سقوط اسد ایفا کردند، نشاندهنده ادعای تاریخی ترکیه بر سوریه بهویژه مناطق شمالی آن است. این سیاست در راستای اهداف ژئوپلیتیکی ترکیه در خاورمیانه و تلاشی برای گسترش نفوذ در خاورمیانه است. از منظر اقتصادی نیز یک سوریه باثبات میتواند مسیرهای تجاری به خلیجفارس را برای ترکیه تسهیل کند و با بازگشت بیش از سه میلیون پناهنده سوری به کشورشان، فشارهای داخلی پناهندههای سوری در ترکیه کاهش یابد. مذاکرات اخیر پیرامون یک پیمان دفاعی با دولت موقت سوریه و امکان استقرار پایگاههای هوایی، بهوضوح نشاندهنده جاهطلبی ترکیه برای تثبیت قدرت منطقهای پس از سقوط اسد است.
2. منافع رژیمصهیونیستی؛ دکترین سوریه موزائیکی
از سوی دیگر تجاوزها و مداخلات رژیمصهیونیستی براساس دکترین امنیتی آن استوار است که هدف اصلی آن جلوگیری از استقرار هرگونه نیروی رقیب یا متخاصم در نزدیکی مرزهایش است. در زمان حکومت اسد، سوریه بهعنوان یک نقطه کلیدی در «محور مقاومت» عمل میکرد و میزبان نیروهای مقاومتی ایرانی و حزبالله بود که سلاحها را از طریق خاک سوریه به لبنان انتقال میدادند. وجود ارتفاعات جولان که از سال ۱۹۶۷ توسط رژیمصهیونیستی اشغال شده است، این نگرانی را دوچندان میکند و ثبات سوریه را به یک مسئله مستقیم امنیت ملی تبدیل میکند.
پس از سقوط اسد، رژیمصهیونیستی خلأ قدرت را غنیمت شمرد و با افزایش ضربات هوایی بیش از ۶۰۰ حمله در مدت 10 روز به داراییهای نظامی سوریه حمله کرد تا از انتقال آنها به دست نیروهای جدید، بهویژه نیروهای سلفی جدیدی جلوگیری کند که توسط ترکیه حمایت میشوند. به اشغال در آوردن یک منطقه با مساحت ۴۰۰ کیلومترمربع در جنوب سوریه بهعنوان منطقه حفاظتی، نمونهای از تجاوزهایی است برای خنثیسازی تهدیدات احتمالی ترکیه و برخی نیروهای اسلامگرایی است که با رژیم تلآویو دشمنی دارند. رژیم تلآویو به بهانه حمایت از اقلیت دروز که با جامعه دروز رژیمصهیونیستی پیوندهای نزدیکی دارد، سعی کرد به تجاوزها و تصرفات خود مشروعیت بخشد و توانست در این جنگ نیابتی از برخی نیروهای دروزی یارگیری کند. از منظر استراتژیک، یک سوریه تضعیفشده و غیرمتمرکز، اولویت اصلی برای رژیم تلآویو است و بهترین سناریو برای این رژیم لیبیزاسیون و تجزیه دوفاکتو است.
سناریوهای پیش رو
تحولات اخیر چندین سناریوی محتمل برای آینده را ترسیم میکنند، به طوری که سوریه ممکن است به میدان نبردی دیگر برای یک جنگ نیابتی تبدیل شود.
1. تشدید تنشها بدون رویارویی مستقیم
یکی از سناریوهای محتمل و محتملترین سناریو بهگفته بسیاری از کارشناسان، افزایش تنشها بدون درگیری مستقیم است. ترکیه، تحت رهبری اردوغان، نفوذ خود را در سوریه افزایش داده و از دولت جدید سلفی این کشور مانند حمایتهای پیشینش از تحریرالشام، حمایت میکند. وزیر امور خارجه ترکیه، هاکان فیدان در مصاحبهای با رویترز در ۴ آوریل ۲۰۲۵ تأکید کرد آنکارا تمایلی به رویارویی با رژیمصهیونیستی ندارد و در عوض بر تثبیت اوضاع سوریه پس از حملات هوایی رژیمصهیونیستی تمرکز کرده که توان بازدارندگی دمشق را تضعیف کرده است.
در همین حال رژیمصهیونیستی عملیات نظامی خود را تشدید کرده و با اجرای حملات هوایی و تجاوزهای زمینی، درتلاش است از تثبیت گروهای مسلح سوری، بهویژه آنهایی که تحت حمایت ترکیهاند، در نزدیکی مرزهای خود جلوگیری کند. یدیعوت آحارنوت این تجاوزها را پیشگیرانه و در راستای مهار ترکیه توصیف کرده و نشان داده رژیمصهیونیستی برای حفظ یک منطقه حائل توسعه یافته و وسیع مصمم است.
این سناریو احتمال یک بنبست را مطرح و تقویت میکند، جایی که هم ترکیه و هم رژیم تلآویو تلاش میکنند از طریق نیروهای نیابتی اهداف خود را دنبال کنند؛ ترکیه از طریق حمایت از نیروهای سلفی سوری و شورشیان ارتش سوریه و رژیمصهیونیستی از طریق حملات هدفمند، بدون اینکه درگیری مستقیم رخ دهد.
2. تبدیل سوریه به میدان جنگ نیابتی کامل
سناریوی دیگر این است که سوریه به عرصه یک جنگ نیابتی تمامعیار بین رژیم صهیونیستی و ترکیه تبدیل شود. رژیمصهیونیستی ترکیه را متهم میکند سوریه را به یک «سرزمین نیمه مستعمره - تحت الحمایه» تبدیل کرده است. این ادعا با گزارشهایی تقویت شده که نشان میدهند آنکارا درحال مذاکره برای کنترل پایگاه هوایی T4 بهمنظور مقابله همزمان با داعش و سلطه هوایی رژیمصهیونیستی است.
رسانههای ترکیهای مانند ینیشفق گزارش دادهاند آنکارا درحال بررسی تأسیس پایگاههای نظامی دائمی در سوریه است؛ امری که نگرانیهای رژیمصهیونیستی را درباره حضور درازمدت ترکیه در منطقه افزایش داده است.
در مقابل، رژیمصهیونیستی با حملات مداوم خود تلاش میکند این وضعیت را برهم بزند. در 13 فروردین، حمله هوایی رژیمصهیونیستی در درعا ۹ کشته برجای گذاشت. تضاد منافع تلآویو و آنکارا، همراه با لحن تند اردوغان، این سناریو را محتملتر کرده؛ برای مثال اردوغان در ۳۱ مارس در اظهاراتی که از سوی فاکسنیوز منتشر شد، از «نابودی رژیمصهیونیستی» سخن گفت. در چنین فضایی، نیروهای نیابتی نقش کلیدی بازی خواهند کرد. ترکیه از ارتش آزاد سوریه و دیگر گروههای وابسته حمایت خواهد کرد، در حالی که رژیمصهیونیستی احتمالاً به گروههای محلی مانند دروزیها کمک خواهد کرد. این روند میتواند به درگیریهای شدیدتر منجر شود، مشابه با نبردهایی که قبلاً در سوریه بین نیروهای مورد حمایت ایران و روسیه رخ داده بود.
3. درگیری مستقیم نظامی
اگرچه کم احتمالترین سناریو است، اما امکان وقوع درگیری نظامی مستقیم نیز وجود دارد. ترکیه عضو ناتو است و رژیمصهیونیستی و ترکیه هر دو متحدان آمریکا هستند، اما منافع متضادشان میتواند به یک تقابل ناخواسته منجر شود. ترکیه بهدنبال جاهطلبیهای نئوعثمانی است و رژیمصهیونیستی سیاستی مبتنی بر تجزیه و موزائیکی کردن کشورهای اطراف خود و کل منطقه خاورمیانه را دنبال میکند.
گزارشی تحلیلی از والانیوز در تاریخ سوم فروردین نشان میدهد ترکیه و سوریه درحال مذاکره برای واگذاری کنترل تدمر (پالمیرا) به ترکیهاند؛ اتفاقی که رژیمصهیونیستی آن را تهدیدی بزرگ دانسته و نسبت به «درگیری اجتنابناپذیر» هشدار داده است.
با این حال، عضویت ترکیه در ناتو و وابستگیهای رژیم تلآویو به آمریکا احتمال وقوع یک جنگ تمامعیار را کاهش میدهد. تنها در صورت وقوع یک اشتباه فاحش چنین سناریویی میتواند به واقعیت تبدیل شود.
واکنشهای جهانی
ازآوریل ۲۰۲۵، رقابت ترکیه و رژیمصهیونیستی بر سر نفوذ در سوریه پسااسد توجه قدرتهای جهانی و منطقهای را جلب کرده است. سقوط رژیم اسد در دسامبر ۲۰۲۴ موجب تغییر در توازن قدرت شده و بازیگران کلیدی به دنبال حفظ منافع خودند.
برای ترکیه این زمین رقابت اهمیت حیاتی دارد. حمایت 13 ساله ترکیه از شورشیان سلفی مخالف اسد و حمایت گسترده این کشور از به قدرت رسیدن تحریرالشام؛ این کشور را در نزد افکار عمومی مردم سوریه و جهان عرب به مسئول بازسازی و امنیت سوریه تبدیل کرده است. جاهطلبی آنکارا برای به دست آوردن سوریه هزینههای گرانی روی دست این کشور گذاشته است. از سوی دیگر رژیم تلآویو برای دههها موزائیکی کردن سوریه را جزء اولویتهای سیاست منطقهای خود میداند. در چنین شرایطی واکنشهای جهانی و منطقهای بهویژه موضع متحدان ناتویی ترکیه و رژیمصهیونیستی اهمیت روزافزون دارد.
1. ایالاتمتحده
واشنگتن که همزمان متحد رژیمصهیونیستی و ترکیه است، در موقعیت دشواری قرار دارد. دولت جدید ترامپ احتمالاً تلاش خواهد کرد از تشدید درگیری جلوگیری کند. آمریکا حضور نظامی ترکیه در سوریه را توازنی دربرابر ایران میبیند اما از گسترش نفوذ آنکارا نگران است. همچنین حمایت واشنگتن از نیروهای دموکراتیک سوریه (قسد) باعث پیچیدگی روابطش با ترکیه شده است. از سوی دیگر لابی رژیمصهیونیستی در واشنگتن برای غیرمتمرکز نگه داشتن سوریه با حمایت از نیروهای رقیب تحریرالشام مانند قسد تلاش خواهد کرد.
2. روسیه
روسیه با سقوط اسد نفوذ خود را در سوریه کاهشیافته میبیند و تلاش میکند از پایگاههای طرطوس و حمیمیم محافظت کند. اخبار حاکی است کرملین وارد مذاکرات با دولت جدید سوریه به رهبری تحریرالشام شده تا نفوذ خود را حفظ کند.
3. عربستان و امارات
سقوط اسد برای عربستان، امارات و اردن فرصتی برای کاهش نفوذ ایران و محور مقاومت است. این کشورها از نقش ترکیه استقبال کردهاند اما از جاهطلبیهای آنکارا و رقابت احتمالی با کشورهای جنوب خلیجفارس نگرانند. آنها ممکن است برای ایجاد توازن، از فرایندهای عادیسازی بین رژیمصهیونیستی و سوریه حمایت کنند.














