مهدی سوری، کارشناس بازار سرمایه: پیشبینی آینده اقتصادی کشور و بازار سرمایه امری دشوار است و واقعیتی که باید به عنوان سرمایهگذاران بپذیریم این است که هیچگاه نمیتوانیم آینده را به طور قطعی پیشبینی کنیم. با این حال، بر اساس چشمانداز موجود و شرایط فعلی، میتوانیم احتمالاتی را در نظر بگیریم و با در نظر گرفتن ریسکها و فرصتهای موجود، استراتژیهای سرمایهگذاری خود را تنظیم کنیم. اقتصاد کشور و وضعیت سیاسی در سالهای اخیر با چالشهای متعددی روبهرو بوده است که این چالشها تأثیرات زیادی بر بازارهای مولد و سرمایهگذاریها داشته است. در حالی که در بخشهای غیرمولد اقتصاد، به ویژه در سرمایهگذاریهای تورمی، بازدهی بهتری مشاهده شده، اما در بازارهای مولد مانند تولید و بورس بازدهی مناسبی کسب نکردهایم.
یکی از چالشهای فعلی در اقتصاد ایران، عدم قطعیتها در حوزههای سیاسی و بینالمللی است. مسائل مرتبط با روابط ایران با آمریکا و اسرائیل همچنان موجب ایجاد تردید در تصمیمات اقتصادی و سیاسی کشور شده است. این عدم قطعیتها در سیاست خارجی، به ویژه در خصوص سیاستهای حمایتی از تولید، وضعیت بازار را پیچیده کرده است. بخشی از حاکمیت به دنبال واقعیتر کردن حمایتها از تولید و حذف سیاستهای دستوری است، در حالی که گروهی دیگر خواهان کنترلگری حداکثری دولت هستند. این چالشها آینده حمایت از تولید و تصمیمات اقتصادی را به ابهام میبرد.
در حوزه نرخ ارز، مادامی که التهاب در بازار ارز آزاد وجود داشته باشد، سیاستگذار نمیتواند اجازه دهد که قیمت ارز توافقی به صورت کامل همراستا با نرخ آزاد شود. شکاف بین این دو نرخ به نفع دلالان و رانتخواران است و به زیان تولیدکنندگان. بنابراین، یکی از عواملی که باید به عنوان سرمایهگذاران به آن توجه کنیم، کاهش یا حذف شکاف بین نرخ ارز توافقی و آزاد است. کاهش این شکاف میتواند به نفع تولید و بازار سرمایه باشد. نرخ بهره نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار است. زمانی که تورم به شدت بالا باشد، سیاستگذاران معمولاً از کاهش نرخ بهره میترسند، چراکه در شرایطی که تولید به بازدهی مطلوب نمیرسد، افزایش هزینههای تأمین مالی تولید موجب رکود در این بخش خواهد شد. از سوی دیگر، در بازار سرمایه، باید این نکته را در نظر گرفت که بسیاری از شرکتها به دلیل افزایش ریسکها، از نظر بازار پایینتر از ارزش واقعی خود معامله میشوند. در شرایط فعلی، برخی از این شرکتها با توجه به سطح بالای ریسک، از دید سرمایهگذاران ارزنده محسوب میشوند. در صورت کاهش این ریسکها، بازار سرمایه مستعد رشد خواهد بود، ولی اگر شرایط به سمت بدتر شدن پیش رود، بازاری مناسب برای سرمایهگذاری نخواهد بود.
از نظر سرمایهگذاران، مهم است که به چند نکته توجه کنند. سرمایهگذاران حرفهای معمولاً به دنبال خرید ارزان و فروش گران هستند، در حالی که سرمایهگذاران غیرحرفهای بیشتر تمایل دارند وارد بازارهایی شوند که بازدهی زیادی در یک مقطع زمانی خاص داشتهاند. این اشتباه میتواند باعث خرید در قیمتهای بالا و فروش در قیمتهای پایین شود. بنابراین، باید توجه داشت که برای سرمایهگذاری صحیح، بهتر است در بازارهایی وارد شویم که هنوز از رشد کافی برخوردار نشدهاند و به نسبت بازارهای دیگر، عقبمانده هستند.
سرور قاراخانی، کارشناس بازار سرمایه: در سال ۱۴۰۳، همانطور که شاهد بودیم، وضعیت اقتصادی کشور و بازار سرمایه با چالشهای زیادی مواجه بود. بازار سرمایه نتوانست رشد قابل توجهی را تجربه کند و ساختار اقتصادی کشور به گونهای نبود که با برنامهریزی دقیق قادر به مقابله با موانع و مشکلات اقتصادی باشد. علاوه بر این، سایه تحریمها و دیگر ریسکهای ناشی از وضعیت جنگی نیز تأثیرات منفی بر اقتصاد کشور گذاشت. ریسکهایی که از صادرات و فروش ناشی میشد، به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذاشت و چالشهایی در تولید ایجاد میکرد که به اصطلاح منجر به ناترازیهای تجاری و صادراتی شد. این مشکلات موجب کاهش نقدینگی و انتقال آن به بازارهایی نظیر ارز، طلا و مسکن گردید.
برخی سیاستهای بانک مرکزی هم در مجموع، ضد منافع بازار سرمایه بود. به علاوه، خصوصیسازیها نتوانست نتایج مورد انتظار را به همراه داشته باشد. در این شرایط، سیاستهای اقتصادی و تحریمها باعث شد بازار سرمایه نتواند مسیر رشد خود را ادامه دهد. استیضاح وزیر اقتصاد و تأثیرات منفی آن بر بازار سرمایه، در کنار سایه تحریمها، به طور خاص بازار سرمایه را تحت فشار قرار داد. این در حالی بود که مذاکرات و امید به رفع تحریمها با شکست مواجه شده بود و کشور همچنان در لیست سیاه FATF قرار داشت. این مسائل باعث شدند که بازار سرمایه نتواند رشد چشمگیری را تجربه کند و روند نزولی به خود بگیرد.
اگر در آینده، تغییرات مثبتی در سیاستگذاریها و کاهش شدت تحریمها رخ دهد و همچنین پالسهای مثبت از مذاکرات به بازار برسد، ممکن است سال آینده شرایط بهتری برای بورس فراهم شود. اما باید توجه داشت که ریسکهای سیاسی و ژئوپولیتیکی همچنان وجود دارند و این مسائل میتوانند تأثیر زیادی بر روند بازار داشته باشند. در حال حاضر، مردم تمایل بیشتری به سرمایهگذاری در طلا و دلار دارند و بورس در سال 1404 میتواند با شرایطی پایدارتر روبهرو شود، به شرطی که تغییراتی در سیاستها و کاهش ریسکها به وجود آید. به نظر من، سال ۱۴۰۴ ممکن است سالی متعادلتر و با ثباتتر برای بورس باشد، بهویژه اگر ریسکهای جدیدی به وضعیت فعلی اضافه نشود و سیاستها به سمت بهبود پیش برود. در نیمه اول سال ۱۴۰۴ انتظار نمیرود که رشد چشمگیری در بازار سرمایه مشاهده شود، اما با بهبود اوضاع و کاهش ریسکها، تا پایان سال میتوان شاهد رشد نسبی و بهبود شرایط بازار بود. به علاوه، باز شدن دامنه نوسان و کاهش محدودیتها میتواند به مکانیسم عرضه و تقاضا کمک کند و شرایط بازار را بهبود بخشد.











