حمیدرضا غلامزاده، کارشناس روابط بینالملل، مواجهه ایران با آمریکا را یکی از اولویتهای اساسی سیاست خارجی ایران دانست و به این موضوع اشاره کرد که دستگاه سیاست خارجی باید از انفعال در برخورد با آمریکا خارج شود و از آن طرف نیز باید مسیرهای جایگزین را برای دور زدن تحریمها مدنظر قرار دهد.
3 کلانمسئله سیاست خارجی در 1404
غلامزاده، مسائل منطقه، آمریکا و راههای جایگزین را سه موضوع مهم پیش روی سیاست خارجی ایران دانست و گفت: «سیاست خارجی ایران، چند پرونده بههمپیوسته دارد و شاید نتوان میان آنها حتی از لحاظ اولویتبندی، تفکیک قائل شد: 1. موضوع منطقه 2. موضوع آمریکا 3. موضوع راههای جایگزین آمریکا (که عمدتاً شامل همسایگان و مسیرهای جایگزین میشود). اینها مهمترین مسائل پیش روی ایران هستند.»
تقویت قدرت منطقهای ایران از مسیر گسترش روابط با جهان عرب
در حوزه منطقهای بازگرداندن موقعیت از دست رفته ایران در منطقه به خصوص در سوریه اولویت اصلی سیاست خارجی است. موضوعی که غلامزاده در اشاره به آن توضیح داد: «در منطقه، تحولاتی مانند جنگ، شهادت سیدحسن نصرالله و سایر فرماندهان و نهایتاً سقوط سوریه، تأثیرات قابلتوجهی بر فضای جبهه مقاومت گذاشته است. این وضعیت به معنای شکست جبهه مقاومت نیست، اما ضربههایی به آن وارد کرده که باید ترمیم شود. ایران باید بتواند ابتکار عمل را مجدداً به دست بگیرد؛ چراکه در حال حاضر، این ابتکار عمدتاً در دست ترکیه و رژیم صهیونیستی است که فعال مایشاء هستند. ایران که از بازیگران اصلی منطقه بوده، این موقعیت را از دست داده و باید تلاش کند تا دوباره جایگاه خود را بهعنوان تعیینکننده وضعیت منطقه بازیابد و دست برتر را در منطقه داشته باشد. این امر برای تأمین امنیت خود و بازگرداندن بازدارندگی مخدوششدهاش کاملاً ضروری است. در این مسیر فرصتهایی برای همکاری با دیگر بازیگران منطقه، بهویژه کشورهای عربی وجود دارد. برخی از این کشورها نیز نفوذ و ابتکار عمل خود را از دست دادهاند و با تحولات پیشآمده همراه نیستند. بنابراین، یکی از موضوعات کلیدی برای ایران باید برقراری و تقویت روابط با جهان عرب باشد. ایران این توان را دارد و باید بتواند این پیام را به کشورهای عربی برساند که نهتنها از سوی ایران خطری متوجه آنها نیست، بلکه ایران حاضر است امنیت آنها را در برابر تهدیدهای خارجی تضمین کند. بهترین نمونهای که میتوان از آن بهره گرفت، وضعیت سوریه است. تا زمانی که ایران از سوریه حمایت کرد و سوریه این حمایت را پذیرفت، پابرجا ماند اما بهمحض کنار گذاشتن این حمایت، دولت سوریه سقوط کرد. ایران باید از جایگاه اقتدار این پیام را به کشورهای عربی، بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس و عراق، منتقل کند که تأمین امنیت آنها در برابر دشمنان خارجی، در توان ایران است. این پیام نباید از موضع نیاز یا همکاری برابر مطرح شود، بلکه ایران باید خود را بهعنوان قدرت منطقهای معرفی کند که ضامن امنیت این کشورها است و امنیت و ثبات را با همکاری کشورها برقرار میکند. در مقطعی، برخی کشورهای عربی در قالب صلح ابراهیم به سمت رژیم صهیونیستی گرایش پیدا کردند، زیرا از قدرت ایران بیم داشتند. اما اکنون ایران باید این اطمینان را به آنها بدهد که نهتنها تهدیدی از سوی ایران متوجه آنها نیست، بلکه ایران حاضر است امنیت آنها را تضمین کند، مشروط بر اینکه این کشورها بهعنوان بازیگران فعال منطقهای عمل کنند و وابستگی خود را به قدرتهای خارج از منطقه کاهش دهند.»
خروج از انفعال در مواجهه با آمریکا اولویت اصلی سیاست خارجی 1404
اولویت اصلی ایران در مواجهه با آمریکا باید خروج از وضعیت انفعال باشد. غلامزاده در این مورد توضیح داد: «موضوع دوم، آمریکا و طبیعتاً فشار حداکثری آن است. متأسفانه ایران به دلیل انفعال در حوزه دیپلماسی، اکنون به یکی از اولویتهای ساده و در دسترس در برنامه کاری دولت آمریکا تبدیل شده است و چون بازی نمیکند و اقدامی انجام نمیدهد، این انفعال باعث شده ایران مانند توپی دستبهدست شود و هرکسی از آن برای مشغول کردن دولت آمریکا استفاده کند. در برخی موارد، ایران بهعنوان بخشی از یک وجهالمصالحه مورد استفاده قرار میگیرد و در برخی موارد بهعنوان یک طعمه. در حال حاضر ایران در صدر فهرست برنامههای سیاست خارجی آمریکا قرار گرفته است. ایران باید تلاش کند خود را از برنامه کاری سیاست خارجی آمریکا خارج کند. این کار چندان دشوار نیست؛ چراکه در بلندمدت، ایران برای آمریکا یک مسئله اولویتدار محسوب نمیشود. موضوعاتی مانند چین، روسیه و سایر مسائل جهانی برای آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردارند. بنابراین، ایران باید از اقداماتی که باعث باقی ماندن آن در اولویتهای سیاست خارجی آمریکا میشود، اجتناب کند. برخلاف تصور رایج، مذاکره کردن در شرایط فعلی، برخلاف این راهبرد است. مطرح کردن بحث مذاکره، ایران را به یکی از اولویتهای سیاست خارجی آمریکا تبدیل میکند. بهویژه آمریکای تحت رهبری ترامپ، حاضر به اعطای هیچ امتیازی نیست و تنها بهدنبال تحمیل مواضع خود است. اگر ایران اصرار بر مذاکره داشته باشد، همان اشتباههای گذشته تکرار خواهد شد. ما همچنان میشنویم که حتی پس از صحبتهای رهبری، برخی همچنان بر موضوع مذاکره تأکید میکنند و سعی دارند آن را توجیه کنند. اصرار بر مذاکره، ایران را به یکی از اولویتهای سیاست خارجی آمریکا تبدیل میکند و این امر نهتنها کمکی به ما نخواهد کرد، بلکه آسیبهای بیشتری نیز به همراه خواهد داشت. اما اگر تلاش کنیم خود را از دستور کار آمریکا خارج کرده و در این موضوع کمرنگ شویم، سطح تنش میان ما و آمریکا کاهش خواهد یافت. پس از این، در ادامه همان موضوع نخست، زمینه همکاریهای چندجانبه منطقهای فراهم خواهد شد. در برخی حوزهها ما میتوانیم از طریق بازیگران منطقهای که میتوانند شرکای ما باشند، رویکردهای خود را با موضوعات مرتبط با آمریکا پیوند بزنیم. این موضوع پیشتر نیز اتفاق افتاده است؛ مانند افغانستان و عراق که موضوعات مورد اشتراک داشتیم و همکاریهایی میان ما شکل گرفت، بدون آنکه مستقیماً درگیر یک موضوع دوجانبه شویم. در چنین شرایطی میتوانیم به سمت همکاریهای چندجانبه و غیردوجانبه حرکت کنیم تا زمینه تعامل و کاهش تنش فراهم شود. همین کاهش تنش، میزان اثرگذاری فشار حداکثری را کاهش داده و فرصتهای دیپلماتیک بیشتری برای ایران ایجاد خواهد کرد. درنتیجه، ایران میتواند از فشارها عبور کرده، مسیرهای جایگزین را طراحی کند و خنثیسازی تحریمها را پیش ببرد.»
استفاده از مسیرهای جایگزین برای دور زدن تحریمها
غلامزاده به لزوم استفاده از مسیرهای جایگزین در سیاست خارجی ایران اشاره کرد و گفت: «در تقابل و تعامل با آمریکا، ایران باید همچنان بر خنثیسازی تحریمها تمرکز کند. خنثیسازی بهمعنای دور زدن تحریمها نیست، بلکه یک مرحله فراتر از آن است. ما باید تا حد امکان خود را از نیاز به رفع تحریمها بینیاز کنیم. این البته بهمعنای کنار گذاشتن تلاش برای رفع تحریمها یا آزادسازی پولهای بلوکهشده نیست؛ بلکه در کنار این اقدامات، باید مسیرهای جایگزینی نیز طراحی شود تا اولاً معطل رفع تحریمها نمانیم و دوم اینکه در صورت عدم رفع تحریمها، مسیری باز کرده باشیم که همچنان امکان حرکت رو به جلو داشته باشیم. مسیرهای جایگزین شامل: 1. تکمیل و ارتقای ظرفیتهای داخلی 2. تقویت روابط اقتصادی با کشورهای همسایه و سازمانهای بینالمللی مانند بریکس و شانگهای 3. همکاری اقتصادی و تجاری گستردهتر با کشورهای همسایه.
ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین تعداد همسایه را دارد و تعامل تجاری با این کشورها نهتنها سخت نیست، بلکه بسیار آسان است. بااینحال، ما تاکنون نتوانستهایم از این ظرفیتها بهدرستی استفاده کنیم. این تعاملات باید فعال شده و بهعنوان یکی از مسیرهای جایگزین، در اولویت قرار بگیرد. در اولویت بعدی مسیرهای جایگزین، پدیدههایی مانند جنوب جهانی و قاره آفریقا قرار دارند. این مناطق فرصتهای اقتصادی گستردهای برای همکاری دارند که متأسفانه تاکنون مورد توجه جدی ما قرار نگرفتهاند. با سرمایهگذاری اندک، میتوان در قاره آفریقا به سودهای کلانی دست یافت. کشورهایی مانند برزیل و آفریقای جنوبی که در گروه جنوب جهانی قرار دارند، از اقتصادهای توسعهیافته و مناسبی برخوردارند. همکاریهای اقتصادی دوجانبه با این کشورها میتواند فرصتهای مهمی برای ایران ایجاد کند که در راستای کاهش اثر تحریمها باشد. این موضوع البته در اولویت دوم قرار دارد، اما میتواند دستاوردهای اقتصادی ارزشمندی برای ایران به همراه داشته باشد.»














