سید علی مدد زیدی: پرداخت یارانه، در دولتهای مختلف یکی از راههای مقابله با بحرانهای اقتصادی و حمایت از اقشار ضعیف در مقابل شکاف طبقاتی و مشکلات اقتصادی است. رژیم عبری نیز از این قاعده مستثنی نیست و بنا بر شرایط در مقاطع مختلف زمانی و اقتصادی، مجبور به پرداخت انواعواقسام یارانههای نقدی و غیرنقدی شده. صفحۀ اقتصادی این هفته وقایع در پی این است که ضمن یک بررسی تاریخی حول پرداخت یارانه و بحران اقتصادی دهۀ هشتاد و نود، چند مورد از یارانههای نقدی را که توسط رژیم در حال حاضر پرداخت میشود، مورد بررسی قرار بدهد و واکاوی باقی موارد را به دلیل جلوگیری از تورم بیش از اندازه مطلب، به مجال دیگری واگذار کند.
تاریخچه
سیستم یارانهای اسرائیل در ابتدای تأسیس این رژیم نکبت در سال ۱۹۴۸ بهشدت تحت کنترل دولت بود. در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰، به دلیل ورود مهاجران زیاد و بحرانهای اقتصادی، دولت از یارانهها برای تأمین نیازهای اساسی مردم مانند غذا، مسکن و خدمات بهداشتی استفاده میکرد. با گذشت زمان و تغییرات اقتصادی، بهویژه در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی، رژیم اصلاحاتی در این نظام انجام داد و تلاش کرد که یارانهها هدفمندتر و کارآمدتر توزیع شوند. اصلاحاتی که شامل کاهش یارانههای عمومی و خصوصیسازی صنایع میشد.
بحران
در اوایل دهه 1980، رژیم اسرائیل با بحران تورمی شدید مواجه بود. در سال 1984، نرخ تورم در اسرائیل به 450 درصد رسید که یکی از بالاترین نرخهای تورم در جهان بود. این تورم بالا، فشار زیادی بر اقتصاد و قدرت خرید مردم وارد کرده و حکومت را مجبور به اجرای سیاستهای انقباضی و کاهش یارانهها کرد.
برای مقابله با این بحران، رژیم اسرائیل در سال 1985 برنامهای موسوم به برنامه ثبات اقتصادی را اجرا کرد که شامل کاهش گسترده یارانهها و اقدامات سختگیرانه در راستای خصوصیسازی صنایع دولتی میشد. این برنامه باعث کاهش قابلتوجهی در هزینههای دولتی و کاهش کسری بودجه شد. در این راستا، نرخ تورم به 18 درصد در سال 1986 کاهش یافت، اما هزینههای اجتماعی و فشار اقتصادی بر اقشار کمدرآمد افزایش پیدا کرد.
یارانه نقدی
در رژیم صهیونیستی، اقشار مختلفی ذیل عناوین گوناگونی مشمول دریافت یارانۀ نقدی از دولت میشوند، مثل والدین شاغل، سالمندان، کارگران کمدرآمد، خانوادههای پرجمعیت، معلولان و اقشار مذهبی.
مهدکودک
در چرخۀ زندگی مدرن و در طبقات متوسط و متوسط به پایین طبیعتاً زن و شوهر برای چرخاندن چرخ زندگی هر دو باید شاغل باشند تا بتوانند حداقلهای رفاه را برای زندگیشان به ارمغان بیاورند. اما سؤال اینجاست که در چنین وضعی، بر فرض اگر چراغ خانۀ این زوج دنیای مدرن روشن بشود، هزینههای تربیت و رشد این بچه چگونه باید تأمین بشود؟ اصلاً در جامعهای که هر دو نفر از والدین مشغول به کارند، چه کسی باید از این بچه مراقبت بکند؟ جواب ساده است، مهدکودک و خب مشکل بعدی هزینۀ این جواب ساده است.
یکی از یارانههایی که در رژیم عبری به جامعه تزریق میشود، یارانه به مهدکودکهاست. در سرزمینهای اشغالی مهدکودکهای دولتی شامل این طرح میشوند و در آنسوی ماجرا افرادی که شرایط این طرح را دارند، میتوانند با هزینۀ نازلتری فرزندانشان را به این مهدکودکها بفرستند. شرط دریافت این یارانه هم ساده است، اگر زن و شوهر هر دوشاغل یا دانشجو باشند میتوانند از این یارانه استفاده کنند و میزان بهرهمندی هم بنا بر درآمد و تعداد جمعیت خانواده متغیر است. بهعنوان مثال، یک خانواده حریدی با درآمد کم و تعداد فرزندان زیاد، ممکن است ماهانه حدود ۲,۳۰۰ شِکِل یارانه بابت این موضوع دریافت کند، درحالیکه یک خانواده یهودی غیرحریدی یا عرب با درآمد متوسط، ممکن است حدود ۱,۵۰۰ تا ۱,۶۰۰ شِکِل یارانه دریافت کند.
یکی از چالشهای اصلی در سیستم یارانه مهدکودکها کمبود مهدکودکهای تحت نظارت دولت در برخی مناطق است. به دلیل این کمبود، بسیاری از خانوادهها نمیتوانند از یارانه دولتی بهرهمند شوند و مجبور به استفاده از مهدکودکهای خصوصی یا نگهداری از کودکان در خانه میشوند. این موضوع بهویژه در مناطق عربنشین و برخی مناطق حاشیهای بیشتر دیده میشود و طبعاً این موضوع و موارد دیگر مثل استفادۀ دانشجویان دینی حریدی از این طرح، بهصورت مضاعف شکاف طبقاتی و هویتی در رژیم را تشدید میکند. در سال 2022 میلادی تنها حدود ۲۵درصد از کودکان زیر ۳ سال در مهدکودکهای تحت نظارت دولت ثبتنام کرده و بقیه کودکان یا در مهدکودکهای خصوصی ثبتنام کردهاند یا در خانه از آنها نگهداری شده است.
توزیع
یهودیان غیرحریدی
حدود ۲۸درصد از خانوادههای یهودی غیرحریدی واجد شرایط دریافت یارانهاند. این خانوادهها معمولاً دارای درآمد متوسط و تعداد فرزندان کمتری هستند و در بسیاری از این خانوادهها، هر دو والدین معمولاً مشغول به کارند. این افراد معمولاً ماهانه حدود ۱,۵۰۰ شِکِل یارانه دریافت میکنند.
حریدیها (یهودیان ارتدوکس)
حدود ۷۰درصد از خانوادههای حریدی واجد شرایط دریافت یارانهاند و این درصد بالا بهخاطر این است که اکثریت مردان حریدی خودشان را دانشجوی دینی معرفی میکنند و با همین ترفند در بلندمدت ذیل شرایط بهرهمندی از این طرح فاکتور میشوند. خانوادههای حریدی معمولاً دارای درآمد کم و تعداد فرزندان زیاد هستند. در بسیاری از این خانوادهها، پدر در مؤسسات و مدارس دینی تحصیل میکند و مادر شاغل است. همانطور که پیشتر اشاره شد تحصیل پدر در مؤسسات توراتی بهعنوان شرط اشتغال یا تحصیل برای دریافت یارانه محسوب میشود. این خانوادهها معمولاً ماهانه حدود ۲,۳۰۰ شِکِل یارانه دریافت میکنند که بیشترین میزان یارانه در بین گروههای مختلف است.
اعراب
حدود ۲۶درصد از خانوادههای عرب واجد شرایط دریافت یارانه هستند. اما به نسبت باقی گروهها به دلیل شرایط جغرافیایی و... درصد کاربران این طرح کمترین رقم واجدان است. خانوادههای عرب مانند حریدیها معمولاً دارای درآمد کمتری نسبت به باقی اقشارند اما تعداد فرزندان آنها کمتر از خانوادههای حریدی است. در بسیاری از این خانوادهها، هر دو والدین شاغلند. البته که در نگاه کلی نرخ اشتغال زنان عرب نسبت به زنان یهودی پایینتر است. این خانوادهها معمولاً ماهانه حدود ۱۶۰۰ شِکِل یارانه دریافت میکنند.
سالمندان
در سرزمینهای اشغالی چهار نوع طرح برای پرداخت یارانه به سالمندان در نظر گرفته شده است اولین نوع، همان مستمری بازنشستگی خودمان است. این مستمری به سالمندانی پرداخت میشود که به سن بازنشستگی رسیدهاند (معمولاً ۶۷ سال برای مردان و ۶۲ سال برای زنان). نوع دوم مستمری تکمیلی است که به سالمندانی تعلق میگیرد که درآمدشان زیر حد استاندارد است. یارانه مسکن هم برای این قشر در نظر گرفته شده و آخرین نوع یارانه مراقبتهای بهداشتی است که به سالمندانی تعلق میگیرد که برای تأمین شرایط بهداشتی استاندارد دچار مشکلند و یا اینکه به یک شرایط ویژۀ بهداشتی نیاز دارند.
برای دریافت این طرحها شخص سالمند باید واجد شرایط مختلفی باشد. فرد باید به سن بازنشستگی رسیده باشد (معمولاً ۶۷ سال برای مردان و ۶۲ سال برای زنان). درآمد فرد باید زیر حد مشخص شده باشد. این حد بر اساس وضعیت تأهل و تعداد افراد تحت تکفل تعیین میشود و در آخر فرد باید حداقل ۱۰ سال در سرزمینهای اشغالی اقامت داشته باشد.
توزیع
یهودیان غیرحریدی
حدود ۶۰درصد از سالمندان یهودی غیرحریدی واجد شرایط دریافت یارانهاند. این گروه معمولاً دارای درآمد متوسط و دسترسی به خدمات بهداشتی و رفاهی هستند و معمولاً ماهانه حدود ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ شِکِل یارانه دریافت میکنند.
حریدیها
حدود ۸۰درصد از سالمندان حریدی واجد شرایط دریافت یارانهاند. معمولاً دارای درآمد کم و تعداد افراد تحت تکفل زیادی هستند. بسیاری از سالمندان حریدی به دلیل سبک زندگی مذهبی، کمتر در بازار کار فعال بودهاند. این گروه معمولاً ماهانه حدود ۲۵۰۰ تا ۳۵۰۰ شِکِل یارانه دریافت میکنند.
اعراب
حدود ۵۰درصد از سالمندان عرب واجد شرایط دریافت یارانهاند. این گروه معمولاً درآمد کمی دارند و دسترسیشان به خدمات بهداشتی و رفاهی محدود است. بسیاری از سالمندان عرب در مناطق محروم زندگی میکنند. این گروه معمولاً ماهانه حدود ۱۵۰۰ تا ۲۵۰۰ شِکِل یارانه دریافت میکنند.
مهاجران
مهاجرانی که برای اولینبار در سرزمینهای اشغالی قدم میگذارند، از یارانههای مختلفی بهرهمند میشوند مثل یارانه مالی اولیه، مسکن، آموزش، اشتغال و بهداشت که افراد مختلف بنا بر شرایط مختلف مثل سن، درآمد و... میتوانند از این طرحها بهرهمند شوند. برخلاف دو مورد قبلی که از مجرای وزارت رفاه اجرا میشد، این یارانهها از طریق وزارت مهاجرت مدیریت میشوند. مهاجران جدید عموماً امکان دریافت مبلغی بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ شِکِل را بهصورت ماهانه دارند که این رقم باتوجهبه تأهل، تعداد فرزند و... متغیر است. در سال 2022 میلادی حدود 30 هزار نفر از مهاجران توانستند از این سیستم استفاده کنند که از بین این 30 هزار نفر، 15 هزار نفر از اروپای شرقی، 10 هزار نفر اروپای غربی و 5 هزار نفر از اتیوپی بودند.














