محمدعلی بصیری، کارشناس مسائل آمریکا معتقد است دونالد ترامپ در سیاست خارجی، بهویژه در قبال ایران از رویکردی تاجرمسلکانه استفاده میکند و با تهدید، بلوفزدن و اعمال فشار روانی، سعی دارد طرف مقابل را وادار به پذیرش خواستههایش کند. در ادامه متن کامل گفتوگوی وی با «فرهیختگان» را از نظر میگذرانید.
ترامپ و دیپلماسی بلوف
محمدعلی بصیری معتقد است ترامپ اساساً برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطبش، چه در انتخابات چه در دیپلماسی و حضورش در نهادها و سازمانهای بینالمللی، از یک شیوه تاجرمسلکانه استفاده میکند. وی در این باره گفت: «روش او این است که بلوف میزند یا از موضع بالا ورود میکند. شاید این ویژگی شخصیتی او باشد که چنین رفتاری دارد. در دوران فعالیتش در تجارت، از این روش استفاده کرده و نتایجی هم به دست آورده است. این فقط محدود به این نامه خاص نیست؛ او بهطور کلی تهدید میکند که یا باید از طریق مذاکره مسائل را حل کرد یا منتظر برخورد نظامی و انتخاب بعدی او بود. آمریکا هم طی ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته همین روند را در قبال ایران در پیش گرفته است. سایر رؤسایجمهور آمریکا، چه رقبای ترامپ و چه دیگران، بهصورت غیررسمی و غیرعلنی همین سیاست را دنبال کردهاند. تفاوت ترامپ این است که او چون تاجرمسلک است، این موارد را بهصورت علنی مطرح میکند. مثلاً در دوره اول ریاستجمهوریاش، ابتدا رئیسجمهور کره شمالی را تهدید کرد که حمله اتمی خواهد کرد، اما بعداً از درِ مذاکره وارد شد و حتی ملاقاتهایی انجام داد. این روش خاص اوست و معنای خاصی هم ندارد؛ بیشتر به دنبال آن است که در مذاکره دست بالا را بگیرد، بلوف بزند و با فشار افکار عمومی، طرف مقابل را مجبور کند در موقعیتی که او میخواهد، قرار گیرد.»
اقتصاد آمریکا در تله سیاستهای تجاری ترامپ
بصیری در ادامه با اشاره به صحبتهای ترامپ درباره مذاکره با ایران گفت: «ایران هم همیشه اعلام کرده که تحت فشار مذاکره نخواهد کرد. در این مدت، دوباره موضوع میانجیگری روسیه در مذاکرات احتمالی مطرح شده است. ترامپ معمولاً ابتدا دست بالا را میگیرد و از واسطهها و کانالهای مختلف استفاده میکند. اگر بتواند، سعی میکند بیشترین منفعت را در معامله کسب کند. اما اگر ببیند طرف مقابل میدان نمیدهد و شرایطی که او ترسیم کرده، محقق نمیشود، ناگهان عقبنشینی میکند. این رفتار از او بعید نیست. مثلاً در موضوع تحریمهای حداکثری علیه ایران، ابتدا تهدیدها و بلوفهایی مطرح کرد، واسطه فرستاد و سعی کرد ایران را پای میز مذاکره بیاورد. اما اگر این اتفاق نیفتد و وعدههایی که به مردم آمریکا و جهان داده بود-مثل اینکه دولت قبلی (بایدن) اشتباه کرده و منافع ملی آمریکا آسیب دیده-محقق نشود، ممکن است ناگهان کوتاه بیاید. نمونه عملی دیگر از این رفتار ترامپ، افزایش ۲۰ درصدی تعرفههای تجاری میان آمریکا، کانادا و مکزیک بود. او این تصمیم را با سر و صدای زیاد اعلام کرد و حتی امضای بزرگی پای فرمانش گذاشت. اما وقتی کانادا و مکزیک در واکنش به این اقدام، تعرفههای مشابهی علیه آمریکا اعمال کردند، تورم در اقتصاد مشکلدار آمریکا شدت گرفت. قیمت کالاهای وارداتی از این دو کشور، ازجمله مواد غذایی، افزایش یافت و قیمت تخممرغ از هر شانه ۴ دلار به ۲۴ دلار رسید. با این اتفاق، ترامپ متوجه شد سیاستش نتیجه معکوس داده است. درحالیکه وعده داده بود این تعرفهها باعث میشود آمریکاییها پولدار شوند و بدون کار کردن، جیبشان پر از پول شود، در عمل مشخص شد که آمریکاییها فقیرتر شدهاند و تورم، سفره مردم را کوچکتر کرده است. درنتیجه، بهسرعت عقبنشینی کرد و اعلام کرد جنگ تعرفهها را متوقف میکند؛ چراکه این سیاست به ضرر خودش و آمریکا تمام میشد.»
بیشترین بهره ترامپ از «جنگ روانی» است
این کارشناس مسائل آمریکا معتقد است ترامپ دقیقاً همین شیوه را در قبال ایران هم در پیش گرفته است. وی افزود: «ترامپ ابتدا بلوف میزند، مسئله را بزرگ جلوه میدهد، روسیه را وارد ماجرا میکند و سعی دارد ایران را تحت فشار بگذارد. اما اگر ببیند نتیجهای نمیگیرد و طرف مقابل هم مقابلهبهمثل میکند، یا اینکه هزینه این سیاستها برای آمریکا و شخص او بالا میرود، ناگهان مسئله را رها میکند. به نظر میرسد ایران نیز این موضوع را میداند و سابقه ترامپ را در اینگونه رفتارها در نظر گرفته است. بنابراین، بعید نیست که درنهایت، همانطور که ترامپ در برابر کره شمالی، کانادا و مکزیک کوتاه آمد، در قبال ایران نیز دیر یا زود به همین نقطه برسد. بیشترین چیزی که ترامپ از آن بهره میبرد، جو روانی است. شاید بخش قابلتوجهی از فشاری که بر بازار ارز و ریال در ایران وارد میشود، ادامه همان جنگ ترکیبی و هیبریدی باشد که همزمان از چندین ابزار برای اعمال فشار و تحقق خواستههایشان علیه کشور هدف استفاده میکنند. این ابزارها شامل تحریم، تهدید نظامی، فشار دیپلماتیک، فشار رسانهای و جریانهای نفوذی طرفدار آنها در داخل کشور است. این اقدامات برای آنها سود فوری دارد. بهعنوانمثال، از زمانی که بحث پیروزی احتمالی ترامپ در انتخابات مطرح شد، یک شبکه داخلی با افزایش قیمت ارز و فشار به تورم، همراه شد. یا حتی وزیر اقتصاد او پیامی منتشر کرد که در آن توصیه شده بود هر ایرانی بهجای ریال، از هر ارز دیگری استفاده کند. درواقع، آنها از طریق این سیگنالها بر افکار عمومی و جریانهای اقتصادی داخلی اثر میگذارند و میخواهند نشان دهند حتی اگر ایران پای میز مذاکره نیاید، راهبرد فشار آنها تأثیر خود را بر اقتصاد کشور خواهد گذاشت. هدف نهایی آنها این است که نارضایتی و احساس ناکارآمدی اقتصادی را در ایران افزایش دهند و این را یک امتیاز برای خود تلقی میکنند.»
ادامه فشار حداکثری نتیجهای برای آمریکا ندارد
بصیری در بخش پایانی گفتوگو به ناموفقبودن این رویکرد در بلندمدت اشاره و تصریح کرد: «ترامپ احتمالاً در مقطعی مجبور خواهد شد کوتاه بیاید یا امتیازهایی بدهد تا ایران را به مذاکره بکشاند. ایران نیز معتقد است که اگر ترامپ واقعاً اهل مذاکره باشد، باید گامهایی در راستای تنشزدایی بردارد، نه اینکه بر تنشها بیفزاید. اگر هدف او حل مسائل از طریق مذاکره باشد، باید حداقل برخی تحریمها را لغو کند یا برخی فشارهای قبلی را کاهش دهد و با نشان دادن چراغ سبز، مسیر مذاکره را باز کند. اما در حال حاضر، روند او کاملاً برعکس است؛ ابتدا تحریمها را تشدید میکند، فشارهای روانی را افزایش میدهد، تهدید به برخورد نظامی میکند و سپس اعلام میکند خواهان مذاکره است. این روش، منطق دیپلماسی در حل مسائل بینالمللی را ندارد. در مقایسه، ترامپ در موضوع اوکراین روش متفاوتی را در پیش گرفته است. او در قبال پوتین چراغ سبز نشان میدهد، امتیاز میدهد و ادعا میکند که حق با پوتین است. او اشتباههای دولتهای قبلی را مطرح میکند و هشدار میدهد دنیا به سمت جنگ جهانی سوم میرود. درنتیجه با دادن امتیازات، پوتین را به سمت مذاکره سوق میدهد. اما در مورد ایران کاملاً برعکس عمل میکند؛ از موضع بالا ورود میکند، بهجای دادن امتیاز، تحریمها را افزایش میدهد و همزمان تهدیدهای نظامی را تشدید میکند. این دو رویکرد متفاوت نشان میدهد که در یک مورد، دیپلماسی واقعی را در پیش گرفته و شاید بتواند به نتیجه برسد اما در مورد ایران، با ادامه سیاست فشار حداکثری، احتمالاً نتیجهای نخواهد گرفت. اگر قصد رسیدن به نتیجه را دارد، باید همان روشی را که در قبال روسیه اتخاذ کرده، در مورد ایران نیز در پیش بگیرد.»














