بافت تاریخی تهران بافت تجاری شده است و برخی دستاندرکاران مدیریت شهری خود به گسترش بافت تجاری کمک میکنند. صدور مجوزهای تخریب و رعایت نکردن قوانین میراث فرهنگی مبنیبر ساخت خانههایی با ارتفاع کمتر از هفت متر در حریم آثار ثبتشده همگی دلیلی بر بیتوجهی آنان به آثار تاریخی این پایتخت 200 ساله است. از جمله خیابانهایی که بساز و بفروشها درحال نابودی هویت آن هستند خیابان برادران شهید قائدی یا همان هدایت است که در محدوده محله بهارستان قرار دارد. این خیابان تا همین چند سال پیش یکی از بکرترین و زیباترین و صدالبته پرخاطرهترین خیابانهای تهران بود و خانه بزرگانی چون مرحوم سیدمحمود طالقانی، سعید نفیسی، امیر اعلم، سیاوش شقاقی و حتی پیشتر از آنها خانه تاریخسازانی چون محمدولیخان تنکابنی و ظهیرالاسلام در آن قرار داشت اما چندی نگذشت که این خیابان به بورس فروش قطعات و تجهیزات یخچال تبدیل شد و یکییکی بقالیها و بزازیها و خراطیهای آن تعطیل و قطعه فروش یخچال شدند. درست مانند کمی آن ورتر در دروازه شمیران که بورس فروش پارچه رومبلی شد و عدهای را بر آن داشت تا نخستین هتل آپارتمان تهران که بعدها به ساختمان پرچم مشهور شد و یادگاری بود برای همه کسانی که از دروازهشمیران رد میشدند و پرچمهای افراشته بر بام آن را مینگریستند، را خراب کنند و پاساژی به جای آن بسازند تا تمام مغازههای پارچه رومبلی در آن تجمیع شود.
خیابان هدایت امروز دیگر مثل سابق نیست. خانههای بزرگ آن یکییکی فرو میریزند و به جایش پاساژی بدقواره قدعلم میکند. در بین تمام این بیمهریها، خانه ظهیرالاسلام قرار دارد که شاید با باران بعدی سقفش فرو ریزد و خیال مالک کنونی آن یعنی سازمان تامین اجتماعی را راحت کند که بدون هیچ دردسری از شر آن خلاص شدند.
این خانه قدیمی به «سیدزینالعابدین امامجمعه» ملقب به «ظهیرالاسلام» داماد ناصرالدین شاه قاجار تعلق داشته است. محسن ظهیرامامی هفتاد و چندساله از نوادگان ظهیرالاسلام این را میگوید. هرچند او از 14 سالگی برای تحصیل رهسپار فرانسه شده ولی این خانه را به یاد دارد؛ خانهای که در حیاط بزرگ آن به همراه خواهر و برادرانش بازی میکرد.
اما ظهیر امامی نمیداند چه بر سر خانه آمد و چه کسی صاحب بعدی آن شد. این خانه را آخرین بازمانده ظهیرالاسلام به نام «امیرحسین ظهیرامامی» حدود 20 سال پیش به سازمان تامین اجتماعی فروخت و این سازمان میخواست آن را تخریب کند و به جایش پارکینگ بسازد که با توجه به ثبت آن در فهرست آثار ملی مسئولان این سازمان نیز مجبور شدند تصمیم خود را بهطور موقت منتفی کنند.
اما تیر 1388 بود که شهرداری منطقه 12 تهران دیوارهای این خانه تاریخی را به بهانه رفع خطر تخریب کرد. تخریب این دیوارها سبب شد رهگذران نیز با این اثر شاخص معماری آشنا شوند اما دلیلی نشد تا سازمان تامین اجتماعی، سازمان میراث فرهنگی یا حتی شهرداری برای مرمت و بهرهبرداری از آن فکری کنند. برداشتن این دیوارها برای رفتگران و کارگران خدمات شهری خبری خوب بود تا در آن بخوابند یا وسایلشان را در آنجا بگذارند.
حالا سالهاست این خانه غریبانه در نبش کوچه ولیآباد در خیابان هدایت افتاده و پاتوق پرندگانی شده که به شوق خوردن ارزن و گندمهایی که همسایهها در حیاط آن میریزند، به آن میآیند.
ثبت ملی هم فایدهای ندارد
فروردین سال 93 بود که در روز جهانی حفاظت از بناها و محوطههای تاریخی و فرهنگی مسعود سلطانیفر، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری از خانه تاریخی ظهیرالاسلام دیدن کرد و از لزوم حفاظت از این خانه سخن گفت.
معاون رئیسجمهور از احمد مسجدجامعی رئیس وقت شورای شهر تهران درخواست کرد بودجهای از سوی شورای شهر برای خرید این خانه در نظر گرفته شود.
او گفت اگر موضوع تملک این بنای تاریخی حل شود ما نیز در موضوع مرمت و احیای آن اقدام میکنیم و این خانه از خطر تخریب خارج میشود. اما این موضوع نیز لابهلای خبرها و مشغلههای کاری گم شد تا اینکه خانه ظهیرالاسلام در تاریخ 27 مرداد سال 93 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید، با این حال ثبت این اثر نیز الزامی برای سازمان تامین اجتماعی که مالک آن است، ایجاد نکرد تا سروسامانی به این خانه زیبا داده و آن را از تخریب جدی نجات دهند.
علیمحمد محمدی، مدیربافت تاریخی شهرداری منطقه 12 درباره این بنا میگوید: «در جلسات مختلف با مسئولان سازمان تامین اجتماعی اعلام کردهایم که تملک این خانه، جزء برنامههای اولویتدار شهرداری منطقه 12 است، اما سازمان تامین اجتماعی نیز اعلام کرده که به این زمین نیاز دارد. حتی سازمان میراث فرهنگی نیز به این موضوع ورود پیدا کرده است تا تکلیف این تملک مشخص شود.»
با این حال سازمان تامین اجتماعی، مجوز تبدیل این خانه به پارکینگ اختصاصی و طبقاتی را در دستور کار برنامههای خود قرار داده و در انتظار است که طبیعت روزبهروز آن را بیشتر تخریب کند تا بدون دخالت عوامل انسانی یک اثر تاریخی از بین رود و همه چیز برای ساخت یک پارکینگ طبقاتی بدون مقصر شناختن کسی مهیا شود.











