حانیه قاسمیان، خبرنگار: حدود 50 سال پیش، روزی که مرحوم مصطفی عقاد، کارگردان برجسته عرب زبان فیلم «الرساله» را با توجه به همه حساسیتهای دینی و اعتقادی مسلمانان تولید میکرد، هیچکس تصور نمیکرد که ماجرای درامهای تاریخ اسلام در جهان عرب به درازا بکشد و ابزار تفرقههای مذهبی و ملی در منطقه شود. اما امسال با غروب آفتاب در ۱ مارس که اولین افطار ماه مبارک رمضان در سرزمینهای اسلامی است، جهان عرب و اسلام سریال تاریخی معاویه پس از 2 سال توقیف و دهها حاشیه در اطرافش از شبکه امبیسی عربستان سعودی پخش خواهد شد. این تولید بلندپروازانه با بودجه اعلامشده به مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار، قصد دارد با پرداختن به زندگی معاویه بن ابیسفیان، بنیانگذار خلافت اموی و شخصیتی که میراث او همواره موضوع بحث و جدل در تاریخ اسلام بوده، درام عربی و سنت سریالسازی تاریخی در جهان عرب را تحتالشعاع قرار دهد. این سریال که قرار است در طول ماه مبارک رمضان – زمانی که بیشترین مخاطب تماشای تلویزیون وجود دارد – پخش شود، حتی پیش از نمایش خود موجب ایجاد حواشی، واکنشها و اعتراضات فراوان شده است. همزمانی پخش سریال معاویه با حوادث اخیر در منطقه، به ویژه سقوط بشار الاسد در سوریه و قدرت گرفتن گروههای سلفی و تکفیری، همزمانی بحث برانگیزی است که حساسیتهای زیادی را به ویژه در فضای مجازی عربی حول این سریال ایجاد کرده است. بر اساس اخبار و گزارشها روایت این سریال با کشته شدن (ترور) عثمان خلیفه سوم در جهان اسلام شروع میشود و ماجرای شورش معاویه علیه امام علی علیهالسلام را روایت میکند. صرفنظر از نگاه شیعیان، این برهه تاریخی یکی از حساسترین برهههای تاریخی در روایتهای اهلسنت است. صنعت فیلم و سریالسازی عربی از فیلمهایی نظیر «الرساله» ساخته مصطفی عقاد در پی ساخت روایتی علیه نگاههای شرقشناسانه به اسلام بود تا ساخت سریالهای مناقشهبرانگیزی مانند معاویه، راه درازی را طی کرده است.
سریالهای تاریخی به عنوان روایتهای ملی و مذهبی
در سراسر جهان، ملتها سریالها و فیلمهای تاریخی را تولید میکنند تا نسخههای خود از گذشته را بیان کنند؛ روایاتی که اغلب بازتابدهنده هویت فرهنگی و اولویتهای سیاسی هستند. در کشورهایی با تاریخ طولانی و پرفراز و نشیب – مانند کشورهای جهان عرب و اسلامی – این سنت بهویژه برجسته است. مخاطبان به سوی این روایتها جذب میشوند تا با لحظات تعیینکننده گذشته جمعی خود ارتباط برقرار کنند. در بافتار اجتماعی- تاریخی جهان عرب، سریالهای تاریخی اغلب با تاریخ اسلامی در هم تنیده است، برای تولیدکنندگان و مخاطبان این آثار ترکیبی از تفنن و تعمق دینی، بهویژه در ماه رمضان که تفکر دینی با افزایش مصرف رسانهای همسو میشود، دریافت میکنند.
سریال معاویه نیز دقیقاً در همین کانتکست جای میگیرد. این سریال سراغ یکی از بحثبرانگیزترین نقاط تاریخ صدر اسلام میرود، برههای از تاریخ که نهتنها برای شیعیان بلکه برای بسیاری از طیفهای اهلسنت نیز بحثبرانگیز است. الهیات اهلسنت که مبتنی بر محترم شمردن همه صحابه است، زاویه پردازش سریال معاویه به عنوان یک خروجکننده علیه امام علی(ع) را مورد بحث قرار میدهد.
واکنشهای اولیه نشان میدهد که این سریال بیشتر به قطبی شدن گرایش دارد تا ارائه یک روایت تاریخی. عراق که تا چندی پیش درگیر گروههای سلفی و تکفیری بود، دولت بهطور پیشگیرانه پخش آن را ممنوع کرده و از احتمال تشدید تنشهای فرقهای هشدار داده است. در کویت نیز، با وجود اقلیت قابلتوجه شیعی، دسترسی محدود شده و علمای الازهر نیز به عنوان مرجع دینی اهلسنت در مصر نگرانیهایی را درباره تصویرسازی از صحابه و خلفای مورد احترام ابراز کرده است. این ممنوعیتها نشاندهنده یک اضطراب گستردهای است؛ سریالهای تاریخی، هرچند محبوب، در منطقهای متکثر که هویت دینی نیرویی تأثیرگذاری است، ممکن است منازعات مذهبی و فرقهای را در قالب روایتهای تحریکآمیز برساخت کند.
مقابله با روایتهای غربی از طریق سینمای عرب
ریشههای سنت فیلم و سریالسازی تاریخی عرب در مبارزه پسااستعماری برای بازپسگیری حاکمیت روایی از برداشتهای استعماری و شرقشناسانه غربی از اسلام و تاریخ مسلمانان نهفته است. نخستین نمونههای فیلم و سریالسازی تاریخی-مذهبی در جهان عرب، تلاش فیلمسازان عرب را برای مقابله با روایتهای شرقشناسانه و استعماری از تاریخ اسلام و تاریخ مسلمانان نشان میداد؛ روایتهای مسلطی که تصویری غیرمنطقی، اگزوتیک و بربرگونهای از مسلمانان و تاریخشان نشان میداد.
این روایتسازیهای تاریخی که همچنین خود را در رمانهای عربی به ویژه آثار جرجی زیدان نشان میدهد؛ علاوه بر روایتسازیهای ارگانیک از تاریخ اسلام در خدمت پروژههای دولت ملتسازی در منطقه نیز قرار میگرفتند. دو نمونه برجسته این تلاشهای روایی، فیلم الرساله (1967) ساخته مصطفی عقاد و شیر صحرا (۱۹۸۱) هستند. الرساله تصویری محترمانه و منصفانه از دوره رسالت پیامبر اسلام ارائه داد، نکته ویژه در این سریال درک عمیق حساسیتهای جهان اسلام در روایت تاریخ صدر اسلام بود، به همین دلیل کارگردان این فیلم در روایت خود بیش از حد به رسول اکرم نزدیک نمیشود و از نشان دادن چهره ایشان پرهیز میکند. به همین ترتیب، «شیر صحرا» مقاومت عمر مختار به عنوان یک رهبر اسلامی در برابر استعمار ایتالیایی در لیبی را بهعنوان پیروزی کرامت اسلامی- عربی بر سرکوب امپریالیستی به تصویر کشید.
این فیلمها بستر استفاده از داستانهای تاریخی و مذهبی برای ابراز هویت عربی- اسلامی را فراهم کردند. چنین نمونههایی از درامهای تاریخی در کل جهان عرب و جهان اسلام مورد استقبال قرار گرفتند و در جریان مبارزات منطقهای علیه استعمار به ویژه مبارزات مردم فلسطین علیه اسرائیل مورد بازخوانی قرار گرفت.
پانعربیسم و سیاسی شدن درامهای تاریخی
در دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، پانعربیسم فضای سیاسی و فرهنگی جهان عرب را دربرگرفت و در تلاش برای برساخت یک ملت عرب متحد از طریق بازتصویرسازی و باز روایت تاریخ خلافت و به طور کلی تاریخ اسلام بود. سریالها و فیلمهای تاریخی به ابزاری برای این ایدئولوژی تبدیل شدند که اغلب دقت تاریخی را به نفع انسجام ایدئولوژیکی فدا میکردند. به عنوان مثال، صلاحالدین ایوبی (صلاحالدین) که در فیلم ۱۹۶۳ صلاحالدین به عنوان یک شخصیت عرب به تصویر کشیده شد، در واقعیت تاریخی کرد بوده اما هویت قومی او در این بازنمایی پانعربیستی به حاشیه رفت. همچنین، قطز، سلطان مملوکان در مصر که مغولها را شکست داد، در فیلمها و سریالهای تاریخی آن دوره به عنوان یک قهرمان مصری-عربی معرفی و بازنمایی شد، هرچند بر اساس اسناد تاریخی ریشههای آسیای مرکزی داشت. این تحریفها در خدمت پروژههای ساخت دولت- ملت عربی به خصوص در کشورهای مصر و عراق و سوریه در دوران قرار داشتند و پیچیدگیها و تکثرهای قومی و تاریخی این منطقه را نادیده میگرفتند تا هویت یکپارچه عربی ایجاد شود.
از برجستهترین نمونههای تاریک این روایتهای ایدئولوژیک و پانعربیستی، فیلم «القادسیه» (۱۹۸۱) است؛ تولید مشترک مصری- عراقی در دوره صدام حسین که فتوحات صدر اسلام بر ایران ساسانی تحت خلافت دوم، عمر را روایت میکرد. این فیلم در زمان تهاجم صدام حسین به ایران منتشر شد و ایرانیان را به عنوان دشمنان تاریخی جهان عرب- اسلامی به تصویر میکشید. این نمونه نخستین مورد «دیگریسازی» یک ملت مسلمان همسایه بود که بازنماییهای تاریخی را با اهداف سیاسی معاصر همسو میکرد. میراثی که القادسیه بر جای گذاشت، همچنان در تولیدات امروزی با رنگ و لعاب فرقهای تکرار میشود.
معاویه در بستر سریالهای تاریخی اسلامی
سریال «معاویه» اولین اثر عربی در پرداختن به تاریخ صدر اسلام نیست؛ ژانری که در دو دهه اخیر به شدت مورد مناقشه قرار گرفته است. یکی از پیشنمونههای قابلتوجه، سریال «عمر» (۲۰۱۱) است که با تأمین مالی قطری و اماراتی و استفاده بازیگران و عوامل فنی سوری ساخته شد. این سریال زندگی خلیفه دوم، عمر بن خطاب را روایت کرد و به دلیل روایت کردن محافظهکارانهاش در روایت تاریخ، حواشی کمی در جهان اسلام ایجاد کرد. اگرچه جامعه شیعی، بهویژه در عراق، نسبت به تصویرسازی برخی از رویدادهای حساس اعتراض داشتند و برخی از سنیها نیز درباره تناسب نمایش یاران پیامبر مباحثه کردند، اما علیرغم این انتقادات، عمر از ممنوعیتهای گسترده در امان ماند و تعادلی میان حرمت و دسترسی برقرار کرد.
غیر از سریال عمر به عنوان یک سریال پربیننده در جهان عرب، نمونههای ضعیفتری نیز از بازنماییهای پرحاشیه در صدر اسلام تولید شدند. برای مثال سریال «الحسن و الحسین» که در سال 2011 در سوریه تولید شد نیز اثری بحثبرانگیز بود که تاریخ امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را بازنمایی میکرد. با این حال علیرغم آنکه این سریال نیز پتانسیل ایجاد حواشی مذهبی را داشت به علت روایت نسبتاً محافظهکارانهاش از تاریخ (که البته مورد تأیید شیعیان نبود) موجب تحریکات مذهبی نشد و به علت ساخت نسبتاً ضعیفش از نظر فنی مورد استقبال مخاطبان عرب زبان قرار نگرفت.
اما در این مقایسه معاویه وارد قلمرو بسیار پیچیدهتری میشود. با آغاز روایت از ترور عثمان، خلیفه سوم – رویدادی که محرک فتنه تاریخی معاویه علیه امام علی(ع) بود – این سریال به شکافی میپردازد که هنوز در تئولوژی اسلامی نهتنها نزد اهل تشیع بلکه نزد اهلسنت نیز مورد بحث است. الهیات اهلسنت، با تکیه بر حدیث انجم، تمامی صحابه رسول اکرم را محترم میداند؛ در این خوانش الهیاتی اختلافات صحابه پیامبر پس از ایشان نباید مورد نقد و بررسی قرار گیرد. موضع روایی سریال در خصوص شورش معاویه علیه امام علی علیهالسلام تعیینکننده خواهد بود: اینکه در روایت این شورش با توجه به آنکه شخصیت اول این سریال قرار است معاویه بن ابیسفیان باشد، چه تصویری از امام علی علیهالسلام ارائه میدهد و جنگ صفین را چگونه روایت میکند، موضوع بحثبرانگیزی است که حساسیتها را حتی در میان اهلسنت برانگیخته است.
حدسهای پیش از پخش، با توجه به منشأ سعودی آن، نشانگر گرایش به نفع معاویه است که میتواند توضیحدهنده ممنوعیتهای پیشگیرانه عراق و تردیدهای علمای الازهر باشد. نشانهها و اخبار اولیه، ازجمله تمرکز بر شورش معاویه و انتخاب بازیگری که نقش امام علی را بر عهده دارد (انتخاب بحثبرانگیز)، نشان میدهد که روایت این اثر مملو از درگیری است.
پخش سریال «معاویه» احتمالاً جنجالهای آثار پیشین را تشدید خواهد کرد. برخلاف «عمر» که روایتی نسبتاً محافظهکارانه از تاریخ صدر اسلام ارائه میداد، معاویه این خطر را دارد که حساسیتهای مذهبی را در زمانی که تنشهای منطقهای به ویژه در سوریه به اوج رسیدهاند، شعلهور کند. هزینههای بالای تولید، انتخاب بازیگران سرشناس و پخش در ماه رمضان ممکن است مخاطبان عظیمی را جذب کند، اما دسترسی گسترده میتواند شکافها را به جای وحدت در جهان عرب عمیقتر کند. گزارشهایی از اعتراضات در عراق و کمپینهای آنلاین نشان میدهد که این سریال از پیش به نقطه آتش تبدیل شده است و سرنوشتش به نحوه برخورد با این تناقضهای تاریخی و الهیاتی بستگی دارد.
معاویه و ابولولو؛ دولبه یک مقراض
پشتوانه مالی سعودی و زمانبندی پخش معاویه – در شرایط فروپاشی سوریه و افزایش نفوذ گروههای سلفی به ویژه در سوریه– موجب ایجاد تردیدهایی در خصوص اهداف آن شده است. عربستان سعودی بهطور سنتی از رسانه بهعنوان ابزاری برای گسترش نفوذ خود و مقابله با روایت شیعی ایران در منطقه استفاده کرده است. گروه MBC، که به عنوان نهادی نزدیک به دولت شناخته میشود، سابقه پرداختن به موضوعات حساس از جمله توجیه تندرویهای نظامی را با دیدگاه سعودی دارد. تصمیم به برجسته کردن کاراکتر معاویه، شخصیتی که هم در میان اهلسنت هم مشروع و هم بحثبرانگیز برشمرده میشود، و در میان شیعیان غاصب حق امامان تلقی میشود، نشاندهنده تمایل به تقویت روایت تاریخی سلفی در لحظهای است که ژئوپلیتیک منطقه در وضعیتی بیثبات قرار دارد.
این زمانبندی بدون شک تصادفی نیست. سقوط سوریه موجب اعتماد به نفس گروههای سلفی و تکفیری شده است؛ گروههایی که بسیاری از آنها با ایدئولوژی سعودی همسو هستند و تنشهای سنی- شیعی را تشدید میکنند. در کشورهایی مانند عراق (۶۰-۶۵ درصد شیعی)، افغانستان (۱۰-۱۵ درصد شیعی) و کویت (۳۰ درصد شیعی)، جایی که اقلیت یا اکثریت شیعی در کنار اهلسنت زندگی میکنند، چنین روایتی میتواند موجب ناآرامی شود.
این پدیده یکطرفه نیست. شبکههای تندرو شیعه مستقر در انگلیس نیز با بودجههایی که منشأ آن مشخص نیست در سالهای اخیر آثار تحریکآمیز و موهنی تولید کردهاند؛ به عنوان مثال، کانال الشعائر با تولید فیلم «شجاعت ابو لولو» که داستان قاتل عمر بن خطاب را به تصویر میکشد، در سالهای اخیر حواشی زیادی در جهان عرب و جهان اسلام تولید کردند. بسیاری از اهلسنت کشورهای اسلامی این فیلم را توهینآمیز تلقی کردند و خبر تولید این فیلم مجدداً احساسات ضد شیعی را در کشورهای عربی تحریک کرد.
این آثار نشان میدهد که چگونه رسانههای منطقهای با تحریکات استعماری هر دو سوی روایت تاریخی را به اسلحه تبدیل کرده و تاریخ را در بستر فرقهگراییهای معاصر بازخوانی میکنند. سریالهای معاویه و ابو لولو دو روی یک سکهاند که هر یک خطر افزایش قطبی شدن در منطقهای را در پی دارند که از جنگهای فرقهای خسته شده است.
پیامدهای سریال معاویه و بازخورد مردم منطقه به آن، آزمونی برای منطقه خواهد بود. پخش سریال و بازخوردهای عمومی و نخبگانی آن در جهان عرب واقعیتهایی از فهم تاریخی مردم منطقه در این بازه تاریخی را برای ما آشکار خواهد کرد.