هسته مدیریت جهادی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): مفهوم «نرمافزار مقاومت» و تبیین و استقرار آن لازمه حرکت انقلابی در جهان امروز با مدل متعارف و تعاملی سلطهگر - سلطهپذیر است. به واقع این انتخاب ما نیست، بلکه لازمه تحقق نگاه و بینش انقلابی بنیانگذار فقید، حضرت امام رضوان الله علیه و مبارزان متفکر و مؤثر در پیروزی انقلاب اسلامی است. به همین منظور و در آستانه تشییع جنازه پرچمدار برجسته جبهه مقاومت، شهید سیدحسن نصرالله، تلاش میکنیم مفهوم «نرمافزار مقاومت» را از پنج زاویه تا اندازهای باز کنیم.
زاویه اول: حرکت و مقاومت
هر اجتماع انسانی به طور کلی یا ساکن است یا در حرکت؛ اما در واقعیت، کمتر پیش میآید که یک مجموعه زنده حالت راکد به خود بگیرد. اغلب یا در جنبشی فعال قرار دارد یا در واکنش به محرکها دستوپا میزند.
اجتماعات در حال حرکت نیز دو وضعیت دارند؛ یا در مسیری مشخص و به سوی هدفی روشن پیش میروند، یا بیهدف و پراکنده هر روز به جهتی کشیده میشوند.
ایستادگی در برابر تلاطمات تنها زمانی معنا پیدا میکند که حرکت، هدفمند و مسیر، روشن باشد؛ اما اگر جامعهای مانند مرداب بیحرکت باشد یا همچون پرکاهی در دست باد هر روز به سویی برود، اساساً بر چه چیزی میتواند ایستادگی کند؟! ایستادگی بر پایه بیحرکتی یا بیجهتی، چیزی جز تسلیم در برابر ارادههای بیرونی یا پذیرش مرگ تدریجی نیست.
پس ایستادگی بدون هدف و مسیر ممکن نیست. و صد البته، تحقق آن نیازمند عزم و ارادهای قوی است. اگر حرکتی نباشد، ایستادگی نیز مفهومی نخواهد داشت.
این اصل در شخصیت شهید سلیمانی به روشنی دیده میشود. وقتی از ایشان بهعنوان معلم نرمافزار مقاومت یاد میکنیم، باید توجه کنیم که یکی از مهمترین اقدامات او در مواجهه با ملتها، ترسیم آرمان و مسیر حرکت بود. این اکسیر الهامبخش، ملتها را از بیهویتی نجات داد و به آنان شخصیت اجتماعی تازهای بخشید.
زاویه دوم: ایمان و مقاومت
چه هدف و مسیری است که ایستادن در آن ارزش دارد؟ طبیعی است که ایستادن در هر مسیری، همراه با هزینه باشد. اما کدام مسیر است که منافع آن بر مخارجش غلبه دارد؟ سؤال اساسی این است که چه مسیری به انسان عایدی ارزشمند عطا میکند که آنچه را مصرف و هزینه میکند، جبران کند؟
اگر انسان ببیند در مسیری که میرود تنها در حال از دست دادن است و عایدی کمتری حاصل میکند، طبیعی است که آن مسیر را رها کند. بدیهی است هر چه دستاوردها، ماندگارتر و ابدی باشد، خرج کردن برایش معنادارتر است.
از این جهت، تنها مسیری ارزش ایستادن دارد که دستاوردهایش از محاسبات ظاهری و مادی فراتر میرود. این مسیر، جز راهی که در آن انسان با خداوند معامله میکند نیست؛ چراکه هر چه در این راه میدهد، رهاوردش با سکههای رایج دنیایی تقویم نمیشود و اجری متناسب با شأن حضرت حق برایش متصور و منظور داشتهاند.
معاملهای که طرف آن خداست و وعدههایش فراتر از دنیا و مافیهاست. در این مسیر، هر گامی که برداشته شود، پاداشی بزرگ به همراه دارد و ایستادگی بر آن، معنایی عمیقتر پیدا میکند.
اگر کسی به دنبال ثروت، قدرت یا شهرت باشد، هرجا که آن منفعت به خطر بیفتد، مسیر را رها میکند؛ اما کسی که با خدا معامله میکند، به دنبال چیزی است که برای آن ایستادگی معنا پیدا میکند. در واقع، وقتی طرف، خداست، جنس کار هم صبغه و رنگ خدایی میگیرد.
«إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتُلُونَ وَیقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیعِکُمُ الَّذِی بَایعْتُمْ بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ» (آیه ۱۱۱ سوره مبارکه توبه).
از آنجا که اجر این معامله با خداوند است، انسان اطمینان قلبی پیدا میکند و هر چه ایمان و درک او از وعدههای الهی بیشتر باشد، استقامتش نیز افزایش مییابد. نمونهای روشن از این ایستادگی را میتوان در زندگی شهید سلیمانی دید. او فردی عمیقاً مؤمن و متعبد بود. همین ایمان، هم در خود او استقامتی بینظیر ایجاد کرده و هم دیگران را تربیت و به مقاومت ترغیب کرد. اگر چنین ایمانی در او نبود، نمیتوانست بهعنوان معلم نرمافزار مقاومت شناخته شود.
زاویه سوم: ترویج دین و مقاومت
خاصیت زیست اسلامی و آرمانهای آن، جذابیت ذاتی این سبک زندگی است. این ویژگی باعث میشود که تبلیغ معارف اسلامی نیز شیوهای متفاوت داشته باشد. اگر فرد یا اجتماعی بر اساس موازین اسلامی زندگی کرده و در مسیر آرمانهای آن حرکت کند، به طور طبیعی مورد توجه دیگران قرار میگیرد. در نتیجه، سایر جوامع انسانی به او علاقهمند میشوند و تمایل پیدا میکنند از او الگو بگیرند. همانطور که رهبر حکیم انقلاب بیان کردهاند، این جذابیت مانند عطر شیشهای است که در آن باز باشد و رایحهاش همهجا را فرا گیرد.
این سرایت طبیعی و گسترش تدریجی، تهدیدی برای سلطهگران است. از این رو، مستکبران برای ایجاد مانع در این مسیر، دشمنی خود را آغاز میکنند. مقاومت، یعنی اینکه جامعه اسلامی در برابر تمام تلاشهای مستکبران برای متوقف کردن این جریان، پایدار بماند و به هیچ قیمتی از مسیر خود خارج نشود.
بر این اساس، کار شهید سلیمانی بهعنوان معلم نرمافزار مقاومت، جنگیدن برای تحمیل عقاید نبود. بلکه او در پی رفع موانع فهم و دستیابی به دین بود. اقدامات او پاسخی به واکنشهای مستکبران بود؛ و هر جا که این موانع برطرف میشد، اسلام ناب تأثیر خود را میگذاشت و تحولی عمیق در انسانها ایجاد میکرد.
زاویه چهارم: بازدارندگی و مقاومت
دشمن در مقابله با جبهه حق، هرگز از ایجاد مانع دست برنمیدارد، مگر زمانی که بهطور کامل ناامید شود. ناامیدی دشمن زمانی فرا میرسد که تمام توان خود را به کار گیرد، اما نتواند مسیر حق را متوقف کند. این همان نتیجه ایستادگی در برابر او است، که به عقبنشینی وادارش میکند.
طبیعی است که این ایستادگی با هزینههایی همراه باشد، اما اگر بر این مسیر پایدار بمانیم، علاوه بر آنکه مایه تزکیه و رشد ماست، نصرت الهی نیز فرا میرسد و دشمن به عجز میافتد. ایستادگی در مسیر حق تا جایی ادامه مییابد که دشمن دیگر توان مقابله و ایجاد مانع را از دست بدهد و به عقبنشینی وادار شود. چنانکه امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «فَلَمَّا رَأَی اللَّهُ صِدْقَنَا أَنْزَلَ بِعَدُوِّنَا الْکَبْتَ وَ أَنْزَلَ عَلَینَا النَّصْرَ حَتَّی اسْتَقَرَّ الْإِسْلَامُ...»
بنابراین، وقتی مؤمنان در مسیر حق ثابتقدم و صادقانه پیش میروند، خداوند دشمنان را ناامید کرده و پیروزی را برای جبهه حق میآورد. این حقیقت نشان میدهد هرچند مقاومت هزینههایی دارد، اما این هزینهها در مقایسه با پیامدهای تسلیم، ناچیز است.
بنابراین هدف مقاومت، رسیدن به بازدارندگی در برابر دشمن است و نتیجه آن، نصرت الهی خواهد بود. این اصل در زندگانی و عمل شهید سیدحسن نصرالله کاملاً هویداست. پایهگذاری و رشد تشکیلاتی با هویت و اهداف الهی که ماهیتاً در تقابل نظام سلطه سامان یافته و رسیدن آن تا نقطه تثبیت با وجود دشمنیهای بیپایان مؤید این مهم است.
زاویه پنجم: مقاومت؛ راهبردی اساسی
بهتر شدن، اسلامیتر و خداییتر شدن هیچگاه تمام نمیشود. این حرکت، هم در عرصههای مختلف و هم از یک سطح به سطح بالاتر، همواره ادامه دارد. در هر سطحی آنقدر باید ایستاد که هم رشد جامعه محقق شود، هم نصرت الهی جاری و ساری گردد و با رسیدن به بازدارنگی دشمن ناامید و عاجز شود. آنگاه که این بازدارندگی رقم خورد، با نصرت الهی استقرار دین در سطح بالاتری محقق میشود و وارد گام جدیدی در ساخت جامعه اسلامی میشویم. در این مرحله نیز تلاطمها، مخالفتها و ایجاد مانعها تلاش میکند تا کاروان حرکت جامعه اسلامی را از حرکت بازدارد، از این رو لازم است در این سطح نیز، ایستادگی کرد تا مجدد بازدارندگی رقم بخورد و این چرخه همینطور ادامه پیدا میکند.
بنابراین مقاومت، فراتر از یک تاکتیک مقطعی، راهبردی اساسی در استقرار دین حق است. این راهبرد تمامشدنی نیست و تا تحقق هدف نهایی یعنی اقامه قسط و عدل بر زمین و تحقق تمدن نوین اسلامی مستمراً ادامه مییابد.