فضه خاتمینیا، مدرس دانشگاه: در دوران معاصر، انسانها با بحرانهای گسترده ازجمله بیمعنایی، اضطراب و ازهمگسیختگی در ساحتهای مختلف زندگی مواجهند. برای رویارویی با این شرایط که از ابتدای قرن بیستم با سرعت و شتاب بیشتری به زندگی فردی و اجتماعی بشر راه پیدا کرده است و لوفان بومر از آن با عنوان «عصر اضطراب» یاد میکند، تبیین مفاهیمی که بتواند برای انسان معنا خلق کند، ضرورت دارد. یکی از مفاهیمی که بازتعریف آن در دنیای معاصر میتواند بر معنا و مفهوم زندگی و همچنین کنش انسان در عصر حاضر اثرگذار باشد، مفهوم امید و ارتباط آن با وعدههای الهی است. یورگن مولتمان در کتاب الاهیات امید (Theology of Hope) ارتباطی معنادار بین الهیات، امید و کنش در زمان حال ایجاد میکند. در نگاه او، متون مقدس تنها بازتاب گذشته یا صرفاً وعدههای خیالی مبتنیبر آینده نیستند، بلکه بخشی از زیست و کنش کنونی بشر را شکل میدهند. مولتمان در این کتاب به مفهوم امید الاهیاتی میپردازد و مفهوم امید را بهعنوان نیرویی پویا برای تغییر و بازسازی معرفی میکند. او معتقد است که امید الاهیاتی مبتنیبر وعدههای الهی، نهتنها انتظاری منفعلانه نیست، بلکه نیرویی فعال برای خلق آیندهای متفاوت است. یکی از مفاهیم کلیدی در نظریه مولتمان، مفهوم موعود در عبارت «لحظه موعود» (promising moment) است؛ از نظر او موعود زمانی معنادار میشود که انسان با عمل در زمان حال، به تحقق وعدههای الهی یاری میرساند.
مولتمان روایتهای مقدس را نه صرفاً تاریخی یا متعلق به گذشته، بلکه حامل وعدههایی برای آینده میداند که در «اکنون» میتوانند معنادار شوند. او همچنین خوانش انتقادی از دیدگاه سنتی الاهیات مسیحی دارد و برخلاف نگاه سنتی که خدا را خارج از زمان و متعلق به گذشته میپندارد، معتقد است که خدا و وعدههای او در اینجا و اکنون حضور دارند و بر زندگی روزمره انسان تأثیر میگذارند. از نظر مولتمان زمان فرایندی پویاست که در آن آینده با کنش در زمان حال ساخته میشود. او آینده را نه صرفاً نتیجه یک تقدیر محتوم و مبتنی بر رویکردهای جبرگرایانه، بلکه محصول کنش و امید در لحظه کنونی میبیند. به بیان دیگر، آیندهای که وعده داده شده است، از خلال مشارکت فعال و آگاهانه انسان در اکنون شکل میگیرد که امکان تحقق لحظه موعود را فراهم میسازد.
در جامعه معاصر غرب، دو نوع امید برجسته است: امید اینجهانی یعنی امیدی که بر لذتهای مادی و دستاوردهای دنیوی متمرکز است. این امید، بهدلیل وابستگی به دستاوردهای پیدرپی و عدم رضایت دائمی، اغلب با احساس خلأ و بیمعنایی همراه میشود. انسانها در این چرخه از رسیدنها و نرسیدنها، نوعی حرمان دائمی را تجربه میکنند و دیگری امید الاهیاتی است.
این امید که از نیمه دوم قرن بیستم، بهویژه پس از جنگ جهانی دوم، احیا شد، بر صبر، تسلیم و پذیرش در برابر خواستههای الهی تأکید دارد. در اینجا، امید، با کنش مسئولانه در لحظه اکنون همراه است و آیندهای مبتنیبر ایمان و عدالت خلق میکند. مفهوم تابآوری و مقاومت نیز ازجمله مفاهیمیاند که با این نگاه به معنای امید معنای متفاوتی به خود میگیرند. مولتمان تأکید دارد امید الاهیاتی نباید با امیدهای مبتنی بر مصرفگرایی یا تکنولوژیمحور یا به تعبیری امیدهای این جهانی تقلیل داده شود، زیرا در رویکردهای تقلیلگرایانه، امید تنها به معنای نماد و پیشرفت مادی است که با گفتمان اسطورهسازی از غرب بهمثابه نماد پیشرفت همسو است. نقد مولتمان به اسطورهسازی از غرب بهمثابه نماد پیشرفت نیز قابل تأمل است. او تأکید دارد این اسطورهسازی غربی ممکن است به از دست رفتن معنای عمیق انسانی و الهی منجر شود، زیرا بهجای تمرکز بر «وعدههای الهی» بر «تواناییهای خودبسنده انسانی» تأکید میکند. این نکته از این رو اهمیت دارد، زیرا در تحریف معنای امید و تقلیل آن دخیل است. اسطورههای غربی، بهویژه در ادبیات رمانتیک و پسارمانتیک، امید را بیشتر در تقابل انسان با محدودیتها تعریف میکنند. اما این امید بهجای تقویت تابآوری و مقاومت اجتماعی، اغلب به فردگرایی افراطی، برهم زدن نظم موجود و ناکامی تقلیل مییابد. امید در ادبیات فیوچریسم و علمیتخیلی نیز غالباً امید به آینده در چهارچوب پیشرفت تکنولوژیکی تعریف میشود و پیوندی با معناهای عمیقتر زندگی بشری ندارد؛ درحالیکه مولتمان امید را به وعدههای الهیاتی و معنوی پیوند میدهد. در چنین تعبیری امید نه از تکنولوژی، بلکه از معنا یافتن در رنج و تلاش برای خلق جهانی بهتر نشأت میگیرد.
مولتمان امید را مفهومی میداند که به وعدههای الهی گره خورده و تنها در انتظار آیندهای روشن خلاصه نمیشود، بلکه با مفاهیمی چون عمل، مقاومت و تابآوری در زمان حال درهم تنیده است. امید در نگاه او نیرویی برای تابآوری دربرابر دشواریهاست.
انسانها درمواجهه با بحرانها و سختیها، با تکیهبر وعدههای الهی، قدرت ادامه دادن پیدا میکنند. چنین امیدی بهمثابه محرکی برای مقاومت فعال و کنش محور است.
امید مرتبط با مفهوم موعود در نگاه مولتمان، صرفاً انفعال یا تسلیم دربرابر رنج نیست، بلکه با عمل در لحظه اکنون، برای خلق آیندهای متفاوت ترکیب میشود. از دیگر ویژگیهای امید الاهیاتی این است که خیر جمعی در آن معنادار است، یعنی برخلاف فردگرایی موجود در اسطورههای غربی، امید در الهیات مولتمان به خیر جمعی و تحقق عدالت اجتماعی نیز معطوف است. بهبیانی دیگر، در اسطورههای غربی، امید اغلب به فردگرایی و تلاش برای فراتر رفتن از مرزها محدود میشود، درحالیکه در الاهیات مولتمان امید به عدالت جمعی و رهایی گره خورده است. در این رویکرد، امید بهعنوان مفهومی فراتر از خواستههای مادی و دنیوی است که با تکیهبر وعدههای الهی و تأکید بر عمل در لحظه اکنون، جایگزینی برای امید صرفاً اینجهانی فراهم میکند.
مفهوم انتظار برای ظهور منجی در فرهنگ شیعی و موعود باوری، نمونهای برجسته از امید الاهیاتی است که صبر و کنش در زمان حال را برای ایجاد آیندهای عادلانه و الهی تلفیق میکند. در تاریخ تمدن اسلامی، قیامهای ایمانی مانند نهضت امام حسین(ع) در کربلا نیز نمونههایی از امید الاهیاتیاند که با توجه به مفهوم وعدههای الهی مقاومت و تابآوری را دربرابر ظلم ترویج میدهند. سیره اهل بیت نمونههایی زنده از کاربرد امید الاهیاتی در برابر رنجها و بیعدالتیها در برهههای مختلف تاریخی هستند. این روایتها نشان میدهند تابآوری و مقاومت از طریق حفظ هویت و تکیهبر وعدههای الهی، پایهای اخلاقی و معنوی برای خلق آیندهای عادلانهتر فراهم میکنند. این امید، برخلاف امید اینجهانی صرف، به جای ایجاد خلأ و بیمعنایی، مسیر تکامل و معنا را در افت و خیزهای زندگی پیشنهاد میدهد.
شماره ۴۳۵۳ |
صفحه ۲ |
نقد روز
دانلود این صفحه

امیدالاهیاتی در برابر امید سکولار