فائزه نادری، خبرنگار: «اشک هور» با کلوزاپی از چهره اشکریزان رویا افشار شروع میشود، تا از ابتدا بدانیم این داستان یک مادر است. با این حال، «اشک هور» در معرفی شهید علی هاشمی از «اسفند» کمی موفقتر است. هرچند بازیگر شهید در «اشک هور» هنگام فارسی حرف زدن، جزئیات لهجه عربی را مانند بازیگر شهید در «اسفند» ندارد، اما بهطور کلی بهنظر میرسد کاراکترپردازی شهید در «اشک هور» حسابشدهتر است. حتی ویژگیهایی چون درایت، اقتدار، نوعدوستی و تدبر شهید در این فیلم نمود بیشتری دارد و میان هجوم حوادث و ماجراها گم نیست. با اینکه «اشک هور» از دست دادن مجنون را بهجای به دست آوردن مجنون و شهادت شهید روایت میکند، اما به هیچوجه به سوگوارهای بیفایده تبدیل نشده است و با روایت غیرخطی، معیارهای انسانی را در بازههای زمانی مختلف روایت میکند. جز کاراکتر شهید، حتی کاراکتر بدران و صدای واگویههایش بهعنوان نریشن بر اثر نشسته است و مثل برخی نریشنها در برخی پرترهها مزاحم و بیرونزده نیست. روایت «اشک هور» غیرخطی است و بازی و ساختار کاراکتر بدران بهعنوان کاراکتری که در بازههای زمانی متفاوت حضور دارد، بسیار حسابشده است. سیر رشد شخصیتش، سیر تحولش، نیازهای دوران جوانیاش و نیازها و انگیزههای دوران بعد از جنگش همگی بدون هیچگونه شعار و پرحرفی به مخاطب گفته میشوند. تنها جایی که بدران کمی بیرونزده و خارج از فهم مخاطب از داستان عمل میکند، جایی است که بقایای شهدا را به مدرسه میبرد و به بچهها میدهد. لزوم آشنایی کودکان با شهدا از این راه مشخص نیست و حتی بهنظر خلاف مقررات تفحص شهدا عمل میشود. این در حالی است که وقتی قرار است بقایای شهید برای خانوادهاش برده شود، از مقررات و اجازه گرفتن حداقل در حد کلام صحبت به عمل میآید.
فرزندان شهید فقط در حد یکی دو صحنه، آن هم برای اثبات مظلومیت شهید در سالهای مفقودیت به کار میآیند و پرداخت دراماتیکی ندارند. همسر شهید نیز همین اوضاع را دارد، اما بازیگرش با لهجهای که اجرا میکند به فیلم کمک میکند. کاراکتر مادر نیز از کاراکترهای اصلی است که در هر دو بازه زمانی در این روایت غیرخطی حضور دارد. او نیز حتی نریشنی دارد که از ابتدای فیلم نیست، اما وقتی صدایش شنیده میشود، نهتنها بیرون زده و اضافی نیست، بلکه مخاطب بدون زده شدن از راوی قبلی، انگار تشنه این روایت نیز بوده است. رمز کار شاید همین است که هیچکدام از نریشنها زیاد نیست و اطلاعات مهم همچنان با تصویر و داستان به مخاطب میرسد. جدا از این موارد، جزئیات بروز کاراکتر مادر کاملاً حسابشده است. مثلاً قبل از مفقود شدن پسر، همیشه پرانرژی است؛ حتی جزئیاتی مثل سرمه داشتن یا نداشتن چشمها رعایت شده است. او بعد از مفقود شدن پسرش هرچند محکم است و میگوید علی برمیگردد، اما از جایی به بعد دیگر سرمه ندارد و این نشانهای است برای انتقال اوضاع به مخاطب. بازی رویا افشار بسیار هنرمندانه و خالصانه است، اما جزئیات پرداخت کاراکتر نیز مهم است و احتمالا به او کمک کرده است. فیلم چندین لحظه دراماتیک درباره موضوعات مختلف از رابطه شهید و مادر گرفته تا حتی چگونگی جنگیدن رزمندگان در محاصرهها دارد که اکثراً هم آرام و بدون اغراق برگزار میشوند، اما از بیشتر ظرفیتشان استفاده میکنند و توانایی لمس و درگیری احساسات مخاطب را دارند و فیلم را برای مخاطب عام روانتر و شیواتر میکنند.
شماره ۴۳۵۰ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه
«اشک هور»: به نام مادر، پسر، محاصره














