مریم فضائلی، خبرنگار گروه فرهنگ: یک زمانی، نه خیلی دور، در اتوبوسهای بینشهری رسم بود که فیلم سینمایی پخش کنند. بیشتر اوقات این فیلمها یا عاشقانههای آبکی بودند یا کمدیهای سطحی که نهایتاً میتوانستند یک نیمخندهی بیجان را بر لب مسافران خسته بنشانند. بعضیوقتها، وسط فیلم یا بعد از پایان سفر، یکی دو نفر از مسافران به راننده بابت انتخاب فیلم اعتراض میکردند. مادرها سعی میکردند بچههایشان را سرگرم کنند تا حواسشان از شوخیهای نامناسب پرت شود و درنهایت راننده معمولاً چند تذکر بابت این انتخابش میشنید.
«کفایت مذاکرات» دقیقاً مناسب همان اتوبوسهای بینراهی است؛ فیلمی که نه بهقدری جذاب است که سرگرمتان کند، نه آنقدر هوشمندانه که بتواند چیزی به سینمای کمدی ایران اضافه کند. اگر مادری نگران محتوای فیلم باشد، باز هم برای فرزندش سرگرمی دیگری پیدا میکند و اگر مسافری حوصله فیلم را نداشته باشد، احتمالاً در نیمه راه ترجیح میدهد چرت بزند. درنهایت راننده بابت پخش چنین فیلمی دو سه تذکر را نوشجان خواهد کرد.
نمیخواهم بگویم که کفایت مذاکرات بدترین فیلم کمدی این سالهاست یا اینکه نباید آن را دید. فقط میخواهم مخاطب را برای آنچه قرار است تجربه کند، آماده کنم. این فیلم دقیقاً در همان مسیری قدم برمیدارد که بسیاری از کمدیهای اخیر سینمای ایران. کمدی در سینمای ما مدتهاست از هویت واقعی خود فاصله گرفته است. دیگر خبری از موقعیتهای کمیک، طنز موقعیتی یا دیالوگهای زیرکانه نیست. آنچه امروز بهعنوان کمدی ارائه میشود، صرفاً مجموعهای از شوخیهای تکراری، دمدستی و عمدتاً جنسی است. این فیلمها نهتنها زبان متفاوتی برای خنداندن ندارند، بلکه حتی نمیتوان از آنها انتظار داشت که به شکلی «شوخی شوخی» نقدهای اجتماعی یا حرفهای عمیق بزنند.
وقتی پای کفایت مذاکرات وسط باشد، حتی نمیتوان امیدوار بود که پس از تماشای آن، دایره واژگان زشت و توهینآمیز مخاطب تغییری نکند! چون چیزی که فیلم به مخاطبش اضافه میکند، بیشتر از آنکه خنده باشد، شوخیهای سطحی و نازل است. فیلم بهجای خنداندن، بیشتر به تکرار مکررات میپردازد. نه موقعیتهای کمدی خلاقانهای دارد، نه دیالوگهایی که بهخاطر بمانند، حتی نمیتواند آنقدر تأثیرگذار باشد که حداقل یکی از سکانسهایش میان مردم به یک «میم» یا استیکر در فضای مجازی تبدیل شود. درواقع کفایت مذاکرات از آن فیلمهایی است که خیلیزود از حافظه مخاطب پاک خواهد شد.
بزرگترین اشتباه فیلم، راه رفتن روی همان طنابی است که عمده فیلمهای کمدی ایران در سالهای اخیر روی آن قدم گذاشتهاند. فیلمسازان این ژانر همچنان فکر میکنند میتوانند مخاطب را با همان کلیشههای قدیمی و شوخیهای سطحی بخندانند، اما این نخ دیگر از فرط تکرار پوسیده شده است. نهتنها دیگر تماشاگر را نمیخنداند، بلکه حتی باعث خستگی او هم میشود. به همین دلیل بهجای آنکه از سینما سرحال بیرون بیاید، احساس میکند وقتش تلف شده است.
بزرگترین مشکل کفایت مذاکرات در داستان و فیلمنامه آن است. به همین دلیل روابط بین شخصیتها بهشکلی زشت، سطحی و کاریکاتوری نمایش داده میشود. فیلم پر از مناسباتی است که نهتنها باورپذیر نیستند، بلکه در سخیفترین شکل ممکن ارائه شدهاند. پدری که به تنها دخترش ناسزا میگوید، دختری که صرفاً با زور بازویش همه را به وحشت میاندازد، مردانی که ترسو و بیعرضهاند یا در حد لاتهای کوچهخلوت، برای خودشان شاخ و شانه میکشند. هیچکدام از این شخصیتها عمق یا ظرافتی ندارند؛ همه تیپهاییاند که انگار صرفاً برای پر کردن قابهای فیلم کنار هم چیده شدهاند. فیلم بهجای پرداختن به شخصیتپردازی درست، در سطحیترین شکل ممکن به روابط بین آدمها نگاه میکند، بهشکلی که نه طنزش کار میکند، نه لحظات جدیاش تأثیری میگذارد، و نه حتی میتواند یک داستان منسجم و قانعکننده را روایت کند. با تمام این نقدها، متأسفانه میتوان پیشبینی کرد کفایت مذاکرات فروش خوبی خواهد داشت. اما همین فروش خوب، باعث ادامه چرخه معیوب سینمای کمدی ایران خواهد شد. تهیهکنندگان و فیلمسازان بهجای تلاش برای ساخت آثار باکیفیتتر، به بیشتر شدن پول توی جیبشان فکر میکنند و آن را در ساخت همین نوع از کمدیها میبینند. درنهایت کفایت مذاکرات نه فیلمی است که بتوان از آن لذت برد، نه اثری که ارزش تحلیل و بحث داشته باشد. این فیلم همان چیزی است که در بهترین حالت، برای پخش در یک اتوبوس بینشهری مناسب است، فیلمی که حتی اگر کسی آن را دوست نداشته باشد، درنهایت به مقصد میرسد و فراموشش میکند.
شماره ۴۳۴۹ |
صفحه ۱۲ |
فرهنگ و هنر
دانلود این صفحه

سرگرمی اتوبوسی